استفاده از تاریخ شفاهی در دهه اخیر به عنوان ابزار قدرتمند در جمعآوری، ساماندهی و آرشیوسازی دادههای اطلاعاتی در حوزههای مختلف در کشور نهادینه شده است و امروز تاریخ شفاهیکاران در پی اثبات موجودیت و اهمیت کارایی تاریخ شفاهی نیستند و به نظر میرسد با توجه به ظرفیتهای تاریخ شفاهی در جامعه زمان طرح موضوعات و زمینههای کاری جدید فرا رسیده است. یکی از محوریترین سؤالات در این زمینه جایگاه مردم در تاریخ شفاهی ایران است. آیا مردم ابزاری برای جمعآوری و مستندسازی موضوعات هستند و یا تاریخ شفاهی وسیلهای برای رساندن مردم به اهداف و خواستهایشان است؟ جایگاه مردم در تاریخ کجاست؟ آیا آنها میتواند تاثیری بر سرنوشت تاریخی خود داشته باشند؟ بررسی طرحهای انجام شده در تاریخ شفاهی ایران نشان میدهد که غالب مصاحبههای انجام شده ماهیت تکگویی داشته و برپایه اهداف و کارکردهای خاص انجام شده است. حکومتی بودن تاریخ شفاهی و متمرکز شدن آن در دو سه موضوع خاص باعث شده تا کمتر ردپای مردم در کارهای انجام شده دیده شود و معدود طرحهای تاریخ شفاهی که ماهیت جمعی و مردمی دارد مانند، مصاحبه با خانوادههای شهدا به علت کمی برنامهریزی، موفقیت محتوایی زیادی در این زمینه نداشته است.
جامعه انسانی مجموعهای از درهمتنیدگیهای فکری، ارتباطی است و تاریخ شفاهی از فراهم سازی زمینه برآورده کردن آرزوها، خواستها و نیازهای مردمانی که دوست دارند درباره ریشه خانوادگی، تاریخ نیاکان و اماکن خود بیشتر بدانند، میتواند ارتباط نزدیک بین جزئیات کوچک با کلیات یک جامعهی بزرگ به وجود آورده و تاریخ نزدیک را برای جامعه مخاطبانش قابلفهمترسازد. این نگرش باعث میشود تا با استفاده از تاریخ شفاهی در انجام پژوهشهای محدود و کوچک به حوادثی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، پرداخته واستفاده از تاریخ در زندگی روزانه مردم قابل لمس گردد. در واقع این کارکرد تاریخ شفاهی کمک در نوشتن و حتی ساختن تاریخ برای مردم در زمان آینده است. در ایران استفاده از تاریخ شفاهی در بهترین حالت در خدمت تفسیر و تشریح واقعیات تاریخی در راستای سیاستهای تدوین شده بوده که با خط مشی ناآگاهانه انجام شده است. کم دیده شدن مردم در بطن تاریخنگاری شفاهی موضوعی است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد. استفاده از تاریخ شفاهی در مسائلی مانند روان درمانی (therapeutic oral history) جامعه، پیوند وآشتی بیننسلی و بیننژادی مبین آن است که میتواند به عنوان ابزار جدی در خدمت مردم و حل مشکلات آنها قرار گیرد. جا دارد مؤسسات و تاریخ شفاهیکاران با تعریف طرحهایی درباره جامعه، ضمن بازگشایی واقعیات تاریخی و مسائل ناشناخته، به فکر مردم، نیازها و خواستههای آنان نیز باشند.
دکتر ابوالفضل حسن آبادی