درباره «مرتضي سرهنگی» و نگاه دو جهاني او
يكي از القاب حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي «آيت الله موسس» است. اين لقب از آن رو داده شد و در تاريخ جا افتاد كه ايشان بنيانگذار نهادي سرنوشت ساز و تاثيرگذار گرديد. حوزه علميه قم در زماني كه شرايط پيراموني براي تاسيس آن آماده نبود بنا گذاشته شد و با مساعي حاج شيخ جان گرفت و در دهه هاي بعد تبديل به سازماني توليد كننده، موثر و تاريخ ساز گشت.
من اين اقبال را داشتم كه با جناب «مرتضي سرهنگي» در تاسيس دفتر ادبيات و هنر مقاومت همراهي كنم و نزديك به دو دهه در كوران تلاش هاي آن باشم. ترديدي ندارم كه اين دفتر بر هوشمندي، آينده نگري، شكيبايي و بيست و هفت سال كوشش مستمر و همواره جناب سرهنگي بنا و تبديل به نهادي جريان ساز گرديد. آنچه امروز به عنوان ادبيات پايداري ياد مي شود برآمده از همان اوصاف ياد شده است. از اين رو مايلم لقب «اديب موسس» را به برادرم مرتضي سرهنگي پيشكش كنم و اميدوار باشم كه تاريخ نيز اين تصورم را تصديق كند.
سه دهه همدلي با آقا مرتضي اين اجازه را به من مي دهد كه راوي صادقي درباره او باشم، اما از ميان ويژگي هاي پرشمار او به يك نكته بسنده مي كنم و آن را در عين تعادل و دوري از كم و زياد گذاشتن هاي مرسوم در يادكرد از افراد، تقديم مي دارم. يكي از اسرار سربلندي و پيشي جستن سرهنگي از زمان و مكان خود، نگاه اوست.
اول اينكه او به چيزي جز مصالح ملي نمي انديشد. نگاه او به همه امور از جمله كارش سليقه اي، صنفي و طايفه اي نيست. چتري جز مصلحت كشور بالاي سر ندارد. پرتويي از نگاه ملي او را مي توان در انتخاب عنوان كتاب «نورالدين پسر ايران» ديد.
دوم اينكه سرهنگي در كارش نگاه منطقه اي دارد. وقتي به گذشته مي روم و مي بينم كه چرا او در اوايل دهه شصت، زماني كه اسراي دو عمليات بزرگ فتح المبين و بيت المقدس در اردوگاه هاي نگهداري اسيران عراقي جاگير شدند، پا به آن جا گذاشت و خاطرات متجاوزين را به سينه سفيد كاغذ كشيد، چيزي جز برخورداري از نگاه منطقه اي نمي بينم. او دريافت كه ايران نه تنها از عراق بلكه از سي و سه كشوري كه صدام را در جنگ هشت ساله ياري دادند، اسيرداري كرده است.
سوم اينكه آقا مرتضي نگاهي جهاني دارد. او همواره در تعابير و تعاريف خود از ادبيات پايداري با عنوان ادبيات انساني، همان نوشته هايي كه مورد پذيرش فطرت آدمي است،ياد مي كند. او دفاع جوانان اين كشور را واكنشي فطري دانسته و ادبيات نشات گرفته از آن را ادبياتي همه گير مي داند. از اين رو معتقد است ترجمه اين آثار با تقاضاي جهاني روبه رو خواهد شد.
چهارم اينكه نگاه مرتضي دوجهاني است. او هر دو جهان اول و آخر را با همه ايمانش پذيرفته است. يعني كردار كاري او از نگاه گذرا به جهان اول و نگاه ماندني به جهان آخر ناشي مي شود. اينكه بيست و هفت سال روي يك صندلي و پشت يك ميز بنشيند و به يك كار بينديشد نشات گرفته از نگاه دو جهاني اوست.
از نظر من، اديب موسس ما، مرتضي سرهنگي، تجلي امير فرهنگي انقلاب اسلامي است.
هدايت الله بهبودی
منبع: روزنامه ايران، شماره 5903, دوشنبه بيست و چهارم فروردين ماه 1394 ، صفحه 24