هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 174    |    19 شهريور 1393

   


 



زمینه‏های شگل گیری جمعیت‏های موتلف اسلامی مشهد-2

صفحه نخست شماره 174

از نصب تابلوی شرکت ملی نفت تا معرفی کاندیدا برای دوره هفدهم مجلس شورای ملی
 

در اواخر دهه بیست و به دنبال اوج‏گیری مبارزات سیاسی مردم ایران برای ملی شدن نفت، تشکل‏های عمده مذهبی مشهد نظیر: کانون نشر حقایق اسلامی، انجمن تبلیغات اسلامی، انجمن پیروان قرآن، انجمن سادات حسینی و دو تشکل بازاری‏ها و روحانیون مشهد و تعداد یکصد و ده هیات مذهبی این شهر در 5 آذر 1330، طی تشکیل جلسه‏ای در منزل شیخ محمود حلبی بنیان‏گذار انجمن خیریه حجتیه مهدویه با هم ائتلاف کردند، تا در حمایت از دکتر مصدق و آیت‏الله کاشانی، به طور هماهنگ و برنامه‏ریزی شده عمل کنند‏. دست‏اندرکاران این جبهه سیاسی–مذهبی بنا به ماهیت ائتلافی، نام خود را جمعیت‏های موتلف اسلامی گذاشتند. (1)  البته احزاب و گروه‏های مذکور پیش از آن در متاثر از فضا و جریانات سیاسی روز از جمله تکاپوهای مردمی و حزبی برای ملی شدن نفت و همچنین وقایع چند ماه آغازین نخست‏وزیری مصدق از آغاز سال 1330، طی چند برنامه و مراسم مشترک نسبت به هم شناخت یافته و به یک وحدت نظر نسبی رسیده بودند‏. از آن جمله حدود چهار ماه پیش از آن طی فراخوانی با عنوان: «بشكرانه پيروزي ملت رشيد ايران» در صدد برگذاری مراسم جشن با شکوهی به منظور تعویض تابلوی شرکت نفت ایران و انگلیس از سر در شرکت در مشهد و نصب تابلو شرکت ملی نفت ایران بر آمدند‏. در این فراخوان با اشاره به این که: «در مبارزة مقدس خود عليه شركت غاصب سابق نفت و به منظور تقدير و تقويت از مجاهدات خستگي-ناپذير شبانه روزي حضرت آيت الله كاشاني و پشتيباني از دولت ملي جناب آقاي دكتر محمد مصدق و وكلاي شجاع اقليت» اعلام کردند: «روز جمعه 7 تيرماه ساعت چهار بعدازظهر متينگ عظيمي در محل صحن نو تشكيل و به حالت اجتماع به سمت مركز شركت نفت ملي ايران شعبه مشهد (انتهاي خيابان طبرسي) حركت و تابلویي كه از طرف قاطبه اهالي خراسان تهيه گرديده نصب خواهد شد‏.» برای این منظور فراخوان دادند: «از عموم برادران ديني و هموطنان عزيز دعوت مي شود كه در متينگ مزبور و‏ مراسم نصب تابلو شركت فرمايند‏.» در پایان این فراخوان اسامی تشکل‏های عمده مذهبی-سیاسی به شرح ذیل آمده بود:


انجمن پيروان قرآن‏ ‏‏
كانون نشر حقايق اسلامي
انجمن تبليغات اسلامي
حزب ایران، شعبه مشهد

در پی این فراخوان جمعیتی چند ده هزار نفری جهت شرکت در مراسم حضور به هم رساندند‏. گزارشی از برپایی تجمعی هفتاد هزار نفری با شرکت جمع کثیری از اهالی مشهد در این مراسم جشن نصب حکایت می‏کند‏. بر این اساس می‏توان این مراسم را به عنوان یکی از جشن‏های توده‏های مردمی بعد از ملی شدن نفت تلقی کرد‏. اما متأسفانه این جشن توده‏ای چنان که باید بازتاب مطلوبی در رادیو نیافت‏. به طوری که شیخ محمود حلبی رهبر انجمن خیریه حجتیه مهدویه با ارسال اعتراضیه‏ای به دولت نسبت به این بی‏توجهی گله کرد‏.(2) ‏


نامبرده در این تلگراف به تاریخ 26/4/1330 خطاب به: «حضرت بندگان آيت‏الله كاشاني مد ظله العالي» با رونوشت: «جناب آقاي دكتر مصدق نخست وزير محترم» با اشاره به‏ این که: «احساسات و تظاهرات ملي بی‏‏سابقه و تعطيل عمومي بي‏نظير با حفظ امنيت بي‏مانند و ميتينگ عظيم 70 هزار نفري در يك شنبه در خراسان سابقه تاريخي ندارد به طور قطع در ساير نقاط كشور هم نظير نداشته» خاطر نشان می‏سازد، خبر این مراسم: «همان روز به تبليغات تهران[رادیو] مخابره شد، مع‏الوصف تاكنون از راديو مركز منتشر نشده» سپس درباره بازتاب آن می‏‏افزاید: «اهالي مشهد عموماً از اين بی‏‏مهري مركز سخت گله مندند‏.» حتی این شائبه را مطرح می‏کند: «[اهالی] احتمال مي‏دهند ايادي مزبور[کسانی که مانع اطلاع رسانی شده‏اند]، به منظور خفه كردن احساسات بی‏‏شائبه و بی‏‏نظير آنان مانع از انتشار[خبر] در مركز و انعكاس در جرايد شده باشند‏.» در پایان درخواست می‏کند: «مستدعي آن كه سريعاً تلگرافي [درخواست] اهالي را كه بجا و بحق است مرتفع فرمايند تا اهالي يك استان كه فدائي می‏‏باشند خفه و مايوس از مركز نگردند‏. انتظار جواب قولي و عملي را دارم‏.» در خاتمه این تلگراف با نام محمود حلبی امضاء شده است‏.


به نظر می‏‏رسد در پی این مکاتبه، گزارش مختصر و ناقصی از مراسم یادشده از رادیو پخش شده که بار دیگر اعتراض و نارضایتی اهالی مشهد به خصوص جمعیت‏های مؤتلف اسلامی و سایر تشکل‏های سیاسی- مذهبی را به دنبال آورد‏. پیرو آن بازرسی نخست‏وزیری درخواست ارائه گزارش کاملی از مراسم مذکور را بواسطه تشکل‏های مربوطه نمود‏. سراج حجازی، رئيس كل بازرسي نخست‏وزیری با دریافت گزارش مذکور به تاریخ 12/5/ 1330، طی مکاتبه‏ای با اداره كل انتشارات و تبليغات[رادیو] با اشاره به این که: «نسخه دوم تلگرام شماره 144- 26/4/[1330] واصل از مشهد به پيوست ارسال می‏‏شود» درخواست نموده: «خواهشمند است دستور فرمائيد جريان امر و چگونگي موضوع را به بازرسي مخصوص نخست وزيري اعلام دارند»‏. متن این گزارش به شرح ذیل است:
‏ ‏‏

 

اداره محترم تبليغات و انتشارات
 رونوشت حضرت آیت‏الله‏‏ كاشاني پيشواي معظم مسلمين، رونوشت جناب آقاي دكتر مصدق نخست‏وزير محبوب، رونوشت حزب زحمتكشان ملت ايران، رونوشت روزنامه باختر امروز، رونوشت روزنامه اصناف‏.


خبر دمونستراسيون و ميتينگ روز جمعه مشهد كه از طرف اداره كل تبليغات پخش گرديد، چون فوق‏العاده سبك تلقي شده و بطور غير عادي پخش گرديد، باعث كمال تأسف اهالي خراسان شد‏. زيرا:‏ اولاً، اين ميتينگ كه صورتاً به منظور نصب تابلو شركت نفت ملي ايران بود، معناً براي نشان دادن احساسات مردم اين سرزمين در مقابل بيگانه پرستان و تقويت از مبارزات دو پيشواي محبوب و معظم ديني و ملي حضرت آیت‏الله‏‏ كاشاني و جناب آقاي دكتر مصدق و دولت ايشان برگزار گرديد كه جزئيات آن از اعلاميه‏هاي منتشره كه نسخي از آن تقديم می‏‏شود و قطعنامه ميتينگ كاملاً استنباط می‏‏گردد‏. ثانياً: اين ميتينگ از طرف يك دسته و جمعيت به خصوص نبوده، بلكه از طرف تمام مجامع ديني و ملي تشكيل و تاكنون سابقه نداشته كه در شهر مشهد چنين احساساتي از طرف اهالي ابراز و جمعيتي به اين معظمي كه حداقل در حدود (40) هزار نفر تخمين زده می‏‏شد، براي منظوري خاص و مقدس دور هم گرد آمده و ابراز احساسات نمايند‏. ثالثاً: اين ميتنگ ساعت چهار بعداز ظهر در صحن نو تشكيل و پس از تلاوت كلام اله مجيد و ايراد سخنرانيهاي مفصل از طرف آقاي مهندس نيك نژاد نماينده جوانان سادات حسيني و جناب آقاي عابد زاده رهبر جمعيت پيروان قرآن و حضرت آیت‏الله‏‏ كلباسي در ساعت پنج بعدازظهر به حالت دسته جمعي دمونستراسيون با شعارهاي متعدد و مختلف كه در پيشاپيش آن تابلو بزرگ و آبرومند (نفت ملي ايران) روي كاميوني كه از طرف باشگاه جوانان تزيين شده بود در حركت و چشم هر بيننده را خيره می‏‏كرد و طرف مركز نفت ملي ايران شعبه مشهد حركت نمودند و ميتينگ عظيم و بی‏‏سابقه مجدداً برگزار و قبل از نصب تابلو از طرف آقاي اميرپور نماينده انجمن تبلیغات اسلامي و آقاي خرمشاهي نماينده حزب ايران و دانشمند معظم جناب آقاي شريعتي رهبر محترم كانون نشر حقايق اسلامي سخنراني‏هاي مفصل در ميان احساسات آتشين شركتكنندگان بعمل آمد، كه موجبات شور و هيجان عمومي را فراهم ساخت‏. رابعاً: علاوه بر اينكه كليه دستجات متشكل اعم از ملي و ديني در اين تظاهر همگاني شركت نموده بودند، از طرف ساير طبقات نيز به خود احساسات بی‏‏شائبه و قابل تقديري به شرح زير بعمل آمد:
الف – از طرف اهالي خيابان طبرسي چندين طاق نصرت بر پا شده و سراسر جهان با پرچم‏هاي ملي تزيين گرديده بود‏.
ب – از طرف اهالي محل تعداد زيادي گاو و گوسفند جلو كاميون حمل تابلو به شكرانه اين موفقيت عظيم قرباني شد‏.
ج – كليه منازل اطراف مخصوصاً نزديك شركت با پرچم‏هاي سه رنگ ملي تزيين و منزل آقاي محمد مقدم براي سخنراني بوسيله بلندگو با كمال علاقه در اختيار كميته ميتنگ گذاشته شده بود‏.
عموم طبقات به خصوص اهالي خيابان طبرسي و كارمندان و كارگران ايراني شركت نفت تقاضاي نصب تابلو به سر در عمارت و كسب اين افتخار عظيم را داشته كه چون با برنامه ميتنگ متباين بود، بوسيله كارمندان باشگاه جوانان به عمل آمد‏.
در پایان با ابراز تاسف خاطرنشان می‏‏سازند:« با شرح مراتب بالا مايه كمال تعجب و تأسف است كه چنين ميتینگ عظيم و پرشور و بی‏‏سابقه از طرف اداره رايو‏ به سادگي و سبكي تلقي شده باشد، انتظار جبران آنرا داريم‏. »
در خاتمه نیز نام و امضای نمایندگان برخی تشکل‏های مربوطه به شرح ذیل آمده است:‏


نماينده اتحاديه جوانان سادات در كميته ميتنگ، طاهر احمد زاده[ امضا]
حاج سيد حسين ناخوانا [ امضا]
رهبر جمعیت پیروان قرآن: عابد زاده
نمايندگان انجمن تبليغات اسلامي در كميته ميتينگ
احمد تدين [ امضا]
سيد مرتضي درخشنده[ امضا]
باشگاه ورزشي جوانان [ امضا، ناخوانا]


ناگفته نماند که نهضت ملی شدن نفت و به خصوص اعلام پشتیبانی از دکتر مصدق به عنوان نخست‏وزیر ملی در این مقطع به یک خواسته عمومی تبدیل شده و صرف نظر از احزاب و گروه‏های سیاسی و مذهبی، توده مردم نیز از آن اعلام پشتیبانی کردند‏. هر چند همزمان برخی گروه‏ها و عناصر سلطنت طلب نیز در مقابله با آن قد علم کرده و موانعی ایجاد می‏‏نمودند‏. یک گزارش اسنادی حاکی است، جمعی از اهالی و برخی انجمن‏ها در اواسط تیرماه 1330با نگارش نامه‏ای به: «جناب آقاي دكتر مصدق نخست وزير محبوب ايران و پيشواي معظم جبهه ملي» با اشاره به این که: «محترماً به عرض مي رساند روحاني مجاهد و مبارز خراسان حضرت آيت‏الله الهي به پيروي از منويات اعليحضرت همايون شاهنشاهي و حضرت آیت‏الله‏‏ كاشاني و جناب آقاي دكتر مصدق و مجلسين شوراي ملي و سنا و جبهه مبارز ملي بر جسب درخواست اهالي خراسان مدت 10 شب در صحن مقدس رضوي به منبر تشريف برده و بيانات محكم و مؤثري از مظالم پنجاه ساله شركت سابق نفت ايراد و مردم را به ميهن پرستي و آماده شدن براي دفاع از كشور و استقبال از منويات مقدس دولت در خلع يد شركت منفور سابق نفت از طريق دستورات مذهبي دعوت مي-فرمودند و همه شب براي سلامت و موفقيت شاهنشاه محبوب و مجاهدين وطن دعا مي كردند‏.» خاطر نشان کردند: «متأسفانه دست‏هاي مرموز سياست استعماري شركت سابق نفت كه سال‏ها است مردم را در بي-خبري نگاه داشته و روشن شدن افكار مردم را بر عليه مصالح ارباب خارجي و منافع شخصي خويش مي-دانند، وسايل تعطيل مجلس مذكور و خاموشي برق و تاريكي صحن مقدس رضوي آن هم در شبهاي مقدس احيا فراهم و دست به تحريكاتي زدند كه باعث تشنج و اخلال گردد‏.» سپس با تأکید بر این که: «حضرت آيت الله كه هرگونه اغتشاشي را بر عليه مصالح عاليه كشور و منويات مقدس آیت‏الله‏‏ كاشاني و دولت مي -دانند چند روز است در خانه نشسته و با وجود احساسات شديد مردم بي پناه خراسان كه همه روزه و همه شبه هزارها نفر اطراف منزل ايشان را مطاف خود قرار داده اند و جداً تقاضا دارند كه معظم له را به منبر رفتن راضي كنند‏.» خاطر نشان نموده اند: «حضرت ايشان[آیت‏الله الهی] قبل از رفع اين گونه مزاحمات حاضر به خروج از منزل نيستند‏.» و درخواست کرده اند: «اكنون كه دولت ملي جناب آقاي دكتر مصدق براي قطع يد ايادي مزدور خارجي و داخلي شركت منفور سابق نفت مبارزه تاريخي خود را شروع كرده اند به نمايندگي از طرف پنج مليون مردم مظلوم خراسان تقاضا و انتشار داريم هرچه زودتر دستورات جدي براي رفع مزاحمت از ايشان را به مقامات مربوطه صادر فرمايند تا مردم اين استان به رهبري حضرت آيت الله بتوانند آزادانه در مبارزات مقدس ملي با ساير هموطنان هم آواز گردند‏.» در خاتمه این تقاضانامه اسامی ذیل آمده است:


محمدعلي طريقيان [امضا]  سيد حسين خليلي [امضا]
تربتي‏ [امضا]   از طرف انجمن محلي بخش3
ابوالقاسم مستوفي [امضا]  محمد توانايي [امضا]
ابراهيم رسولي [امضا]   از طرف اتحاديه بنگاه داران
حسين جنايي [امضا]   شاملو [امضا]
محمود علوي [امضا]   [و دهها امضاي ديگر]
رضا مقدم [امضا]
حسن جوانشير افشار [امضا]
اكبر تقي زاده [امضا]


بدین ترتیب در فضای ملتهب سیاسی سال اول نخست‏وزیری دکتر مصدق، قاطبه نیروهای مذهبی مشهد، با درک شرایط و اوضاع کشور، تمام قد به دفاع و پشتیبانی از نهضت و نخست‏وزیری مصدق برخواسته و نشان دادند که نسبت به مسایل جاری از آگاهی بالایی برخوردارند‏. چنان که معرفی کاندیداهایی صلاحیت دار برای دوره هفدهم مجلس از مشهد می‏‏تواند، نمونه دیگری از این درک و نقش منحصر به فرد جایگاه جمعیت‏های موتلف اسلامی مشهد قلمداد شود‏. این ائتلاف بزرگ طی برگزاری جلسات مذاکره اعلام کرد: «ذهن بیشتر افراد [سران و اعضای جمعیت] متوجه آقایان امیر تیمور کلالی، محمد تقی شریعتی مزینانی، مصطفی‎قلی رام و آقای شیخ احمد بهار است‏.»(3)  که البته به نظر می‏‏رسید، علی رغم کسب آرای لازم توسط دو نامزد جمعیت، انتخابات مشهد از طرف شورای نظارت مورد قبول واقع نشد‏.


البته این نکته نیز ناگفته نماند که فعالیت این تشکل‏ها غالبا‏ بی‏ارتباط با علمای برجسته مشهد نبود‏. نقل است که برخی مواقع سران این تشکل‏ها آقایان: حلبی، محمد تقی شریعتی و علی اصغر عابدزاده، به علمای مشهد مراجعه و در خصوص مسایل وبرنامه‏های کاری، اوضاع سیاسی و حتی عزل و نصب مقامات محلی با آنان مذاکره می‏‏کردند‏. چنان که در این مراجعات معمولا آیات: سید یونس اردبیلی و فقیه سبزواری مورد توجه جریانات سنتی قرار داشتند، ولی آیت‏الله حسن قمی مورد رجوع احزاب سیاسی[تشکل‏های مذهبی] قرار می‏‏گرفت‏.(4)


البته در این دوره با این که جریان اصلی مرجعیت یعنی آیت‏الله العظمی بروجردی در حوزه علمیه قم نسبت به ملی شدن صنعت نفت، موضعی احتیاط آمیز در پیش گرفت‏.(5)   اما بدنه روحانیت از جمله برخی علمای برجسته شهرستان‏ها از جمله: آیت‏الله محمد تقی خوانساری از قم، سید علی بهبهانی از اهواز، چها سوقی از اصفهان، محلاتی از شیراز، شاهرودی از شاهرود، مازندرانی از بابل، شیخ محمدرضا کلباسی از مشهد ،(6) با صدور فتاوای(7)  و اعلامیه‏هایی از جنبش نفت حمایت کردند‏. در این میان آیت‏الله کلباسی مستقلاً و به عنوان یکی از طرفداران نهضت در مجمع ائتلافی جمعیت‏های مؤتلف اسلامی مشهد(8)   شرکت جسته و به ایراد سخنرانی می‏‏پرداخت‏. ایشان غالباً در سخنرانی‏های خود اشاره‏ای به جنبش و لزوم پشتیبانی از ملیون ایراد می‏‏کرد‏.(9)  ایشان باری لزوم کمک به دولت دکتر مصدق را مورد تأکید قرار داد: «الان حفظ بیضه اسلام منوط به وجود این شخص و همراهی و مساعدت به این نخست‏وزیر محبوب است و باید ثروتمندان از کمک مالی به دولت کوتاهی نکنند»‏. همچنین از درخواست اختیارات یک ساله نخست‏وزیر پشتیبانی نمود و حتی به دولت پیشنهاد نمود از مقابله با جراید مخالف کوتاهی نورزد‏.(10)


۱- لازم به تذکراست که تشکل جمعیت‏های موتلف اسلامی هیچ ربطی به هیأت‏های موتلفه اسلامی ندارد که یک تشکل بازاری در تهران بود و در آغاز دهه چهل‏ در حمایت از نهضت روحانیت تشکیل شد ‏. هیأت‏های مؤتلفه چنان که از نامش پیداست متشکل از سه هیات مذهبی عزاداری بود، در حالی که جمعیت‏های مؤتلف متشکل از انجمن‏های مذهبی- سیاسی به علاوه ده‏ها هیأت مذهبی بود که البته هسته اصلی آن را همان انجمن‏ها تشکیل می‏داد‏. کما این که خود عناوین: هیأت‏های مؤتلفه و جمعیت‏های مؤتلف نیز می‏تواند، بر این تمایز صحه بگذارد‏.
۲-آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی، 21049
۳-نشریه پرچم اسلام، مورخ 5/10/1330، شماره 4
۴-مدرس صالح، نکوداشت نیم قرن تکاپوی علمی آیت‏الله سید میرزا حسن صالحی، مشهد، بنیاد پژوهش‏های اسلامی، 1385، ص 86.
۵-برای اطلاع بیشتر دراین خصوص، رک به: رحیم روح بخش، «آیت‏الله بروجردی و دوران ملی شدن صنعت نفت»، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، سال 7، شماره 26، تابستان، 1382‏.
۶-محمد ترکمان، «نقد کتاب: مصدق و نبرد قدرت»، فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر، سال 2، شماره 5.
۷-برای برخی از این فتاوای، رک به: روزنامه شاهد، مظفربقایی، روز‏های 14 و 16 بهمن 1329
۸-سه تشکل اصلی جمعیت‏های موتلف اسلامی مشهد در بخش بعدی مورد بررسی قرار می‏گیرند‏.
۹-مدرس صالح، ص 88.
۱۰-آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 32646 و 31019

رحیم روح بخش



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.