چکیده
امر آموزش به عنوان يكي از مهمترين مولفهها در سازمانها و ساير قسمتهاي فني و اداري مطرح است. توجه به امر آموزش موجب پيشرفت و ترقي سازماني است. در اين نوشتار منظور از كلمه آموزش، ارتباطی با مدارس و آموزش و پرورش ندارد بلكه آموزش کارکنان در سازمانها و کارگاههای اقتصادی است. مسئله آموزش در مفهوم مورد نظر همراه با چالشها و موانعي بوده است كه در اين نوشتار كه بر اساس مصاحبه با برخي از مديران كارخانجات و سازمانها است به مهمترين موانع آموزشي در ساختار سازماني اشاره میشود. مقصود بررسي موانع آموزشي از منظر و ديدگاه تاريخ شفاهي(1) است. با توجه به اينكه جامعه صنعتي ايران طي سه دهه گذشته گامهاي اساسي در مسير پيشرفت برداشته است، نگاه محققان تاريخ شفاهي به اين مقوله ميتواند يكي از مهمترين ابعاد ترقي صنعت را در بعد آموزش ثبت و ضبط نمايد.
کلید واژهها: آموزش، صنعت، تاریخ شفاهی
مقدمه
انسان از بدو تولد نياز به آموزش در ابعاد مختلف دارد، اين مسئله موجب پيشرفت همه جانبه شخص در امور پيرامون اش میشود. اهميت آموزش بر هيچ كس پوشيده نيست ولي نگاه جوامع به اين امر متفاوت و گاهي همراه با عكس العملها و يا مقاوت منفي است.
نگاهي كه اروپائيان در گذشته نسبت به جوامع جهان سوم داشتند نشان از جامعهاي ابتدايي است كه ميزان آموزش در آن رونقي چندانی ندشت.(2) اگر خواسته باشيم به صورت بنيادي به اين مسئله توجه نمايم آنچه در ذهن خواننده مجسم میشود بعد آموزش و پرورش است كه سابقه آن در كشورمان به دوران باستان میرسد و در اين راه به ترقي و پيشرفتهاي قابل توجهای رسيده است. اما در دنياي معاصر كه هر روز شاهد تغيير و تحولات اساسي درجوامع بخصوص بعد صنعت هستيم مباحث آموزش از جايگاه ويژهاي برخوردار است. هر چند موضوع آموزش و پرورش يك نگاه سنتي است ولي واژه آموزش مقولهای جديد همراه با نوآوريها است. آموزش موجب ارتقاي سطح معلومات و افزايش توانايي و خلاقيت فرد میشود.
از منظر روايتهاي شفاهي(3) كه اصولاً از تجربيات فرد گرفته میشود بحث آموزش همراه با ميزان سواد است در اين رابطه بايد گفت: افرادي كه روايتهاي آنها مورد سنجش اين گفتار است، طبقات مختلف جامعه اعم از مهندسين، پزشكان، معلمان و كارگران هستند. همه اين اقشار از نسلي هستند كه آموزش و پرورش سنتي را تجربه كردهاند و حتي زماني كه در مراكزي مشغول به فعاليت شدهاند بحث آموزش چندان مطرح نبوده است.
حتي جريانات تاريخي تا حدي مقوله آموزش با تهديد يا رجعت مواجهه كردهاند، به عنوان نمونه سال 1314 بعد از قيام مسجد گوهرشاد در مشهد يكي از تبعات اين مسئله تبعيد اساتيد حوزه علميه مشهد و تعطيلي آن است بطوري كه حوزه علميه مشهد بكلي تعطيل میشود.(4) يا اينكه بعد از شهريور1320 شهر مشهد شاهد فعاليت مدارس مرحوم عابدزاده است. در واقع يك نوع رجعت به گذشته است، سبك ونوع تدريس اين مدارس در واقع نگاهي مذهبي توام با آموزش است در مقابل مدارس جديد.
اگر از زاويه تاريخ شفاهي نگاهي به جامعه ايران از اواخر قاجار تا شهريور1320 داشته باشيم، يكي از مسائلي كه چندان به آن توجه نشده است آموزش است. آموزش براي يك فرد از مكتبخانهها(5) گرفته تا زماني كه در يك مجموعه مشغول به كار میشود همراه با عكس العملهای ويژهای است.
آموزش مكتبخانهای در ايران از سابقه ديرينهای برخوردار است و يكي از فرصتهاي از دست رفته براي آنانی كه در عرصه تاريخ شفاهي مشغول به كار هستند ضبط خاطرات مكتبدارها است. نسل مكتبدارها از بين رفتهاند و در حال حاضر به ندرت میتوان فردي پيدا كرد كه مكتبخانه را اداره میكرده است. ولي هنوز عده زيادي وجود دارند كه در مكتبخانهها آموزش ديدهاند. ضبط خاطرات متعلمين مكتبخانهای از جهاتي مهم است، زيرا آنها به عنوان تنها راويان يك نوع آموزش سنتي در جامعه ايران هستند که در حال حاضر وجود خارجي ندارد. مهمترين مسئلهای كه برهمگان روشن است وجود مكتبخانهها درتمام نقاط حتي در روستاهاي دور افتاده بود. نوع آموزشي كه در مكتبخانهها وجود داشت بخصوص رويكرد به آموزش قرآن باعث میشود تا والدين استقبال خوبي از اين نوع آموزش داشته باشند.
حتي اگر مدارس دولتي در بخشهاي از مناطق وجود داشت، والدين ترجيح میدادند كه فرزندانشان را به مكتبخانهها گسيل دارند و استدلالشان اين بود كه در مدارس دولتي بچهها بيدين میشوند، اگر هم به مدارس دولتي میرفتند، حتماً بعد از ظهرها در مكتبخانه حضور پيدا میكردند.
برعكس زماني كه مدارس به شكل نوين تاسيس ميشوند همراه با عكس العملهاي متفاوتي است كه به برخي از آنها اشاره میشود.
در هنگام تاسيس نخستين مدرسه ملي دختران در اوايل مشروطيت فتوايي با اين عنوان صادر شد كه «ايجاد مدارس دختران مخالف قواعد اسلام و شيعه است» گروهي از مخالفان بر اين باور بودند كه زنان ضعيفههاي هستند كه لايق و قادر به آموختن نیستند و اين خطر را جدي میديدند كه هر گاه زنان درس بخوانند و معلوماتي كسب كنند ديگر حاضر به اطاعت از مردان نباشند.(6) اين گونه تفكرات تا بعد از شهريور 20وجود دارد. دهه20 اوج تحولات و تولد احزاب و كانونهاي مختلف است. حتي در امر آموزش و نحوه آن گونهای از آموزش كه همانا رويكرد به گذشته است تبلور پيدا میكند.
بطور كلي عكسالعمل والدين نسبت به آموزش فرزندان متفاوت است. و بيشتر طبقه متوسط و پائين جامعه كار كردن فرزندان ترجيح به آموزش میدادند. اين مسئله در مكانهاي ابتدايي و روستائي بيشتر عينيت داشته است. بسياري از روستاها تا دهه 40 فاقد مدارس جديد هستند. مهمترين مدعا براي اين مسئله تاريخچهای از مدارس دخترانه خراسان است. به عنوان نمونه تاريخ تاسيس نخستين مدارس نوين دخترانه در شهرهاي گناباد (1313ه.ش)، سبزوار (1308)، قوچان (1308)، فردوس (1310)، تربت حيدريه (1300)، درگز (1309)، سرخس (1329) است.(7)
برخي از والدين موافق تحصيل فرزندانشان در دبيرستانها نيستند بخصوص بعد از شهريور 1320 با توجه به فعاليت چشمگير احزاب و نفوذ در بين جوانان و دبيرستانها تصور میكردند «كساني كه به دبيرستان میروند مباني اعتقاديشان(8) سست میشود».
ضمن اينكه بعد از شهريور 20بواسطه تبليغات سوء احزاب و گرايشاتي كه در بين جوانان وجود داشت در برخي از موارد باعث میشود تا والدين از ادامه تحصيل فرزندانشان ممانعت كنند. تبليغات بهائيت هم تا حدي تاثيرگذار در اين افكار است زيرا ترس از گرايش دانش آموزان به بهائيت درمواردي از عوامل ترك تحصيل محسوب میشود.(9)
در بررسي انجام شده در بين مصاحبهشوندگان چنين برداشت میشود موقعيت جغرافيايي و قوميتها حتي در طرز فكر آموزشي موثر بودهاند. بطوري كه در برخي از مناطق جنوب خراسان تحصيل دختران پذيرفته شده است ولي در شمال خراسان اين موضوع چندان اهميت ندارد.
آموزش به عنوان يكي از مهمترين و اساسيترين مباني براي توسعه و پايداري يك اجتماع است. آيا جامعه ايران در بحث آموزش به خصوص ورود فناوری توانسته است نیازهای آموزشی را تامین کند؟
روايت شفاهي
در بين روايتهاي شفاهي كه در چند سال اخير ضبط و ثبت نمودهايم آنچه مهم و قابل تامل است نگاه و رويكرد برخي از راويان به مسئله آموزش است. مسئله آموزش در حوزههاي كاري و ساختار سازماني مهمتر است. بدين معني كه با ورود فناوری به كشور به خصوص در كارخانجات و سازمانها مديران و کارکنان چه ديدگاهي نسبت به اين تحول عظيم داشتهاند. در اين تحليل نگاهي به كارخانجات ايران خودرو طي سالهاي 60 تا 62 و 1368 تا 70، كارخانجات ايران ناسيونال، كارخانه نان رضوي و برخي از سازمانهاي آستان قدس رضوي داريم.(10)
به طوری کلی، آموزشهای مربوط به اشتغال را میتوان به دو دسته اساسی: 1- آموزشهای پیش از خدمت (اشتغال) 2- آموزشهای ضمن خدمت تقسیم کرد. آموزشهای پیش از خدمت به آموزشهایی گفته میشود که یک نفر، پیش از عهدهدار شدن یک شغل آنها را فرا میگیرد؛ مانند آموزشهایی که در مدرسه و دانشگاه، یا در دورههای کارآموزی به افراد داده میشود. هدف از این آموزشها نیز آماده کردن فرد برای احراز یک شغل به خصوص است.
البته آموزشهایی که در مدرسه و دانشگاه داده میشود، کمتر جنبه اختصاصی و بیشتر جنبه کلّی دارد و در بیشتر موارد، فرد را به صورت نظری برای پذیرفتن شغل آماده میکند. در این میان باید حساب آموزشهای فنی و حرفهای و یا دورههایی که به صورت عملی برای پذیرفتن یک شغل در نظر گرفته میشوند (مانند کارآموزیها) را جدا کرد.
درباره آموزشهای ضمن خدمت، میتوان گفت: با توجه به تحولات سریع علوم و تکنولوژی، دانش و اطلاعات افراد برای پاسخگویی به این پیشرفت سریع، ناتوان و ناقص است. از این رو، در دنیای متحوّل امروز، هیچ کس نمیتواند با تکیه بر آموختههای خود در نظام آموزش رسمی، سازگاری مناسب با محیط خود داشته باشد. بنا براین بر اساس فلسفه آموزش مستمر، اطلاعات و دانش انسان باید همواره پویا، به روز و در حال تکامل باشد و در هر مرحلهای از زندگی باید در کوران جدیدترین یافتهها و اطلاعات مربوط به حرفه و زندگیاش قرار گیرد. هدف آن، تجهیز نیروی انسانی شاغل در سازمانها به دانشها و مهارتهای جدید و مورد نیاز است.
از منظر راويان آنچه سبب میشود تا به مسئله آموزش در كارخانجات و سازمانها توجه شود بحث فناوری و وجود رقابت در عرصه بازارهاي بينالمللي است. اگر نگاهي به آمار و ارقام ايران خودرو طي سالهاي 60 تا 1362 داشته باشيم به ميزان آموزش و تفاوت آن با ديگر خودروسازهاي خارجي كاملاً محسوس است.
ايران خودرودر سال 1360 حدود 2 يا 3درصد از کارکنان اين مجموعه تحصيلات دانشگاهي داشتهاند، ضمن اينكه برخي از اين افراد در سمتهاي غيرتخصصي مشغول فعاليت بودهاند. از مجموع 12800 نفر کارکنان ايران خودرو در سال 1362، 124نفر مهندس و متخصص با مدرك بالاتر از ليسانس و 135نفر با مدرك ليسانس غيرفني مشغول فعاليت بودهاند. در حالي كه در اين زمان شركت بنز آلمان از مجموع 19هزار نفر کارکنان 9هزار نفر از تحصيلات دانشگاهي برخوردار بودهاند.(11) در اين مقايسه مهمترين مسئلهای كه مورد نظر است بحث آموزش و ميزان تحصيلات است با توجه به سياستهاي مديران ايران خودرو قبل از انقلاب كه اكثر نيروها ازسواد كمتري برخوردار بودهاند بنابراين خودرو مونتاژ شده هم از كيفيت بسيار ابتدايي برخوردار است. مديريت ايران خودرو سال 60 در جهت ارتقاءدانش نيروها عدهای را جهت آموزش از مرحله طراحي تا توليد به شركت تالبوت انگليس اعزام كرده است. همچنين به كارگيري نيروهاي تحصيل كرده و متعهد براي بخش تحقيق و توسعه از ديگر اقدامات سال 60 تا 62 است. اما سال 68 تا 70 در حوزه آموزش اقدامات قابل توجهای شكل گرفته است. ايجاد مركز تحقيقات خودرو يكي از موارد اساسي و ضروري شركت كارخانجات خودرو است كه در سال 69 معاونت امور فني و مهندسي شركت اقدام به تهيه گزارش فاز صفر آن نموده است، در راستاي احداث اين مركز تاكيد گرديده از مهندسين مشاورخارجي در امر خودرو استفاده شود تا از دانش و فناوری آنها بهرهگيري شود.
آموزش کارکنان از ديگر اقدامات ايران خودرو طي سالهاي مزبور است. کارکنان جديدالاستخدام شركت در سال 1369 براي اولين بار دورههاي آموزش قبل از شروع كار را در شركت گذرانده و از اين طريق علاوه بر آشنائي با محيط كار و مقررات مربوطه، نظری و عملي با كار و حرفه آتي خود آشنا گرديده در اين سال وضعيت آموزش در اين مجموعه نسبت به سال 68، 23درصد رشد داشته و طبق برنامه طرح ريزي شده طي سال 70به 28درصد ارتقاءآموزشي کارکنان دست خواهند يافت.
در مجموع، ميزان سواد، عدم آموزش، فقدان نهادهاي علمي پشتيبان(12) خودرو، سياسي شدن سيستم مديريت و عدم برنامه ريزي مطلوب از عوامل عدم پيشرفت اين مجموعه قبل از انقلاب است.
از ديگر سازمانهايي كه مسئله آموزش به صورت جدي در آن مورد بررسي قرار گرفته برخي از كارخانجات و سازمانهاي آستان قدس رضوي هستند.
ورود فناوری، ميزان سواد کارکنان به مجموعه اداري اين سازمان جالب توجه است. اگر نگاهي گذرا به وضعيت کارکناني اين مجموعه داشته باشيم تا قبل از سال 1350 اكثر افرادي كه در ادارات تابعه آستان قدس رضوي مشغول خدمت بودهاند از تحصيلات چنداني برخوردار نبودهاند، اكثراً به واسطه حضور اجدادشان به اين مجموعه راه يافته و كارها اكثراً بدون آموزش و بر اساس تجربي فرا میگرفتهاند. طيف گستردهای از شاغلان اين سازمان قبل از انقلاب بيسواد، عدهای تا ششم ابتدايي سواد دارند. تا قبل از سال 1350 به ندرت ميتوان افراد دانشگاهي در اين مجموعه ديد. مهمترين علت بيسواد بودن شاغلان اين مجموعه را میتوان در چند بعد كلي مورد ارزيابي قرار داد.
- تعدادي از اين افراد از روستاها و شهرهاي مجاور هستند كه به علت خشكسالي در دهه 20 تا دهه 40 به مشهد مهاجرت كردهاند. اين افراد در قسمتهاي مختلفي چون امور ساختماني آستان قدس رضوي، و باغات مشغول كار هستند به جرئت ميتوان گفت بيش از 90صد از اين گروه در حد خواندن و نوشتن سواد داشته يا بكلي بيسواد بودهاند. افراد به صورت تجربي امور باغباني، بنايي و ساير هنرهاي موجود (معرقكاري، كاشي پزي، هفت رنگي، طلاكاري، حجاري،مقرنس) در اماكن متبركه آستان قدس رضوي فرا میگيرند. شايد اگرملزم شدن اين گروه براي شركت در دورههاي پيكار با بيسوادي وجود نداشت اين گروه قادر به خواندن و نوشتن هم نبودند.
- تا قبل ازانقلاب اسلامي اغلب مديران اين مجموعه ازساير ادارات هستند، اين امرموجب رخوت در بين كارمندان اين مجموعه میشده است. اغلب كارمندان تا بازنشستگي به عنوان كارمند ساده مشغول به كار بودهاند. اين موضوع موجب شده تا هيچ وقت كارمندان به فكر ادامه تحصيل يا فراگيري آموزشها براي ارتقاء شغلي باشند. هر چند در اين مجموعه در برخي از موارد نشانههايي از آموزش كاركنان وجود دارد وليكن فقط رؤساي بخشها در اين آموزشها شركت میكردند. در مجموع قبل از انقلاب در اداره باغات عدهای دوره باغباني به صورت فشرده میبينند كه از اين افراد به عنوان مسئول بخشها استفاده میشود. ضمن اينكه عدهای هم براي گذراندن دورههاي حسابداري در كلاسهاي خارج از سازمان شركت دارند. شايد يكي از اتفاقات نادر در مجموعه اداري اعزام يكي از مديران به آمريكا در دهه 50براي گذراندن دوره كشاورزي(13) از مباحث جديد سازمان باشد. هر چند بازگشت ايشان از كشور مزبور مقارن با بازنشستگي وي است به هر حال زمينههاي آموزشي در مجموعه آستان قدس رضوي قوت میگيرد. از ديگر اتفاقاتي كه در دهه 50 در مجموعه مزبور اتفاق میافتد، استخدام نيروهاي ديپلمه است .ورود قشر تحصيلكرده موجب ارتقا آموزشي میشود به طوري كه نخستين اسناد ورود رایانه به اين مجموعه مربوط به سال 1352 هستند.
در گذشته بحث فناوری جديد در سازمان آستان قدس به علت وجود برخي از مشكلات همواره با تاخير همراه بوده است. به عنوان نمونه نخستين اسناد ماشيننويسي شده كتابخانه مركزي مربوط به سالهاي 24 تا 1326 هستند هر چند ماشيننويسي شدن اسناد آستان قدس از اوايل دوره پهلوي است ليكن مجموعه كتابخانه با تاخيري 25ساله اين مساله میپذيرد.(14) مسئله مكانيزاسيون آستان قدس رضوي از سال 52 مطرح است و نخستين فيشهاي حقوقي بصورت رایانهای انجام میشود. تلاش براي ايجاد پایگاه رایانه(15) بعد از انقلاب اقدام میشود ولي عدم توجيه طرح و نگرانيهاي برخي از مديران از ورود رایانه به بخشها موجب میشود كه عملا تا سال 1366 كار اساسي در اين زمينه انجام نگيرد. ورود رایانه به مجموعهای با انبوه اطلاعات بخصوص در بخشهاي وصول و اراضي موجب رونق گرفتن مباحث آموزشي در بين کارکنان میشود و بعد از آن در دهه 70 با ايجاد مركز آموزش ضمن خدمت عدهای از مديران و كارمندان با گذراندن واحدهاي آموزشي به مدارج علمي دست میيابند.
ايجاد دورههاي آموزشي كوتاه مدت هم از جمله برنامههاي است كه در سالهاي اخير موجب ارتقاء آموزشي كارمندان شده است.
موانع آموزش
مهمترين موانع آموزشي از ديدگاه يك پژوهش تاريخ شفاهي میتواند در موارد ذيل خلاصه شود.
1- ميزان سواد، مهمترين مسئلهای كه باعث شده تا به آموزش توجه نشود سطح پائين سواد است كه مسئله آموزش را باچالش مواجه میكرده است.اصولاً در جامعهای كه ميزان سواد و آگاهي مردم از سطح مطلوبي برخوردار نيست مباحث آموزشي نميتواند جايگاهي داشته باشند.
2- تجربي بودن كارها: اكثر كارها را به صورت تجربي منتقل میشده است. دولت در سال 1345 امر آموزش در قانون استخدامي كشور تصويب میكند اين مسئله موجب میشود تا در سال 1348 مركز آموزش مديريت دولتي فعاليتش را با برگزاري دورههاي آموزشي شروع نمايد.
3- عدم برنامه ريزي آموزشي توسط مديران
اين مسئله حتي در حال حاضر به عنوان يكي از معضلات میتواند مورد بررسي جدي قرار گيرد. چه موانع آموزشي در داخل كشور وجود دارد كه ساليانه هزاران نفر از جوانان جوياي علم و دانش راهي كشورهاي آسياي ميانه يا شرق آسيا میشوند.(16)
4-سطح فرهنگي جامعه
5- وجود تفكرات سنتي
6-ترس از ورود فناوری يا بيكارشدن
نتيجه گيري
رويكرد محققان تاريخ شفاهي به مباحث آموزش در سازمانها و كارخانجات از زواياي مختلفي میتواند مورد بررسي قرار گيرد. نخست، بحث ثبت اين اتفاق به عنوان موضوعي جديد در پژوهشهاي تاريخي است، ديگر اينكه اين ديدگاه موجب میشود تا ورود فناوری با هدف صنعتي شدن هر يك از واحدهاي مورد بررسي، به علل و انگيزه و نحوه برخورد به اين قضيه تبيين شود. اگر يك جمعبندي از مباحث مطرح شده داشته باشيم بايد اذعان داشت با اينكه بحث آموزش مهمترين ركن در مسائل جديد است ولي بواسطه پائين بودن سطح سواد و عدم درايت مديران در گذشته هيچ گاه مسئله آموزش بصورت جدي مطرح نبوده است. هر چند درمورد صنعت، جامعه به سمت سوي صنعتي شدن گام برداشته است وليكن از فناوری روز برخوردار نبوده است. كشورهاي صنعتي با انتقال قسمتي از دانش به برخي از كشورهاي نيمه صنعتي هميشه يك نوع وابستگي را ايجاد كردهاند. هرچند بعد از انقلاب اسلامي تا حدي اين نقيصه برطرف شده وليكن مهمترين مسئلهای كه همواره مورد تاكيد مديران است ارتقاء كاركنان از طريق آموزش و دورههايي درون سازماني است كه همواره بايد وجود داشته باشد.
روايتهاي شفاهي با بيان پيامدهاي آموزش در جامعه ضمن ثبت اين اتفاق در تاريخنگاري به مهمترين موانع آموزشي در يك جامعه اشاره دارند .اين روايتها ضمن بازگويي قسمتي از جامعه سنتي كه در حال صنعتي شدن هستند به نحوه برخورد با فناوری جديد هم اشاره دارند.رابطه مستقيمي بين ميزان سواد و آموزش وجود دارد اگر شاغلان يك مجموعه از تحصيلات عالي برخوردار باشند قطعا مباحث آموزشي به سرعت فراگير خواهد شد برعكس هر گاه جامعه مورد نظر از سطح آگاهي برخوردار نباشد ورود فناوری و آموزش همراه با چالشهايي خواهد بود.
پانوشت ها:
1. تاريخ شفاهي (oral history) عبارتست از روش نوين براي جمع آوري (collecting)، حفظ (preserving ) و نگهداري (meantaning ) خاطرات ، زندگينامه ها ، رسوم ، فولكلور و كلاً اطلاعات ثبت شده متنوع كه از طريق مصاحبه با افراد صاحبنظر، انديشمندان و بعضاً عموم در زمينه هاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي صورت ميگيرد و بعد از طي مراحلي به صورت كاست يا نوار ويدئو نگهداري ميشود . اين اطلاعات بعد از پياده سازي ، تايپ و ويرايش، به صورت يكي از منابع مهم در كنار اسناد كتبي قرار ميگيرد . حسن آبادي، ابوالفضل: نقش تاريخ شفاهي در تعامل فرهنگي، فرهنگ پناهندگان با فرهنگ مهاجر پذيران، تاريخ پژوهي، سال يازدهم شماره 38-39 بهار و تابستان 1388، ص151
2. سنابادي عزيز، نورالدين حسين: تاريخ شفاهي رويكردي نو به تاريخ حوزه در مشهد، مجموعه مقالات نخستين همايش تاريخ شفاهي، تهران، سازمان اسناد و كتابخانه ملي،1387، ص110
3. دكتر مهدي فضلي نژاد از جمله پزشكاني است كه براي ادامه تحصيل راهي هلند شده است گوشهای از خاطرات وي حكايت از نگاه آموزشي اروپائيان نسبت به جوامع شرقي تبيين مي كند: خاطره که برای من گذشت از نظر آموزشی بود. وقتی وارد ورودی ساختمان دانشگاه بیماری های گرمسیری هلند می شدیم از پله ها می رفت طبقات بالا و کلاس ها و آزمایشگاه ها بود. رو در رو ما به دیواری که نقاشی کرده بودند، دقت کردم. دیدم از وسط خط کشیدند دست راست نوشته بودند این غرب است و دست چپ نوشته بودند این شرق است. ما که شرقی بودیم طرف چپ کشیده بودند همش جنگل نشین، شتر سوار، قالیچه علی بابا و همهاش قبیله و ایل و تبار ترسیم شده بود.اما در طرف غرب تصاویری کشیده بودند، دیدم این ها همه اش میکروسکوپ و هواپیما و کشتی و راه آهن. گفتم: این بدبخت ها انگار از تاریخ ما خبر ندارند که زمان کوروش با هزاران کشتی به طرف یونان حمله کرد حداقل اون تکنولوژی بوده در قبال یونان. خیلی ناراحت شدم. بگذریم، چرا این قدر اینا تو ذهنت می گذارند که تو عقب افتاده ای؟ بعد آمدند روزهای اول برای ما کلاس های پنل درست کردند گروه های کوچک که با ما از نظر وضع بهداشت و درمان نسبت به منطقه سوالاتی بکنند در حالی که سوالات شون عمداً ضد شرقی بود به خاطر که در هر میز که ما می نشستیم اول می پرسیدند تو خراسان چند ایل دارید؟ چند تا قبیله دارید؟ یا اینکه خراسان کجا هست؟ اصلاً مطرح نبود. تو ذهن ما جا می کردند که شما از ایلات و قبایل و عقب افتاده ها آمدید این جا. در این شرایط کلاس های درس شروع شد. از نظر خود من جالب بود، چون اشکال دیگری که در هلند و آمستردام بود که برای من بحث اش فوق العاده پیچیده است. اول اینکه آنها فوق العاده نژادپرست بودند نسبت به هر مو سیاهی به یک حالت وحشت زدگی نگاه می کردند . (خاطرات دكتر مهدي فضلي نژاد تدوين غلامرضا آذري خاكستر ص42-43)
4. روايت شيوه اصلي است كه از طريق آن، انسان ها تجربه هاي خود را درون رشته رخدادهايي(Events) كه از نظر زماني پر معنا و با اهميت هستند، سامان مي دهند. كاموس، مهدي: مفهوم و ماهيت مصاحبه در تاريخ شفاهي. مصاحبه در تاريخ شفاهي مجموعه مقالات چهارمين نشست تخصصي و كارگاه آموزشي تاريخ شفاهي (6و7 اسفند 1386)، (تهران، 1387، سوره مهر) ص 28
5. سنابادي عزيز، نورالدين حسين: تاريخ شفاهي رويكردي نو به تاريخ حوزه در مشهد، مجموعه مقالات نخستين همايش تاريخ شفاهي، تهران، سازمان اسناد و كتابخانه ملي، 1387، ص110
6. جهت اطلاع از تاريخچه مكتبخانه ها نگاه كنيد به جديدترين كتاب در اين زمينه، جهانپور، فاطمه: تاريخچه مكتبخانهها و مدارس قديم آستان قدس رضوي با تكيه بر اسناد (مشهد ،1387، سازمان كتابخانهها، موزهها و مركز اسناد آستان قدس رضوي)
7. ترابي فارساني، سهيلا: اسنادي از مدارس دختران از مشروطه تا پهلوي (تهران، سازمان اسناد ملي، 1378) ص15
8. متولي حقيقي، يوسف: تاريخچه آموزش و پرورش نوين خراسان از آغاز تا انقلاب اسلامي (مشهد، مرنديز، 1384) صفحات 578، 547، 565، 313
9. آرشيو تاريخ شفاهي مديريت اسناد آستان قدس رضوي، 2/5/1384. مصاحبه با دكتر محمود دلاسايي، شماره پرونده 1/116، ص4
10. آرشيو تاريخ شفاهي مديريت اسناد آستان قدس رضوي، 9/6/1388مصاحبه با حسين رضوي
11. طي سال 1385 تا 1388 چندين جلسه مصاحبه با برخي از مديران كارخانجات، رؤساي بيمارستانها و سازمانها در آرشيو تاريخ شفاهي مديريت اسناد آستان قدس رضوي انجام شده است به عنوان نمونه حدود 28ساعت مصاحبه با مهندس عليرضا صفري مديرعامل اسبق ايران خودرو، حدود7 ساعت مصاحبه با مهندس صلحدوست مديرعامل سابق نان رضوي و هپكو و ساعت ها مصاحبه با رؤساي بيمارستانهاي شاهين فر و بيمارستان سينا و مدير عامل كارخانه نخريسي خسروي مشهد.
12. آرشيو تاريخ شفاهي آستان قدس رضوي، مصاحبه با مهندس عليرضا صفري، كاست شماره 2747
13. فرهادي، احمد: تاريخ شفاهي و صنعت (با تاكيد بر صنعت خودرو سازي)، مجموعه مقالات نخستين همايش تاريخ شفاهي، تهران، سازمان اسناد و كتابخانه ملي،1387، ص137
14. آرشيو تاريخ شفاهي مديريت اسناد آستان قدس رضوي،14/11/1386 مصاحبه با اصغر كفائي رضوي
15. آرشيو تاريخ شفاهي مديريت اسناد آستان قدس رضوي ،19/11/1387مصاحبه با محمد تقي حافظيان رضوي
16. آرشيو تاريخ شفاهي مديريت اسناد آستان قدس رضوي،13/11/1387مصاحبه با علي اكبر خسروي
17. طبق آمار 55 هزار دانشجوي ايراني در دانشگاههاي خارجي مشغول به تحصيل هستند، از اين تعداد حدود 12 هزار نفر در گروه علوم پزشكي مشغول به تحصيلند. منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران - ايسنا، شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۸.