در آستانه سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، هر آنچه دراندیشه و خاطره جمعی ثبت شده پیروزی و غلبه بر حکومت شاهنشاهی است. این پیروزی به مثابه یک رویداد مهم در ذهن و حافظه نسل قبل از انقلاب نقش بسته است. تقریباً اکثر مردم خاطراتی از زمستان سال 1357 دارند. گاهی این خاطرات خیلی کلی و در مواردی از زاویه دید افراد متفاوت است. قطعاً انقلاب اسلامی مردم ایران مبتنی بر یک حرکت جمعی بود که در رأس آن هدایت و رهبری امام(ره) نقش مؤثری داشت. انقلاب 57 ثمره یک نوع وحدت و همدلی همگانی بود. زیرا همه یک صدا در مسیری مشترک در حرکت بودند. هرچند در نخستین جرقههای انقلاب افراد و شخصیتهای خاصی دخیل بودند ولی به مرور زمان هرچه به زمستان 57 نزدیک میشویم، اعتراضات فراگیر میشوند. تجمعات از تک صدایی تبدیل به راهپیماییهای عظیم شده و زمینه به وجود آمدن خاطرات مشترک و گروهی به وجود میآید. هرآنچه در ذهن عامه مردم مانده است حضور در راهپیمایی بر اساس احساس وظیفه بوده است. هرچند نخبگان و شخصیتهای سیاسی تعابیر مختلفی از جریان مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی دارند.
گاهی کلیات یک واقعه چنان ساده به نظر میرسد انگار حوادث در یک تلنگر به وجود آمدهاند ولی وقتی از زاویه دید فعالان و افراد مؤثر در یک حادثه دلایل و علتهای واقعه را جویا میشوی صحبت از بسترها، تدارکات ویژه و از ایدئولوژی انقلاب میگویند. آنچه در این نوشتار مورد نظر است؛ خاطرات مشترک چگونه به وجود میآیند و چگونه آنها را ثبت کرد؟ آیا ارتباط منطقی بین مشارکتکنندگان در یک موضوع وجود دارد؟
انقلاب اسلامی حاصل مشارکت گروههای مختلف بوده است تا جایی که بنیانگذار انقلاب در سخنانش به این موضوع اشاره کرده است. او تاریخنویسی را کار مهم و عظیم میداند و از مورخ خواسته است تا زوایای مختلف انقلاب را ریشهای بررسی کند. «شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهدهدار چه کارِ عظیمی شدهاید.»
بنیانگذار انقلاب اسلامی در بخشی از پیامش با تأکید بر تاریخنویسی سفارشی در گذشته بر اساس سلایق شخصی، نوشتهاند: «اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفتهاند مینویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است. از اول میدانند که کتابشان بنا است به چه نتیجهای برسد و در آخر به همان نتیجه هم میرسند.»
در بخشی از این پیام به اهداف انقلاب و تأکید به بررسی ریشههای انقلاب اسلامی چنین آمده است: «از شما میخواهم هر چه میتوانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلابها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح میکنند. امروز همچون همیشۀ تاریخ انقلابها، عدهای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عدهای خاص، له و یا علیه عدهای دیگر و یا واقعهای در خور بحث...»
امام خمینی(ره) در بخشی از پیامش به سیدحمید روحانی(1) به نقش تودههای مردم در انقلاب اسلامی پرداخته و به تاریخنگاری مستند همچون تاریخ شفاهی اشاره نمودهاند.
«اگر شما میتوانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان تودههای مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نمودهاید. باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد.»
تأکید بر مبارزه با ظلم و ستم و قیام علیه تحجر از دیگر موضوعات این پیام است.
«شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند. شما باید نشان دهید که در جمود حوزههای علمیۀ آن زمان که هر حرکتی را متهم به حرکت مارکسیستی و یا حرکت انگلیسی میکردند، تنی چند از عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند.»
بخش پایانی این پیام به شروع مبارزه انقلابیون از سال 1341 و مبارزه روحانیت برای پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است.
«شما باید به روشنی ترسیم کنید که در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزۀ روحانیت اصیل در مرگآباد تحجر و تقدسمآبی چه ظلمها بر عدهای روحانی پاکباخته رفت، چه نالههای دردمندانه کردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسی و بیدینی شدند ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنفکری و تحجرگرایی، سرافراز ـ ولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویش ـ پیروز شدند.»(2)
در پیام بنیانگذار انقلاب اسلامی چند نکته اساسی وجود دارد. نخست این که مورخ با استفاده از اسناد و مدارک به سراغ تاریخ برود و همچنین ریشهای حوادث انقلاب را بررسی کند. دیگر آن که به نقش آحاد مردم به خصوص طبقات مختلف و تاریخنگاری از زبان آنها تأکید شده است. زیرا انقلاب اسلامی مرهون تلاش و جانفشانی احاد مردم بوده است.
به راستی تودههای مردم از انقلاب اسلامی چه خاطراتی دارند. آیا این خاطرات به صورت مشترک هستند؟ یعنی کلیاتی از موضوع در ذهنشان وجود دارد یا هر یک از مشارکتکنندگان در تجمعات انقلاب دارای خاطراتی متفاوت که هر یک زوایای از یک موضوع بیان میکنند؟ چنین به نظر میرسد تمام افرادی که در تجمعات سال 57 حضور داشتهاند در یک حرکت مهم دخیل هستند. زیرا حضور تکتک این افراد موجب شده تا تحولی عظیم به وجود آید و منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شود. زیرا اگر نقش عموم مردم در انقلاب نادیده گرفته شود مورخین درک صحیحی از قیام و پیروزی انقلاب اسلامی نخواهند داشت. خاطرات مشترک یا حافظه جمعی از زمستان سال 57 یک کلیت ثبت شده است که بیشتر بر مبنای حضور در راهپیماییها است. یعنی با گذشته بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی خاطرات در قابی کلی بیان میشوند و اکثر این خاطرات کامل نیستند. مگر آن که راوی در جریان یک حادثه جزو مشارکت کنندگان اصلی باشد. ولی همه یک تعلق خاطر خاصی به اصل موضوع دارند و حضور اکثریت در جریان مبارزه علیه حکومت پهلوی را یک موضوع مشترک میدانند. پیامهای انقلاب موجب شده تا موجی خروشان از گروههای مختلف را به عرصه مبارزه بکشاند. مردم زنجیروار در این موضوع دخیل هستند و نگاهی هویتی به موضوع دارند. در واقع یک ارتباط منطقی بین حضور اکثریت مردم در تجمعات سال 57 مشاهده میشود.
چگونه این خاطرات مشترک میتوانند با واقعیتهای امروزه تطابق داشته باشند؟ چنین به نظر میرسد مورخان در شرایط فعلی در میان انبوه نظریهها و مستندات راه دشواری دارند. زیرا با گذشت سالها از انقلاب هر روز اسناد مدارکی بازخوانی یا رونمایی میشود که تاریخنگاران را به واقعیت نزدیکتر میکنند.
امروزه مستندسازی خاطرات عموم مردم از انقلاب اسلامی در مراکز تاریخ شفاهی انجام میشود و چنین به نظر میرسد محققان و پژوهشگران با دسترسی به اسناد و منابع تاریخ شفاهی میتوانند تحلیل مناسبی در تاریخنگاری داشته باشند. هرچند وفور این منابع تاحدی کار را دشوار و تاریخنگاری را پیچیده میکند.
۱ - سید حمید حسینی روحانی (زیارتی) متولد ۱۳۲۱ در شهرستان مهدیشهر است. وی از اعضای دفتر امام خمینی(ره) در نجف است. وی مؤسس و رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ بودهاست. امام خمینی(ره) طی نامهای به وی در دی ماه ۱۳۶۷ تدوین تاریخ انقلاب اسلامی را به وی واگذار نمود. از آثار علمی دکتر سیدحمید روحانی می توان به: نهضت امام خمینی(ره)، خاطرات و مبارزات شهيد محلاتي، اسناد انقلاب اسلامي،آواي انقلاب: گزيدههايي از نامهها، اعلاميهها و نطقهاي روشنيبخش و انقلاب آفرين امام خميني و بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني در ايران اشاره نمود. او در سال ۱۳۷۶ از مرکز اسناد انقلاب اسلامی استعفا داد و در سال ۱۳۸۱ «بنیاد تاریخ پژوهی» و دانشنامه انقلاب اسلامی را پایهگذاری نمود. او صاحب امتیاز و مدیر مسئول فصلنامه ۱۵ خرداد است.
۲- پیام امام خمینی به سید حمید روحانی 25/10/1367. صحیفه امام خمینی. جلد .۲۱ ص239 و 240
http://www.jamaran.ir/fa/3871
غلامرضا آذری خاکستر