پايان مأموريت در عمان
در جلسهي سالانهي سفرا در تهران، سر ميز ناهار آقاي دکتر ولايتي با اظهار اينکه من پنج سال است که در عمان حضور دارم از من خواست که خانواده را به ايران بفرستم و پس از انتخاب جايگزين براي من، خودم هم به ايران برگردم.
در پايان مأموريت از عمان در اين ديدار با تشريح عملکرد روابط دو جانبه در سالهاي اخير، بار ديگر بر سياست جمهوري اسلامي ايران به گسترش روابط با دولتهاي مسلمان، همسايه و همکاريهاي نزديک منطقهاي تأکيد کردم.(1)
در ديدار با رئيس مجلس شوراي عمان شيخ علي بن عبدالله القتبي با تقدير از نقش شجاعانهي جمهوري اسلامي ايران در دفاع از حقوق مسلمانان جهان، آمادگي کشور متبوعش را براي گسترش روابط پارلماني با جمهوري اسلامي ايران اعلام کرد. در اين ملاقات با اشاره به پيوندهاي عميق تاريخي و فرهنگي در روابط بسيار خوب بين ايران و عمان در زمينههاي مختلف اظهار اميدواري کردم که تداوم رفت و آمدها بين هيئتهاي دو کشور بتواند پيوندهاي موجود را تحکيم بخشيده و باعث گسترش آن شود.
در اين ديدار که در عمان صورت گرفت روابط دو جانبه و مسائل مورد علاقهي مشترک بررسي شد. همچنين با فيصل بن علي السعيد وزير ميراث و فرهنگ ملي اين کشور ملاقات كرده و دربارهي راههاي توسعهي همکاريهاي فرهنگي ميان دو کشور، تبادلنظر نموديم.(2)
سيف بن البوسعيدي وزير دربار عمان در ديدار با من در اين کشور، آمادگي و علاقهمندي مسقط را براي گسترش هر چه مناسبات با تهران اعلام کرد. من نيز ابراز اميدواري كردم که رفت و آمد هيئتهاي عاليرتبهي دو کشور با هدف گسترش هر چه بيشتر همکاريها، تدوام يابد.
وزير ارتباطات عمان نيز در اين ديدار تأکيد کرد عمان بهدليل همسايگي و پيوندهاي عميق فرهنگي و سنتي، علاقهي وافري به گسترش رو به رشد روابط خود با ايران اسلامي دارد. سالم بن عبدالله الغزالي اظهار اميدواري کرد که در فرصت مناسب از جمهوري اسلامي ايران ديدن کند.
اين ديدار، روند روابط دو کشور بهويژه در زمينهي حملو نقل هوايي و دريايي را خوب توصيف کرد و بر عزم و جديت ايران اسلامي در گسترش هر چه بيشتر مناسبات خود با کشورهاي عربي حاشيهي جنوب خليجفارس تأکيد کردم.(3)
در 28/9/72 وزير نفت و معادن عمان از کشورهاي عضو اوپک و غير اوپک توليدکنندهي نفت خواست تدابير عاجلي را براي افزايش قيمت نفت اتخاذ کنند.
در ديداري که با سعيد الشنفري وزير نفت و معادن عمان داشتم، او تأکيد کرد ثبات قيمت نفت براي عمان از درجهي اهميت بالايي برخوردار است. وي افزود عمان از هرگونه هماهنگي و همکاري بين کشورهاي عضو اوپک و غير اوپک توليدکنندهي نفت براي مقابله با روند فعلي سقوط بهاي نفت، استقبال ميکند.
در اين ديدار همچنين دربارهي مناسبات و همکاريهاي دو جانبه در زمينهي مسائل نفتي بحث و تبادلنظر شد.
همچنين در ديدار جداگانه با يوسف بن علوي وزير مشاور در امورخارجهي عمان پيرامون روابط دوجانبهي اوضاع منطقهي خليج فارس و تحولات بينالمللي بحث و تبادلنظر شد. در اين ديدار، پيام دکتر ولايتي وزيرامورخارجهي جمهوري اسلامي ايران را تسليم وزير مشاور در امورخارجهي عمان کردم.(4)
در شب پايان مأموريتم با قابوس، سلطان عمان ديدار و گفتگو کردم. سلطان عمان در اين ملاقات ايران را کشور قدرتمند منطقه توصيف کرد و بر تمايل کشورش به گسترش و تعميق روابط با جمهوري اسلامي ايران در تمامي زمينهها تأکيد نمود.
وي ضمن خطرناک توصيف کردن بازار کنوني نفت، خواستار هماهنگي بيشتر بين کشورهاي عضو اوپک و خارج از اوپک جهت مقابله با کاهش قيمتهاي نفت شد. سلطان قابوس دربارهي همکاري فيمابين کشورهاي منطقه گفت کشورهاي منطقه بايد اختلافات خود را از راههاي مسالمتآميز حل و فصل کرده دستبهدست يکديگر بدهند و عامل بياعتمادي را از خود بزدايند.
من ضمن تشکر از نقش مثبت سلطان قابوس در تقويت همکاريهاي دو کشور در زمينههاي مختلف و ايجاد تفاهم بين کشورهاي منطقه اظهار اميدواري کردم که در آيندهي روابط دو جانبه، شاهد پيشرفت و شکوفائي بيشتري شوم. سلطان عمان در پايان اين ملاقات به منظور قدرداني از فعاليتهاي اينجانب نشان درجه يک نعمان عمان را به من اهدا کرد.(5)
اين ملاقات دو برابر وقت تعيين شده طول کشيد. رئيس تشريفات دو بار داخل شد که سلطان با اشاره ايشان را بيرون کرد. مترجم ما هجده صفحه مذاکرات بسيار عالي را تقديم ادارهي محرمانه وزارتخارجه كرد.
احترام عمانيها به ايران
قبايل بدوي موجود در عمان قدمتشان بيش از قبايل بدوي قطر و كشورهاي ديگر عربي است. يكي از نشانههاي قدمت كشور عمان، منطقه زنگبار يا زن زبار است كه از مراكز حكومت و وليعهد سلطان آنجا بود. عمان شهرهاي متعدد دارد. حداقل ده شهر كه دوتا از آنها اسم و رسم دارند مثل مسقط كه ساختمانها و فروشگاهها و هتلهاي بزرگ، زيبا و سطح بالايي دارد. درآنجا ارزش پول بالاست و قيمت كالاها ثابت است. وضع مردم از نظر مالي خوب است. درآمد كشور عمان از سه طريق عمده بهدست ميآيد يكي نفت و ديگري ماهيگيري و مس كه معادن مس هم دارد. من از هر يك گزارشي تهيه كرده و به تهران فرستادم.
آنچه مسلم بود عمانيها فوقالعاده به ايران علاقه نشان ميدادند و من اين را در گزارشهايم آوردهام. بارها عموي سلطان در حضور يك هيأت ايراني ميگفت كه ما مديون كشور و ملت ايرانيم؛ خون جوانان ايران در منطقهي ظفار ريخته شده كه ما آنجا شكست نخوريم و اگر هم آنجا شكست ميخورديم بهطور قطع امروز كشور ما تابع شوروي و كمونيستي بود. روي اين موضوع خيلي تكيه بود و آن موقع كه اين حرفها زده ميشد، هنوز شوروي فرو پاشيده نشده بود و هنوز يمن جنوبي جاي خودش بود و كمونيستها هم در دنيا كشور اقماري داشتند. من سلطان قابوس را آدمي فهيم و تحصيلكرده و بسيار معتقد به مليتش ميديدم. اما علماي ما و عموم مردم از جريان حضور نيروهاي ايراني در ظفار راضي نبودند از اين رو كدورت خاصي در دلها وجود داشت و سلطان قابوس كه در زمان شاه به تهران آمد و دست شاه ايران را بوسيد و تقدير و تشكر كرد، منفور جامعهي ايراني است. همواره دوستان من نسبت به ديدگاه شخص من جدي برخورد نميكردند و در يك سميناري به شوخي به من گفتند تو سلطانزده شدهاي، چون همواره از او به نيكي ياد كرده و وي را شخصي با انگيزه در ادارهي امور كشورش دانستهام. در تمام گزارشهايم از حضور نيروهاي انگليسي و آمريكايي در پشت پردهي حكومتهاي منطقه ياد كرده و به آن معتقدم؛ اگرچه سلطان تحصيلكردهي انگليس است اما ادارهي داخلي كشورش را بهخوبي انجام داده.
چيزي كه مايهي خرسندي و اميدواري در روابط ايران و عمان است اينكه برعكس آسيا و اروپا و آفريقا كه شيعيان از نظر مالي فقيرند، در عمان متمولند و عموم شيعهي دوازده امامي هستند و آنها از امكانات بالايي همچون شركتهاي معروفي در عمان يا فروشگاههاي زنجيرهاي بزرگ در منطقهي رسيل نزديك به مسقط، مساجد آباد و بزرگ، برخوردارند.
شيعيان عمان
قبل از رفتن به عمان، اطلاع نداشتن مردم ما از مذهب عمانيها عليرغم فاصلهي بسيار کم و همسايه بودن، بسيار برايم عجيب بود به همين دليل پس از بررسي در عمان(6) ، متوجه شدم مذهب عمان از مذاهب ريشهدار ايران با فقهي بسيار قوي و علمايي بسيار بزرگ است. مركز اين مذهب (اباضيه) در عمان قرار گرفته؛ البته در برخي مناطق آفريقا نيز پراكنده است. آنها از بدو تأسيس به سلسلهي امامت اعتقاد داشتند و به پيشوايان قبلي خود، امام ميگفتند اما با روي کار آمدن سلطان قابوس مسئلهي امامت از بين رفت.
او دو برادر امام طالب و امام غالب را بهصورت مفتي به عربستان تبعيد كرد. مركز مذهبي هم شهري به نام نزوا است و اين دو امام دنبالهي سلسله اماميشان هستند.
در حال حاضر شخصي 57 ساله، بسيار روشنفکر همچون وزير تشکيلات بهنام شيخ حمد خليلي در رأس تشكيلات مذهبي اباضيه حضور دارد که در مدرسهي علميه طلبههاي زيادي هم دارد. من ايشان را چند بار براي مجمع تقرب مذاهب به ايران فرستادم و سخنرانيهايش بسيار مورد توجه مسئولين ما قرار گرفت. اين مفتيها با حكومت درگيري ندارند و عضو حكومت هستند و هر اتفاقي كه بيفتد حكم مذهبيشان را از مفتي ميگيرند. بهطور مثال براي رويت هلال ماه هيئتي دارند به نام رؤيت استهلال كه در رأسش مفتي است. از قديمالايام در كتب و رفتار و نمازشان ثبت ميكردند، در نتيجه اباضيه جزء خوارج نيستند و ميگفتند ما بيش از شما به پيغمبر اعتقاد داريم؛ همينطور به اهل بيت. در خطبههايشان مفتي بهطور حتم يك روايت يا حديثي از حضرت علي (ع) يا حضرت زهرا (س) ميگويد. من مسائل مهمي كه اين دين را متمايز ميكند در صد صفحه به نام اباضيه نوشتهام. اباضيه بهدليل خلفا به تسنن نزديكتر است اما با دست باز نماز ميخوانند و مثل اهل سنت اصول دينشان سهتاست.
ما در سفارت، در اعياد اسلامي همچون عيد قربان و عيد فطر مراسم ويژهي آن روز را برگزار ميكرديم و در صورت امکان به ديدار سلطان قابوس نيز ميرفتم.
شيعيان عمان از سه تيره تشكيل شدهاند. شيعيان لواتي كه حدود پانصد سال پيش از هند آمدند كه اينها از نوادگان آن شيعياني هستند كه اولين بار به اين منطقه آمدند و تجارت ميكردند. گروه ديگر بحرانيها هستند، شيعياني كه از بحرين آمدهاند و هم عالم و هم مسجد دارند. گروه ديگر عجميها هستند يعني ايرانيهايي كه از قديم به آنجا رفتند و عماني شدند كه مسجد و حسينيه دارند و همهي اينها طايفگي هستند و رابطهشان باهم خوب است. ولي تيرهي اول قويتر هستند. آن شركتهاي عظيم در عمان هم متعلق به گروه اول است كه مسجدي كنار بازار دارند و مسجد ديگري كنار دريا دارند كه من براي نماز روزهاي جمعه به آن مسجد ميرفتم. آنها بسيار فعالاند و از نظر ديني، شيعيان آنجا آزادند؛ چيزي شبيه قبل از انقلاب در ايران. يعني حق دخالت در امور سياسي را ندارند. حتي هيچ شكلي از نظر عزاداري براي عاشورا آن هم به شكل مفصل ندارند، حتي واعظ هم ميآورند مثل وعاظ عربي به اسم وائلي. يك تيرهي ديگر هم هستند كه عماني نيستند و متعلق به شبه قارهي هند هستند كه اينها هم خيلي قوي و تاجر و تعدادشان زياد است و عالم هم به زبان خودشان دارند. اينها مقيم عمان هستند؛ عالم اينها سيد حسن نجفي از طرفداران پرو پا قرص جمهوري اسلامي و امام(ره) است. در سال ورود من به عمان اينها سه چهار نفر طلبه داشتند و فقط سه چهار تا مسجد امام داشتند كه من با حوزه رابطه برقرار كردم. من يك مورد به تهران آمده و نامهاي براي وزارت خارجه نوشتم. آقاي خامنهاي به دفتر آقايهاشميشاهرودي در قم راهنمايي كردند و ما يك جلسهي دو ساعته با آقاي صافيگلپايگاني داشتيم. ايشان تعدادي از شاگردانش را جهت مساجد عمان به آنجا اعزام كردند و از عمان هم حدود بيست نفر طلبه به قم رفتند. عمان از نظر مذهبي آزادي كامل دارد و موقع اذان از تمام بلندگوها اذان پخش ميكنند. از جمله فرقههايي كه در عمان حضور دارند، بهائيان ايران است كه بعد از انقلاب به قول ما فرار و به قول خودشان هجرت كردند و وضعشان خوب است. سران آنها از نظر سفارت شناخته شدهاند و به كارهاي سياسي بههيچ وجه دخالت ندارند. از نظر دولت آزادند و مجلسهاي مخصوص خودشان دارند و تعدادشان از آن موقع اضافه نشده و همان پنج شش خانواده هستند. مجموع آنها چهل پنجاه نفر ميشوند. آنها ميخواستند از طريقي به ايران نزديك شوند. به همين علت مثلاً براي دههي فجر يا عيد نوروز براي سفارت گل ميفرستادند. ما آنها را هيچوقت و در هيچ محافلي دعوت نميكرديم. ولي آنها خودشان خيلي سعي ميكردند در محافل ما باشند و اظهار ارادت داشتند. سفارت به آنها اعتنايي نداشت و به ما اعلام شد كه با آنها ارتباطي نداشتهباشيم.
ما با يکي از عالمان و دانشمندان شيعهي لبنان سيد حسين موسوي رفت و آمد داشتيم که پس از فوت ايشان نيز سالي يک بار به باغ ايشان واقع در شهر «بله» دعوت ميشديم. خانوادهي ايشان از تجار معروف عمان بودند. (7)
شايان ذکر است پس از مدتي که در عمان بودم در ملاقاتي با مفتي کل سلطنت عمان، شيخ حمد الخليلي ملاقات کردم و موضوع فرستادن کتابهاي فقهي آنان را براي کتابخانهي آيتالله مرعشي نجفي مطرح کردم. ايشان پس از چند هفته حدود 130 کتاب به سفارت فرستاد که من هم آنها را براي کتابخانهي آيتالله مرعشينجفي فرستادم. معالاسف وقتي کتابها به قم رسيد که آيتالله مرعشي نجفي رحلت کردهبودند. فرزند ايشان آقاي دکتر مرعشينجفي توسط يک نامهي بسيار عالي اعلام وصول و تشکر کردند.
اين نوشتهها و سطوري که از نظر شما گذشت فقط قسمتي از کارهاي سياسي و اقتصادي سفارت جمهوري اسلامي در عمان بين سالهاي 1367 تا 1372 بود. بيش از دو برابر اين گزارشها و ملاقاتهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي دو جانبه و چند جانبه با سفراي مقيم مسقط و روابط بسيار تنگاتنگ با علما و شيعيان و مساجد و تجار عماني و ايرانيان مقيم اعم از اهل سنت و شيعيان داشتيم که شايد يک کتاب براي نوشتن آن کافي نباشد؛ انشاءالله اگر عمري بود و توفيقي حاصل شد، اقدام خواهم کرد.
۱ . خبرگزاري ايرنا، 13/9/72، ساعت دريافت: 27: 19
۲ . خبرگزاري ايرنا، 16/9/72
۳. خبرگزاري ايرنا، 23/9/72، ساعت دريافت: 43: 21
۴ . خبرگزاري ايرنا، 28/9/72
۵ . خبرگزاري ايرنا، 28/9/72، ساعت دريافت: 6: 10
۶ . در تاريخ 13/9/1367 با آقاي قيس عبدالمنعم معاون نخست وزير عمان در امور اقتصادي و دارايي ملاقات نمودم و همچنين در اين ديدار لزوم خروج تمامي ناوگانهاي خارجي از خليج فارس مورد تأکيد قرار گرفت. اين مقام عماني همچنين خواستار تلاش همهجانبه بهمنظور تحقق صلح در منطقه گرديد. (روزنامهي اطلاعات، شمارهي 18629، ص 3)
۷ . در حال حاضر نيز ما با آنها رفت و آمد داريم به طوري که بعد از بازگشت من به ايران
پایان
حسين روحاني صدر
كارشناس ارشد تاريخ ايران دوره اسلامي