جنگ تحمیلی یکی از حوادث مهم تاریخ معاصر در ایران است که پیامدهای آن بسیاری از شئون زندگی مردم را تحت تأثیر خود قرار داده و اثرات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داشته است. در بررسی این اثرات سوالاتی مانند، تاکنون به چه جنبههایی از جنگ بیشتر توجه شده است؟ چه ابعادی از آن مهمتر است جنبه نظامی جنگ مهمتر یا فرهنگی و اقتصادی؟ ماهیت اجتماعی جنگ چگونه امکان تبلور در نوشتهها را پیدا میکند؟ جایگاه هویتها و قومیتها در تاریخ جنگ چگونه است و تا چه اندازه ای ضرورت دارد تا به هویتهای فردی و ویژگیهای محلی در جنگ توجه گردد؟ مطرح است و به برخی از آنها تا کنون پاسخی داده نشده است.
وسعت سرزمین، تنوع قومی و نژادی و درگیر شدن بسیاری از مناطق در جنگ تحمیلی هشت ساله زمینههای زیادی را درباره جمع آوری، ساماندهی و تحلیل وقایع مرتبط با جنگ فراهم کرده است. با وجود نگاه ارزشی به جنگ و مفهوم مشترک از آن قطعاً با توجه به میزان درگیر بودن در جنگ و ویژگیهای محلی منطقه ای نگاههای متفاوتی در خوزستان، خراسان،کردستان و تهران احتمالاً وجود داشته است. بررسی آثار به نگارش درآمده در زمینه تاریخنگاری جنگ مبین آن است که علی رغم برخی اشارات، به مسئله محلینگاری در تاریخ جنگ توجه بایسته ای نشده و همواره سعی شده به تاریخ جنگ از دریچه واحد با سویههای مشخص فکری نگریسته شود.
تاریخ شفاهی به عنوان ابزار و روش پژوهشی در چند دهه اخیر مورد توجه پژوهشگران در حوزههای مختلف فکری و تحقیقاتی در دنیا بوده است و با توجه به گستردگی استفاده از آن در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، ثابت نموده که به تناسب ظرف زمانی و مکانی هر دوره قابلیت شکلگیری دارد. یکی از دلائل شکلگیری و گسترش تاریخ شفاهی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر مستندسازی تاریخ جنگ بوده است و بسیاری از آثار تألیفی با استفاده از مصاحبههای تاریخ شفاهی به نگارش در آمده است. مردمی بودن، قابلیت برقرای ارتباط به حوزههای مختلف تاریخ جنگ، سهولت در دسترسی و جذابیت بیان شفاهی خاطرات جنگ که قابلیت به تصویر کشیده شدن و ایجاد جذابیتهای بصری را نیز دارد باعث شده استفاده از تاریخ شفاهی در دهه اخیر گسترش زیادی داشته باشد. این توجهات که گاهی ماهیت مردمی و غیرحکومتی نیز دارد تحت تاثیر نگاههای رسمی به تاریخنگاری جنگ قرار گرفته است. با توجه به توانمندی و محبوبیت استفاده از تاریخ شفاهی، به تصویر کشیدن تاریخ محلی جنگ امری ضروری به نظر میرسد. در همین راستا پیشنهادات زیر در جهت استفاده بیشتر از تاریخ شفاهی قابل بررسی هستند.
- اغلب تألیفات تاریخنگاری جنگ با زبان رسمی نوشتاری به نگارش درآمده است و نویسندگان آن توزیع سراسری کتاب و عدم فهم توسط عموم را مهمترین دلیل این مسئله معرفی مینمایند. انجام مصاحبههای تاریخ شفاهی به زبان محلی و ضبط آنها میتواند نیاز اطلاعاتی محققان محلی را برای آینده فراهم نماید تا امکان سیاستگزاری محلی در تدوین و ارائه تاریخنگاری جنگ را در مناطق مختلف فراهم نماید.
- توجه به ابزار مختلف برای انتقال پیام و مفهوم جنگ در چند سال گذشته و گرانی کاغذ در کشور باعث شده تا تألیفات کتاب مانند قبل مهمترین راه تدوین تاریخ جنگ محسوب نگردد و تاریخ شفاهی با قابلیتهای ویژه خود میتواند مورد توجه بیشتر دستاندرکاران قرار گیرد.
- استفاده از تاریخ شفاهی در محلینگاری تاریخ جنگ در واقع رها شدن از چنبره گفتمان رسمی و غالب در کشور است که زمینه مشارکت گروههای مختلف با سلائق گوناگون در مناطق مختلف کشور را فراهم و امکان دیده شدن افراد را در سطوح مختلف مهیا میسازد.
- توجه به آرشیوسازی در محلینگاری تاریخ جنگ از طریق تاریخ شفاهی ابزار مناسبی را برای گفتگوی بین نسلی فراهم میسازد و زمینه آشنایی طبقات مختلف اجتماعی با مدارک مختلف تحصیلی را با مفهوم و ماهیت جنگ تسهیل مینماید.
- تاریخ اجتماعی جنگ که یکی ابزارهای مهم گفتگو با جامعه جهانی است و در زمره نقاط قوت جنگ تحمیلی محسوب میگردد. تاریخ شفاهی از ابزارهای مهم غنیسازی تاریخنگاری اجتماعی جنگ است که ظرفیت آن در راستای محلینگاری تاریخ جنگ گسترش بسیاری پیدا خواهد نمود.
دکتر ابوالفضل حسنآبادی