هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 20    |    31 فروردين 1390

   


 

مردِ راه


«دموکراسی» حکومت «هیچکس» ها


نشست نقد کتاب «با یاد خاطره» برگزار می شود


ارسال 148 مقاله به همایش «واکاوی روابط تاریخی و فرهنگی ایران و عراق» /مشارکت راضی‌کننده محققان عراقی


مأمور ما در تهران: کن تیلور، سیا و بحران گروگان‏ها در ایران (رابرت رایت)


اهميت تاريخ شفاهی


خاطرات حجت الاسلام محمد علی موسوی


ديدار در نوفل لوشاتو (خاطرات سياسی - اجتماعی ابوالفضل توكلی بينا)


تدوين تاريخ‌شفاهي دفاع مقدس به روايت خلبانان


بررسی نقش ارامنه ایران در جنگ در «گل مریم»


خاطرات طنز از جنگ در «لبخندهای ماندگار»


یاد کودکی 5- خاطره ي دكتر انور خامه‌اي


مصاحبه با استاد محمد گلبن در آستانه چهلمین روز درگذشت استاد ایرج افشار


رونمایی از سه کتاب جدید استاد ایرج افشار


تدوين خاطرات دفاع مقدس 200 فرمانده آغاز شد


"حماسه‌هاي ماندگار هوانيروز در دفاع‌مقدس" تکمیل می‌شود


فریدون آدمیت، دیپلمات مستعفی


چاپخانه‌ی كاویانی- دستاورد فعالیت فرهنگی «كمیته‌ی ملیون ایرانی در برلین»


ابوذر انقلاب (سیری در زندگی و مبارزات آیت الله سید محمود طالقانی)


دادرسی پیشامشروطه


هم ذات پنداری باراویان نوارها


پيام بهارستان شماره ۱۰


 



هم ذات پنداری باراویان نوارها

صفحه نخست شماره 20

گفت و گو با راحله صبوری- نویسنده جنگ

از چه زمانی كار ادبیات جنگ را به‌طور جدی شروع كردید؟
سال 1373 از طریق همسرم و به‌طور اتفاقی با دفتر ادبیات و هنر مقاومت آشنا شدم. او در آن روزها در بعضی پروژه‌ها با این دفتر همكاری می‌كرد. به یاد دارم زمانی كه آقای اصغر كاظمی مشغول مصاحبه و تدوین كتاب "بمو" بود كار پیاده كردن نوارهای مصاحبه آن را من بر عهده گرفتم. البته رابطه من با دفتر ادبیات تا مدت‌ها به صورت غیرمستقیم بود تا وقتی كه در آذرماه 1382 كه دفتر به یك نیروی جدید نیاز داشت. از آن زمان تا امروز به‌طور جدی‌تر و فعال‌تر با آن‌ها همكاری می‌كنم.

وقتی می‌‌خواستید اولین نوار را پیاده كنید، یادتان هست دچار چه مشكلاتی شدید؟
با جنگ ناآشنا نبودم، اما ادبیات جنگ برایم غریب و ناآشنا بود. اولین نوارهایی كه پیاده كردم، روایت شناسایی ارتفاعات بمو بود. روایت‌ها برایم جالب و هیجان‌انگیز بود. هیچ‌وقت در مورد پیاده كردن نوار مشكل عمده‌ای نداشتم، اما گاهی كاست‌ها قدیمی و كیفیت آن‌ها آن‌قدر پایین بود كه یا مجبور بودم از «هدفون» استفاده كنم و یا یك نوار را با صدای بلند، بارها گوش كنم تا متوجه صحبت‌های افراد بشوم. بعضی از نوارها در بحبوحه جنگ، داخل سنگر و یا چادر ضبط شده بود و صداهای حاشیه‌ای باعث می‌شد صدای اصلی و مورد نظر به‌سختی شنیده شود؛ مثل نوارهای مكالمات بی‌سیم و یا جلسات قرارگاه.
در جلسات قرارگاه و مكالمات بی‌سیم چند نفر هم‌زمان صحبت می‌كردند و تشخیص صاحب صدا و مفهوم مكالمات كار سختی بود كه تنها با تكرار و گوش كردن زیاد به نتیجه دلخواه می‌رسیدم.

فكر می‌‌كنید پیاده كردن نوار كار آسانی است یا كار مشكلی؟
به‌طور كلی می‌توان پیاده كردن نوار را در زمره كارهای سخت قرار داد؛ اما اگر كیفیت نوارها و مكالمات خوب و در حد استاندارد باشد پیاده كردن آن‌ها به‌مراتب ساده‌تر خواهد بود، خصوصاً اگر پیاده‌كننده تجربه و زمینه فكری هرچند اندكی از محتوای سؤالات و سوژه مورد بحث را داشته باشد.

برای پیاده كردن نوار باید كلمه‌‌به‌‌كلمه پیاده كنیم یا جمله‌‌به‌‌جمله؟
فكر می‌كنم بهتر است پیاده‌كننده نوار عین صحبت‌های راوی را بی‌كم‌وكاست به كاغذ منتقل كند. چون ممكن است نكته‌ای یا اصطلاحی از نگاه پیاده‌كننده مهم نباشد اما همان كلمه و یا اصطلاح از نظر مصاحبه‌كننده، نویسنده و یا بازنویس مهم و كلیدی باشد. بهتر است، پیاده‌كننده از حافظه كوتاه‌مدت خود كمك بگیرد. نوار را گوش كند، یك جمله را به خاطر بسپارد، دكمه Pause را بزند و سپس جمله را روی كاغذ بنویسد.
پیاده كردن به‌صورت جمله‌ ـ جمله باعث می‌شود تا پیاده‌كننده دیرتر از كار خسته شود و در ضمن، سرعت و دقت كارش هم بیشتر شود. هر‌وقت هم كه در حین كار، كلمه یا اصطلاحی را متوجه نشود، می‌تواند بار دیگر جمله را گوش كند. البته در این مورد نظریات و مُدل‌ها متفاوت است. مصاحبه‌كننده‌ای كه خودش نوار را پیاده می‌كند می‌داند چه مطالبی را از دل مصاحبه استخراج كند و شاید دیگر نیاز به پیاده كردن كلمه‌به‌كلمه مصاحبه نباشد. اما در‌صورتی‌كه پیاده كردن نوار را شخص دیگری، غیر از مصاحبه‌كننده، بر عهده داشته باشد بهتر است مطالب را عیناً پیاده كند.

آیا تا كنون در هنگام كار به اسامی غریبی برخورده‌‌اید كه كار را برای شما سخت‌‌تر كند؟
حتماً هر پیاده‌كننده‌ای در هنگام كار، به واژه‌ها، اسامی مكان‌ها و اشخاصی بر‌خواهد خورد كه برایش ناآشناست و یا املای صحیح آن را نمی‌داند. بهتر است پیاده‌كننده، یك فرهنگ لغت، مثل معین یا دهخدا و یا هر فرهنگ لغتی را كه در ارتباط با سوژه مورد نظر است در كنار خود داشته باشد و در هنگام مواجهه با اصطلاحات غریب به آن‌ها مراجعه كند تا معنی و املای درست لغات را بداند و بنویسد.
مثلاً اگر پیاده‌كننده‌ای، نواری را در رابطه با عملیات والفجر 8 پیاده می‌كند بهتر است، چند كتاب و مأخذ در رابطه با عملیات والفجر 8 یا فاو در كنار خود داشته باشد تا بتواند، شكل صحیح كلمات ناآشنا و اصطلاحات را پیدا كند. به‌‌عبارتی، پیاده‌كننده باتجربه می‌تواند با مراجعه به مأخذها و كتاب‌ها متن پیاده‌شده را برای بازنویسی گویاسازی كند. مثلاً اگر راوی در صحبت‌هایش از سمت چپ جاده صحبت می‌كند، پیاده‌كننده در كروشه می‌نویسد سمت چپ جاده (فاو بصره)، چراكه جاده اصلی فاو بصره محور اصلی عملیات والفجر 8 بوده است.

در مورد تشابه اسامی چه راهكاری وجود دارد؟
در مورد اسامی كه شبیه هم هستند باز هم باید با مراجعه به كتاب‌ها و یا حتی مراجعه به راوی (در مورد اسم اشخاص) شكل صحیح و كامل‌ِ اسامی را نوشت.

برای پیاده كردن نوار از یك طرف كاغذ باید استفاده كنیم یا از دو طرف؟
بهتر است مطالب در برگه‌های سفید و بدون خط و در یك روی برگه نوشته شود. همچنین باید مطالب را با خودكار مشكی و پررنگ بنویسیم.
خط پیاده‌كننده باید خوانا باشد و بین سطرها حداقل دو سانتی‌متر فاصله بگذارد، تا بازنویس و ویراستار فضای كافی برای تكمیل مطالب در اختیار داشته باشد. برای ماندگاری و دوام هرچه بیشتر مطالب نیز بهتر است از قسمت بالا و دو طرف برگه دو سانتی‌متر خالی بگذاریم تا نوشته‌ها از هر نظر در امان باشند.

پیاده‌‌كننده،‌‌ نشانه‌‌های سجاوندی مثل نقطه، ویرگول هم باید بگذارد یا خیر؟
بله، نشانه‌های سجاوندی، به بازنویسی در كارش یاری می‌رساند. با این علامت‌ها بازنویس پی خواهد برد كه راوی بر چه مطالبی تأكید بیشتری دارد، در‌‌ضمن ابتدا و انتهای جمله و پاراگراف را تشخیص خواهد داد.
هرگاه پیاده‌كننده‌ای با درك درستی از روایات و مصاحبه‌ها، نوار را پیاده كند در انتقال مفاهیم و منظور راوی موفق‌تر خواهد بود. گذاشتن ویرگول، نقطه و یا سه‌نقطه به هنگام قطع صحبت راوی ضروری است.
اگر راوی در هنگام صحبت و یادآوری یك خاطره منقلب شود و گریه كند آیا این احساسات باید ثبت شود؟
انتقال این حس و حال از كاسِت به روی كاغذ و ثبت احساسات راوی، بازنویس را در بهتر نوشتن خاطرات و انتقال آن به خواننده یاری می‌كند. تأثیر این حوادث و خاطرات بر راویان متفاوت و درخور تأمل است و می‌توان به این شكل آن‌ها را گنجاند: [گریه]، [خنده]، [فریاد]، [سكوت].

به‌‌طور متوسط یك نوار چند صفحه را دربر می‌‌گیرد؟
حجم صفحه‌ها بستگی به لحن راوی دارد و سؤال‌هایی كه مصاحبه‌كننده می‌پرسد. بعضی از راویان تند و بعضی آهسته صحبت می‌كنند كه هر دو در حجم آثار پیاده‌شده مؤثر است. گاهی سؤال مصاحبه‌كننده از جواب راوی طولانی‌تر است.

برای مصاحبه راویانی كه سریع صحبت می‌‌كنند، توصیه شما چیست؟
با فشار دادن دكمه مخصوص دور نوار به حالت كند درمی‌آید و به‌راحتی می‌توان آن را پیاده كرد.

در مصاحبه‌‌های تاریخ شفاهی عادی، بعد از پیاده كردن نوار، نیازی هست متن پیاده‌‌شده را با نوار مقایسه كنیم و تطبیق دهیم؟
درصورتی‌كه ابهامی در متن پیاده‌شده وجود داشته باشد و یا كلمه یا كلماتی از قلم افتاده باشد، تطبیق دوباره نوار و متن پیاده‌شده می‌تواند به رفع این ابهامات كمك كند.

آن بخش از موارد نامفهوم نوار را چگونه در متن مشخص می‌‌كنید؟
اگر جمله یا اصطلاحی برای پیاده‌كننده نامفهوم بود به جای آن، در جمله و در داخل كروشه، عنوان كلمه [نامفهوم] را می‌نویسیم تا با مراجعه به راوی یا كتاب‌های مرجع، جمله را تكمیل كند.

در مدل‌‌های جدید معمولاً نوار را تبدیل به سی‌‌دی می‌‌كنند و هم‌‌زمان كه صدا از رایانه پخش می‌‌شود، آن را حروف‌‌چینی می‌‌كنند. آیا شما هم این روش را می‌‌پسندید؟
اگر سرعت و دقت عمل، هر دو رعایت شود روش بسیار خوبی است.

برای تطبیق نوار با متن، آیا روی متن شماره‌‌گذاری می‌‌كنید؟
حتماً، چراكه در درازمدت و با گذشت زمان كه این نوارها و پیاده‌شده‌شان در آرشیو قرار می‌گیرند، دست‌یابی و مراجعه به متن‌های پیاده‌شده و یا نوارها مشكل خواهد بود. می‌توان علامات اختصاری و كد، مثل حرف اول اسم و فامیل راوی را در نظر گرفت و پشت و روی برگه‌ها و یا حتی روی نوار نوشت تا دست‌یابی به آن آسان شود. در این مورد هر پیاده‌كننده‌ای روش خاص خود را دارد و اصل تعریف‌شده‌ای وجود ندارد.

آیا متن پیاده‌‌شده نوار را باید نگه داشت؟
متن پیاده‌شده یك نوار مصاحبه، اولین عنصر مهم برای نگارش و تدوین یك كار مستند و تاریخی است. متنی است كه جای پای نویسنده را در آن نمی‌بینیم، خام و دست‌نخورده است مثل طبیعت. مستند‌نگار بارها و بارها می‌تواند به آن مراجعه كند، از آن كمك بگیرد و واقعیت را آن‌گونه كه بود و هست پیدا كند. بنابراین آرشیو و نگهداری این دست‌نوشته‌ها و نوار ضروری است.

در آرشیو و نگهداری نوارهای مصاحبه، آن‌ها را كنار پیاده‌‌شده‌‌ها و در یك جا می‌‌گذارید یا جدا از هم؟
در این مورد شیوه خاصی را پیشنهاد نمی‌كنم، این كار بستگی به ذوق مسئول آرشیو و یا مصاحبه‌كننده دارد. به‌هرحال باید روشی باشد كه دست‌یابی تاریخ‌نگاران به این اسناد و نوارها راحت و بی‌دردسر باشد.

بعد از حروف‌‌چینی متن‌‌ها آیا نیازی هست كه آن‌ها با متن دست‌‌نویس تطبیق داده شود؟
در‌صورتی‌كه نویسنده، بعد از حروف‌چینی متن، تناقض یا ابهام یا اشتباهی در متن ببیند، می‌تواند، بار دیگر به متن پیاده‌شده مراجعه كند. در مورد اعداد، تاریخ و اسامی اشخاص و مكان‌ها. این مورد زیاد پیش آمده است.

بعضی از پیاده‌‌كننده‌‌ها، یك نوار را پیاده می‌‌كنند و بار دیگر آن را پاكنویس می‌‌كنند. توصیه شما چیست؟
بهتر است پیاده‌كننده تازه‌كار، نوار را با مداد پیاده كند تا به‌راحتی بتواند بعد از چند بار گوش كردن نوار، آن را اصلاح كند و خط‌خوردگی‌ها را پاك كند. این كار از اتلاف وقت و انجام چندباره كار جلوگیری می‌كند.
با لهجه‌‌ها چه باید كرد؟ برخی‌‌‌‌ تركی، عربی و یا لُری را با لهجه‌‌های غلیظی صحبت می‌‌كنند.
انتقال گویش‌های متفاوت به نوشته، بستگی به شیوه و سبك بازنویس و نویسنده دارد. شاید نویسنده بخواهد روی بعضی از تكیه‌كلام‌ها یا اصطلاحات محلی تأكید بیشتری بكند. این اصطلاحات و تكیه‌كلام‌ها در این موارد پیاده می‌شوند. در غیر این صورت آن‌ها را با نثری ساده می‌نویسیم. مثلاً جنوبی‌ها به جای اینكه بگویند «برنج را پختم» می‌گویند «برنج ساختم»، اگر نویسنده بخواهد بر لهجه جنوبی تأكید كند، عیناً باید نوار را پیاده كند.

آیا بهتر نیست شكل لاتین بعضی از واژه‌‌ها برای كمك به بازنویس در بالای آن نوشته شود؟
این كار ضروری است و به كیفیت كار بازنویس كمك می‌كند.

به نظر شما برای بعضی از واژه‌‌ها كه لاتین است باید شكل فارسی‌‌شده‌‌اش را بنویسیم یا اصل آن را؟ مثلاً با آر.پی.جی 7 یا C130 چه باید كرد؟
به‌هرحال اگر واژه ناآشنا باشد و یا علامت اختصاری داشته باشد و احتمال بدهیم كه خواننده یا بازنویس ممكن است اشتباه كنند، بهتر است فارسی آن را در پرانتز بنویسیم. در پیاده كردن عددها و ارقام هم بهتر است هم به زبان ریاضی و هم در پرانتز به فارسی بنویسیم.

مطالبی كه ما در تاریخ شفاهی جنگ می‌‌نویسیم و می‌‌شنویم عمدتاً شامل كشتار، خون‌‌ریزی و زخمی شدن است. گوش كردن این نوارها چه آسیب‌‌های روانی‌‌ای برای كسی كه نوار را پیاده می‌‌كند در پی دارد؟
گفتن و شنیدن از حوادث تلخ جنگ هر انسانی را متأثر و ناراحت می‌كند. پیاده‌كننده‌ای كه پیوسته با روایت این حوادث سروكار دارد طبیعتاً روحش آزرده و رنجور می‌شود. او در تمامی لحظات همپای راوی است و شاید مجبور شود یك روایت را بارها و بارها بشنود و این طبعاً در فكر و روح او تأثیر می‌گذارد. بعضی روایات، تا مدت‌ها در ذهن پیاده‌كننده باقی می‌ماند و ذهن و فكر او را به خود مشغول می‌كند چراكه پیاده‌كننده نوار در طول پیاده كردن یك نوار، هم‌ذات‌پنداری و انس و الفتی خاص با راوی پیدا خواهد كرد.
گاهی پیاده‌كننده‌ای به علت تأثر و غم و اندوه از شنیدن سخن راویان مجبور می‌شود چند روزی و یا چند ساعتی كار را كنار بگذارد تا حال روحی‌اش بهتر شود.

آیا پیاده‌‌كننده می‌‌تواند مطالبی را كه از زبان راوی یا راویان می‌‌شنود در بین دوستان و یا خانواده نقل خاطره كند؟
بهتر است این كار با اجازه راوی و یا نویسنده انجام شود. شاید بازنویس یا تدوینگر تصمیم داشته باشد، روایات تا انتهای كار تدوین از دیگران پنهان بماند.

در برخی مصاحبه‌‌ها، مصاحبه‌‌شونده، صحبت می‌‌كند ولی می‌‌گوید: این قسمت‌‌ها را نمی‌‌خواهم منتشر شود. با این قسمت‌‌ها چه می‌‌كنید؟
در این‌گونه موارد در متن اصلی با خودكار یا ماژیك فسفری دور مطلب را خط می‌كشیم. به‌این‌ترتیب بازنویس خواهد دانست كه چه مطلبی را در بازنویسی نباید ذكر كند. چون فسفری كردن یا های‌لایت كردن در مواردی به كار می‌رود كه بخواهیم مطلبی را برجسته و مهم جلوه دهیم. بنابراین بهتر است دور مطلب خط بكشیم.

برای مشخص شدن سؤال‌‌ها و جواب‌‌ها چه روش‌‌هایی معمول است؟
بهتر است پیاده‌كننده نوار، سؤال‌ها را با رنگی متفاوت و متمایز از رنگ جواب بنویسد تا در صفحه مشخص و نمایان باشد. مثلاً آن‌ها را با دو رنگ سرخ و سیاه بنویسد. بهتر است بین سؤال و جواب راوی، فاصله‌ای در حد دو سه سانتی‌متر وجود داشته باشد.
در گذشته سؤال‌ها را با حرف «س» و جواب را با حرف «ج» مشخص می‌كردند. امروزه با علامت‌هایی مثل مربع یا دایره و یا خط تیره تفاوت سؤال و جواب را مشخص می‌كنند؛ مانند قسمت ذیل:
¨ اسم شما چیست؟
¨¨ اسم من راحله است.

به لحاظ جسمی آیا فشاری بر پیاده‌‌كننده نوار وارد می‌‌شود؟
پیاده كردن نوار، شاید در نگاه اول كاری ساده باشد اما وقتی دقیق‌تر به آن نگاه كنیم. می‌بینیم كه پیاده‌كننده برای پیاده كردن یك نوار ساعت‌ها پشت میز می‌نشیند و نه‌تنها فكر او درگیر این كار است بلكه بند‌بند انگشتان، ستون فقرات و گردنش درگیر و تحت فشار هستند. یكنواختی كار، فشار و گذشت زمان، آسیب‌هایی جدّی برای پیاده‌كننده در پی خواهد داشت.
خوب است، پیاده‌كننده در هنگام كار، گاهی استراحت كوتاهی هم بكند. نرمش آرامی به انگشتان، مچ دست و گردن بدهد و چند قدمی راه برود. محیطی كه پیاده‌كننده در آن كار می‌كند و فضای فیزیكی محل كار در كم شدن آسیب‌های جسمی مؤثر است. پیاده‌كننده باید از میز تحریر و صندلی مناسب استفاده كند. زیاد روی نوشته‌ها و برگه‌ها خم نشود و چشمانش را به نوشته‌ها نزدیك نكند. پیاده كردن نوار روی اعصاب هم تأثیر می‌گذارد، گاهی پیاده‌كننده‌ها در حین كار، دچار اضطراب و نگرانی می‌شوند و پرخاش می‌كنند. ظرفیت و توانایی افراد متفاوت است و این كار هم می‌تواند تأثیرات متفاوتی بر افراد داشته باشد، بنابراین توصیه می‌شود افرادی به سراغ این كار بیایند كه بر اعصاب و فكر و ذهن خود مسلط و انسان‌های آرامی باشند. پیاده كردن نوار هم مثل خیلی از كارها عشق و علاقه می‌طلبد.
این كار در زمره مشاغل سخت و كم‌درآمد قرار دارد. درعین‌حال چون بعد از مصاحبه، پیاده كردن نوار اولین و اصلی‌ترین مرحله برای تدوین یك كتاب است از اهمیت و حساسیت خاص برخوردار است.

چرا اكثر پیاده‌‌كنندگان نوارها خانم هستند؟
به این دلیل كه پیاده كردن نوار كاری است كه حضور فرد را در یك محیط خاص و در ساعتی معین
نمی‌طلبد. این كار را در هر مكان و زمانی، به دلخواه می‌توان انجام داد. علت دیگر این است كه خانم‌ها دقت نظر و صبر و حوصله بیشتری نسبت به آقایان دارند.

و آخرین توصیه‌‌هایتان برای دیگر همكاران؟
آخرین توصیه این است كه برای حفظ و نگهداری بهتر نوارها، آن‌ها را در جای خشك، دور از گرما و رطوبت نگه ‌داریم.
بعد از اتمام مصاحبه، قسمت زیرین نوار، (write protect)، را بشكنیم تا به‌اشتباه در هنگام پیاده كردن نوار مطالب پاك نشود.

گفت وگو: سیدقاسم یاحسینی

منبع: ماهنامه فرهنگی تحلیلی سوره شماره 36


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.