«شمس به روايت شمس»، كتاب كم حجمي است كه نگارنده آن، خاطرات و رواياتي را درباره زندگي شمس و جلال آلاحمد در سال 1385 از زبان شمس آلاحمد شنيده و به شيوهاي داستاني به نگارش درآورده است. اين كتاب به قلم مريم صباغزاده ايراني، بيانگر بخشي از زواياي زندگي شخصي، اجتماعي و سياسي اين دو برادر است.
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بخشي از ابتداي كتاب كه «به عنوان مقدمه» نام گرفته، اينگونه نوشته شده است:
«او(شمس) كسي بود كه در اين شام بازار نام و ننگ، خودش را و وقتش را و توش و توانش را وقف معرفي برادري چون جلال كرده بود و همين مرام و منشش در دورهاي كه آدمها جز خودشان را نميبينند، شخصيتش را برايم جذابتر ميكرد... »
در صفحه 18 اين كتاب، شمس درباره جلال گفته است:
«جلال فرانسه را خوب ميدانست. عربي هم خوب ميدانست. او ديپلمه دارالفنون بود! دارالفنون را پنهان از پدرم تمام كرد... سال 1332 نقطه عطفي در زندگي من و جلال بود. سال جدايي ما از حزب و حزببازي بود، نه از سياست! يك روز با يكي از هم حزبيهايمان در نيروي سوم به اسم اسماعيلزاده، به خانه جلال رفته بودم كه فهميدم خانه در محاصره نيروهاي امنيتي است. آن وقتها سازمان امنيت به دست تيمور بختيار بود.... همان سال با هم انتشارات «رواق» را راه انداختيم و شروع كرديم به چاپ كتاب...
وضع انتشارات رواق بعد از مرگ جلال همچون حال من نابسامان شد، چون من ديگر دل و دماغ كار در آنجا را نداشتم؛ با وجود اين از آنجا كه رواق يادگار جلال بود، آن را نگه داشتم. حتي بار آخري كه در رژيم پهلوي به حبس و بند افتادم به خاطر همين رواق بود و به خاطر جلال. يادم هست من در سال 1355 كتاب «غربزدگي» جلال را در رواق تجديد چاپ كردم. اين كتاب متن تصحيح شده امام خميني(ره) بود كه جلال براساس رهنمودهاي ايشان آن را از 116 صفحه به 227 صفحه افزايش داده بود. كتاب كه چاپ شد من دو نفر را مامور پخش آن در كتابفروشيهاي روبهروي دانشگاه تهران كردم.»
«شمس به روايت شمس»(ضمائم همشهري)، نوشته مريم صباغزاده ايراني، از سوي موسسه روزنامه همشهري منتشر شد.
اين كتاب كه در قطع جيبي و 32 صفحه به چاپ رسیده است.
منبع: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA)