آمال ایرانیان
از کنفرانس صلح پاریس تا قرارداد 1919 ایران و انگلیس
کاوه بیات و رضا آذری شهرضایی
انتشارات: شیرزاه کتاب
نوبت اول: 1392
قیمت: 42 هزار تومان
این کتاب مجموعهای از اسناد و مدارک، رسایل، مقالات و جراید در فاصله مراحل پایانی جنگ جهانی اول تا یکی دو سال بعد از آن را شامل میشود. ایرانیان مانند دیگر ملل جهان آمال و آرزوهای بسیاری داشتند و دارند. در مراحلی چند از ادوار تاریخ ایران و بهویژه در ایام رویارویی با مخاطرات داخلی و خارجی این آمال و آرزوها صورتی منسجم و یکپارچه یافتند و مبنایی شدند برای تجدید سامان حیات ملی و سیاسی مردمان این سرزمین.
با نزدیک شدن مراحل پایانی جنگ جهانی اول، ایرانیان که علاوه بر پشت سر داشتن تجربه یک دوره صد و پنجاه ساله از ضعف و سستی، به تحمل عوارض و نتایج حاصله از یک دوره فشرده از فشار و فروپاشی در این سالها نیز وادار شدند که از لحاظ میزان ضایعات و صدمات از کل دوره پیشین چیزی کم نداشت. آنان در گذرگاهی قرار گرفتند که در یک مقطع جز نیستی، چشم انداز دیگری نشان نمیداد. از نقطع نظر تحولات خارجی با تقسیم ایران به دو حوزه نفوذ شمالی و جنوبی بین روس و انگلیس در سال 1907 و به ویژه بعد از تجدیدنظر قدرتهای ذیربط در این تفاهم در سال 1915 که به از میان رفتن یک حوزه بیطرف ملحوظ در توافق پیشین هم منجر شد و تقسیم کامل ایران بین آن دو، خاتمه یافتن عن قریب کار ایران به عنوان یک کشور مستقل و انضمامش به قلمرو امپراتوریهای بریتانیا و روسیه سرنوشت دور از ذهنی نبود.
از نقطه نظر تحولات داخلی نیز آشوب و اغتشاش حاصل از انقلاب مشروطه که بنا به دلایلی چند، از جمله مداخله قدرتهای خارجی، به نتایجی کاملاً مغایر با آرزوهای مشروطهخواهان منجر شده است، باعث شد که بسیاری از تلاشهای صورت گرفته برای پایاین دادن به این سیر نزولی و قهقرا، نقش بر آب شود. آنچه در این میان باعث وخامت بیش از پیش وضع موجود شد، دامنه جنگ جهانی اول به ایران بود، برخلاف امیدواری اولیه ایران بر این که پیشامد یک چنین مشغلهای برای قدرتهای اروپایی (ازجمله روس و انگلیس) باعث آن شود که از بار تضیقات آن دو کاسته شود، ولی با ورود عثمانی به جنگ وضعیتی به کل متفاوتپیش آمد، حاکم شدن حالتی بنبست گونه بر عرصههای اصلی این کشاکش در غرب که قدرتهای متخاصم را به یافتن یک مقر نظامی در دیگر حوزهها تشویق کرد نیز مزید بر علت گشت.
تلاش آلمان و عثمانی برای شوراندن شرق بر ضد روس و انگلیس از یکسو و همچنین تلاش قدرتهای متفق برای یک پیروزی «آسان» در «داردانل» یا بین النهرین از دیگر سو، باعث شد که یکی از دیگر محورهای جنگ به خاور نزدیک منتقل شود و دگرگونی مهلک حاصل از آن که عبارت باشد از تبدیل بخشهایی وسیعی از قلمرو ایران به صحنه جنگ و جدل. صدمات و ضایعات حاصل از این دگرگونی که هم به صورت متلاشی شدن آخرین نشانههای حاکمیت ملی و بروز هرج و مرجی فوقالعاده در اقصی نقاط کشور بروز کرد و هم به شکل انهدام بسیاری از حوزه های آباد کشور در اثر عواملی چون رویا روییهای نظامی، قحطی و خشکسالی و بالاخره، شیوع بیماریهای واگیردار، ایران را در وضعیتی فوقالعاده دشوار قرار داد.
اگرچه در این کتاب چگونگی تطور و طرز بیان «آمال ایرانیان» از پائییز 1336 ه.ق یعنی از دورهای مورد بررسی قرار میگیرد که با نزدیک شدن جنگ به مراحل پایانیاش از تشکیل کنفرانسهای صلح سخن در میان بود ولی پیشینه برآمدن این امید و آرزو در دل ایرانیان به مدت زمان پیش، به حدود یک سال و اندی پیش از این دوره و اوائل تابستان سال قبل بر میگشت که با پیشروی سریع نیروهای عثمانی و نیروهای ایرانی موتلف آنها (قوای مهاجرین) به سمت کرمانشاه و همدان در اواخر رمضان1334 آنچه به صورت اشغال بخشهای وسیعی از کشور به دست قوای روس و انگلیس و تشکیل دولتی کاملا دست نشانده و مطیع یک چیرگی قطعی بر سرنوشت کشور به نظر میآمد کاملاً دگرگون شد. در این دوره بخش چشمگیری از نیروهای سیاسی ایران در مخالفت با روس و انگلیس گام در راه مهاجرت و مجاهدت نهاده و با آلمان و عثمانی همراه شدند.
کاوه بیات، (1) تاریخنگار و پژوهشگر در نقد و بررسی کتاب «آمال ایرانیان- از صلح پاريس تا 1919» از کتابش چنین گفت: «آمال ایرانیان با کتابهای افرادی همچون کاتوزیان، صبایی و ذوقی تفاوت دارد زیرا دیدگاه ایرانیان متفاوت است، بنابراین پژوهشگران تاریخ باید از گزارشهای آماده آمریکاییها و انگلیسیها برای تاریخنویسی دوری کنند. در واقع به غیر از فهرست و مقدمه کتاب، مابقی مطالب این اثر، مطالبی خام برای پژوهشهای تاریخی است که در آینده انجام خواهد شد. ایرانیها با این امیدواری که خواستههای سیاسی خود را میتوانند در کنفرانس پاریس جامه عمل بپوشاند، در آنجا حضور یافتند اما در آن زمان نه تنها خواستههای ایرانیان بلکه انتظارات کشورهای دیگری که در آن حضور یافتند و خواستههای خود را مطرح کردند، هیچ گاه محقق نشد و به نتیجهای نرسید».
به گفته بیات: «با این حال، این خواستهها چه درست و چه غلط در میان ایرانیان شکل گرفت و ما را به تصمیمگیریهای سخت دیگری رساند و راه حلهای دیگری برای تحقق این آمال در این زمان تبلور پیدا کرد که مهمترین آن بحث قرارداد 1919 است. در این زمان است که وثوقالدوله به این نتیجه رسید که با قویترین دولتی که در کشور ما مستقر بود وارد قرارداد شود و با این تصمیم شرایط جدیدی در ایران شکل گرفت». وی درباره آمال ایرانیان و نوع درخواستهای آنها در این دوره زمانی اعتقاد دارد:«به دلیل شرایط فوقالعادهای که به دلیل جنگ و زورگوییهای قدرتمندان در ایران به وجود آمده بود، آمال و خواستههای ایرانیان بسیار ساده و ابتدایی بود؛ از جمله تشکیل قشون سراسری (که مهمترین آن بود)، اعاده حاکمیت ملی، مسایل فنی چون اختیار تنظیم تعرفههای گمرگی توسط خود ایرانیان، تجدید سازمان اداری و غیره. به طور کلی آمالی که به دادهها و ندادههای مملکت مربوط میشد».(2)
به گفته وی«دادهها و دانستهها درباره این موضوع، بسیار کم و نادر بود و به غیر از اسناد مهمی که در وزارت خارجه انگلیس و همچنین اسنادی که از سوی «منصوره نظام مافی» آماده شده بود، منابع دیگری در دست نبود. در این زمینه اسناد اصلی در اختیار نبود و همچنین در اسنادی هم که در وزارت خارجه نگهداری میشد، هیچ چیزی درباره قرارداد 1919 وجود نداشت که یا در دسترس نبود و یا هنوز به رغم گذشت 100 سال محرمانه بود. اسناد تاریخی کشور ما برخلاف اسنادی که در بریتانیا و یا آمریکا وجود دارد، گویای بحث نیستند و تنها گزارشها به صورت صرف بیان شدهاند، بدون اینکه مثلاً درباره نحوه، نوع، روند و دلایل تصمیمگیریها چیزی نوشته شده باشد و بسیار به صورت خلاصه شده به ثبت رسیدهاند.
نویسنده نتیجهگیری مینماید: «در انتظار سندی جدید بودن برای بررسی یک موضوع» اشتباه است. تجربهای که من داشتهام این است که بسیاری از اطلاعات در دسترس هستند اما بیشتر پژوهشگران ایرانی تصور میکنند که حتما باید اسناد جدیدی کشف شوند تا به سراغ موضوعها دقیقتر روند. در حالی که گزارشهای این کتاب، مربوط به مطبوعات و جراید مختلف است. کما اینکه این موضوع درباره 28 مرداد 1332 صدق میکند و با اینکه در مورد چرایی 28 مرداد مطالب زیادی وجود دارد. بنابراین کافی است تا با نگاه و پرسشهای جدید به پیش رویم و معطل روز نهایی نشویم».
کاوه بیات درباره تفاوت این اثر با کتابهایی مانند همایون کاتوزیان، هوشنگ صبایی و نیکنام ذوقی و غیره تاکید دارد: «کاری که آنها در کتابهای خود کردند این است که براساس اسناد وزارت خارجه انگلیس، مطالب خود را گردآوری کردهاند اما باید پذیرفت که دیدگاه ایرانیان، نوع انتظارات، مشکلات و مسایل آنها از گزارشهای یک سفیر بریتانیایی که مسایل کشور خود را مد نظر قرار میداده است، بسیار متفاوت است. بنابراین ما باید عادت کنیم که از حالت حاضر و آماده گزارشهای آمریکایی و انگلیسی برای تاریخنویسی دوری کنیم».
رضا آذری شهرضایی (3) دیگر نویسنده این کتاب علت نامگذاری این کتاب به «آمال ایرانیان»، را چنین توضیح داده است: «واژه «آمال ایرانیان» که عنوان اصلی کتاب است، به کمیسیونی که وزارت خارجه در آن زمان ایجاد کرده و با این واژه نامگذاری شده بود، برمیگردد». وی به برخی آمال «غیرواقع بینانه» ایرانیان در این دوران اشاره کرد اعلام داشت: «نمیتوان همه خواستههای ایرانیها را در این برهه زمانی منطقی و واقعبینانه دانست. مثلاً «اصلاح خطوط مرزی» را نمیشود یک خواسته واقعگرایانه تلقی کرد اما با این حال، این خواسته برای ایرانیان در آن دوران چنان مهم و مطرح شده بود که حتی کمیسیون آمال برای آنها یک ردهبندی ترتیب داده بودند: ردهبندی مهمترینها، ردهبندی متوسطها و غیره. مثلاً گرفتن مرزهای قفقاز و یا بخشی از عراق و نواحی خراسان و بازگرداندن آنها به ایران، بخشی از خواستههای رده مهم غیر واقعبینانه بود و دفاع از منطقه باکو و ایالاتهایی که بعد از ترکمنچای از دست ایران رفته بودند، در ردهبندی متوسطها قرار داشتند».
کتاب 827 صفحه ای «آمال ایرانیان» در چهار بخش فهرست موضوعی سندها را طبقه بندی میکند. بخش اول «کنفرانس صلح پاریس»، بخش دوم «قرارداد 1919 ایران و انگلیس»، بخش سوم «سندهای پراکنده» و بخش چهارم «رسالههای فرانسوی و انگلیسی» از جمله فهرستهای کتاب را شامل میشود. پایانبخش کتاب نیز «نمایه» را دربردارد. نویسندگان از اسناد آرشیو وزارت امور خارجه استفاده نمودهاند و در کنار شناسایی گزارشها و مکاتبات، در نهایت بخشهایی از آنها در دو بررسی جداگانه مورد استفاده قرار گرفته است. اسناد و گزارشهای دیگری را نیز شناسایی نموده که تعدادی از آنها خمیرمایه اصلی بخش اول در بررسی را تشکیل میدهند. در کنار این سندها از پارهای از سندهای موجود در سازمان اسنادملی نیز استفاده شده است که مآخذ آنها نیز ذکر شده است.
بخش دوم نیز که بیشتر براساس مطالب منتشره شده در جراید وقت گرد آمده است از آرشیو روزنامه کتابخانه ملی استفاده شده است. این سندها در دو بخش اصلی (سندهای مربوط به کنفرانس صلح پاریس و سندهای مربوط به قرارداد 1919 ایران و انگلستان) ارائه شدهاند. بخش سوم چند سند پراکنده را دربرمیگیرد. بخش پایانی را نیز به تجدید چاپ متن اصلی چند بیانیه و رساله ذیربط به زبانهای فرانسه و انگلیسی اختصاص یافته است. ترتیب ارائه اسنادنیز اصولاً براساس تاریخ نگارش آنها استوار است مگر موارد چند که پیوستگی موضوعی سند، سرپیچی از یک چنین روالی را اقتضاء میکرد.