نویسنده: پیتر بورک(1)
چکیده:
این مقاله در حکم مقدمة سایر مقالههایی است که در این ویژهنامة ادبیات عامیانه منتشر شده است. رابطة بین مورخان و کارشناسان ادبیات عامیانه سه مرحله را پشت سر گذاشته که در مقالة حاضر بدان پرداختهایم. این مراحل عبارتند از: «عصر هماهنگی»(2) پیش از جنگ جهانی اول که هر دو رشتة مذکور دوران طفولیت خود را میگذراندند؛ «عصر سوء ظن»(3) از دهه 1920 تا 1970 که مورخان میکوشیدند به هر نحوی شده رشته خود را به عنوان نشانه توسعهیافتگی دولت ملی معرفی کنند، و بر اساس اسناد آرشیوی معاصر بر متدولوژی «علمی» خود تأکید میکردند،؛ و «عصر آشتی»(4) از دهه 1970 که مورخان پا به عرصههای جدید-فرهنگ مردمپسند، تاریخ خُرد،(5) «تاریخ از پایین»- گذاشته متدولوژیهایی را از علوم اجتماعی وام گرفتند. و اینک به «عصر همکاری»(6) بین دو رشته چشم دوخته شده است.
هدف این مقدمه یا پیشدرآمدِ کنسرتی که در دنباله نواخته خواهد شد، القای این مطلب به خوانندگان نیست که رابطة بین ادبیات عامیانه و مورخ چگونه باید باشد. ما بررسی کوتاهی از ارتباط و عدم ارتباط این دو رشته در گذشته ارائه داده بدین طریق در واقع مطلبی تاریخنگارانه به منظور چیدن صحنه یا ساختن متن و سیاقی برای این ویژهنامة ادبیات عامیانه نگاشتهایم که البته نگاهی ویژه به انگلستان و سایر نقاط اروپا میاندازد. برای دیدن واکنش شنوندگان و خوانندگان، کلیت بحث را به سه دوران تقسیم نمودهام که به نام «عصر هماهنگی»، «عصر سوء ظن» و «عصر آشتی» برای شما شرح خواهم داد.
لازم به گفتن نیست که هر یک از این دورانها گونههای محلی و بومی خاص خود را نیز دارند. مثلاً در ایتالیا که طی سدههای طولانی با شاخصة «فرهنگ تاریخنگری»(7) شناخته شده است، رویکرد تاریخی را هیچگاه کنار نگذاشتند و سنت ادبیات عامیانة تاریخی(8) به سیاقی نسبتاً آرام و ملایم از محقق سیسیلی جوزپه پیتره(9) در اواخر قرن نوزدهم به شخصیتهایی در اواسط قرن بیستم نظیر جیووانی کوچیارا،(10) پائولو توچی(11) و اِرنِستو دو مارتینو-(12) از ذوالفنونهای(13) قابل ذکر زمانة خود که دستی در جامعهشناسی و روانکاوی نیز داشت-منتقل شد. دربارة آلمان که سنت فرهنگی تاریخنگری در آن جاری بوده است، مطلبی از همین جنس میتوان بیان کرد. از میان عاملان و معتقدان به چنین سنتی میتوان به اوتو کلِمین(14) (1938)، و ویل-اِریش پیوکِرت(15) (1948) اشاره کرد که دانشجویان ادبیات عامیانه در عصر اصلاحگری(16) بودند، همچنین دستاورد فکری ولفگانگ بروخنر(17) (1966) پیرامون تاریخ اجتماعیِ تصاویر و پژوهش اینگبورگ وِبِر-کِلِرمان(18) (1965) دربارة تأثیر تغییر و تحولات اقتصادیِ قرن نوزدهم بر باورها و رسوم مردمپسندی که ویلهلم مانهارت(19) برای آنها تاریخی جاودانه یا دست کم خاستگاهی بس دیرینه قائل بود.
در هر صورت، نمیتوان چنین پنداشت که متخصصان ادبیات عامیانه و مورخان، نگرشهای خود را دقیقاً همزمان تغییر داده باشند. پندار وجود تقارن و نقاط عطفِ نسبتاً دقیق که قابل برچسبگذاری باشند، چیزی نیست مگر ترفند ساماندهندهای برای نگارش یک مقالة کوتاه مقدماتی. مطالب بعدی صرفاً تلاشی به منظور ترسیم الگوی کلی تغییر و تحول روابط این دو رشته (تاریخ و ادبیات عامیانه) است، الگویی که دیگران از آن برای آزمایش و خطا در حوزههایشان، چه جغرافیایی و چه سایر حوزهها، کمک بگیرند، و هر جا و هر زمان که صلاح دیدند آن را اصلاح کنند. اصل سخنم این است که موضوعات مورد تأکید در دوران مورد بحث ما تغییراتی کردهاند، اما از آن طرف نیز یقین دارم که فرد فرد محققان-صرفنظر از تفکر فردگرایانهشان-در این حرکت با یکدیگر همگام نبودهاند.
عصر هماهنگی
عبارتی که از آن به «عصر هماهنگی» یاد کردهام از هنگام رواج مفهوم فولکلور یا ادبیات عامیانه در سال 1846 (که به جای لفظ «قدیمیات عامه»(20) نشسته بود) قد برافراشت و تا دهه 1920 یا همین حدود به گسترش دامنة خود ادامه داد. مظهر و شاخص دوران مذکور در بریتانیا سِر جیمز جورج فرِیزر(21) اسکاتلندی از دانشورانی است که میتوان او را متخصص ادبیات کلاسیک،(22) مورخ، کارشناس ادبیات عامیانه(23) و مردمشناس نیز قلمداد نمود (اَکرمن-Ackerman-1987). دو کتاب او به نام «شاخة طلایی: پژوهشی در حوزة مطالعة تطبیقی ادیان»(24) و «ادبیات عامیانه در عهد عتیق: مطالعات تطبیقی ادیان، افسانهها و حقوق»(25) نخستین بار به ترتیب در سال 1890 و 1918 منتشر شدند. سِر جورج لارنس گوم(26) در سال 1908 پژوهشی با عنوان «ادبیات عامیانه در قامت یک علم تاریخی»(27) (دورسون-Dorson- 1968، 65-202) منتشر ساخت. در قارة اروپا میتوان از دانشور آلمانی، ویلهلم مانهارت، مثال آورد که در فاصلة سال 1875 تا 1877 کتاب «کیشهای جنگل و دشت: درختپرستی آلمانیها و قبیلههای همجوارشان؛ مطالعات اسطورهشناختی»(28) را به رشته تحریر درآورد و به جامعه عرضه نمود. جالب است که سِر جیمز فرِیزر از مطالب او در این کتاب حظ علمی وافری برد. مثال شاخص و قابل توجه دیگری در این زمینه آثار مکتب جغرافیایی-تاریخی فنلاند (ژولیوس کرون،(29) آنتی آرنه(30) و دیگران) است که دگرگونی حکایتهای عامیانه در طول زمان و از منطقهای به منطقة دیگر را مورد مطالعه قرار میداد. کارل لئوپولد کرون(31) در کتاب «روش کار فولکلوریستی»(32) (1926) رویکردی را که مکتب مذکور در تحقیق و مطالعات خود اتخاذ کرده بود، توصیف نموده است.
در آن زمان بر خلاف امروز، مرزهای شاذ و حادی بین رشتههای علمی کشیده نشده بود. مثلاً، فاضل آلمانی، ویلهلم هاینریش رایل،(33) به همان اندازه که مورخ فرهنگی و اجتماعی بود، متخصص ادبیات عامیانه نیز محسوب میشد. این ادعا در مورد فردریک ترولز لوند،(34) دانشمند دانمارکی که مطالعات مبسوط و بلندپروازانهای دربارة فرهنگ مادی و زندگی روزمرة حوزة «شمال» اروپا (دانمارک و نروژ) انجام داد نیز صادق است. محصول تلاشهای او در 14 جلد (استاکلوند-Stoklund-1983؛ کریستینسِن-Christiansen-2000، 76-64) از سال 1879 بعد به تدریج منتشر شد. قطعاً مصادف شدن تلاشهای او با ظهور موزههای فضای باز در کشورهای حوزة اسکاندیناوی تصادفی نبود. نخستین موزه از این دست موزة اسکانسن(35) در استکهلم بود که به ابتکار آرتور ایمانوئل هِیزِلیوسِ سوئدی(36) (1901-1833) شکل گرفت و در پیامد آن نیز موزة بیگدوی(37) در اُسلو و لینگبی(38) در کپنهاگ آغوش خود را به روی بازدیدکنندگان گشودند. غرفههای نمایشدهندة لباسهای سنتی در نمایشگاه سال 1867 پاریس الهامبخش برگزارکنندگان دو موزة مذکور بودند.
کاملاً واضح است که نباید خودمان را به دست احساس نوستالژی و آه کشیدن برای روزگار گذشته بسپاریم. عصر هماهنگی در واقع دورانی بود که بسیاری از مورخانِ حرفهای ظاهراً برای مطالعاتی که اساساً دغدغة حکومت و کلیسا در آنها نبود، وقت چندانی نداشتند. قابل ذکر است که تاریخ در همین دوران در چند کشور اروپایی در حال تبدیل شدن به یک حرفة تخصصی بود. مورخ آلمانی، دیتریش شافر،(39) آثار ترولز لوند را با توجه به همین زمینه و به این دلیل که به چیزهای بیارزشی پرداخته بود، مردود میشمرد. اکثریت مورخان حرفهای، تاریخ محلی، تاریخ اجتماعی، و تاریخ فرهنگی را موضوعاتی فرعی و کمارزش میپنداشتند.(40) با این وجود، رویکردهای مذکور هر چند عمدتاً آماتورها بدان متوسل میشدند، اما به هر حال در عمل پیاده میشد و مجریان آن نیز از ادبیات عامیانه یا فولکلور بدشان نمیآمد.
عصر سوء ظن
«عصر سوء ظن» از دهه 1920 آغاز شد و تا کمی بعد از دهه 1970 ادامه داشت. مرزهای رشتههای علمی در این دهه مشخصتر شد. جامعهشناسان و مردمشناسان، شیوههای خاص و ممتاز خود را برای تحقیق و بررسی زمان حال ابداع کردند و در برابر همکاران تاریخیشان که گذشته را اکنون به آنها واگذار میکردند، با هویت مستقلی ظاهر شدند. در انگلستان بر خلاف بسیاری از کشورهای دیگر، ادبیات عامیانه یا فولکلور نتوانست در دانشگاهها برای خود زمینه و جای پای محکمی پیدا کند زیرا تحتالشعاع مردمشناسی و خصوصاً مطالعات مربوط به جوامع قبیلهای در مستعمرات امپراتوری بریتانیا قرار داشت. فولکلور برای ادامة حیات خود متکی بر جمعیت آماتورهای داوطلب بود همانطور که مردمشناسی نیز زمانی این تجربه را از سر گذراند.
متخصصان ادبیات عامیانه در سایر کشورها-اسکاتلند، ایرلند، فرانسه، آلمان، آمریکا، حوزة اسکاندیناوی و اروپای شرقی-به شیوة جامعهشناسان و مردمشناسان، این رشته را تخصصی کردند و همچون آنان بر زمان حال (که گذشتة نزدیک را نیز شامل میشد) متمرکز شدند. در اوایل سال 1886 و متقارن با ظهور مکتب تاریخی-جغرافیایی، نخستین کرسی تدریس ادبیات عامیانه را در هلسینکی تأسیس کردند، اما تخصصی شدن پدیدهای است که در قرن بیستم اتفاق افتاد. متخصصان حرفهای ادبیات عامیانه مرتباً در همایشهای بینالمللی با یکدیگر دیدار میکردند که یکی از معروفترینِ آنها همایش پاریس در سال 1937 است. شاید بتوان گفت از دهه 1950 به بعد نامی که این متخصصان با جدیت برای خود برگزیدند «قومنگار»(41) بود؛ حال یا به احترام توفیقات مردمشناسی دست به چنین انتخابی زدند و یا به خاطر این بود که اصطلاح آلمانی Volksunde یا همان فولکلور با رفتارها و جنایات نازیها تداعی میشد و همین امر نیز اصطلاح مذکور را لجنمال کرده بود. زیرا به اعتقاد آنان، سرسپردگی Volk (مردم) منجر به حمایت رسمی و جدی از فولکلور آلمانی شد (جیگل-Jeggle-1988، 9-114). واژه دیگری که به جای ادبیات عامیانه یا فولکلور مطرح شد «فرهنگ عامه»(42) بود که در زبانهای اسکاندیناوی به آن Folkliv میگفتند. از آنجایی که lore به معنای «دانستنیها» یا «معلومات» [شفاهی] در زبان و فرهنگ غربیها بوی کهنهگرایی بیمنطقی را میداد، از قبول آن سر باز میزدند.
حتی بعضی از محققان در برهههای نامناسبی تلفیق این دو موضوع با یکدیگر را ضروری تشخیص دادند. یوهان هویزینگا،(43) مورخ فرهنگی شهیر هلندی، دربارة باورهای عمومیِ مُنبعث از روز گرامیداشت قتل عام بیگناهان، دست به تحقیقات وسیعی زد (استراپ-Strupp- 2000، 126). مثلاً لوسین فوبْر(44) (19-607، 1962) در دهه 1930 به مورخان توصیه میکرد که پای درس ادبیات عامیانه و متخصصان آن بنشینند و تلمذ کنند. در برزیل نیز همین سخن و توصیه را گیلبرتو فریر(45) (1933) در پیشگفتار تحقیق ممتاز خود راجع به تاریخ خانوادههای پدرسالار مطرح کرد. فیلسوف انگلیسی، رابین جورج کالینگوود(46) نیز ادبیات مشابهی در این زمینه بهکار برد، هر چند در طول عمر خود اندیشههایش را در جایی منتشر نساخت (وان دِر داسِن-Van der Dussen-1981، 184). در مطالعه کاغذهای او دستنوشتهای به تاریخ 7-1936 پیدا کردند که نویسنده در آن از «باستانشناسی جدیدی» متمرکز بر بازیابی و تلفیق قطعات باورها و آداب و رسوم و شکلدهی به آنها سخن گفته بود، چیزی شبیه به کاری که میشل فوکو سی سال بعد مبادرت به انجام آن کرد.
آن دسته از محققانی که به علت گستردگی علایقشان، در طبقهبندی متخصص ادبیات عامیانه یا مورخ نمینشینند را نباید از این پژوهش کنار گذاشت. قبلاً از دانشمند ذوالفنون، اِرنستو دو مارتینو یاد کردیم، و بعد از او شاید بتوان جولیو کارو باروجا(47) را نام برد که از مُلایان رشتة تاریخ و مردمشناسی و البته طلبة حوزة جشنها و جشنوارهها و «کتابچههای جیبی شعر و دعا و ادبیات»(48) است، و همچنین اِمایر استاین ایوانز،(49) مدرس جغرافیا که دامنة علایقش باستانشناسی، ادبیات عامیانه و تاریخ را نیز دربرمیگرفت.
عصر آشتی
ما اکنون در عصری زندگی میکنیم که حدود دهه 1970 آغاز شد؛ عصری که من نام «عصر آشتی» را برای آن برگزیدهام. از نگاه مورخان اگر به قضیه بنگریم، عصر آشتی مرتبط است با اقبال مجدد به فرهنگ مردمپسند و پیدایش «تاریخ از پایین».(50) رسالههایی که «ژاک لو گوف»(51) و «اِمانوئل لو روی لادوری»(52) (1971) دربارة افسانة مِلوزین(53) نوشته و منتشر ساختند و جزوهای که چارلز پیتیان-آدامز(54) (36، 1975) در باب تاریخ محلی و ادبیات عامیانه به رشتة تحریر درآورد، نشانههای چنین تغییری بودند. نتیجهای که در جزوة مذکور گرفته شده است نه با تکیه بر آثار اخیر بلکه مبتنی بر آراء و دیدگاههای وان گِنِپ و فرِیزر است، اما بعید است که همه با آن موافق باشند. آدامز در نوشتار خود مدعی شده است که متخصصان ادبیات عامیانه بدون نظرداشت سیاق و بستر هر سنت و آداب و رسومی به بررسی و تحلیل آن میپردازند، در حالی که مورخان به سیاق و بستر پدیده نیز مینگرند؛ اما آگاهی نویسندة این نوشتار از اهمیت مناسک و تقویم جشنها در آن روزگار کمی نامعمول به نظر میرسد (پیتیان-آدامز 1983، 104-83). در خصوص لو گوف نیز علاقهاش به «فرهنگ عامیانه»(55) و آثار فولکلوریستها را میتوان در تعدادی از آثارش به خوبی متوجه شد، از «قابلمهکوبی»(56) گرفته تا باورهای عوامانه دربارة عالَم برزخ (لو گوف 1967؛ لو گوف و اشمیت 1981). علاقة زاید الوصف ژان کلود اشمیت،(57) شاگرد سابق لو گوف، به موضوع فوق حتی از این هم شدیدتر و البته واضحتر است. تجلی چنین علاقهای را در انتخاب موضوع میتوان دید؛ از موضوعاتی مانند سگی که به عنوان یک قدیس تقدیس میشود (1981)، ارواح در قرون وسطی (1998)، یا حکایتهایی که در مواعظ مذهبی قرون وسطایی گفته میشدند (برموند و دیگران-Bremond et al.-1982) گرفته تا اشارات و یادداشتهایی که در پانوشتها اضافه میشدند (اشاراتی به استیت تامسون،(58) ولادیمیر پراپ(59) و هرمان بازینگر(60) و همچنین فولکلوریستهای عاشق فرانسه مانند پال دلارو،(61) پییِر سَنتیوِز،(62) پال سِبیلوت(63) و آرنولد وان گِنِپ(64) ). لو روی لادوری صرفاً به نوشتن رسالهای دربارة افسانة مِلوزین اکتفا نکرد، بلکه با الهام از رمان عاشقانة ژان باپتیست کاستور فابْر(65) به نام «Jean l’ont pris»(66) قلم به دست گرفت و در سال 1982 کتابی با موضوع پول، عشق و مرگ در لانگیدوک قرن هجدهم به رشتة تحریر درآورد با این تفاوت که آن را با بهرهگیری از مطالعات و تحقیقات حوزة داستانهای عامیانهای که آثار نویسندگانی مانند آنتی آماتوس آرنه،(67) جوآن آمادِس ایی گِلتاس،(68) کاتارین مری بریگز(69) و استیت تامسون را شامل میشد، در بافت و متن قرار داد و به خوانندگان عرضه کرد.
تاریخی که شخصاً در انگلستان دربارة فرهنگ مردمیِ سدههای شانزدهم، هفدهم و هجدهمِ اروپا نوشتم (بورک، 1978، 2-51) مبتنی بر آثار تعدادی از متخصصان ادبیات عامیانه بود که از آن جمله میتوانم به نامهای مشهوری مانند جوزپه کوچیارا،(70) پال دلارو، ولادیمیر پراپ، و محقق سوئدی، کارل فون سیدو،(71) اشاره کنم؛ وی در نوشتارهایش از شکلگیری یک مفهوم به نام «گونه بومشناختی»ِ(72) حکایتهای عامیانه سخن گفته است که خود نیز آن را بارها در تحقیقات تاریخیام مورد استفاده قرار دادهام (بورک 1998-8، 42، 147، 176 و 189). تقویم در واقع جزء مواردی است که مورخان انگلیسی، از چارلز پیتیان آدامز گرفته تا رونالد هاتون (1994)(73) دغدغة اهمیت آن را از متخصصان ادبیات عامیانه آموختهاند. تا دهه 1990، مورخان اجتماعی و حتی سیاسی انگلیس آمادگی پذیرش ادبیات عامیانه به عنوان سند و مدرک را پیدا کرده بودند، گرایش رونالد هاتون از مطالعة چارلز دوم به مطالعه و بررسی تقویم آئینیرا میدیدند، و باخبر شدند که استفادة دیوید هاپکینز از ادبیات عامیانه در رسالة دکترایش تحسین هیئت داوران را برانگیخت.
از ناحیة متخصصان ادبیات عامیانه، آن دسته از تحقیقات و پژوهشهای چشمگیری که به عنوان شاهد این آشتی میتوان بیان کرد عبارتند از: آثار ریچارد دورسون(74) (1968)، تکنگاری(75) دیوید بوکان(76) دربارة شروههای(77) اسکاتلندی (1972)، مطالعات روژه آبراهامز(78) دربارة سنن سیاهپوستان آمریکا (1976، 10-1)، کتاب هِنری گلاسی(79) دربارة «ادبیات عامیانه و تاریخ یک جامعة آلستری»(80) (1982)، و یا آثار منتشرة تاماس هوفر(81) دربارة مجارستان (هوفر 1984) و آثار منتشرة اوروار لوفگرین(82) و یوناس فریکمَن(83) دربارة سوئد (1987). شایان ذکر است که قدم نخست برای این آشتی را متخصصان ادبیات عامیانه مدتها پیش از مورخان برداشته بودند. پژوهشها و مطالعات مذکور که تحت عنوان درخشان «مردمشناسی تاریخی»، تأثیر فوقالعادهای بر جوامع انگلیسیزبان دنیا گذاشته است، نهایتاً از آبشخور سنت ادبیات عامیانة اروپایی سیراب شدهاند؛ سنتی که آن را به مدد نظریة اجتماعی-فرهنگی مدام از نو رایج میکنند، به طوری که در کتابشناسی پایان اثری مانند «سازندگان فرهنگ»(84) با نام کسانی نظیر نیلز-آروید برینگوس،(85) آلن داندِس(86) و سیگورد اِریکسون(87) در کنار نام مری داگلاس(88) و میشل فوکو(89) مواجه میشویم (فریکمَن و لوفگرین 1987).
یکی از زمینههایی که به این آشتی انجامید ظهور پدیدهای بود که کلیفورد گیرتس(90) از آن به «نامشخص بودن ژانرها»(91) و بسیاری از مردم به «میانرشتهای بودن»(92) یاد کردهاند. در چنین فضایی زمینة همکاری مورخان و متخصصان ادبیات عامیانه فراهم است و با سهولت بیشتری نسبت به گذشته صورت میگیرد، چه برسد به متخصصان ادبیات یا فرهنگ بصری یا جامعهشناسی یا تاریخ طب، که آنها نیز در این ویژهنامة ادبیات عامیانه معرفی شدهاند. پیدایش تاریخ اجتماعی در دهه 1960 زمینه را برای همکاری فراهم ساخت، به ویژه وقتی که به شکل «تاریخ خُرد» یعنی تاریخ زندگی روزمرة مردم، یا «مردمشناسی تاریخی» درآمد. «بازگشت فرهنگی» مورخان نیز در تسریع این آشتی نقش بسزایی ایفا نموده است، خصوصاً علاقة روزافزون به تاریخ فرهنگ مادی به عنوان قطعهای از تاریخ زندگی روزمرة انسانها. فرهنگ مادی به پاتوقی تبدیل شده که مورخان، مردمشناسان، باستانشناسان، جامعهشناسان، مورخان هنر، مورخان علم و حتی متخصصان ادبی در آنجا با یکدیگر دیدار میکنند (آپادورای-Appadurai- 1986؛ بروئر و پورتر-Brewer and Porter- 1993؛ میلر-Miller- 1997).
جادهصافکن دیگری در این مسیر، پیدا شدن سر و کلة «تاریخ شفاهی» و دغدغة «خاطرة اجتماعی» بود، زیرا رویکردهای مذکور به گذشته ارتباط مستقیمی با اعادة جایگاه انتقال شفاهی، اقاریر شفاهی و فرهنگهای شفاهی دارند؛ اعادهای که انتقاد از منابع را کنار نمیزند و مستثنی نمیکند، هر چند سالها باید میگذشت تا شیوههای نقد و انتقاد در این حوزه ابداع گردیده و به بار بنشینند. برای آشنایی با زمینهها و علل ظهور این شیوهها توصیه میکنیم کتابهای متعددی را که توسط برجستهترین مورخان شفاهی نوشته شده و به چاپهای مجدد رسیدهاند را مطالعه نمایید؛ مورخانی مانند یان وانسینا (1965؛ 1985) که حوزه تحقیقاتش آفریقا بوده است و پال تامسون (تامسون 1978؛ 1988، 49، 8-67، و 241؛ پرینز-Prins- 1991) که آثار خود را به انگلستان اختصاص داده است. این دو دانشمند به اهمیت کلیشه و اسطوره در اقاریر شفاهی به تدریج پی برده، تشخیص گونههای داستانهای عامیانه و نحوة گوش دادن به روایتهای مصاحبهشوندگانشان از منظر ادبیات شفاهی را آموختند. البته در این مسیر، بار دیگر به زمینی گام مینهادند که متخصصان ادبیات عامیانه مدتها پیش از آنها روی آن کار میکردند. اریک هابزبام(93) و تِرِنس رِنجِر(94) نیز وقتی که ایدة «ابداع سنت»(95) (1983) را مطرح میکردند، به چنین زمینی پای میگذاشتند. (برای مطالعة مطالبی از این دست در حوزة Volkskunde، نگاه کنید به آثار کلِرش-Klersch [1961] و وِبِر-کِلِرمَن-Weber-Kellermann [1965]، که امروز از آن به «شالودهشکنی»(96) مانهارت تعبیر میکنیم.»
البته این خطر که بار دیگر چرخ اختراع شود یا آمریکا را دوباره کشف کنند، همچنان به قوت خود باقی است. هیچگاه همایش دهه 1970 در دانمارک را فراموش نمیکنم که لو روی لادوری در آنجا مقالهای پیرامون تاریخ حکایات عامیانه با موضوع افسانةJean l’ont pris ارائه داد. پس از اتمام سخنرانی او، عدهای از دانشوران اسکاندیناویایی محترمانه خاطرنشان کردند که سخنان لادوری رویکرد تازهای نیست، و در واقع احیای شیوههای مکتب تاریخی-جغرافیایی فنلاند است.
آموزة اخلاقی این ماجرا چیست؟ به نظر من دست کم دو درس از این ماجرا میتوان آموخت. درس نخست میگوید قطعاً پیش پای هر کسی که گز نکرده به میدان جدیدی میپرد، چالهها و موانعی هست. اما ماجراجویی و جسارت را منتفی ندانسته و مانع پیشروی نمیشود، بلکه راه و روش حرکتهای موفقیتآمیز را به ما توصیه میکند. بیایید امیدوار باشیم که عصر آشتی به عصر همکاری منتهی شود. انتشار این ویژهنامة ادبیات عامیانه بدین معناست که امکان چنین اتفاقی به مراتب بیشتر از یک امید واهی یا رؤیایی دستنیافتنی است.
منابع:
Abraham, Roger. “Folklore and History in the Studies of Afro-America.” In Folklore Today: A Festschrift for Richard M. Dorson, eds. L. De´gh, H. Glassie, and F. Oinas. Bloomington, 1976. Ackerman, Robert A. J.G. Frazer: His Life and Work. Cambridge, 1987.
Appadurai, Arjun, ed. The Social Life of Things: Commodities in Cultural Perspective. Cambridge, 1986.
Boer, Pim den. History as a Profession: The Study of History in France. 1818–1914. Translated by Arnold Pomerans. Princeton, 1998.
Bremond, Claude, Jacques Le Goff, and Jean-Claude, Schmitt. L’Exemplum. Turnhout, 1982.
Brewer, John, and Roy Porter, eds. Consumption and the World of Goods. London, 1993.
Bru¨ ckner, Wolfgang. Bildnis und Brauch: Studien zur Bildfunktion der Effigies. Berlin, 1966.
Buchan, David. The Ballad and the Folk. London, 1972.
Burke, Peter. Popular Culture in Early Modern Europe. London, 1978.
Burke, Peter. The European Renaissance: Centres and Peripheries. Oxford, 1998.
Christiansen, Palle Ove. Kulturhistorie som opposition. Copenhagen, 2000.
Clemen, Otto. Luther und die Volksfro¨mmigkeit seiner Zeit. Dresden and Leipzig, 1938.
Dorson, Richard M. The British Folklorists: A History. London. 1968.
Febvre, Lucien. “Folklore et folkloristes.” In Pour une histoire a` part entie`re, ed. Lucien Febvre. Paris, 1962.
Freyre, Gilberto. Casa-grande e senzala. Rio de Janeiro, 1933.
Frykman Jonas, and Orvar Lo¨fgren. Culture Builders: A Historical Anthropology of Middle-Class Life. Translated by Alan Crozier. New Brunswick, 1987.
Glassie, Henry. Passing the Time: Folklore and History of an Ulster Community. Dublin, 1982.
Goldstein, Doris S. “The Organizational Development of the British Historical Profession, 1884–1921.” Bulletin of the Institute of Historical Research 65 (1982): 180–93.
Hobsbawm, Eric, and Terence Ranger, eds. The Invention of Tradition. Cambridge, 1983.
Hofer, Tama´s. “The Perception of Tradition in European Ethnology.” Journal of Folklore Research 21 (1984): 133–48.
Hutton, Ronald. The Rise and Fall of Merry England: The Ritual Year, 1400–1700. Oxford, 1994.
Jeggle, Utz. “L’ethnologie dans l’Allemagne nazie.” Ethnologie francaise 18 (1988): 114–9. Klersch, J. Die ko¨lnische Fastnacht von ihren Anfa¨ngen bis zur Gegenwart. Cologne, 1961.
Krohn, Kaarle. Die folkloristische Arbeitsmethode. Oslo, 1926.
Le Goff, Jacques. “Culture clericale et traditions folklorique dans la civilisation me´rovingienne.”
Annales: Economies, Socie´te´s, Civilisations 22 (1967): 780–91.
Le Goff, Jacques, and Emmanuel Le Roy Ladurie. “Me´lusine maternelle et de´fricheuse.” Annales:Economies, Socie´te´s, Civilisations 26 (1971): 587–622.
Le Goff, Jacques, and Jean-Claude Schmitt, eds. Le Charivari. Paris, 1981.
Le Roy Ladurie, Emmanuel. Love Death and Money in the Pays d’Oc. Translated by Alan Sheridan. London, 1982.
Miller, Daniel, ed. Material Cultures: Why Some Things Matter. London, 1997.
Peuckert, Will-Erich. Die grosse Wende: Das Apokalyptische Saeculum und Luther. Geistesgeschichte und Volkskunde. Hamburg, 1948.
Phythian-Adams, Charles. Local History and Folklore: A New Framework. London, 1975. History and Folklore: A Historiographical Survey 139
Phythian-Adams, Charles. “Milk and Soot: the Changing Vocabulary of a Popular Ritual in Stuart and Hanoverian London.” In The Pursuit of Urban History, eds. Derek Fraser and Anthony Sutcliffe. London, 1983.
Prins, Gwyn. “Oral History.” In New Perspectives on Historical Writing, ed. Peter Burke. Cambridge, 1991.
Schmitt, Jean-Claude. The Holy Greyhound. Translated by Martin Thom. Cambridge, 1981.
Schmitt, Jean-Claude. Ghosts in the Middle Ages. Translated by Teresa Fagan. Chicago, 1998.
Stoklund, Bjarne. Folklife Research. Between History and Anthropology. Cardiff, 1983.
Strupp, Christoph. Johan Huizinga: Geschichtswissenschaft als Kulturwissenschaft. Go¨ ttingen, 2000.
Thompson, Paul. The Voice of the Past: Oral History. Oxford, 1978.
Thompson, Paul. The Voice of the Past: Oral History. 2nd ed. Oxford, 1988.
Van der Dussen, W. J. History as a Science: The Philosophy of R. G. Collingwood. The Hague, 1981.
Vansina, Jan. Oral Tradition: A Study in Historical Methodology. London, 1965.
Vansina, Jan. Oral Tradition as History. Madison, 1985.
Weber, Wolfgang. Priester der Klio. Historisch-sozialwissenschaftliche Studien zur Herkunft und Karriere deutscher Historiker und zur Geschichte der Geschichtswissenschaft 1800–1970. Frankfurt, 1984.
Weber-Kellermann, Ingeborg. Erntebrauch in der la¨ndlichen Arbeitswelt des 19. Jahrhunderts. Marburg, 1965.
1 - پيتر برک Peter Burke استاد تاريخ فرهنگي در امانوئل کالج Emmanuel College کمبريج Cambridge است.
2 -age of harmony
3 -age of suspicion
4 -age of rapproachment
5 -micro-history
6 -age of co-operation
7 -culture of historicism
8 -historical folklore
9 -Giuseppe Pitre
10 -Giovanni Cocchiara
11 -Paolo Toschi
12 -Ernesto de Martino
13 -polymath
14 -Otto Clemen
15 -Will-Erich Peukert
16 -Reformation
17 -Wolfgang Bruckner
18 -Ingeborg Weber-Kellermann
19 -Wilhelm Mannhardt
20 -popular antiquities
21 -Sir James George Frazer
22 classicist
23 -folklorist
24 -The Golden Bough: A Study in Comparative Religion
25 -Folklore in the Old Testament: Studies in Comparative Religion, Legend, and Law
در این کتاب، مقاطع و داستانهایی از تورات با داستانهای مشابهی در سایر فرهنگهای کهن مورد مقایسة تطبیقی قرار میگیرند.
26-Sir George Laurence Gomme
27 -Folklore as a Historical Science
28 -Wald-und Feldkult
29 -Julius Krohn
30 -Antti Aarne
31 -Kaarle Leopold Krohn
32 -Die folkloristische Arbeitsmethode
33 -Wilhelm Heinrich Riel-روزنامهنگار، رماننویس، متخصص ادبیات عامیانه
34 -Frederik Troels-Lund
35 -Skansen
36 -Artur Immanuel Hazelius-معلم، محقق و متخصص ادبیات عامیانه
37 -Bygdoy-شبه جزیرهای در غرب اسلو، پایتخت نروژ
38 -Lyngby
39 -Dietrich Schafer
40 -Goldstein 1982, 180-93; Weber 1984; Boer 1998
41 -ethnographer
42 -Folklife
43-Johan Huizinga-از بنیانگذاران تاریخ فرهنگی مدرن
44 -Lucien Febvre-مورخ فرانسوی و بنیانگذار مکتب سالنامه
45 -Gilberto Freyer
46 -Robin George Collingwood
47 -Julio Caro Baroja
48 -chapbooks
49 -Emyr Estyn Evans
50 -history from below
51 -Jacques Le Goff
52 -Emmanuel Le Roy Ladurie
53 -Melusine-زنی بسیار زیبا و اسطورهای که پایینتنهاش به شکل ماهی بود و با قدرت جادویی خود روزهای شنبه به شکل انسان کامل درمیآمد.
54 -Charles Pythian-Adams
55 -culture folkrorique
56 -charivari
-این اصطلاح که با تغییر و تحول تلفظش اکنون در زبان فارسی به «شر و ور» رایج شده، معانی مختلفی مانند «همهمه»، «هیاهو»، «موسیقی گوشخراش» و از این قبیل دارد. اما ریشة تاریخیاش به زمانی برمیگردد که در روستاها و شهرهای کشورهای غربی در قرون گذشته، اهالی روستا و یا محله با به هم کوبیدن ظروف فلزی مانند قابلمه، ماهیتابه و چیزهایی از این قبیل همه با هم دست به یک حرکت اعتراضی یا تشویقی جمعی میزدند که اعتراض به تصمیمات و رفتارهای ظالمانة اربابان و ملاکان و مسئولان و تشویق یک زن و مرد بیوه به تجدید فراش از آن جمله بوده است. این روش تا به امروز گویا همچنان ادامه داشته و به فرهنگهای دیگر نیز سرایت کرده است و لفظی که برآمده از صدای به هم کوبیدن ظروف بوده Charivari یا همان «شر و ور» امروز خودمان است.-م.
57 -Jean-Claude Schmitt
58 -Stith Thompson
59 -Vladimir Propp
60 -Hermann Bausinger
61 -Paul Delarue
62 -Pierre Saintyves
63 -Paul Sebillot
64 -Arnold van Gennep
65 -Jean Baptiste Castor Fabre
66 -Histoire de Jean-l’not pris. Conte Languedocien do xvii le siècle: Traduit et precede une notice par Jules Simon Troubat
67 -Antti Amatus Aarne-متخصص ادبیات عامیانه اهل فنلاند
68 -Joan Amades I Geltas-قومشناس برجسته کاتالان اهل بارسلون اسپانیا
69 -Katharine Mary Briggs-نویسندة انگلیسی که کتابهایی در زمینة داستانهای جن و پری و ادبیات عامیانه نوشته است
70 -Giuseppe Cocchiara
71 -Carl von Sydow
72 -ecotype
73 -Ronald Hutton
74 -Richard Dorson
75 -monograph
76 -David Buchan
77 -ballad
78 -Roger Abrahams
79 -Henry Glassie
80 -Folklore and History of an Ulster Community
81 -Tamas Hofer
82 -Orvar Lofgren
83 -Jonas Frykman
84 -Culture Builders
85 -Nils-Arvid Bringeus
86 -Alan Dundes
87 -Sigurd Erixon
88 -Mary Douglas
89 -Michel Foucault
90 -Clifford Geertz
91 -blurred genres
92 -inter-disciplinarity
93 -Eric Hobsbawm
94 -Terence Ranger
95-invention of tradition
96 -de-construction
منبع:
Burke, Peter, “RESEARCH ARTICLE: History and Folklore: A Historiographical Survey”, Folklore, No. 115 (2004): 133–139.
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی