پدر جان هدلی (John Headley) همیشه در روز قربانیان جنگ، پرچم کشورش را به اهتزاز درمی آورد، خانوادهاش را به یک میدان رژه در مرکز شهر روچستر در ایالت نیویورک میبرد و از آنها میخواهد تا یاد کهنهسربازان را گرامی بدارند. اما او هیچگاه در باره کارهایی که به عنوان افسر ارتش در جنگ جهانی دوم انجام داد، صحبتی نکرد.
حتی زمانی که پدرش از دانشکده نظامی وست پوینت فارغالتحصیل شد و به او مدال سیلور استار (ستاره نقرهای) به خاطر شجاعت در ویتنام اعطا گردید، وی از تجربیات خود در جنگ صحبتی به میان نیاورد.
این یکی از دلایلی است که هدلی 68 ساله خود را درگیر طرحهای تاریخ شفاهی برای گردآوری خاطرات کهنه سربازان و در دسترس قرار دادن آنها کرده است.
هدلی که رییس موسسه غیرانتفاعی «کهنه سربازان به خانه خوش آمدید- موزه زنده نظامی»
(Welcome Home Veterans Living Military Museum) در قهوهخانه ریچارد در شهر مورس ویل (Mooresville) است، میگوید، «من میخواهم میراثی برای خانوادهها درست کنم. من میخواهم خاطرات را جمع کنم تا وقتیکه از این دنیا میرویم مردم بدانند و یاد ما را گرامی بدارند.»
سازمان کهنه سربازان «به خانه خوش آمدید» برنامههای امدادی برای کهنهسربازان و برای دانشآموزان برنامههای آموزشی فراهم میکند. این سازمان کار خود را به عنوان یک قهوهخانه دوستدار کهنه سربازان شروع کرد که ریاست آن را مرحوم ریچارد وارن، خلبان هلیکوپتر در ویتنام، به عهده داشت.
هدلی که بعد از 24 سال خدمت در ارتش به عنوان سرهنگ دوم بازنشسته شد، برای یک شرکت مقاطعهکار دفاعی کار میکرد. اوگفت حدود 200 کهنه سرباز از سراسر منطقه با این موسسه همکاری میکنند و او میخواهد تجربیات آنها را برای آرشیوی در این موزه جمعآوری کند.
جری یاکوباس (Jerry Jacobus) یکی از اعضای این مؤسسه غیرانتفاعی است که با حدود صد نفر از این کهنهسربازان مصاحبه کرده و آنها را در کتابی که ماه ژوئیه منتشر میشود، به چاپ رسانده است.
یاکوبوس 78 ساله که تفنگدار سابق نیروی دریایی آمریکا است، گفت: «من میخواستم این خاطرات را روی کاغذ بیاورم تا چیزی برای نوههای خود داشته باشیم و این که آنچه که آنها انجام دادند، مستند باشد. کار قشنگ و تمیزی است. آنها کار خودشان را کردند و فکر نمیکردند کار بزرگی باشد. من چیزهای زیادی یاد گرفتم.»
برقراری ارتباط با یک برنامه ملی
هدلی میخواهد به جمعآوری خاطرات ادامه دهد. وی امیدوار است تابستان امسال آموزشهای لازم در خصوص روشهای مصاحبه را در کتابخانه کنگره(Library of Congress) ببیند جاییکه او خاطرات جنگ ویتنام را دراختیار طرح تاریخ کهنهسربازان مرکز فوکلایف آمریکا
(American Folklife Center) قرار میدهد.
این طرح در سال 2002 توسط کنگره ایجاد شد. به گفته مدیر این طرح باب پاتریک، این طرح از طریق یک تلاش داوطلبانه سراسری توانسته 91 هزار مجموعه جمعآوری کند که هر هفته صد مورد به آن اضافه میگردد.
به گفته پاتریک، «در حدود 13 هزار تاریخ شفاهی و مطالب دیگر دیجیتالی شدهاند و هرکسی میتواند به کتابخانه کنگره بیاید و از آنها استفاده نماید. مردم از آنها استفاده میکنند و این کار بزرگی برای ارتباط دادن نسلها با یکدیگر است.»
این طرح گزارشهای دست اول از جنگ جهانی اول گرفته تا نبردهای عراق و افغانستان را جمعآوری میکند. این طرح در سالهای اخیر بر روی کهنهسربازان ویتنام متمرکز شده است.
پاتریک که یک سرهنگ بازنشسته نیروی زمینی است، میگوید: «خیلی مهم است که آنها خاطراتشان را بگویند. آنها دیگر جوان نمیشوند. و تمام داستان گفته نشده است.»
چهرههای پیش رو
برای هدلی روز قربانیان جنگ زمان سختی است. او گفت: «چهرههای زیادی ازجلوی چشمان آدم میگذرد.»
از میان این چهرهها، هماتاقی او در دانشکده وست پوینت دان کولگلازیر (Don Colglazier) و 19 نفر دیگر از هماتاقیهای او در این دانشکده هستند که در جنگ ویتنام کشته شدند و همینطور 9 سرباز لشگر پیاده نظام چهارم که در تاریخ ششم نوامبر 1969 در یک حمله شبانه در سنترالهایلندز (Central Highlands) کشته شدند.
در این نبرد، هدلی فرمانده رسته شناسایی نیروهای نخبه فاکس (روباه) بود. طبق تقدیر نامه سیلور استار، هدلی آن شب درهایلندز خودش را در معرض آتش دشمن قرار داد تا از افرادش محافظت کند.
هدلی در روز قربانیان جنگ یاد و خاطره نبردهایی که در آنها جنگیده و سربازان کشتهشده را گرامی میدارد. ولی در عین حال او به سربازانی فکر میکند که هنوز همین اطراف هستند.
او خیلی خوب میداند که هرگز نمیتواند چیزی درباره تجربیات پدرش از جنگ پیدا کند چرا که سوابق نظامی او سالها پیش در یک آتشسوزی در سنت لوییس از بین رفت.
این امر او را مصممتر میکند تا دیگر خاطرات به خصوص خاطرات جنگ ویتنام را قبل از آن که از دست بروند، حفظ کند.
هدلی گفت: «من هیچ خاطرهای از پدرم در باره جنگ ندارم و هرگز این خلاء را پر نخواهم کرد. بعد از این همه سال من نگران این مسئله هستم که چه طور بچههایی که در ویتنام جنگیدند، وقتیکه به وطن خود بازگشتند، مور دشنام و ناسزا قرار گرفتند. من میخواهم این پیشینه را به درستی ارائه کنم.»
جو دیپریست
Joe DePriest
jdepriest@charlotteobserver.com
ترجمه: محمدباقرخوشنویسان
منبع: charlotteobserver