هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 170    |    22 مرداد 1393

   


 



نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم -۲۴

صفحه نخست شماره 170

ماجرای تحصن اعضای جمعیت امر به معروف جهت تمدید زمان رأی‏گیری انتخابات مجلس هفدهم در تبریز و درگیری با اعضای جمعیت فداکاران آذربایجان

چنان که گذشت، انتخابات مجلس هفدهم در آذربایجان به خصوص تبریز باز خوردی از چالش‏های و رقابت‏های گروه‏ها و تشکل‏های در فضای باز سیاسی دوره نخست‏وزیری دکتر مصدق در زمستان 1330 داشت. مجموعه گزارشات این نوشتار نشان می‏دهد که تشکلی به نام «جمعیت امر به معروف» با دعوت از روحانیون و وعاظ طرفدار آیت‏الله کاشانی از یک سو و معرفی نامزد حامی آیت‏الله کاشانی از سوی دیگر، به رقابت شدید با نامزدهای رقیب برخاستند. به طوری که این رقابت‏های منجر به درگیری، تحصن، تظاهرات و به خصوص مخابره ده‏ها تلگراف شکوائیه به مرکز گردید. نکته در خور توجه این که جمعیت مذکور غالباً تلگرافات خویش را خطاب به آیت‏الله کاشانی مخابره نموده و متقابلاً، نمایندگان رسمی دولت در مرکز نظیر: استاندار، فرماندار و ... نیز گزارشات خود را به نهادهای قانونی از جمله نخست وزیری و وزارت کشور ارسال نموده‏اند. به نظر می‏رسد از بررسی مجموعه این گزارشات  بتوان یک شمای کلی راجع به انتخابات مجلس دوره هفدهم و رقابت‏های انتخاباتی بین نیروهای مذهبی و رقبای آنها نایل آمد.


بررسی رقابت‏های انتخاباتی مذکور حاکی است، نامزد جمعیت امر به معروف و نهی از منکر به نام شیخ مرتضی خلخالی که به آیت‏الله کاشانی گرایش داشت، در رقابت‏های انتخاباتی مجلس هفدم در تبریز، موفق به کسب آرای لازم نشد. از این روی، سران و طرفداران آن جمعیت با برگزاری میتنگ‏هایی در صدد برآمدند،تا متولیان انتخابات را به تمدید رأی‏گیری به مدت سه روز وادار کنند. اما این درخواست آنان با مخالفت دست‏اندرکاران انتخابات در آذر بایجان مواجه شد. این امر واکنش تند جمعیت را برانگیخت به طوری که در اعتراض به آن، در تلگراف خانه تبریز تحصن کردند. اما این تحصن و حتی مخابره چندین تلگراف به مرکز به خصوص آیت‏الله کاشانی نیز نتیجه‏ای در بر نداشت.


هنگامی که سران جمعیت امر به معروف، از این اقدامات خویش نتیجه‏ای نگرفتند، در تاریخ 24/11/1330، طی مخابره تلگرافی به نخست‏وزیر و رونوشت به آیت‏الله کاشانی، وقایع رخداده را برای مقامات مرکز تشریح کردند. در این تلگراف با اشاره به این که: «امروز اهالي شهر كه بالغ بر 20 هزار نفر شدند در جلو انجمن نظارت مركزي حضور يافته و مستدعيات خود را به وسيله جناب آقاي سيدجواد خلخالي، ضمن دو نامه به اطلاع انجمن و فرماندار رسانيدند و حضرت حجت الاسلام آقاي حاجي سيدمرتضي خلخالي با جمع كثيري از مسجد جامع به سايرين ملحق و در انجمن حضور يافتند.» سپس به واکنش نهادهای مربوطه در قبال این خواسته پرداخته و افزودند: «متاسفانه انجمن نظارت و آقاي فرماندار كه در آنجا حاضر بودند نه تنها كمترين توجهي به مستدعيات قانوني اهالي نكردند بلكه به قواي پليس و دژبان براي متفرق كردن اهالي كه با كمال نظم و آرامش اجتماع نموده بودند متوسل و مردم را با سرنيزه مورد حمله قراردادند.» آنان حتی تأکید کردند: «بعد [مقامات مربوطه دولتی] عده زيادي چاقوكش فرستادند و با ماشين هاي آب پاش مردم را در سرماي تبريز خيس نمودند.» سپس خاطر نشان نمودند: «براي اين كه جلو حوادث ديگر گرفته شود و مراتب به مركز اطلاع داده شود به درخواست جناب آقاي سيد جواد خلخالي نمايندگاني از ميان مردم انتخاب و در تلگرافخانه متحصن شدند متحصنين تلگرافخانه كه نمايندگان متجاوز از 20 هزار نفر مجتمعين امروز مي باشند به علت ضيق وقت استدعا دارند براي عرض جريان امروز رسيدگي به درخواست مردم و مذاكره حضوري فردا ساعت 9 صبح در تلگرافخانه حضور به هم رسانند» در پایان این تلگراف اسامی آقایان: «سيد جواد خلخالي، الحاج سيد مرتضي خلخالي، كيومرث راجي نامي، سيد‏هادي باغ ميشه، صادق فيضي، علي اكبر صحت، احمد محمدزاده، حبيب داوران، محمد چايچي» آمده است.


در پی نوشت حاشیه این تلگراف آمده است: «آقايان متخصنين شكايت شما به اسرع وقت به عرض جناب آقاي نخست وزير خواهد رسيد و طبق قانون و مقررات به شكايات شما رسيدگي خواهد شد خواهشمندم از تحصن خارج شويد.»


بازرسي عالي نخست وزير: شيرخاني
در همین روز تلگرافی دیگر از فردی به نام دهدشتی که به نظر می‏رسد یکی از مقامات عمده آذر بایجان بود، به مرکز مخابره گردید. نامبرده ضمن تأیید کلیات وقایع مذکور، به نوعی ادامه این وقایع را از غروب روز 24/11 تشریح کرده است. در این تلگراف با اشاره به این که: «از ديروز عصر ساعت شش كه موعد اخذ آراء پايان يافت، جمعيت انبوهي به رهبري آقايان خلخالي و محلاتي در مقابل شهرداري شروع به دادن ميتنگ نموده و به عدم آزادي انتخابات اعتراض مي كردند. ضمناً در ميتينگ خود اشاره مي نمودند كه چون اخذ آراء مصادف با ايام عزاداري فاطمه بوده اهالي در دادن رأي شركت نكرده اند.» نامبرده اضافه می‏کند که سران جمعیت امر به معروف بر این اساس: «تقاضاي سه روز تمديد اخذ آراء را داشتند.» که با واکنش ماموران مواجه شده: «از طرف شهرباني به وسيله اتومبيل آب‏پاش جمعيت را متفرق سپس دسته جمعي به تلگرافخانه آمده و تحصن اختيار نمودند. چون جاي پذيرايي در اداره از متحصنين نبوده فقط ده پانزده نفر به عنوان تحصن در تلگرافخانه تا صبح ماندند.» ادامه این گزارش حاکی است: «صبح امروز بازار بسته و متحصنين با جناب آقاي فريور نماينده جناب آقاي نخست وزير و جناب آقاي دكتر شايگان مكالمه حضوري به عمل آورده و در نتيجه به اميد اخذ نتيجه در ظرف 24 ساعت تحصن را ترك كردند.» تا این که: «موقعي كه از تلگرافخانه مراجعت مي نمودند در خيابان با دسته مخالف برخورد و زد و خوردي بين دستجات واقع و عده زخمي و آقاي محلاتي كه خود را نماينده حضرت آيت الله آقاي كاشاني معرفي نموده بود، مفقود گرديده » سپس در باره واکنش طرفداران آنها می‏افزاید: «مجدداً عده كثيري از طرفداران جمعیت امر به معروف به تلگرافخانه هجوم آورده و در اداره مشغول دادن ميتينگ شدند.» نامبرده سپس به نفش خود اشاره کرده، اضافه می‏کند: «چون اينجانب موقعيت را خالي ازخطر نديدم، مراتب را به جناب آقاي استاندار گزارش و معظم اليه مامورين شهرباني را به تلگرافخانه جهت رسيدگي اعزام فرمودند. با اين كه از طرف شهرباني به متحصنين وعده داده شد كه مقصرين تحت تعقيب قرارداده آقاي محلاتي را پيدا خواهيم نمود. مع الوصف دست از تحصن برنداشته فعلاً جمعيت را به وعده حصول نتيجه از اداره خارج، ولي نمايندگان آنان در تحصن باقي هستند.» نامبرده در پایان درخواست نموده: «شايسته است فوراً از طرف مقامات مربوطه تلگرافاً دستور رسيدگي صادر والا ادامه تشننج صورت خوبي در بر نخواهد داشت.»
در حاشیه این تلگراف آمده ا

ست: «به وزارت كشور ارسال و با جلب توجه خاطر جناب آقاي وزير كشور به مفاد و مندرجات و گزارش تلگرافي غروب 24/11/1330 تبريز تذكر داده شود كه نسبت به موضوع شكايات واصله اقدام مقتضي فرموده و از نتيجه نخست وزيري را مستحضر سازند.»


 علی رغم این شرایط، تلاش‏های سران جمعیت امر به معروف برای اخذ نتیجه لازم تداوم یافت. از آن جمله سیدجواد خلخالی از سران جمعیت، به نمایندگی از متحصنین در تلگرافی به شاه، از او یاری جست. در این تلگراق به تاریخ 25/ 11 با اشاره به این که: «از نتيجه مبارزات قهرماني كه برعليه وكلاي تحميلي و عناصر خائن شده تصميم قاطعي كه مردم براي انتخاب نمايندگان شجاع و بصير صالح گرفته اند. خائنين با تشبثات جنایت‏آميز كه غالباً تحت حمايت شهرباني و بعضي مأمورين منحرف انجام مي گيرد سعي مي كنند اراده مردم را شكسته تسلط خود را حفظ نمايند.» ضمن اشاره به: «فجايع شب پنجشنبه و تحصن در تلگرافخانه و مخابرات حضوري» خاطر نشان نمودند: «ديروز با تعطيل عمومي اجتماعي بالغ بر شصت هزار نفر در مسجد جامع و صحن اطراف براي اطلاع از جواب دولت بوده مقارن ظهر مفاد تلگراف مركز قرائت و مانند هميشه جمعیت توجيه شده و با حفظ نظم و آرامش متفرق شده و مقرر گردید به خانه ها برگردند، همه اطاعت [کرده] مي رفتند در اين اثنا اجامر و اوباش چاقوكشان شب قبل با خنجرهاي برهنه و اسلحه ها در روز روشن به مردم بي دفاع حمله، به قصد قتل مضروب نمودند. در بازار و صحن و داخل مسجد مردم را هدف گلوله قرار داده و با ایجاد رعب مردم را متوحش مي كردند. عده مجروع، جمعي مفقود منجمله آقاي محلاتي گرفتار جلادان ناپديد، مأمورين انتظامي به هيچ وجه جلوگيري نمي كردند. حتي در كوچه خيابان‏ها تير خالي، آزادي مردم و امنيت شهر را سلب مي‏نمودند.» در پایان هشدار داده شده: «شهباز، ميرشريف، ديهيم سردسته چاقوكشان متأسفانه به نام فداكاري [اشاره به جمعیت فداکاران آذربایجان است] خود را به دربار منسوب به مردم مسلط مي دانند.» البته به این نکته هم اعتراف کرده اند که: «مسلم خائنين اين‏ها را آلت قرار داده تا براي جبران شكست، با اقدام به جنايت و سلب آزادي و ارعاب، مردم را به انصراف از مبارزات ملي وادار  كنند.» کما این که خاطر نشان نموده‏اند: «اهالي غيور آزاده آذربايجان شهر قهرمان تبريز به توطئه خائنين و دخالت و تقويت صريح شهرباني و بعضي مقامات آگاه است. براي حساسيت موقع لزوم آرامش و جلب تقويت حكومت دكتر مصدق تأكيد و صبر نموده چون تعطيل عمومي است تحصن براي اخذ نتيجه ادامه دارد جنايتكاران به هيچ وجه جلب و مواخذه نمي شوند سعي مي كنيم [مي كنند] بلوا ايجاد و اوضاع را به نفع خائنين جلوه دهند. مردم را از مبارزات حياتي منحرف و با چاقوكشان روبرو كنند با درخواست توجه به تلگرافات قبلي، در نتيجه تحريكات مغرضانه وكلاي تحميلي و عناصر خائن اعتمادي به شهرباني و قواي انتظامي نيست، جداً مشغول فعاليت اند.» در پایان نیز درخواست نموده‏اند: «بيم خطر مي رود هرگاه فوراً تيمسار نخعي احضار گردد در تسكين احساسات مردم موثر براي خاطر آزادي استقلال و حيات آسايش عمومي [موثر است] فوراً نمايندگان عالي دولت با هواپيما اعزام از نزديك ملاحظه قضاوت فرمايند اهالي تا امروز تعطيل عمومي و اجتماع كرده اند الساعه مسجد جامع تلگرافخانه مملو است و خواهشمند است رونوشت تلگراف حضوري را به اطلاع جناب آقاي دكتر شايگان و جناب آقاي وزير كشور و جناب آقاي دكتر بقائي نيز برسانيد.»


در پی نوشت این تلگراف آمده است: «عده از تبريز ضمن تلگراف حضوري شكايت دارند كه انتخابات آزاد نيست چند نفر چاقوكش از مردم سلب آزادي نموده و ايجاد توحش كرده اند تقاضا دارند آقاي تيمسار نخعي احضار و بازرسي دولت براي مشاهده اوضاع از نزديك به تبريز اعزام شود.»

در گزارش سید جواد خلخالی خطاب به دربار، اشاره‏ای به «جمعیت فدارکاران آذربایجان» شده است. در یکی از مکاتبات لشکر 3 تبریز به تاریخ 13/11/1330 خطاب به ستاد ارتش، ضمن اشاره‏ای مختصر به رهبر این جمعیت: «آقاي محمد ديهيم مدير روزنامه آذربايجان و رهبر جمعيت فداكاران آذربايجان» خاطر نشان گردیده که ایشان: «تلگرافي به آقاي آيت‏الله كاشاني و آيت‏الله امام جمعه و به حوزه هاي علمي مركز و شهرستان‏ها رونوشت آن را به روزنامه اطلاعات و چند روزنامه ديگر مخابره کرده»، و یک پیشنهاد جالب توجه ارائه داده و آن این که: «تقاضا نموده كه در مقابل صفوف متشكل خائنين و تحريكات و دسايس آشوب گران كه به واسطه عدم نزديكي و اتحاد جمعيتهاي ملي غالب نقاط كشور را گندآلود و دست به كار تبليغ و اخلال شده اند، در پناه پرچم با عظمت اسلام، جمعيت‏هاي مختلط ملي كه تاكنون تحت عناوين مختلف ولي با هدف آئين خداپرستي و شاهدوستي به فداكاري مشغول بوده  اند به يكديگر پيوسته با همان اسامي و مشخصات كه دارند الحاق خود را در برابر كشور به يك سازمان مختلط ملي اعلام و در همه جا ارتباط معنوي خود را با جمعيتهاي ملي ساير شهرستانها برقرار و همه در يك راه براي ايران عزيز يك دل و يك جهت گرديده وطن را از لوث وجود اجنبي پرستان منزه سازند.» این گزارش کمک چندانی در کشف ماهیت این جمعیت نمی‏کند، کما این که پیشنهاد مسالمت‏جویانه مذکور نیز همخوانی چندانی با اقدامات تهاجمی اعضای جمعیت ندارد. به هر حال تا زمان آشکار شدن ابعاد و سایر زوایای تاریخی وقایع مذکور، نمی‏توان قضاوت دقیقی در خصوص ماهیت و اهداف جمعیت‏های مذکور به عمل آورد.

رحیم روح بخش
roohbakhsh1965@yahoo.com



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.