یکی از نتایج آشکار زندگینامهنویسی و زندگینامهخوانی، دیده شدن است. او که دربارهاش نوشته شده، برجسته میشود تا توجه دیگران را جلب کند و او که نویسنده زندگینامه یا علاقهمند مطالعه زندگینامههاست، حافظهای برای خود ایجاد میکند که به صورت معمول، با مراجعه دیگران برای کسب اطلاعات مواجه میشود.
بازار زندگینامهنویسی و زندگینامهخوانی در جهان امروز گرم است. فهرست کتابهای پرفروش همین روزها و نامزدهای دریافت جایزههای جشنوارههای کتاب گواه این وضعیت فرهنگی است. چرا چنین است؟
پاسخ کامل به این سوال طولانی میشود، اما مختصر آن را میتوان با کلمههای کنجکاوی و واقعیتپسندی توضیح داد. ما انسانها از کنجکاوی درباره آدمهای معروف و بخصوص عرصههای شخصیتر زندگیشان لذت میبریم و کافی است بگویند یک کتاب براساس واقعیت زندگی یک شخص یا اتفاق نوشته شده، نظرمان جلب میشود و ورود به شرح واقعیت را ترجیح میدهیم.
شاید همین کنجکاوی و واقعیتپسندی باعث یک اتفاق در حوزه نگارش کتابهای خاطرات ـ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ـ در ایران شده است. در دهه 1370 برشهایی از خاطرات کتاب میشد، حالا به نوعی سرگذشت و زندگینامه راوی که خاطرات جنگ میشود بخش کلیدی و مهم آن.
همچنین زندگینامه، براساس داستانی و غیرداستانی بودن مورد توجه و تقسیم قرار گرفته است. سمت داستانی آن تا دروازههای رمان بودن و شدن پیش میرود و سوی غیر داستانی، گاه آنقدر مستند میشود که مرجع و منبعی در حوزه تاریخ محسوب میشود.
در نسبت زندگینامهنویسی با تاریخ شفاهی هم همین چشمانداز بس که اگر نویسنده به سراغ مصاحبههایی برای کشف عرصههای دیده نشده زندگی فرد مورد نظرش نرود، اطلاعات تازهای به دست نمیآورد تا بر اساس آنها تفاوت و تمایزی برای اثرش مطرح کند.
شاخه به نسبت پربرگی از تجربه زندگینامهنویسی در ایران در سالهای اخیر، از حوزه کتابهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران برآمده است. استفاده از این قالب و ظرف و نقد و بررسی مظروف و محتوای آثار منتشر شده، نشان داد که براساس نیاز به استعداد این گونه از روایت، به زندگینامهنویسی روآورده شده، اما این ظرف، آنچنان که لازم است، شناسایی نشده و ضعف ساختاری و محتوایی تجربهها این نتیجه را نشان میداد.
این نیاز باعث شد که مهدی کاموس کتاب «مبانی زندگینامه داستانی: بررسی لوازم و عناصر زندگینامه داستانی دفاع مقدس» را در چهار بخش «درآمدی بر زندگینامه داستانی»، «مبانی نظری زندگینامه داستانی»، «لوازم و عناصر زندگینامه داستانی» و «بررسی لوازم و عناصر زندگینامه داستانی دفاع مقدس» تدوین کند و در 266 صفحه توسط نشر شاهد چاپ شود.
او در این اثر منابع منتشر شده در زمینه مورد نظر را بررسی کرده تا به تعریفی مانند این برسد که «زندگینامه داستانی، زندگینامهای است که میان روایت ادبی، وقایع تاریخی و مستندات امور واقعی زندگی شخص نسبت زیباشناسانه برقرار کند. در اینجا، روایت ادبی اعم از جنبههای کلان مانند روایت داستانی و جنبههای خُرد مانند توصیف، گفتوگو و پرداخت داستانی در کنار مستندات امور واقع است...» یا به عبارت دیگر «زندگینامه داستانی متنی ادبی اما مردمشناسانه (شامل شیوه تفکر، طرز زندگی، آداب و رسوم و غیره) از وقایع مستند زندگی شخصی معین است که به انتقال موثر (ادبی و داستانی) ارزشها و هنجارهای تجلییافته یک جامعه یا دوره تاریخی در شخصیت آن شخص میپردازد.» (صص 69 و 70)
همچنین مفاهیم اصطلاحی و گونههای نزدیک به زندگینامه داستانی با آن مقایسه و به خاطرات شفاهی تدوینی هم پرداخته شده است. در ادامه، شیوه زندگینامه نویسی داستانی بر اساس لوازم و عناصر آن از نظر این کتاب، یعنی «پژوهش، مستندنگاری و عوامل ادبی» و تجزیه و تحلیل آنها با توجه به نمونه زندگینامههای ترجمه شده به زبان فارسی، شکل گرفته است.
بعد از این و در قالب همین ساختار، پنجاه کتاب برتر راه یافته به مرحله نهایی جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس که اختتامیه آن مهر ماه سال 1388 برگزار شد، بررسی و نتایج به صورت مشروح و با نمودارها و جدولها ارایه شده و نویسنده «مبانی زندگینامه داستانی: بررسی لوازم و عناصر زندگینامه داستانی دفاع مقدس» پیشنهادهایی برای ارتقای زندگینامههای داستانی دفاع مقدس مطرح کرده است.
یکی از نتایج واضح این پژوهش این بوده که «میانگین مولفههای رعایت عوامل ادبی از رعایت عوامل مستندنگاری و عوامل پژوهشی بیشتر است و این تفاضل در اغلب موارد معنیدار است... چنین تفاوتی بدین معناست که زندگینامههای داستانی دفاع مقدس بیشتر بر محور عوامل داستانی و کمتر بر محور عوامل پژوهش و مستندنگاری پیش رفتهاند...» (ص 230)
تاکید این کتاب بر جالی خالی عوامل پژوهش و مستندنگاری و زیر مجموعههای لازم آنها، برگرفته از بررسی تجربههای جهانی و داخلی در حوزه زندگینامه نویسی است و نیاز به جمعبندی تجربهها در ایران را به عنوان نشانگر دقیقی برای تلاشهای پراکنده، برجسته میکند. به همین دلیل، مهدی کاموس هماکنون این موضوع مورد توجه خود را با محوریت زندگینامههای مستند و غیر داستانی هم در دست بررسی دارد تا در آن بخش هم نتایجی را در قالب کتاب دیگری ارایه کند.
«مبانی زندگینامه داستانی: بررسی لوازم و عناصر زندگینامه داستانی دفاع مقدس» گام بلندی بعد از انتشار کتاب «تاملی در زندگینامه داستانی دفاع مقدس: سلسله نشستهای بررسی زندگینامه داستانی» به کوشش محمدقاسم فروغی جهرمی است.
این کتاب در سال 1388 توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس منتشر شد و حاصل چهار نشست با حضور علیرضا کمری، علی موذنی، نصرتالله محمودزاده، محسن سلیمانی، مرجان فولادوند و رحیم مخدومی است. حاضران در نشستها از نویسندگان و کارشناسان حوزه مورد نظر اثرند و بیشتر درباره وضعیت موجود موضوع در زمان نشست گفتهاند. اگر چه متن نشستها درخور شأن کارشناسانه گفتوگو شوندگان و با گفتوگوهای تکمیلی تدوین نشده، اما بر هستی تجربه زندگینامه داستانی دفاع مقدس در ایران و این که باید تعریف و شاخصههای آن، مدون شوند تا قضاوت دقیقی در این باره صورت گیرد، تاکید شده است.
این دو بررسی و تامل، راهی را به سوی دقت در آثاری که در مسیر انتشار قرار دارد یا منتشر شده، گشودهاند. اما چقدر از آنها استفاده میشود؟ نمونه جدولها و نمودارهای «مبانی زندگینامه داستانی» در کدام یک از مراکز بررسی یا نشر کتابهای دفاع مقدس، به صورت معمول و بر اساس کارشناسیهای قبل و پس از انتشار آثار، تولید و طراحی میشود؟ پاسخ به این سوالها در اظهارات و کارشناسیهای فقط شفاهی دستاندرکاران چنین مراکزی به دست نمیآید و دیده نمیشود؛ پس همچنان بررسی و تاملی دیگر باید...
احد گودرزیانی