در نظر اغلب کاناداییها کلمه «افغانستان» تصاویر تروریستها در نیروهای ارتشی و طالبان را به ذهن میآورد.
همه روزه مردم افغان به ندرت سر فصل اخبار را میسازند. تا این که امروز سر رسید.
محققان مرکز تاریخ شفاهی دانشگاه وینیپگ Winnipeg تجارب جوانانی که از افغانستان گریخته و در وینیپگ سکونت گزیدند را مستندسازی میکنند.
رهبر طرح، الیسون پنر Allison Penner گفت: «کانادا تاریخچهای از درگیری در افغانستان دارد و بیشتر آن چیزی که میدانیم از رسانه جمعی نشات میگیرد.» طرح تاریخ شفاهی افغان مدارک الکترونیکی برای تاریخ نگاران و کانادایی های امروزه خلق خواهد کرد تا از تجارب پناهندگان بدانند.
پنر گفت: «این طرح برای آینده ارزش واقعی دارد. زمان زیادی طول نخواهد کشید قبل از این که افراد فراموش کنند چگونه با پیش زمینههای متضاد به اینجا رسیدند و والدین برای صحبت کردن در مورد آن راحت نیستند بنابراین سکوت اختیار میشود.»
برخی پناهندگان هرگز برای دیگران بازگو نمیکنند چه اتفاقی برای آنها افتاد و سرگذشتشان را به گور میبرند.
«سطح وسیعتری از جامعه هرگز از این سرگذشت باخبر نمیشوند و چیزی در مورد آن نمیشنوند.»
پناهنده افغانی خانم زهرا رضایی سرگذشت خود را به الیسون پنر بازگو مینماید تا اینکه دیگران بتوانند در مورد تجارب او بدانند.
برای زهرا رضایی 21 ساله بازگو کردن سرگذشتش برای پنر التیام بخش و درمانگر بود.
رضایی اظهار داشت: «او در هر وجه زندگی من عمیقاً کنکاش میکند و واقعاً درمانگر است. مدت زیادی از وطن دور بوده ام. بخش هایی بودند که به خاطر آوردن آنها ضربه روحی عظیمی بود.»
پس از این که پدر او در جنگ با طالبان کشته شد، خانواده او در سال 1998 از کشور افغانستان گریختند. در نهایت طالبان شهرشان مزارشریف در شمال را اشغال کردند.
رضایی زمانی که 5 ساله بود، قبل از این که آنها افغانستان را ترک کنند، شاهد درد و رنجی بسیاری از مردم بود.
رضایی اظهار داشت: «بخشهایی از خاطرات بود که به یاد آوری آنها و صحبت کردن در موردشان مشکل بود. از دست دادن خانواده و خانه و یکی از بهترین دوستان فرد خیلی دشوار بوده و هست. نمیدانم چطور توانستم از پس همه این ها برآیم. چگونه کودکی پنج ساله این کارها را (دور میشود و وانمود میکند پیکر مرده دوستش را پشت سر نگذاشته است) انجام میدهد.»
پنر گفت: «این مصاحبه شوندگان هستند که تصمیم میگیرند چه مطالبی را با دیگران در میان بگذارند و آیا قصد دارند آن را رسانهای و عمومی کنند. رضایی مصمم است تمام آنچه به یاد میآورد به اشتراک گذارد.
رضایی اظهار داشت: «من با پنهان کردن گذشته از آن عبور کردهام و پنهان کردن آن به کسی کمک نخواهد کرد. بازگو کردن آنچه بر من گذشته بسیاری از افراد را شوکه میکند و من میتوانم لبخند بزنم.» او گفت: «این که واقعه آسیب زا و دلخراشی برای من اتفاق افتاده من را از یک فرد قوی بودن باز نمیدارد.» دانشجوی دانشگاه وینیپگ گفت: «زندگی یعنی حرکت کردن و پیش رفتن و یاد گرفتن و کشف مجدد نفس.»
او امیدوار است این طرح کاناداییها را در شناختن مردم افغانستان کمک خواهد کرد.
رضایی گفت: «بسیاری از مردم تصورات غلطی دارند. آنها طالبان نیستند و طالبان حتی از مردم افغانستان هم نیستند و ما بودن آنها در افغانستان را هم نمیخواهیم.»
او، مادرش و سه برادرش از دست طالبان گریختند و قبل از آمدن به کانادا در سال 2003 در سن یازده سالگی، 6 سال در ایران به سر بردند.
او اظهار داشت: «زندگی در ایران برای پناهندگان [غیرقانونی] افغان بسیار دشوار است. دولت ایران داشتن شغل، مدرسه رفتن، دستیابی به آموزش عالی و درمانهای پزشکی را بسیار مشکل نموده است.»
مادر بیوه او «کارهای عجیب و غریبی» همانند سفالکاری را به خانه میآورد تا کودکان نیز به او کمک کنند.
ما تا فراتر از 11 و 12 شب با مادرم بیدار میماندیم تا بتوانیم گذران زندگی کنیم.
او خاطره دلپذیری از کودکی اش در افغانستان را به یاد آورد در حالی که کنار استخر نشسته و مادر بزرگش موهایش را میبافت.
«این یکی از بهترین خاطرات من است و حتی جزئی از زندگی افغان را که به گوش اغلب کاناداییها میرسد، نیست.»
«می خواهم صدای بسیاری از مردم افغانستان را به گوش همه برسانم که آنها افرادی نیستند که رسانههای آمریکای شمالی به تصویر میکشند.»
سرگذشت شما چیست؟ خواستار سرگذشت افغانهای بیشتری هستیم. طرح تاریخ شفاهی به جستجوی شرکت کنندههای بیشتری است. اگر شما پناهندهای افغان یا پناهندهای از کشورهای همسایه هستید و مایل به ارایه تاریخ شفاهی یا الکترونیکی هستید با الیسون پنر از طریق شماره 9000-786-204 یا آدرس ایمیل al.penner@uwinnipeg.ca تماس بگیرید. |