چهارشنبه 21 بهمن ماه 1393 کارگاه تاریخ شفاهی و تاریخ محلی در محل اتاق آموزش سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی با حضور شماری از کارشناسان مصاحبه در مشهد برگزار شد. مدرس این کارگاه دکتر ابوالفضل حسنآبادی مدیر اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی بود.
کارگاه تاریخ شفاهی با دو هدف اصلی و کلی برگزار شد. آنچه در چند سال گذشته در حوزه تاریخ شفاهی و تاریخ محلی انجام شد و دوم مسائل و مشکلات حاشیهای که مصاحبهکنندگان در شهرستانها با آن مرتبط هستند. همچنین تبیین مرز بین تاریخ شفاهی و تاریخ محلی و سنتهای شفاهی مورد نظر بود.
حسنآبادی در ابتدای سخنانش با ارائه یک تعریف از تاریخ محلی گفت: «ارائه یک تعریف از تاریخ محلی سخت است، هر چند ما در تاریخ شفاهی یک تعریف آکادمیک و چند تعریف داریم ولی در حوزه تاریخ محلی سخت است و جمع بندی خاصی انجام نشده است. در این زمینه دو تعریف میشود ارائه داد. نخست از نگاه مورخان آماتور و غیرحرفهای، دوم از نگاه مورخان دانشگاهی و حرفهای.
تاریخ محلی بررسی یک موضوع از مجموعه موضوعات یک محل از یک مکان بزرگ، یک شهرک از محل اقامت است. تاریخ محلی میتواند یک موضوع باشد، مثل انجمنهای ادبی، یک محل باشد مثل تاریخ محلات و یا میتواند تاریخ یک شهرک باشد که کمتر به این موضوع پرداخته شده است.
اصولاً برای تعریف تاریخ محلی تعاریف مختلفی وجود دارد. در تاریخ محلی شناسه اصلی مکان است. در یک مکان مجموعه مصاحبههایی انجام میدهید. در واقع فرد در یک جامعه مکانی محدود است. ارتباط فرد با مکان. مثلاً اگر اقوام کُرد در یک مکان خاص مورد بررسی قرار داد میشود تاریخ محلی خوانده میشود، ولی اگر خواسته باشیم تاریخ این گروه در چند استان را بررسی کنیم، آن تاریخ محلی محسوب نمیشود، بلکه تاریخ منطقهای است. در تاریخ محلی بحث هر کوچه داستانی دارد، هر خیابانی ماجرای مخصوص خودش را دارد و تک تک خانهها امکان دارد یک ماجرا داشته باشند.»
حسنآبادی با طرح موضوع مورخ آماتور و مورخ آکادمیک چنین ادامه داد: «مورخ آماتور معتقد است: در تاریخ محلی ما به دنبال علت و معلول در تاریخ نیستیم. وی معتقد است: تاریخ محلی تاریخ مردم است. بسیاری از مورخان دانشگاهی، تاریخ را برای تاریخ مینویسند تاریخ را برای مجلات مینویسند. معمولاً تاریخها به میان مردم نمیآید. ولی حق مردم از تاریخ مبحثی دیگر است. اصولاً وقتی این حق را به مردم میدهیم که تاریخ خود را بدانند و نسبت به گذشته نزدیک خود آگاهی داشته باشند، پس باید تاریخ نزدیک را در زمان حیاتشان مورد نگارش قراردهیم.»
حسنآبادی در بخشی از صحبتهایش به ارتباط مصاحبهشونده و مصاحبهکننده پرداختند و در زمینه دوستی و صمیمیت با مصاحبهشونده چنین ادامه داد: «دوستی با مصاحبهشونده موجب میشود در طرح سئوالات دوچار رودربایستی شوید، در مصاحبه سعی کنید اطلاعات بگیرید. این تعامل نباید موجب خودسانسوری شود.»
مدیر مرکز اسناد و مطبوعات آستان قدس با ارائه نظریاتش در ارتباط با نحوه ثبت تاریخ شفاهی به احساس افراد در یک مقطع زمانی اشاره کرد و گفت: «تاریخ شفاهی مجموعهای از نظریات شخصی است، ما نظر فرد در مورد جامعه را میگیریم. مثلاً ما در یک زمان حال و هوای یک دوره تاریخی به صورت کامل به دوره بعد انتقال بدهیم. مثلاً بخواهیم بدانیم سه ماهه اول انقلاب در مشهد چگونه بوده؟ آیا بینش مردم نسبت به قبل تغییر کرده؟ یا این که مثلاً بدانیم در کودتای 28 مرداد صبح مشهد چه جایگاهی داشته، مردم چگونه فکر میکردند و روز بعد چگونه فکر میکنند. حال و هوای جامعه ما چگونه است؟ آیا مردم نگاهشان عوض میشود. ما در داخل کشورمان از این پروژهها کار نکردهایم در حالی که در خارج کشور پروژههای در این زمینه طراحی و انجام شدهاند.»
مؤلف کتاب تاریخ شفاهی در ایران در ارتباط با حواشی مصاحبههای تاریخ شفاهی معتقد است: «بهتر است یک خلاصهنویسی از حاشیه مصاحبهها داشته باشیم. حاشیهنویسی مصاحبهها گاهی مهمتر از خود مصاحبه میشود. زیرا این حاشیهها جزئی از تاریخ هستند. دیگر این که در آینده متهم نمیشوید به این که این سئوالات را نپرسیدهاید. اگر زمانی خواستند پروژه را ادامه دهند، مجریان طرح با آگاهی کامل مواردی که طرح نشده را مجدد مورد بررسی و پرسش قرار دهند.»
حسنآبادی در ارتباط با موضوع محدودیت در مصاحبههای تاریخ شفاهی گفت: «مصاحبهشونده حق دارد برای مصاحبه محدودیت ایجاد کند. یعنی بخشی از مصاحبه یا تمام آن برای مدت زمان مشخصی در دسترس محققان قرار نگیرد.»
وی در بخشی از سخنانش با طرح هدفمندسازی مصاحبهها و چالشها و آسیب شناسی این موضوع پرداخت: «آیا ما حق داریم پروژههای را انجام دهیم که به هدف خاصی برسد؟ هدفمندسازی پروژهها موجب میشود تا مصاحبه کانالیزه شود، در یک حوزه و محدوده خاص و تمام جوانب سنجیده نشود. ما نباید هدفمند و روشمند کاری انجام دهیم یعنی به یک خروجی خاصی دست یابیم.
تاریخ محلی بحث شناسایی و علایق مشترک است. مباحثی که ما در اطلاعات ساختاری و اطلاعات کاربردی استخراج کنیم از دل مصاحبههای آماتور بیرون نمیآید. شما میتوانید تاریخ محلی را با فرمها و اهداف کلی انجام دهید. خیلیها معتقدند اگر روشمند کار کنیم خیلی از ساختارها از طریق یک مصاحبه هدفمند به وجود نمیآید. تاریخ شفاهی وقتی وارد تاریخ محلی میشود در یک مکان دامنهاش گسترده میشود. حتی شما از علایق یک فرد به یک شیء هم میپرسید شاید اصلاً مهم نباشد چون در تاریخ محلی علایق و احساسات فرد هم آورده میشود؛ حس تعلق فرد به یک مکان.
تاریخ محلی ایجاد شد تا به منتقدانی که معتقدند تاریخ مربوط به گذشته است، پاسخ دهد. در تاریخ محلی علایق به زمان و مکان زیاد است. ما در ایران تاریخ زشتیها را ثبت نمیکنیم. خیلیها دوست ندارند بدانند گذشتهشان چه بوده؟ خیلی از مورخان بومی زشتیها را نمیبینند. خیلی از این کتابها انتقادی نیست و به خاطر تعلق مکان به یک منطقه به این موضوع نمیپردازند. مثلاً در مورد قتل هیچ وقت تحقیق نمیکنند. یکی از وظایف مورخ محلی این است که زشتیها را هم ببیند. توصیه میشود این افسانهها ثبت شود زیرا در ورای این افسانهها، تاریخ نهفته است. حتی اگر در قالب شعر یا داستان باشد.
زمانی که در حوزه تاریخ محلی یک منطقه مصاحبه میکنیم بعضاً با افسانهها و داستانهای برخورد میکنیم که با فضای امروز واقعیت ندارد. افسانههای که منشا آنها مشخص نیست و از چند نسل گذشته رسیده است. برخیها معتقدند اینها جزو تاریخ نیست. در حوزه تاریخ محلی حجم زیادی از این اطلاعات وجود دارد به هر نسبت که مکان کوچک باشد از این اطلاعات زیاد است. مردم با گذشتهشان زندگی میکنند. آیا این را ثبت کنید یا نه؟
این افسانهها را به علت ارزش تاریخیای که دارند میتوان در ذیل تاریخ محلی آورد. بنابراین نگرانی از این که اینها جزء تاریخ شفاهی نیستند، نداشته باشیم. زیرا تاریخ شفاهی یعنی مصاحبه با کسی که از شاهدان واقعه باشد. مثلاً زمانی که در مورد یک مدرسه قدیمی صحبت میکنیم باورها و نگاه مردم نسبت به آن هم سئوال میشود. هرچند این سئوال در حوزه تاریخ شفاهی نیست ولی چون ارزش تاریخی دارد ثبت میشود. بنابراین فرهنگ شفاهی به زبان مردم همان منطقه ثبت میشود. باید روی موضوعاتی کار شود که کمتر مورد توجه هستند. مسائلی دیده شود که کمتر به آن پرداخته شده است. میتوان مصاحبه انجام داد و محرمانه قلمداد کرد. امکان دارد بخشی از تاریخ اجتماعی و خانوادگی محرمانهتر از تاریخ سیاسی باشد.
حسنآبادی بخش پایانی سخنانش را اختصاص به سئوالات جنجالی در مصاحبه داد و گفت: «شما میتوانید تاریخ یک منطقه را به چالش بکشید. در تاریخ محلی به یک موضوع پرداخته میشود. شما تحقیق میکنید و آن موضوع را رد میکنید. همیشه دنبال سئوالات جنجالی در مصاحبههای تاریخ محلی هم باشید. از طرح سئوال جنجالی نترسید. در نیا چه کسی میتواند تاریخ محلی بنویسد، آیا مورخان دانشگاهی باید تاریخ محلی بنویسند؟ آیا فردی که در یک محل زندگی میکند تاریخ بنویسد؟ بهترین فرد چه کسی است؟ مورخان محلیکار، نقطه حساس تاریخ هستند. یعنی حساسیتهایی را میبینند که خیلیها نمیبینند.»
آنچه در این کارگاه جالب توجه بود آن بود که مشارکت فعال شرکت کنندگان بود و آنها فرصت طرح سئوالات و مشکلات خود به هنگام مصاحبه را یافتند.
غلامرضا آذری خاکستر