|
آیتالله مطهری در کمیته استقبال
|
اشاره: 12 اردیبهشت سالگرد ترور کور استاد مرتضی مطهری است و هر سال این مناسبت بهانهای میشود تا ابعاد مختلف زندگی و آثار این شهید مورد بازگویی و بازخوانی قرار گیرد. اما همچنان نکاتی از زندگی این بزرگوار وجود دارد که مغفول ماندهاند. در این مقاله جعفر گلشن به نقش ایشان در کمیتة استقبال از امام خمینی (ره) میپردازد و ضرورت بهرهبرداری از تاریخ شفاهی برای بازخوانی آن.
درباره شخصیت و زندگانی شهید مطهری سخنان بسیاری گفته شده و نوشتههای بسیاری تحریر و انتشار یافته است که هر یک از آنها بخشی از سالها فعالیت متنوع و متفاوت وی را بیان و ترسیم کردهاند. در نگاه اول چنین به نظر میرسد که ناگفتههای دیگر دربارة احوال وی برجای نمانده است اما پس از تأمّل کافی در مطالب یاد شده، درمییابیم که برهههای متعددی از زندگی او همچنان ناشناخته و نامعلوم و در پردهای از ابهام فرومانده است. ایام شکلگیری و حیات «کمیتة استقبال از امام خمینی» از جمله دورههایی است که شهید مطهری نقش ویژه و برجستهای در آن داشته است که البته از لابهلای هزاران سطور نوشته شده دربارة ایشان کمتر میتوان اطلاعی دربارة حضور و نقش او در آن کمیته به دست آورد. با این حال پس از جستجو و تحقیق فراوان در منابع منتشره میتوان به اندک اطلاعی از نحوة فعالیت او در آن زمان و آن نهاد به دست آورد و بخش ناشناخته و تاریک از زندگانی وی را شناخته و روشن کرد.
در پی اوجگیری مبارزات مردمی و علنیتر شدن اعتراضات گسترده قشرهای مختلف جامعه ایرانی و در نتیجة ابراز عدم تمایل مردم به تداوم حکومت و سلطنت شخص محمدرضا پهلوی و کارگزارانش، محمدرضا شاه مجبور گشت تا در 26 دی 1357 پس از کشوقوسهای متعدد با چشمانی گریان از ایران خارج شود. خروج او سبب گشت تا زمینة بازگشت امام خمینی از فرانسه به ایران بیش از پیش مهیا شود. از اینرو امام در نخستین سخنرانی خویش پس از خروج شاه از ایران، وعده داد که هرچه زودتر به ایران بازخواهد گشت. همین امر سبب شد تا همراهان امام در نوفللوشاتوی پاریس چگونگی بازگشت امام به ایران را تدارک ببینند. از اینرو با اعضای شورای انقلاب که از چندی پیش با نظر امام خمینی از نیروهای شاخص انقلابی تشکیل یافته بود، تماس برقرار شد و بخصوص از شخص شهید مطهری دربارة این مسئله مشورت گرفته شد. حاصل کار بدانجا رسید که مقرر گشت جمعی گردهم آیند و تحت نظارت و ریاست شهید مطهری تشکل را شکل دهند تا در مورد نحوة بازگشت و سپس استقرار ایشان در تهران همراه با حفظ امنیت و آسایش، تصمیمگیری نمایند. بدینترتیب شهید مطهری در یکی از حساسترین ادوار تاریخ ایران که همانا آستانة پیروزی انقلاب اسلامی باشد، عهدهدار وظیفهای سخت و پرخطر گشت. زیرا بیم آن میرفت که مبادا مخالفان انقلاب و عوامل رژیم پهلوی و دیگر بدخواهان، در امر بازگشت امام اختلال جدی ایجاد نمایند و با حادثهای ناگوار جان امام را در خطر بیندازند. بنابراین شهید مطهری با آگاهی از اهمیت مسئولیت و مأموریتی که بر عهده گرفته است، تلاش کرد تا از افراد انقلابی و مورد اعتماد و مطمئن در تشکیل کمیتة استقبال از امام خمینی بهره گیرد. هرچند نوشتههای متعددی از جزئیات چگونگی تشکیل آن کمیته تا به امروز در اختیار نداریم اما به واسطة انتشار تعدادی محدود از خاطرات افراد مؤثر در آن کمیته، میتوانیم به برخی مسائل آن آگاهی یابیم. براین اساس در شامگاه یکی از روزهای پایانی دی ماه 1357 یعنی چند روز پس از خروج شاه از ایران، شهید مطهری در پی تماس تلفنی حاج احمدآقا خمینی از تصمیم امام برای بازگشت به ایران مطلع شد. در نتیجه در نخستین ساعات بامدادی روز بعد او طی تماس تلفنی با شهید فضلالله محلاتی ماجرا را بازگو و خواست تا افرادی خاص از انقلابیون را باخبر ساخته و در اسرع وقت در منزل ایشان گردهم آیند.
هنوز خورشید کاملاً طلوع نکرده بود که تعدادی از انقلابیون در منزل شهید مطهری گرد آمدند. مطهری پس از اعلام تصمیم بازگشت امام، اظهار داشت که از نوفللوشاتو خواسته شده است تا منزلی برای ایشان در تهران در نظر گرفته و فراهم کنیم که در محدوده جنوب تهران باشد یعنی از میدان توپخانه (امام خمینی فعلی) پائینتر باشد و ساختمانش اعیانی نباشد. سپس فکر اولیة ایجاد کانونی برای فراهم آوردن اسباب و شرایط بازگشت امام به ایران به نام کمیتة استقبال از سوی شهید مطهری مطرح شد و لزوم آن از سوی افراد حاضر تأیید گردید. بدینترتیب در منزل شهید مطهری و با نظر او کمیتة استقبال تشکیل شد. البته گفتنی است در همان زمان عدهای نیز زیر نظر شهید بهشتی و در منزل ایشان در تدارک و تهیة چنین کانونی نیز بودند از اینرو برای اتخاذ تصمیم واحد و یکدست، شهید مطهری و افراد یاد شده به منزل شهید بهشتی رفتند و هستة اصلی و مرکزی کمیتة استقبال پس از صلاح و مشورت بسیار از میان افراد گروههای مختلف در آنجا تشکیل شد.
شهید مطهری و شهید مفتح وشهید محلاتی از جانب جامعه روحانیت، هاشم صباغیان از جانب نهضت آزادی ایران، حسین شاهحسینی از سوی جبهة ملی ایران، علیاصغر تهرانچی از جانب بازاریان، علی دانش منفرد از جانب انجمن اسلامی معلمان، کاظم سامی از جانب جاما، (جنبش آزادیبخش ملی ایران)، اسدالله بادامچیان از جانب جمعیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی و مهندس محمد توسلی به عنوان اعضای ستاد مرکزی انتخاب شدند. بدینترتیب هستة تشکلی شکل گرفت که میتوان از آن به عنوان کانون هدایت و هماهنگی حرکت انقلاب در ایران از اواخر دی ماه تا پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 یاد کرد. کانونی که هرچند امام پس از ورود به ایران خود هدایت اصلی آن را برعهده گرفت اما تا پیش از آن بدون شک شهید مطهری از مهمترین ارکان آن بود و روابط اصلی آن کانون با شورای انقلاب به حساب میآمد.
با تصمیم ستاد مرکزی کمیته استقبال مدرسة رفاه محل استقرار کمیتة استقبال و مکان تشکیل جلسات آن گردید و از اول بهمن ماه برای انقلابیون مشخص گشت که این مکان مرکز هدایت و رهبری انقلاب همگام با دستورات امام خمینی است. بنابراین برای انجام فعالیتهایشان بدانجا رجوع میکردند و از آنجا هدایت میشدند. نقش ویژه و تعیینکنندة کمیته استقبال باعث شد که از سوی ستاد مرکزی ساختاری تشکیلاتی برای آن تنظیم شود و امور مختلف انقلاب در بخشهای مختلف کمیته مورد حل و فصل قرار گیرد. علاوه بر آن تشکیلاتی فراهم شود تا از ورود هواپیمای حامل امام به زمین فرودگاه مهرآباد تا حضور ایشان در مدرسة رفاه را برنامهریزی نماید. بدینجهت چگونگی استقبال از امام در سالن فرودگاه، نحوة ورود امام، شیوة خوشامدگویی، نطقها و شعرخوانیها و سرودهایی که باید به عنوان خیرمقدم خوانده میشدند، چگونگی حرکت امام از سالن فرودگاه به میدان آزادی و میان جمعیت و سپس حرکت ایشان تا مقابل دانشگاه تهران و سپس حضور ایشان در بهشتزهرای تهران و سر آخر استقرار در مدرسة رفاه، همگی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. تا به بهترین شکل ممکن صورت پذیرد و جان امام نیز حفظ شود. بدینترتیب کمیتة استقبال با تلاش بسیار ورود امام را تدارک دید و ایشان در 12 بهمن 1357 به ایران وارد شدند و به تبعیدی 15 ساله پایان دادند.
با ورود امام به ایران و استقرار ایشان در مدرسة رفاه، بخش بزرگی از بار مسئولیت محوله بر دوش اعضای ستاد مرکزی کمیتة استقبال به خصوص شهید مطهری در مقام رأس کمیته، به سلامت بر زمین گذاشته شد اما از آن پس نیز این کمیته به سبب ضرورت شرایط خاص انقلابی و با نظر مساعد امام خمینی به فعالیتش ادامه داد تا این که چند روزی پس از پیروزی انقلاب، به آرامی از فعالیت افتاد و به حیاتش پایان داده شد.
اما نکتة مهم در این باره این است که نوشتة حاضر بخش بسیار اندکی از فعالیت این کمیته و شهید مطهری را بازگو کرده است و بیان مفصل آن منوط به بهرهگیری از تاریخ شفاهی در ثبت تاریخ آن دورة حساس از انقلاب اسلامی است. از اینرو یقیناً گفتگو و مصاحبه با شخصیتهای مؤثر در کمیتة استقبال و اعضای اصلی ستاد مرکزی آن که هنوز در قید حیات هستند میتواند اطلاعات بسیاری را در اختیار پژوهشگران انقلاب قرار دهد. علاوه بر این مصاحبه با افراد فعال در بخشهای مختلف ساختار تشکیلاتی کمیتة استقبال از خرد و کلان نیز لازم و ضروری است و دریافت خاطرات مردم و دیگر شخصیتهای انقلابی که در ایام استقرار امام در مدرسة رفاه و علوی، در آنجا حضور داشتهاند حتماً میتواند درخور و شایستة توجه فراوان باشد. بدینترتیب با بهرهگیری از اسناد مکتوب و تاریخ شفاهی میتوان حیات کانونی را ترسیم کرد که به گمان نقش ویژه و تعیینکنندهای در به ثمر رسیدن انقلاب داشته است و چهرههای برجستهای، همچون شهید مطهری در آن سهم ویژهای داشتهاند.
جعفر گلشن روغنی
|