خاطرات کسانی که در طول هشت سال جنگ تحمیلی، از نزدیک شاهد وقایع و رویدادهای گوناگون بودند و به نوعی طعم تلخ جنگ را با تمام وجود لمس کردند، سرمایه های تاریخی ایران در زمینه دفاع مقدس به شمار می روند. مشروط بر اینکه گردی از خاک زمان بر حافظه بازگوکنندگان خاطرات ننشسته و مورخ یا تدوینگر، هوشمندانه و با احاطه بر موضوع، به واکاوی خاطرات پرداخته، صحت و سقم آنها را با کنار هم گذاشتن پازل های اطلاعاتی گوناگون، استخراج کرده و به مخاطبان عرضه کند.
کتاب «یادهای یادگار» از جمله کتابهای تاریخ شفاهی دفاع مقدس است که خاطرات شهید حاج یادگار امیدی فرمانده اطلاعات و عملیات لشگر 11 امیرالمومنین استان ایلام را از زبان همسر، اعضای خانواده، دوستان و همرزمانش بازگو کرده است. عمده فعالیتهای یادگار امیدی معطوف شناسایی و مبارزه با گروه فرسان بود؛ مزدورانی که در قالب نیروهای چریکی به عراق پناهنده شده بودند و به منظور جلب حمایت آن کشور، در ازای مبلغی پول، به جنایات هولناکی اقدام می کردند.
این کتاب در پنج بخش تدوین شده؛ بخش اول که به تاریخچه تشکیل گروه فرسان می پردازد، اطلاعات نسبتا مفیدی درباره ویژگی ها، شیوه های ماموریت، خصوصیات اعضا و حوزه عملیاتی آن گروه به خواننده می دهد.
بخش دوم که بیشترین حجم کتاب را به خود اختصاص داده، شامل خاطراتی درباره یادگار امیدی از زبان دیگران است. در این بخش هر یک از مصاحبه شوندگان از زاویه دید خود به آن شهید نگاه کرده که این در نوع خود جالب و خواندنی به نظر میرسه اما عمده ترین مشکل این شیوه از خاطره نگاری، عدم انسجام و پراکندگی اطلاعاتی است که به خواننده منتقل می شود. خواننده به طور منقطع و از هم گسسته، اطلاعاتی از یادگار بدست می آورد که برای چینش داده ها در ذهن، می بایست خاطرات دیگران را مانند پازل در جای مناسب خودش قرار دهد تا بتواند خط سیر تاریخی خاطرات را حفظ کند. هر بخش از کتاب، شامل خاطره هایی کاملا مستقل است که نمیتوان آنها را در دسته بندی خاصی جای داد. تدوینگر می توانست زندگی حاج یادگار را به چند دوره مختلف تقسیم کرده و هر بخش از خاطرات را در جای مناسب خود بازگو کند. بدین ترتیب خواننده می توانست از ابتدا تا به انتها، خاطرات یادگار را با سیر تاریخی مشخصی دنبال کند. ولی در شیوه فعلی کتاب یادهای یادگار، معلوم نیست تدوینگر بر چه اساسی خاطرات را پشت سر هم آورده! در مقدمه کتاب هم هیچ توضیحی درباره سیر تدوین خاطرات ذکر نکرده.
از دیگر نکات رعایت نشده در تنظیم و تدوین کتاب، بازگویی مطالب زائد و بی ربط به موضوع کتاب است. گویی برخی از خاطره گوها تریبونی برای واگویی خاطرات خود پیداکرده اند که هیچ ربطی هم به آن شهید ندارد. در اینجا مصاحبه کننده نقش بسیار مهمی در هدایت خاطره گوها برای بیان خاطرات ایفا می کند که متاسفانه در این کتاب چندان توجهی به آن نشده.
شعارزدگی و رنگ و لعاب متافیزیکی بخشیدن به شخصیت یادگار هم از دیگر ضعف های کتاب است. برخی از خاطره گوها برای بالابردن شأن و شخصیت والای یادگار امیدی، سعی کردند ردایی آسمانی بر قامت او بپوشانند. از اینرو در دام کلیشه های معمول افتاده و با تعریف خوابها و رویاهایی از یادگار در بهشت، با لباسی سفید و خانه ای زیبا و باغ و بستان و غیره، وجهه ای معنوی به او بخشیده اند. ای کاش که تدوینگر اجازه میداد تا خواننده از رفتار و سلوک آن شهید پی به بعد معنوی ایشان می برد و از بازگویی رویاهای عامیانه در چنین کتابی که جنبه تاریخی دارد، پرهیز می کرد.
نکته دیگر نقل خاطراتی است که حضور حاج یادگار در آن بسیار کمرنگ است و هیچ کمکی به خواننده در شناخت شخصیت یا درک واقعه مرتبط با ایشان نمیکند. گویی خاطره گو بیشتر راغب بوده تا خود را به نمایش بگذارد تا حاج یادگار! و آن شهید، فقط بهانه ای برای نقل خاطرات شخصی خاطره گو است.
کتاب یادهای یادگار که در هفتصد صفحه گردآوری شده، به نسبت اهمیت شخصیت شهید یادگار امیدی، کتاب نسبتا قطور و مفصلی است. با این حال گردآوردنده در مقدمه متذکر می شود: این کتاب شاید اولین اثری باشد که به طور «اجمال»! در مورد یکی از سرداران و قهرمانان شهید استان تهیه شده! معلوم نیست از کی تا حالا به کتاب هفتصد صفحه ای از خاطرات یک شخصیت نه چندان مهم، اجمال می گویند!
بخش سوم دل نوشته های حاج یادگار است. آنچه به عنوان دل نوشته دراین بخش به چاپ رسیده هیچ سنخیتی با تعریف عام از دل نوشته ندارد؛ بلکه بخشی از یادداشتهای روزانه ایشان در سفر حج است که به هیچ روی نمیتوان در زمره دل نوشته ها به شمار آورد.
بخش چهارم هم شامل چند عکس از حاج یادگار به همراه همرزمان وی در جبهه است. بخش آخر کتاب هم به احکام و اسناد ایشان اختصاص یافته. در این بخش هم چیزی جز چند برگ کپی از شناسنامه و مدراک فنی و اعلامیه شهادت ایشان یافت نمی شود.
با وجود اندک نکات ضعفی که در این اثر ملاحظه می شود، این کتاب می تواند آغازی باشد برای حفظ یاد سرداران رشید دفاع مقدس در استان ایلام و یادگاری به جامانده از شهامت ها و رشادت های جونان غیور این مرز وبوم.
ناصر زاغری تفرشی