اسطوره صبا
به کوشش : علی دهباشی
انتشارات: سخن
نوبت چاپ: 1393
قیمت: 45 هزار تومان
سرانجام پس از سالها کتاب «اسطوره صبا» که سیری است در زندگی و آثار استاد جاودانه موسیقی ایرانی ابوالحسن صبا به کوشش علی دهباشی توسط انتشارات سخن در 688 صفحه منتشر شد. دهباشی در بخشی از یادداشت آغازین این یادنامه مینویسد: «زندهیاد ابوالحسن صبا (1282 ـ 1336) عاشق بود و به گونه دیگری غیر از شیوهای که ما هستیم زندگی میکرد. در این مکان و زمان قدم نمیزد. سالهاست که در دنیای موسیقی ما شخصیتی همچون او ظهور نکرده است. استاد صبا اولاً در موسیقی ایرانی مجتهدی تمامعیار بودند. عده این آدمها در تاریخ موسیقی یک صد سال اخیر به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد: آقای حسینقلی، میرزا عبدالله، درویشخان، و تا حدی آقایان محجوبی و خالقی هم این کمال را داشتند. وقتی میگوییم مجتهد تمامعیار به این معناست که به قدری تسلط داشتند و به قدری ادراک عمیق و وسیع داشتند که در ترکیب دستگاهها و آوازها دست ببرند.»
دهباشی ادامه میدهد: «جنبه دیگر کار استاد صبا دوران مدرسة موسیقی ایشان بود. به خلاف تصور بسیاری، هنر اصلی صبا نوازندگی ویلن و یا سهتار بود که صاحبان فن معتقدند ویلن صبا از سال 1310 به بعد که مدرسهاش را تأسیس کرد دیگر پیشرفتی نکرد. چون وقت برای تمرین نداشت و آنهایی که نوازندهاند میدانند که اگر یک روز تمرین نکنید، دو هفته عقب میافتید. البته ایشان نوازنده فوقالعاده ماهری بودند و صاحب سبک و واقعاً صدای ساز ایشان سحرآمیز بود. ولی کار ایشان در مدرسه چیز دیگری بود. ایشان نسلی را پرورید که نگاهی دیگر به موسیقی ایرانی داشت. امکانات بیپایانی را در موسیقی به ما نشان دادند. اگر به صدها ترانهای که شاگردان صبا ساختهاند توجه کنید، عمق زحمات استاد صبا را میشود، درک کرد. جنبه دیگر کار استاد صبا، مطالعات و پژوهش گسترده ایشان در زمینة موسیقی ایرانی بود. نزدیک به دو دهه مطالعات منسجم ایشان درباره موسیقی ایران به ویژه موسیقی محلی دستاوردهای ارزشمندی برای تاریخ موسیقی ایران داشت. در بخشی از یادداشتهای ایشان آمده است: «موسیقی ایرانی، موسیقی محلی است یعنی مخصوص این آب و خاک است و در جای دیگر دنیا این قسم موسیقی معمول نیست. این موسیقی تا سی سال قبل که هنوز تمدن اروپائی در شئون ما رخنه نکرده بود برای حوائج و ضرورت ما کافی بود، یعنی قدما و مطلعین و علمای ما نغمهها و گوشههای موسیقی ما را از کلیه ولایات، قصبات و دهات از خواندن افراد جمعآوری کرده و مجموعههایی به نام دستگاه تنظیم کرده و مورد استفاده قرار میدادهاند. . . »
بسیاری از مقالات کتاب درباره زندگی و آثار استاد صبا به قلم شاگردان ایشان که هماکنون از اساتید موسیقی ایران هستند، به نگارش درآمده است. حجم کتاب در ابتدا نزدیک به هزار صفحه بود. نظر به امکانات محدود و فرصت کم برای انتشار در آستانه سالگرد درگذشت استاد، بخشی از مقالات کنار گذاشته شد. کتاب شامل بخشهایی همچون «خاندان صبا در تاریخ»، «زندگانی هنری صبا»، «هنر و موسیقی صبا»، «یاد صبا در خاطراتی از او»، «در رثای صبا»، «مقالات صبا»، «خانة صبا»، «سرانجام زندگی صبا»، «کتابشناسی صبا» و«تصاویر» اختصاص یافته است. در بخش «یاد صبا در خاطراتی از او» مقالاتی همچون «خاطراتی از پدرم صبا (ژاله صبا)، صبا از دریچه خاطرات (اسماعیل نواب صفا)، یاد دوست(تقی تفضلی)، خاطره یک دیدار(هرمز فرهت)، شبی با صبا (فرخ تمیمی)، یادی از صبا(محمدرضا لطفی)، پنج خاطره و خاطرات دیگر(یوسف مستقیم)، مرید و مراد و خاطراتی دیگر(محمود ذوالفنون)، شهریار و صبا (تقی تفضلی)، آشنایی من با صبا(خاطرهای از استاد شهریار) و «یادداشتهایی درباره صبا» مورد اشاره قرار گرفته است.
استاد ابوالحسن صبا، یكی از استادان بینظیر موسیقی ایران بود و همانگونه كه همگان میدانند تاثیر فراوانی بر موسیقی ایران برجا گذاشته است. هرچند كه این استاد فرهیخته در زمان پختگی كار خود شمع وجودش خاموش شد اما كارش و آثاری كه از خود به جا گذاشت، پیروان زیادی پیدا كرد. صبا كه یكی از شاگردان برجسته نابغه و استاد بینظیر موسیقی ایران، علی نقیخان وزیری بود، قبل از آنكه به محضر او راه پیدا كند، موسیقی ایران را نزد میرزاعبداللهخان و درویشخان آموخته بود. البته با ورود به مدرسه موسیقی وزیری و آشنایی با استاد وزیری بود كه اندیشههای صبای جوان و نوع نگاهش به موسیقی و تمرین نوازندگی به كلی دگرگون شد.
تاثیری كه وزیری بر موسیقی ایران گذاشت به نحوی بود كه میتوان موسیقی ایران را به دو دوره قبل و بعد از او تقسیم كرد. بسیاری از استادان همعصر وزیری و شاگردانش از موسیقی «وزیری» تاثیر پذیرفتند و این تاثیر را میتوان در آثار آنها به وضوح دید.
استاد صبا نیز ازجمله این افراد بود ولی به خاطر نبوغی كه در ذات این هنرمند وجود داشت و همچنین آشناییاش با ادبیات ایران و نیز خوشنویسی و سازسازی توانست با استفاده از آنچه كه از استاد وزیری و استادان دیگر آموخته بود سبكی را در آهنگسازی و نوازندگی خود به وجود آورد كه همچنان بسیار بدیع، جالب و شنیدنی است. بعد از استاد وزیری و ظهور برخی دیگر از اساتید موسیقی ایران كه شاگرد وزیری بودند شاهد سه طرز تفكر یا سه مكتب فكری در موسیقی ایران هستیم: مكتب وزیری، مكتب شهنازی و مكتب ابوالحسن صبا كه این آخری توانست مقبولیت بسیار زیادی در بین هنرمندان پیدا كند. تاثیر استاد صبا و آثارش بر موسیقی ایرانی را میتوان به درختی تشبیه كرد كه شاخ و برگهای متعددی از آن رستند. از یكسو میتوان استادانی نظیر جلیل شهناز، لطفالله مجد و فرهنگ شریف را مثال آورد و ازسوی دیگر به اساتید كمنظیر دیگری مانند استاد حسن كسایی، استاد حسن ناهید، استاد عبادی و . . . اشاره كرد. اینان با پیروی و تاثیرپذیری از سبك و سیاق استاد صبا در نوازندگی و آهنگسازی راه موسیقی را ادامه دادند و هریك با ذوق و روش خودشان سبكی جدید پدید آوردند. از استاد صبا، بیش از هفتاد اثر به جا مانده است كه بسیاری از آنها در موسیقی ایران، آثاری بینظیر هستند و تسلط استاد صبا بر موسیقی ایران و ریتم و تكنیك و مفاهیم عمیق هنری را نشان میدهند. از جمله آنها میتوان به «زنگ شتر، بهارمست، سامانی، كاروان، دوضربی ترك، به یاد گذشته، چهار مضراب ماهور و . . . » اشاره كرد.
در این یادنامه یادداشتهای استادان بزرگی دربارۀ استاد ابوالحسن صبا ذکر شده است که از آن میان میتوان به نوشته استاد روحالله خالقی اشاره کرد. زندهیاد خالقی در خاطرهای در این یادنامه به کتابهایی که استاد صبا در عرصۀ موسیقی تألیف کرده، اشاره نموده و چنین میگوید: «سی و چهار سال پیش در مدرسۀ عالی موسیقی همکلاس صبا بودم. استاد ما که سابقۀ ممتدی در موسیقی ملی داشت و پنج سال هم در فرانسه و آلمان تحصیل موسیقی کرده بود، کمر به همت ابناء وطن بست. او هم چشمهای فیاض بود و ما را به رموز هنر آشنا میساخت. باری در آن روزگار خوش که ما به مکتب استاد وزیری میرفتیم، صبا به اغلب سازها دست داشت و مخصوصاً ویلن و سه تار را خوش مینواخت. در اینجا هم پدرش مشوق او به آمدن مدرسه شد زیرا معتقد بود که در هنر نیز باید عمل با علم توأم باشد. در آن موقع صبا را نمیتوانستیم شاگرد بگوییم، با وجود این در محضر وزیری خودنمایی نداشت چه به خوبی استادی او را تشخیص داده بود».
صبا در این مکتب به اصول علمی موسیقی نیز آشنا شد و روشی را که وزیری برای ثبت نغمات موسیقی ایران برگزیده بود اقتباس کرد و آن را راهنمای کار هنری آتیۀ خود قرار داد. سبک وزیری در صبا تأثیر به سزا کرد و همین بود که روش او را از دیگران ممتاز ساخت. صبا با استفاده از سبک وزیری و در اثر آشنایی با اسلوب صحیح ویلن، روشی نو برگزید ولی از آنجا که سوابق کافی در موسیقی ایرانی داشت شیفته عظمت موسیقی اروپایی نشد و از نغمات موسیقی ملی که به آن دلبستگی داشت جدایی نگرفت و کوشش کرد این نواها را که از استادان پیشین آموخته بود با استفاده از روش جدید، به سبکی نو جلوهگر سازد، به طوری که هم لطف و ملاحت موسیقی ملی را از دست ندهد و هم آنها را با اصول موسیقی علمی منطبق نماید.
صبا در کتابهای خود علاوه بر آوازها، بعضی گوشههای آوازهای محلی را نیز گنجانیده است که از آن جمله قطعهای است به نام «دیلمان» که خود را بسی دلانگیز مینواخت. غلامحسین بنان این آهنگ را از صبا فراگرفت و آن را بسیار استادانه خواند. شک نیست که تخصص استاد صبا در ویلن بود. به سنتور علاقه بسیار داشت و هم او بود که مرحوم حبیب سماعی، آن استاد یگانۀ سنتور را به دائر کردن کلاس موسیقی تشویق نمود. افسوس که از او آثاری جز چند شاگرد که حتی حرفۀ موسیقی هم ندارند باقی نماند.(1) ابوالحسن صبا، 40 سال ساز نواخت، تعلیم داد، در ارکسترها شرکت کرد، کتاب نوشت و درتمام جریانهای موسیقی ایران تأثیر مستقیم و مثبت داشت. وی در تمام رشتههای موسیقی ایران و حتی سایر هنرها و ادبیات مهارت داشت و دانشنامهای جامع از علم و عمل موسیقی ایرانی بود.
ایشان سنتور را نزد علیاکبر شاهی و حبیب سماعی، کمانچه را نزد حسینخان اسماعیلزاده، ضرب را نزد حاجیخان ضربی، نی را نزد اکبرخان، تار را نزد استاد علینقی وزیری و سه تار را در مکتب استاد میرزا عبدالله و غلامحسین درویش به کمال فراگرفت . در جوانی به مدرسه کمالالملک رفت و نقاشی را فراگرفت. مهارتهایی چون سوهان کاری، نجاری، ریختهگری، معرقکاری و خاتمکاری به دست آورد که بعدهاً آنها را در ساختن آلات موسیقی به کار بست. استاد صبا در سال 1306 از طرف استاد علینقی وزیری مامور شد تا در رشت مدرسهای مخصوص موسیقی تاسیس کند. وی نزدیک دوسال در شهر رشت اقامت کرد و در آنجا ضمن تعلیم موسیقی، به روستاها و کوهپایههای شمال رفت و به جمع آوری آهنگهای محلی پرداخت.
قطعاتی همچون «زرد ملیجه، دیلمان، رقص چوبی قاسمآبادی، امیری مازندرانی و چند قطعه دیگر» یادگار همین دوره از زندگی اوست. در سال 1318 که رادیو تهران تأسیس شد، صبا در رادیو به کار نوازندگی پرداخت ولی در همه حال در هنرستان موسیقی به کار تدریس و تحقیق موسیقی اشتغال داشت و در اواخر عمر نیز در منزلش کلاس موسیقی دایر کرده بود و علاقهمندان را تعلیم میداد. وی شاگردان زیادی تربیت کرد که از مهمترین آنها می توان از «علی تجویدی، فرامرز پایور، حسین تهرانی، حسین ملک، حسن کسایی، غلامحسین بنان، محمد بهارلو، ابراهیم قنبری، رحمتالله بدیعی، مهدی خالدی، عطاءالله خرم، همایون خرم، داریوش صفوت، لطفالله مفخم پایان و... » نام برد.
صبا علاوه بر این که ادبیات کلاسیک ایران را به خوبی میشناخت، زبان انگلیسی را خوب میدانست و از ادبیات جدید ایران نیز اطلاع داشت. این موسیقیدان بزرگ، آثار نیما و هدایت را میخواند و با «نیما و شهریار» روابط نزدیک داشت. او با شهریار از ایام جوانی دوست بود. این دوستی تا پایان عمر او دوام داشت و در زمان مرگ نیز شهریاربر بالین او حضور داشت. استاد ابوالحسن صبا پس ار سالها کوشش و پرورش شاگردان فراوان، در سال 1336 و به علت ناراحتی قلبی در سن 55 سالگی چشم از جهان فروبست و در قبرستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
بعد از مرگ استاد، بر طبق وصیت وی و به خاطر تجلیل و قدردانی از این هنرمند نامی، خانه وی در 29 آبان 1353، به موزه تبدیل شد و همسر ایشان به کمک فرزندان استاد، اشیا و لوازم متعلق به استاد را جمعآوری و به موزه اهدا کردند. موزه صبا نخستین موزه متعلق به یک شخص هنری در ایران محسوب میشود. نخستین مجموعه مردمشناسی مشتمل بر 92 عروسک از تمام مناطق ایران از سوی خانواده ابوالحسن صبا در این موزه به نمایش درآمد. موزه صبا پس از پیروزی انقلاب اسلامی متروکه شد اما در سال 78 موزه مرمت شد و هماینک در خیابان ظهیرالاسلام پذیرای علاقهمندان است.(2)
1-اسطوره صبا، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی 25/6/93.
2- تهران، ميدان بهارستان، خیابان ظهير الاسلام، شماره 90.