در سال 1310 شمسی موزه باستان شناسی و مردم شناسی دانشگاه پنسیلوانیا به اتفاق موزه هنر فیلادلفیا (که بعداً موزه هنر پنسیلوانیا شد) اولین گروه باستان شناسی را به ایران اعزام کردند.
این پروژه که به هیات مشترک باستان شناسی در ایران مشهور است، شامل حفاریهای عصر مفرغ در تپه حصار، نزدیک دامغان در شمال شرقی ایران و نیز شامل کاخ ساسانیان میشد که بر بقایای مکانهای مسکونی پیش از تاریخ بنا شده بود. این کاخ مرکب از بناهای عظیم، به همراه گچکاریهای بینظیر دورهی پیش از اسلام بود.
در نخستین فصل حفاریهای تپه حصار، اشیای بینظیر بسیاری چون زیورآلات طلایی و مفرغی، سلاح، سنگهای قیمتی، ظروف سفالین و ظروف زیبای مرمرین به دست آمد. گزارشهای پوپ درباره حفاریهای کاخ ساسانیان که در نشریه اخبار مصور لندن به چاپ رسید و نیز یافتههای پیش از تاریخ او در اروپا و آمریکا شهرت فراوان یافت. علاقه عموم به چنین مسائلی نیز موجب تامین سرمایهای گردید تا پروژه دامغان ادامه یابد و دانشگاه، موزه را قادر ساخت تا در دهههای بعد تحقیقاتی در ایران و خاورمیانه انجام دهد.
هاریس جین، مدیر موزه دانشگاه، اریک اشمیت باستان شناس جوان را مامور کرده بود تا این پروژه را انجام دهد.
پروژه دامغان، اشمیت را به کاوش های دیگری در نواحی و مناطق متعدد ایران کشاند و در باستان شناسی برّ قدیم، تجارب بسیاری به دست آورد و کاشناسی خانه بدوش شد که ظاهراً از آن لذت میبرد.
فهرست مطالب کتاب به این شرح است:
پیشگفتار
پروژه دامغان
ایران دهه 1930
از برلین تا فراعه
فراعه
از فراعه تا دامغان
کاوش در تپه حصار
خاتمه حفاری در تپه حصار
اشمیت، مکتشفی پر شور
پروازها
باستان شناسی خاور نزدیک
ضمیمه تصویری
نویسنده در مقدمه کتاب نوشته است: این پروژه موفقیت عظیمی بود نه فقط به خاطر کشف بیش از 5000 شیئی و شمار بسیار زیادی دفینه، بلکه بدان دلیل که یکی از اولین حفاریهای منظمی بود که در ایران انجام میشد. رویکرد مردم شناختی اشمیت در عین حال که از دقت روش شناختی و نظریه باستان شناسی آن زمان بیبهره بود اما در آن دوران کاری انقلابی محسوب میشد.
در پایان فصل دوم این حفاریها، نیمی از مصنوعات حفاری شده، انتخاب و به موزهی دانشگاه فیلادلفیا ارسال شد، نیمه دیگر، طبق بند قانون جدید آثار باستانی ایران، به موزه تهران سپرده شد. موزه هنر فیلادلفیا فقط از گچکاریهای معماری حفاریهای کاخ ساسانی سهم برد. اشمیت و گروهش که شامل عکاسانی از روسیه سفید و لهستان بودند، تقریباً 2600 عکس سیاه و سفید گرفتند که برخی از آنها کیفیت بینظیری داشتند. اشمیت، گزارش های موقت پروژه دامغان و اکثر اسناد آن ناحیه را به بایگانی موزه دانشگاه سپرد.
من (عایشه گورسن زالتسمان) هنگامی که در بایگانی موزه دانشگاه بر سفالینه های عصر مفرغ حاصل از تپه حصار تحقیق میکردم، به عکس های مذکور علاقهمند شدم و به طور تصادفی مکاتبات 10 ساله اشمیت با مدیر موزه دانشگاه و سایر کارشناسان و دولتمردان را یافتم. اشاره اشمیت به عکسهای آن ناحیه باعث شد 15 آلبوم عکس بسیار بزرگ را ببینم که مرکب بودند از تصاویر حفاریها و سفر به خاور نزدیک.
وی همچنین افزوده است: من اغلب نامه نگاری اشمیت به مدیران گوناگون موسسات حامی خود و همکارانش و پاسخ آنها به او را ذکر کرده ام. نامههای مذکور بهترین منابع اطلاعاتی بیواسطه محسوب میشوند. از میان هزاران تصویر 49 عکس را برای چاپ در متن انتخاب کردم، مضافاً بر اینکه جزئیات مردم شناختی و باستان شناختی، بازآفرینی و کیفیتهای زیباشناختی را بسیار مورد توجه قرار دادم. این عکسها تا به امروز برخی از بهترین منابع اسناد مصور نظر فرهنگی ایران و عراق، مردم و آثار تاریخیشان به حساب میآیند.
«اکتشاف در ایران: خاطرات باستان شناسی اریک اشمیت 1319-1309» نوشته عایشه گورسن زالتسمان با ترجمه محمدرضا رفانی و ویراستاری حمید کاشانیان در 100 صفحه به صورت مصور منتشر شده است.
این کتاب را انتشارات کارگاه هفت هنر در سال 91 در 1200 نسخه منتشر کرده است که با شماره ثبت 495998 در کتابخانهی شمارهی یک مجلس شورای اسلامی موجود است.
منبع: کتابخانه مجلس