مراسم رونمایی از کتاب «عصرهای کریسکان» شامل خاطرات امیر سعید زاده عصر امروز در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم مرتضی سرهنگی مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری در سخنانی اظهار داشت: کتاب «شنام» چند سال قبل و در چنین روزهایی بود که به دست من رسید. یادم هست همان روز مشغول خواندنش شدم و سرم را که بلند کردم ساعت یازده شب بود و من در دفترم در حوزه هنری بودم. همان موقع در تکاپو افتادم تا آقای گلزار راغب را پیدا کنم و برای دیدنش در صبح فردا در حوزه هنری قراری با او بگذارم. خوشحال بودم که یک سرباز خودش خاطراتش را نوشته و فکر هم نمی کردم که از او کتاب دیگری بیرون بیاید چون سربازها با نوشتن خاطرات جنگشان را کامل می کنند اما گلزار در این عرصه ماند.
وی افزود: امیر سعید زاده در خاطرات آقای گلزار شخصی مرموز و پوشیده بود. حدس می زدیم که چهره ای پر حرف و پر خاطره باشد و همین طور نیز شد. این کتاب اما حسن دیگری که داشت وجود یک روایت موازی در آن بود. روایتی که خودش گفته و روایتی که همسرش در کتاب بیان می کند. این دو روایت با هم در کتاب جلو می رود و خواننده نیز دو جنگ را در کتاب شاهد است. جنگ سعید زاده جنگی است که در آن سه سال اسارت در دست کوموله و چهار سال اسارت در دست دموکرات ها بیان می شود و روایت همسرش که روایت زندگی است. به نظر من قهرمان این کتاب هم همسر اوست. اگر این همسر و مادر سعید زاده در پشت این خانواده نمی ایستادند زندگی آنها فرو می ریخت و این ایستادگی برای امروز ما که به همه چیز گله داریم درس است.
سرهنگی ادامه داد: کتاب خاطرات مانند انسانی است که با ما حرف میزند مثل یک هم صحبت کاغذی. در این کتاب اما ما حرفهایی را میشنویم که شاید راوی برای کسی جز گلزار تعریف نمی کرد.
وی در پایان گفت: آینده ادبیات ایران ادبیات انقلاب و جنگ است و من باور دارم که این ادبیات روزی میدان نقش جهان ادبیات ایران خواهد بود.
هزاران امیر سعید زاده در کردستان وجود دارد
در ادامه مراسم سردار حسن رستگار پناه از سرداران ستاد کل نیروهای مسلح نیز در سخنانی با اشاره به کتاب عصرهای کریسکان گفت: این کشور لحظه به لحظه اش دنیایی از ناگفته هاست که باید نوشته شود. در بیست و سوم بهمن ۵۷ هنگامی که پیروزی انقلاب اسلامی بلند شد امام پیغامی دادند که مردم اسلحه ها را زمین بگذارند آنهایی که اسلحه دارند تحویل بدهند به مراحل دارای اسلحه حمله نکنند و اگر کسی هم اسلحه نگهداری می کند به نیروهای انقلابی گزارش داده شود. ما تا چشم هایمان باز کردیم دیدیم که سهم خواهان انقلاب با اسلحه بدنبال گرفتن سهمشان هستند. در همان دوران بود که پادگان مهاباد سقوط کرد و حرکت های دیگری در کردستان و آمل و سایر شهرها رخ داد که در کردستان از همه ریشه دار تر بود.
وی افزود: کردستان تنها استان کشور است که میزبان خانواده ای است که شش شهید تقدیم انقلاب کرده است. تنها استانی است که در آن در سالهای دفاع مقدس طی یک لحظه ۶۰۰ اسناد شهید شده اند. ما هزاران مورد مانند آقای سعیدزاده در کردستان داریم که خاطراتشان نوشته نشده است که امیدواریم این اتفاق سریعتر رخ دهد.
روایتی از ایثار اهالی سردشت
وی در پایان از تالیف ۶ جلد کتاب در زمینه خاطرات دفاع مقدس در شهرهای مختلف کردستان توسط ستاد کل نیروهای مسلح خبر داد.
محمد جواد سبحانی فر استاد دانشگاه امام حسین نیز دیگر سخنران این مراسم رونمایی بود که در سخنان خود عنوان کرد که این کتاب آنچنان او را تحت تاثیر قرار داده است که تا پیش از این نمونه ای را در این زمینه به یاد ندارد.
وی در ادامه به شهر سردشت که خاطرات این کتاب در آن می گذرد اشاره کرد و گفت: سردشت اولین شهر جهان است که تحت بمباران شیمیایی قرار گرفت اما ما در دلمان ماند که حتی با چنین شرایطی مردمان آنجا یک ناسزا به ما بگویند. اهالی این شهر مردمانی هستند که در سال ۶۴ و به خاطر حملات هوایی ۴ ماه تمام در جنگل زندگی کردند و هنوز هم گمنامند و کسی چیزی از رشادت های آنها نمی داند.
وی در همین زمینه به شهیدی ۹ ساله در این شهر اشاره کرد و تصریح کرد: من در سال ۶۲ شهید آوینی را به خانه این شهید بردم خانواده ای که پدرش دوره گردی بود که با فروش برخی اقلام روزگار می گذراند و به اطر فروش چند قطعه جنس به بسیجیها اعدامش کرده بودند و پس از آن نیز فرزند ۹ ساله اش تنها به جرم آنی که به خاطر سرما پیراهن یک پاسدار را به تن کرده بود در خواب کشته شد.
هر چه دارم از مکتب امام شهیدان است
امیر سعید زاده راوی این خاطرات کتاب «عصرهای کریسکان» نیز در ادامه این مراسم در سخنانی عنوان کرد: ما هر چه داریم از مکتبی است که امام شهدا ترسیم کرده است. من کرد سنی مذهب هستم اما افتخارم این است که ایرانی ام و ایرانی خواهم ماند.
وی ادامه داد: هر چه دارم از پیشکسوتان نظام اسلامی است. من به اندازه درک خودم می گویم که بعد از حادثه کربلا ندیدم و نخواندم که کسی مانند امام (ره) پرچم آزاد اندیشی بلند کند و به جهانیان نشان دهد. این افتخار ما است و من هم افتخار می کنم که به فرمایش ایشان که گفت هر کس توان اسلحه به دست گرفتن دارد به میدان رزم برود، لبیک گفتم.
سعید زاده همچنین عنوان کرد: امنیت همه ما امروز به خاطر خون شهدا است هر چند که گاهی نیز ناراحتم که آنها نیستند تا ثمره این اقتدار را ببینند.
وی همچنین در مورد عنوان این کتاب نیز گفت: کریسک در زبان کردی به معنای سنگی است که در رودخانه مانده و بر اثر گذر آب صیقل خورده است. ما این کتاب را به یاد شهدای گمنام که به دست ضد انقلاب شهید شدند «عصرهای کریسکان» گذاشتیم.
آخرین سخنران این مراسم کیانوش گلزار راغب خاطره نگار این کتاب بود. وی در سخنان خود با بیان اینکه لحن این کتاب سرچشمه گرفته شده از شخصیت امیر سعید زاده است گفت: ماجراهای کتاب بسیار تراژیک است اما من سعی کردم که طوری روایت شود که به جای درآوردن اشک مخاطب کینه و بغض او نسبت به ضد انقلاب حفظ شود.
به گفته گلزار راغب، این کتاب شامل همه خاطرات سعید زاده نیست و او بخشی از خاطراتش که مربوط به سالهای پس از جنگ تحمیلی و اسارت چهار ساله اش به دست نیروهای دموکرات و نیز ماجرای حضورش در حمله به پادگان اشرف می شود را روایت نکرده است و کماکان آنها را سری می داند.