هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 156    |    3 ارديبهشت 1393

   


 



نیروهای مذهبی در دوران پهلوی دوم- 10

صفحه نخست شماره 156

مرجعیت و مدارس نوین: بررسی واکنش‏های آیات الله بروجردی و قمی

مقدمه:
تربیت دینی و اخلاقی آحاد افراد جامعه از زمرة دغدغه‏های مرجعیت تشیع و علمای بزرگ حوزه‎های علمیه بوده است به گونه‎ای که مراجع از کانال‎ها و راه‎کارهای مختلف در صدد گسترش آموزه‏های تعلیمی اسلامی در جامعه بوده‎اند. انتخاب نمایندگان و وکلای امور شرعیه در شهرهای مختلف جهت پاسخ‎گویی به سؤالات شرعی مؤمنین، اعزام وعاظ و طلاب به اقصی نقاط کشور در ماه‎های محرم و صفر، پاسخ‎گویی به سؤالات جدید از طریق سایت‎ها، نامه‎ها و حضوری و بالاخره آموزش مستمر طلاب و استقرار بسیاری از آنان در مساجد و مراکز دینی و آموزشی از جمله این راه‎کارهاست.

در این میان آیت‏الله بروجردی (1340ـ1254 هـ. ش) مرجع تقلید شیعیان در طی سال‎های 1333ـ1320 در یک مقطع سرنوشت‎ساز از منظر تحولات سیاسی در کشور نسبت به الزام اولیای امور به ترویج و تبلیغ احکام شریعت در مدارس توجه ویژه‎ای نمود. در آن سال‎ها در خلال فضای باز سیاسی بعد از سقوط رضاشاه برخی احزاب نظر حزب توده و حتی اقلیت‎های به اصطلاح دینی نظیر بهائیت با نفوذ در مراکز آموزشی سعی در تبلیغ اندیشه‎های خود در میان دانش‎آموزان داشتند که آیت‏الله در تقابل با این جریانات طی مکاتبات و توصیه‎هایی متولیان فرهنگی را متوجه این خطرات نمود.

ناگفته پیداست که جامعة سنتی ایران در طی یکی دو سدة اخیر با ورود به مناسبات مدرن رقیب دچار چالش جدی گردید. بخشی از نخبگان فکری از مدرنیسم استقبال کردند؛ گروهی به نفی آن پرداختند؛ اندکی نیز ضمن پذیرش دانش و کارشناسی نسبت به اهداف سلطه‎طلبی غرب هشدار دادند. تأسیس مدارس نوین یکی از جلوه‎های مدرنیسم در ایران بود؛ وانگهی ایجاد اولین مدارس توسط مسیونرهای مذهبی در ارومیه و یکی دو شهر دیگر در دورة محمدشاه قاجار (1264ـ1250 هـ.ق) سوء ظن سنت‏گرایان را برانگیخت به طوری که بعدها هم وقتی امیرکبیر دستور تأسیس دارالفنون را در سال 1267 هـ. ق صادر کرد چند سالی نگذشت که شائبة نفوذ فراموشخانة ملکم خان آن مدرسة دولتی را در معرض خطر تعطیلی قرار داد. نمونة عینی و ملموس از این نوع چالش‎ها، مدارس رشدیه بود که مواجهة وی با سنت‎گرایان متعصب در تبریز، مشهد و چند شهر دیگر داستان درازدامنی دارد.

اما چنین به نظر می‎رسد در پی انقلاب مشروطه (1326ـ1324 هـ. ق) و تحولاتی که در اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعة ایران رخ داد توجه به علوم جدید و لزوم گسترش مدارس نوین وجهة همت برخی از مشروطه‎خواهان قرار گرفت؛ به طوری که آیت‏الله طباطبایی یکی از رهبران روحانی مشروطه خود مدرسه‎ای به نام اسلامیه تأسیس کرد که در پی استقبال خانواده‏های مذهبی، به سرعت به چندین شعبه افزایش یافت. در طی همین فرایند در سال‎های پایانی سلطنت قاجاریه مدارس جدید در بسیاری از نقاط کشور ساخته شد. این رویکرد در دورة سلطنت رضاشاه نظم و نسق یافت و دولت رسماً تأسیس و ادارة مدارس را به عهده گرفت.

این روند در دوران جانشین وی یعنی محمدرضا شاه نیز تداوم یافت، با این تفاوت که در این سال‏های نخست این دوره با عنایت به فضای باز سیاسی، گروه‏های مرجع اعم از دینی و غیره در عرصه اجتماع، بیش از گذشته ایفای نقش کردند و در صدد برآمدند، مطالبات خود را به هیات حاکمه بقبولانند. نیروهای مذهبی از زمره این گروه‏ها با عنایت به پشتیبانی و اعتبار مرجعیت، توانستند، گام‏های چندی از این خصوص بردارند. چنانکه آیت‏اللهالعظمي محمد حسين طباطبائي بروجردي(1340-1254ش)مرجع تقليد عام شيعيان در طي سال‏هاي 1324 الي 1340 ش، از زمره مراجع تقليدي بود كه نسبت به تربیت دینی و اخلاقی در ميان اقشار و طبقات مختلف به خصوس دانش آموزان اهتمام ورزید. دوران بعد سقوط رضا شاه و سال‏هاي آغازين سلطنت محمد رضا شاه، فرصت مغتنمي براي نيروهاي مذهبي فراهم آورد، كه در عرصه‏هاي مختلف اجتماعي، سياسي و فرهنگي به فعاليت بپردازند. آيت‏الله بروجردي كه تقریبا از سال‏های نخست سلطنت محمدرضا شاه در حوزه علميه قم مستقر شد، از اين شرايط بهره برداري كرد و با تعامل نزديكي كه با دولت داشت، تكاپوهاي چندي در اين عرصه‏ها و از جمله تعليم شرعيات در مدارس به عمل آورد.

ايشان پيش از آن نيزهنگامي كه آیت‏الله‏العظمي حاج آقا حسين قمي – تبعيدي آستانه قيام مسجد گوهرشاد در سال 1314 به عتبات- بعد از سقوط رضاشاه به ايران مراجعت كرد، از مطالبات وي در خصوص لزوم توجه دولت، به فرهنگ و تعليم شرعيات در مدارس دولتي، حمايت كرده بود. اين مطالبه كه بعدها نيز در نامه‏ها و اعلاميه‏هاي برخي علماي برجسته، ازجمله آيات: شيخ غلامحسين تبريزي، رضا كلباسي و... مطرح شده، حاكي از اهميت آن، با توجه به نفوذ جريان‏ها و گروه‏هاي فكري رقيب همچون حزب توده و بهائيان در وزارت فرهنگ بود. اوج اين تقابل در مطالبات پنج‏گانه آیت‏الله‏بروجردي در يكي دو ماه بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 مطرح شد، كه نياز هيات حاكمه به مشروعيت سياسي، پاسخ فوري به آن را ایجاب می کرد. (در قسمت‏های بعدی مورد بررسی قرار می گیرد.)


-آیت‏الله بروجردی و حمایت از خواسته‎های آیت‎الله قمی جهت اصلاحات فرهنگی و اجتماعی

چنانچه ذکر شد آیت‏الله بروجردی در سه سال نخست سلطنت محمدرضاشاه در بروجرد اقامت داشت. در منابع این دوره به یک مورد برخورد سیاسی آیت‏الله بروجردی با هیأت حاکمه در حمایت از آیت‏الله قمی اشاره شده است. ماجرا از این قرار بود که آیت‏الله‏العظمی حاج‏آقا حسین قمی یکی از مراجع تقلید وقت کشور در خراسان چند روز قبل از واقعة مسجد گوهرشاد مشهد در اواسط تیرماه 1314 ش. به منظور مذاکره با رضاشاه جهت جلوگیری از اجرای قانون کشف حجاب از مشهد عازم تهران شد، اما شاه نه تنها او را به حضور نپذیرفت بلکه دستور تبعید او را به عتبات صادر کرد.

تا این که با سقوط رضاشاه و فراهم شدن زمینه آیت‏الله قمی در سال 1322 ش. به ایران مراجعت و درخواست‎های هفت‏گانه‎ای به شرح ذیل به هیأت حاکمة وقت ارائه نمود:

1. آزاد گذاشتن زنان برای حجاب. 2. لغو قانون اتحاد شکل لباس. 3. عمل به موقوفات. 4. عدم اختلاط دختران و پسران در مدارس. 5. تدریس دروس شرعی در مدارس. 6. آزاد گذاشتن حوزه‎های علمیه. 7. رسیدگی به نیازهای معیشتی و اقتصادی مردم.
2. 
اما کارگزاران امور در اجرای این خواسته‎ها تعلل کردند. آیت‏الله بروجردی به محض اطلاع از این موضوع تلگرافی از بروجرد خطاب به دولت وقت مخابره کرد به طوری که هیأت دولت در جلسة رسمی خود خواسته‎های آیت‏الله قمی را مورد مذاکره و تصویب قرار داد.[1] در برخی از خاطرات نقل شده است که آیت‏الله خمینی، مدرس وقت حوزة علمیة قم در ترغیب آیت‏الله بروجردی جهت مخابرة تلگراف مذکور نقش داشته است.[2] گفتنی است که بند پنجم این خواسته‎ها یعنی تدریس دروس شرعی در مدارس، تأکید بر اجرای لایحه‎ای بود که یک سال پیش از آن در مجلس تصویب، ولی اجرا نشده بود.

منابع
1. چشم و چراغ مرجعیت، خاطرات آیت‏الله سیدمحمدباقر سلطانی، ص 60، و خاطرات آیت‏الله سیدجعفر احمدی، ص 84، ضمناً نامبردگان تاریخ واقعه را خطا نقل کرده‎اند.
2. غلامرضا کرباسچی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاریخ حوزة علمیة قم)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، خاطرات آیت‏الله سیداحمد آذری قمی، صص 195ـ194.

رحیم روح بخش ا له آباد
roohbakhsh1965@yahoo.com



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.