هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 161    |    7 خرداد 1393

   


 

استفاده از ظرفیت‏ها‏ی پنهان برای گسترش تاریخ شفاهی در ایران


برگزاری کارگاه «تاریخ مکتوب، خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی» همراه با «شازده حمام»


جست‌وجوی اهداف عام‌تر در ورای روایت رخدادهای جنگ عراق و ایران


تروتسکی؛ زوال یک انقلابی


نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم-۱۵


گفت‌و‌گوی تفصیلی تسنیم با سردار گرجی‌زاده: ــ ۲


نمایشگاه موقت بر اساس خاطرات اهالی ویندرمر آغاز به کار کرد


10 سال در ایران؛ چند نکته برجسته-1


جابجایی و نابرابری‏ها در فلسطین


 



نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم-۱۵

صفحه نخست شماره 161

طرح یک فرضیه: فعالیت شبکه ای نیروهای مذهبی در سال‏ها‏ی 1332-1320

یکی از ویژگی‏های عمده تحولات دهه بیست و تاحدودی دهه سی تاریخ معاصر ایران، تشکیل و فعالیت ده‏ها بلکه صدها تشکل و گروه‏ مذهبی در تهران و شهرستان‏ها است. بررسی اسناد، مطبوعات و حتی تاریخ شفاهی این گروه‏ها حاکی از گستردگی، تأثیرگذاری و فعالیت شبکه‏ای  آنها در عرصه‏های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه است. چنین به نظر می‏رسد که تأسیس و استقبال گسترده از این تشکل‏ها، پاسخی به سیاست‏های دوران رضاشاه در نادیده گرفتن نقش و جایگاه این نیروها و شعائر مذهبی بود. در آن دوره با ادعاي مبارزه با خرافات برخي شعائر دیني را پدیده‏ای کهنه و پوسیده معرفی کرده و از برگزاری بسیاری از آیین‏های مذهبی همچون سوگواری ماه محرم و مجالس روضه جلوگیری به عمل آمد.

البته در این راستا نباید از سازماندهی و تبلیغات رقبای آنان، یعنی بهائیت و کمونیسم نیز غفلت کرد. حزب توده هر چند داعیه مبارزه با مذهب نکرد ولی با یارگیری گسترده در اقصي نقاط مستعد کشور نیروهای مذهبی را به تأمل و واکنش واداشت.کما این که در این دوره رواج برخی نمادهای غربگرایی همچون بی‏حجابی و افزایش شرابخواری با تأسیس چندین کارخانه مشروب‏سازی نیز، بیش از پیش بر دغدغه‏ها‏ی این گروه‏ها دامن زد و آنان را در تشدید فعالیت و مبارزه منسجم ترغیب نمود.

به هر حال متأثر از عوامل مذکور، به تدریج از همان آغاز دهه بیست، نیروهای مذهبی درصدد فعالیت‏ها‏ی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برآمدند و برای این منظور به سوی یکپارچگی و فعالیت‏ها‏ي اجتماعي و سياسي روی آوردند. این نیروها در تهران غالباً بر محور شخصیت‏ها‏ به خصوص رجال نواندیشی از جمله: شیخ عباسعلی اسلامی واعظ معروف و بنیانگذار جامعه تعلیمات اسلامی، عطاءالله شهاب پور مدیر مجله نور دانش و بانی انجمن تبلیغات اسلامی، نوریانی مدیر هفته‏نامه آیین اسلام، حاج سراج انصاری از متولیان اتحادیه مسلمین و... گردآمدند. چنانچه ده‏ها هیئت مذهبی در مساجد و محلات و حسینیه‏ها‏ نیز به همان سبک و سیاق سنتی، چندین نشریه دینی، برخی ائمه جماعات مساجد، تعدادی محافل مذهبی وابسته به خاندان‏های علماء و بالاخره مدارس دینی و حتی بازار تهران در پیرامون این تشکل‏ها‏ همچون شبکه‏ای به هم پیوسته به عنوان ذخیره نیروی انسانی و حامیان مادی و معنوی آنها ایفای نقش می‏کردند.

همین فعالیت‏ها‏ در شهرستان‏ها نیز در اندک مدتی بعد رواج یافت. برخی شهرهای سنتی و مذهبي همچون: مشهد، اصفهان، کاشان، کرمانشاه و... جولانگاه ظهور و مبارزات گسترده این تشکل‏ها‏ بود. به طوری که فقط در مشهد در سال 1327، هشتاد تشکل مذهبی فعالیت می‏کرد. برگزاری مجالس و محافل ارشادی و تبلیغی از سوی این گروه‏ها، نقش مؤثری در آگاهی توده‏ها‏ی مذهبی و تعمیق اندیشه‏ها‏ی اجتماعی و سیاسی اسلام ایفا کرد. علاوه برآن با عنایت به فعالیت برای اهداف مشترک، بعضاً آنان در برخی معضلات عمده اجتماعی یا تکاپوهای سیاسی، همسو عمل می‏کردند. مثلاً در مقاطع تأثیرگذاری همچون اعلام نامزد برای نمایندگی مجلس شورای ملی، غالب این تشکل‏ها‏ی در شهرهای بزرگ همچون یک شبکه گسترده پیام‏رسانی، به نفع نامزدهای مذهبی اعم از علماء و متدینین شناخته‏شده، فعالیت می‏کردند. البته این نوع از فعالیت تشکل‏ها‏ی مذهبی از نظر حوزه جغرافیایی، محلی و منطقه‏ای بوده و تعلق به یک شهر و احياناً استان داشت.

اما برخی معضلات اجتماعی وجود داشت که برای مقاله با آن، این تشکل‏ها‏ را به هم پیوند می‏داد. از آن جمله یکی از مهمترین عرصه فعالیت شبکه‏ای تشکل‏ها‏، مبارزات گسترده با استعمال مسکرات بود. آنان در حمایت از تصویب لوایحی چند علیه تهیه و خرید و فروش مسکرات، اعلامیه‏ها‏ی چندی صادر و بارها به هیات حاکمه هشدار دادند. در غرب کشور، در شهر کرمانشاه، چندین تشکل بصورت شبکه پیام‏رسانی فعالیت می‏کرد. از آن جمله «سازمان نوین وحدت اسلامی» بارها با ارائه پیشنهاداتی به دولت و مجلس، خواستار اجرای قانون منع تهیه و خرید و فروش و استعمال مسکرات برآمدو درخواست نمود متخلفین از اجرای این قانون مجازات شوند.

همچنین «انجمن تبلیغات اسلام» آن شهر خواستار تعیین دقیق جرم استعمال‏کنندگان مسکرات در لایحه تقدیمی دولت به مجلس شد.  این فعالیت‏ها‏ در کرمانشاه تا آنجا مورد توجه قرار گرفت که تشکلی با عنوان «انجمن نبرد با مسکرات» در آن شهر تشکیل شد و طی تلگرافی به دولت، خواستار اجرای قانون منع کلیه مشروبات الکلی در لایحه شد.

برخلاف کرمانشاه، در شرق کشور و در شهر مشهد، تشکل‏های مذهبی غالباً درگیر مسایل سیاسی شدند و در این عرصه و حتي در بسياري از مسائل  اجتماعی نقش پررنگی ایفا کردند. ازآن جمله «کانون نشر حقایق اسلامی» با محوریت استاد محمدتقی شریعتی برای مبارزه با اعمال خرافاتی در محرم دست به اقدامات جالبی زد. از آن جمله در خلال مراسم سوگواری تاسوعا و عاشورا، ترتیبی فراهم کرد که به جای حرکت جمعیت به صورت دسته‏ها‏ی سینه زنی یا زنجیرزنی، تعدادی از دانش آموزان و دانشجویان عضو کانون، شعارهای سیاسی و از جمله سخنانی از امام حسین(ع) را در صف‏ها‏ی منظم و در سطح خیابان‏های شهر حمل کنند.  ناگفته نماند که در فضای سنتی مشهد، که از آن سال‏ها حرکت دستجات و هیئت‏های مذهبی معمولاً همراه با قمه زدن، قفل و سوزن به پوست بدن آویزان کردن، نعش حمل کردن، شبیه راه انداختن، شتر  و حجله همراه دسته حرکت دادن و... بود، این اقدام کانون به نوعی تابوشکنی و سنت شکنی بزرگ تلقی می‏شد.

اما در اصفهان تأسیس و فعالیت کارخانه «رسومات» (تولید شراب) یکی از دغدغه‏ها‏ی اصلی تشکل‏ها و نیروهای مذهبی بود. این گروه‏ها طی مدت طولانی، بارها با صدور اعلامیه، مخابره تلگراف به مقامات مربوطه و ایراد سخنرانی و... درصدد ممانعت از فعالیت آن کارخانه برآمدند. «هیئت علمیه اصفهان» متشکل از علمای برجسته شهر و از تشکل‏ها‏ی با سابقه و با نفوذ بودكه از دکتر مصدق نخست‏وزیر وقت در خواست نمود، چون فعالیت کارخانه شراب‏سازی منطقه کرارج اصفهان موجب تحریک احساسات مذهبی مردم شده به فعالیت‏ها‏ی آن پایان دهد.  در پی تعلل دولت، اهالی شهر نه تنها درصدد هجوم و تخریب کارخانه مذکور برآمدند، بلکه مشروب‏فروشی‏ها‏ و حتی اغذیه‏فروشی‏ها‏ی سطح شهر را از حملات خود بی‏نصیب نگذاشتند.  این اقدامات در روز بعد و در طی حمله به سینماهای شهر به درگیری با مأموران انتظامی انجامید.

اما گروه‏های مذهبی تهران، حوزه‏ها‏ی دیگری را در صدر برنامه‏ها‏ی خود قرار دادند. از آن جمله «هیئت علمیه تهران» از وزارت فرهنگ خواست، نظرات آنها را راجع به چگونگی تهذیب اخلاق جوانان را مورد توجه قرار دهد.  در همین راستا «جامعه تعلیمات اسلامی»، طی ارسال نامه‏ای مفصل به مصدق نخست‏وزیر، با ارائه گزارشی از تأسیس و مدیریت 139 مدرسه، درخواست تسریع در صدور امتیاز مدارس جدید و همکاری مامورین فرهنگ با مدارس آنها و بالاخره واگذاری تهیه کتب دینی مدارس کشور به «جامعه تعلیمات اسلامی» شد.

در یک مورد دیگر نیز عباسقلی بازرگان –پدر مهندس مهدی بازرگان- رئیس جامعه اسلامی به اتفاق حاج محمود مانیان در خواست اعلام تعطیلی رسمی روز 25 شوال برابر با سالروز شهادت امام صادق(ع) شد که در خواست‏ها‏ی مشابه آن نیز از سوی حزب برادران شیراز و همچنین سه تن از علمای تهران: سیدابراهیم میلانی، حاج سید جوادی، سید باقر میلانی مطرح گردید ، که مورد موافقت دولت قرار گرفت. در همین راستا یکی از عناصر فعال عرصه مذهب بنام عطاء‏الله شریعتی نیز اعلام تعطیلی رسمی روز 12 ربیع الاول-سالروز تولد پیامبر از دیدگاه اهل تسنن- را تقاضا نمود. 

از بررسي حوزه‏ها‏ی جغرافیایی فعاليت عناصر و گروه‏های مذهبی چنین می‏توان نتیجه گرفت که این نیروها در اقصی نقاط کشور همجون یک شبکه گسترده پیام رسانی عمل می‏کردندکه هدف واحد همه آنها براجرای شریعت استوار بود. فعالیت شبکه ای این گروه‏ها‏ ، شرایط بالقوه‏ای از ارتباط، پیام رسانی، تعامل، هماهنگی در برنامه‏ها‏ و مشارکت در فعالیت‏ها‏ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم می‏کرد، به گونه‏ای که در تقابل با یک پدیده ناهنجار اجتماعی همچون بی‏حجابی یا شرب خمر یا واقعه سیاسی نظیر ملی شدن نفت، شاهد واکنش شبکه‏ای گسترده از نیروها و گروه‏های مذهبی هستیم.

در واقع فعالیت شبکه‏ای، بسان رودخانه‏ای می‏ماندکه گروه‏ها، احزاب، تشکل‏ها‏ و حتي تک تک عناصر مذهبی، همچون جویبارها و قطرات آبی با پیوستن به این رودخانه، به سوی جهتی واحد حرکت کرده و در قالب این جریان‏سازی و جاری هویت می‏یافتند.

نشریات مذهبی از جمله آیین اسلام، پرچم اسلام، و دنيای اسلام، نوردانش و... و حتی روزنامه اطلاعات از مهمترین ابزار ارتباطی شبکه گسترده تعامل و پیام‏رسانی نیروهای مذهبی محسوب می‏شد. در عصری که رسانه‏ها‏ی مدرنتر در اختیار دستگاه‏های دولتی یا رقبای آنها مثل حزب توده و بهائیت بود. این نشریات مذهبی بودند که وسیله ارتباطی و اطلاع‏رسانی شبکه مذکور را فراهم می‏کردند. غالباً اخبار ،گزارش‏ها‏، فعالیت‏ها‏، موضع گیری‏ها‏ی گروه‏های مذهبی از طریق این نشریات اطلاع‏رسانی می‏شد و سپس به واسطه مخابره تلگراف به مقامات مربوطه یا صدور اعلامیه و بیانیه و... در سطوح مختلف توده‏ها‏ بازتاب یافته و در نهایت از طریق برگزاری اعتراضات و بعضاً راهپیمایی‏ها‏ی عمومی باز خورد پیدا می‏کرد.

رحیم روح بخش
roohbakhsh1965@yahoo.com



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.