هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 142    |    20 آذر 1392

   


 

ظهور ادبیات انقلاب و دفاع مقدس بی‏نیازی ما از ادبیات وارداتی


سفرنامه هیروشیما- بخش یازدهم


تاریخ شفاهی: مصاحبه (خود)زیست‌نگاری به شیوه مشارکتی-1


فرم درخواست بورسیه از همایش انجمن بین‌المللی تاریخ شفاهی


ارزیابی تجربه زندگینامه‌نویسی دفاع مقدس در ایران


در پایتخت فراموشی


در جستجوی حقایق شهریور 1320 مشهد، شاخه نظامی حزب توده(12)


صداهای دانش: راه اندازی وبسایت جدید کتابخانه بریتانیا


دیجیتالی‌کردن تاریخ شفاهی و برقراری دموکراسی در آن


همرا با استادز ترکل و کتاب او در باره کار کردن


 



ظهور ادبیات انقلاب و دفاع مقدس بی‏نیازی ما از ادبیات وارداتی

صفحه نخست شماره 142

مدتی قبل جمعی از دوستان و نویسندگان ادبیات پایداری حوزه هنری به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند و با جناب ایشان گفت و شنود کردند. در این دیدار نکته‏ای جدید و تازه از رهبری بیان شد که در نوع خودش شنیدنی، قابل تأمل و هم‏چنین راهگشا بود. ضمن این که بیان این نکته از طرف ایشان نشان از دقت نظر و حساسیت بالای رهبری در خصوص کمّیت تولیدات ادبیات انقلاب و دفاع مقدس را نشان می‏دهد حاکی از دقت نظر ایشان در کیفیت نیز هست. رهبری مثل همیشه و با سعه‏ی صدر به صحبت‏های دوستان از جمله آقای سرهنگی، کمری، محسن کاظمی، خانم حسینی و ... گوش دادند. بعد از صحبت‏های دوستان، رهبری به بیان نکاتی پرداختند که شاید تا آن‏موقع کمتر افرادی در مورد آن باب سخن کرده بودند: (ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، ما را از ادبیات وارداتی بی‏نیاز کرد) این فرمایش ایشان مرا به یاد فتح خرمشهر و دستوری که حضرت امام(ره) داده بود، انداخت. من به خوبی یادم هست آن لحظه‏ای که رادیو اعلام کرد: «خرمشهر، شهر خون آزاد شد!» هنوز بخش‏هایی از این شهر در اشغال عراقی‏ها بود و حتی صدای تعدادی از فرماندهان حاضر در صحنه‏ی نبرد در آمده بود که چرا رادیو پیش‏دستی کرده و به شهر، که هنوز آزاد نشده عنوان آزادی داده است؟ اما بعدها معلوم شد وقتی حضرت امام(ره) لحظه به لحظه در جریان عملیات «الی ‏بیت‏المقدس» بوده و خبر محاصره‏ی شهر و ورود نیروهای خودی به شهر را شنیده است به رادیو دستور دادند که خبر آزادی شهر را اعلام کنند. این موضوع و این تاکتیک حضرت امام(ره) از چند منظر قابل بررسی است که در این مجال فرصت پرداختن به آن نیست. این فرمایش رهبر انقلاب که ادبیات انقلاب و دفاع مقدس ما را از ادبیات وارداتی بی‏نیاز کرده است نیز مشعِر به این معنی است. چرا که خود حضرت ایشان می‏دانند ادبیات انقلاب به تمامه هنوز دست ادبیات وارداتی را در تمامی لایه‏های مختلف اجتماع را قطع نکرده ولی در پی فتح این قضیه است. اگر چه این فرمایش رهبر فرزانه انقلاب هنوز باز و تبیین نشده و زوایای پنهان و پیدای ادبیات انقلاب و دفاع مقدس و هم‏چنین نشانه‏ها و تأثیرات ادبیات وارداتی برای جامعه بیان نشده است، اما از باب نمونه به بخشی از ویژگی ادبیات انقلاب در زیر اشاره می‏کنم باشد تا استادان فن و دوستان نویسنده، سایر ابعاد آن را بیان نمایند. اگر چه جا داشت به ادبیات وارداتی نیز در مقال پرداخته شود.

ادبیات انقلاب دارای چشم‏اندازی وسیع است؛ فطری و توحیدی است؛ تأثیرگذار وتحول‏گراست؛ با عالَم بیرون یعنی به افراد و جامعه توجه دارد؛ اخلاق مدار است؛ آرمان‏گراست و یکی از مصادیق آن مفهوم انتظار است که مفهومی مشترک در بین مذاهب، ادیان و ملل جهان است؛ به عرفان هم به نوع نظری و هم به نوع عملی آن توجه دارد ولی انزواگرا نیست؛ به فرم و محتوا، توجه دارد با این شاخصه که محتوا، فرم را تعریف می‏کند؛ نوگراست؛ نگاه کلی به جهان دارد؛ نگاهش به انسان از ادبیات سایر ملل خاص‏تر است البته نه از نوع اومانیستی*؛ مردمی بودن ادبیات انقلاب، به این معنی که این ادبیات به آمال و آرزوهای مردم توجه دارد؛ ادبیات «مخصوصاً زبان خاطره» قبل از ظهور ادبیات انقلاب و دفاع مقدس خاص مرفهین بود، حال آن که پس از انقلاب این گستره در میان مردم ضعیف و مستضعف جایگاهی پیدا کرده است. چه از نظر بیان و خلق، و چه از نظر پذیرش(تاثیرگذاری و تاثیرپذیر)؛ ادبیات انقلاب و دفاع مقدس هر دو «مُولِّد» هستند چرا که از داخل آن‏ها صدها ژانر و اثر زاییده و زایش می-شوند آثاری چون؛ نمایشنامه، فیلمنامه، داستانِ کوتاه و بلند و مینی‏مال و ...؛ ادبیات برخواسته از انقلاب اسلامی، نگاه فراماسونری ندارد، به این معنی که وابسته به یک تشکیلات منظم جهانی نیست که بر ارکان دولت‏های جهان از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... سلطه داشته باشد؛ این ادبیات هدایت‏گر است، و خود محور نیست.

در خاتمه یک بار دیگر به یکی از ویژگی‏های مهم این ادبیات که اخلاق گرایی و اخلاق مداری است اشاره می‏کنم که همان چیزی است که امروزه در بسیاری از جوامع اکسیری کمیاب و نایاب است. (انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) و تا بعد ...


* كرلیس لامنت از سخن‌پردازان برجسته اومانیسم معتقد است ماده و انرژی اساس جهان است و ماوراء‏الطبیعه وجود ندارد. غیرواقعی بودن ماوراءالطبیعه به این معناست كه اولاً در سطح بشری، انسان‌ها دارای روح غیرمادی و جاودان نیستند و ثانیاً در سطح جهانی، عالَم صاحب خدای غیرمادی و فناناپذیر نیست. با این وصف تعداد بیشتری از افراد نظر مثبتی نسبت به «اومانیسم» یا بشرانگاری دارند. مصداق این انگاره مفاهیمی چون نوع‌دوستی، صلح و برادری را به ذهن بسیاری متبادر می‌كند و حال آن که معنای فلسفی اومانیسم فراتر از این انگاره است. اومانیسم طرز تفكری است كه مفاهیم بشری را در مركز توجه و تنها هدف خود قرار می‌دهد. به عبارت دیگر بشر را به رویگردانی از خالق خویش و اهمیت دادن به خود وجودی و هویتی فرا می‌خواند. لغت اومانیسم را در یك فرهنگ لغت ساده چنین می‌یابید: «نظام فكری مبتنی بر ارزش‌ها، خصایص و اخلاقیاتی كه پنداشته می‌شود فارق از هر گونه قدرت ماوراءالطبیعی که در درون انسان وجود داشته باشد.» روشن‌ترین تعریف را از اومانیسم حامیان آن ارائه داده‌اند.

سیدولی هاشمی



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

20 آذر 1392
محمدمهدی عبدالله زاده
سلام بر سید ولی
احسنت مختصر و مفید، راحت و روان مفاهیم جالبی را بیان کردید. منتظریم به همین گونه مفاهیم، اصول، روشها، فلسفه، کارکردها در این هفته نامه بیان شود.
موفق باشید

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.