کتاب خنیاگران آذربایجان، که به قلم عمار احمدی تألیف شده است، مجلدی است که به نقش «عاشیق»های آذربایجان در سرودن اشعار و ترانههای حماسی و بالطبع حماسهنوازی پرداخته است. عاشیقهای آذربایجان نوازندگان و آوازخوانهایی هستند که اشعار و داستانهای ترکی و آذری به یادگار مانده از گذشتگان را با استفاده از سازهای «قوپوز» و «چگور» میخوانند. این اشعار بیشتر مفاهیمی ارزشمند و تعلیمی درباره عشق، معرفت، مردانگی، جوانمردی و وطن پرستی را به خواننده منتقل میکنند. در واقع، عاشیق، استادی وارسته قلمداد میشود که کلاس درسش را در هرجایی میتواند برپا کند و تخته سیاه و دفتر و کتاب او در سازش خلاصه شده. او که به خوبی از تاثیر و ماندگاری آواز و موسیقی در ذهن مخاطب خویش آشناست، با روانشناسی منحصر به فرد خود، مفاهیم ارزشمند و حماسههای آموزندهاش را با جادوی موسیقی در ذهن شنونده حکاکی میکند.
عاشیقها در تمامی اقوام ترک، ریشهها و هواخواهان فراوان داشته و دارند. گرچه ممکن است در سرزمینهای مختلف اسامی و عناوین مختلفی داشته باشند. به عنوان مثال در ترکمن صحرا و جمهوری آذربایجان به آنها «باغشی» میگویند و در یک سوی ازبکستان «باخشی» صدایشان میزنند. اما در مناطقی دیگر از ازبکستان به آنها میگویند «جیرچی». اما در ترکیه و ایران «عاشیق» نامیده میشوند. آن طور گه عمار احمدی در کتاب خود آورده است، عاشیقها علاوه بر هنرمندی، از احکام شرعی و مسائل دینی نیز مطلع بودند و سرودههای آنها منحصر به قوم و سرزمین مادرزادیشان نبوده است. آنها در مدح پیامبر اسلام(ص) و ائمه شیعه (ع) هم شعر میسرودهاند. (مقدمه، صص 16-17)
اما آنچه که نگاه عمار احمدی را در این کتاب بر روی عاشیقها متمرکز کرده، سرودههای حماسی این خنیاگران چیرهدست بوده که حتی تا دوران دفاع مقدس هم ادامه داشته است. او در ابتدا برای پیگیری این سرودهها، به دوران شاه اسماعیل صفوی بازگشته است. زمانی که عاشیقها در کنار قزلباشها در میدان جنگ حضور داشتند و با ساز خود حماسه خلق میکردند. سپس خواننده را با خود به قرن نوزدهم و دوران حمله رژیم تزاری روسیه به ایران میکشاند و در مرحله بعد تکهای از سرودههای یک عاشیق را در دوران مشروطه به ما عرضه میکند که برای آزادی خواهی سروده شده.
در ادامه، عمار احمدی پرسشی را درباره سرودههای عاشیقها در دوران هشت سال دفاع مقدس مطرح میکند و پس از ارائه نتایج تحقیقات میدانی، به ما میگوید که در سرودههای اکثر عاشیقهای آذربایجان و اردبیل و دشت مغان، حماسههای ایثار و شهادت موج میزند و حتی یکی از همین عاشیقها – عاشیق بشیر شهریاری – در سالهای دفاع مقدس، در راه وطن به شهادت رسیده است. (پیشگفتار صص 12-14)
پس از این زمینهچینی، دوازده منظومه از دوازده عاشیق پیش روی ما قرار میگیرند تا ما با سرودههای حماسی آنها از جنگ چالدران تا پیروزی انقلاب اسلامی و حماسه دفاع مقدس آشنا شویم. این دوازده عاشیق عبارتند از: عاشیق عاشیق قوربانی، ساری عاشیق، عاشیق خسته قاشیم، عاشیق علسگر، عاشیق ولی عبدی، شهید عاشیق بشیر شهریاری، عاشیق حسن اسکندری، عاشیق فتحالله رضایان، عاشیق عادل الیفی، عاشیق حسن جنتی، عاشیق اکبر صادقی و عاشیق قادر رسولی.
اما باید اذعان داشت که در میان اشعار این دوازه منظومه، شعرهای حماسی مربوط به دوران دفاع مقدس موضوعی جالب توجه است. به خصوص این که از طرفی فضای ذهنی خواننده معاصر با این اشعار آشناتر و همخوتر است و از سوی دیگر وجد اشعار حماسی دفاع در میان اشعار عاشیقهایی که بیشتر ناقل حماسههای کهن و یا مضامین مربوط به معرفت و عشق از داستانهای کهن هستند، جالب توجه است. به عنوان نمونه، در منظومه هشتم، با عاشیق فتحالله آشنا میشویم که علاوه بر پرورش سی عاشیق و تبحر و سرآمدی در سرودن منظومههای عاشقی، در مورد دفاع مقدس هم اشعار متعدد سروده و آنها را با ساز خود خوانده است. نمونهای از این اشعار در صفحه 75 چنین است:
رهبریمدی خالقین دردینه یئتن
امام امر ائلیب سیز گئیین کفن
هیدلر قانیدی لاله تک بیتن
لاله تک قیزاران گوللر بیزیمدی
رهبر ماست که درد دل ملت را میفهمد
امام امر کرده که ما کفن بپوشیم
این خون شهداست که مانند لاله روییده است
گلهایی که مانند لاله سرخگون شده اند مال ماست.
عمار احمدی در انتهای این دوازده منظومه دو شخصیت مرتبط دیگر را نیز معرفی نموده است. او در ابتدا نامی از مالک رهنما بهزاد، شاعر پیشکسوت حماسهسرا برده است که در دوران هشت ساله دفاع مقدس اشعار حماسی فراوانی به وطن تقدیم نموده است. در ادامه هم یادی از استاد بهمن حمیدی، آهنگساز حماسی آذربایجان کرده است تا با این مطلب، کتاب به بخش انتهایی خود برسد که مختص معرفی بایاتیهای حماسی موجود (رایجترین فرم شعر فولکولوریک یا همان ادبیات شفاهی مردمان آذربایجان) در کلام و ساز عاشیقها است.
از آنجایی که کتاب مملو از واژهها و اصطلاحات ترکی است، در ابتدای آن راهنمایی برای نشانههای آوایی و خوانش متن وجود دارد و در کنار هر متن ترکی، علاوه بر درج معنی، آوانگاری لاتین آن هم درج شده. مضاف بر این تهمیدات در انتهای کتاب، توضیحاتی بر برخی نامها و اصطلاحات موجود آورده شده است و کتابنامه و نمایه مصاحبهها نیز درج شده است. این کتاب به انضمام اضافات و ملحقات، 152 صفحه دارد و برای اولین بار در سال 1393 توسط انتشارات سوره مهر منتشر گردیده است.
احمدرضا امیری سامانی