دومينيک ونر (Dominique Venner) تاریخ نویس و منتقد دولت فرانسه، در مقابل محراب کليسای تاریخی نوتردام واقع در مرکز پاریس که هر ساله ۱۳ میلیون نفر از این کلیسای ۸۵۰ ساله بازدید میکنند و به عنوان یکی از زیباترین نمادهای پایتخت فرانسه بشمار میرود، خودکشی کرد.(1) واژه خودکشی (Suicide) برای نخستین بار در سال ۱۷۳۷ توسط دفونتن فرانسوی در آن به کار برده شد و این اصطلاح ۲۵ سال بعد یعنی در سال ۱۷۶۲ توسط آکادمی علوم فرانسه پذیرفته شد و جزو لغات فرهنگستان آن کشور شد. ونر از مخالفان سرسخت به رسمیت شناخته شدن ازدواج افراد همجنسگرایان در فرانسه بود. خبر خودکشي این نويسنده و از نظریه پردازان راست افراطي فرانسه، در برابر ديدگان گردشگران خارجي در صدر اخبار فرانسه و شبکههای بینالمللی قرار گرفت. وی پیش از خودکشی در وبلاگ شخصی خود نوشته بود: «مخالفان ازدواج همجنس گرایان در این کشور نباید به مخالفت تنها با این مسئله بسنده کنند.»
در کنار جسد وی نامهاي کشف شد که در آن ازدواج همجنس گرايان محکوم شده بود. فرانسوا اولاند، رئيس جمهوري فرانسه در ۱۸ ماه مي سال جاری با امضاي لايحهاي، ازدواج همجنسگرايان و داشتن حق سرپرستي فرزند به آنها را قانوني اعلام کرد. اين قانون به رغم اعتراضات گسترده عليه قانوني شدن این لایحه تصويب شد. با امضای اين قانون توسط رئيس جمهوري، فرانسه چهاردهمين کشور جهان است که در آن همجنسگرايان به طور قانوني از حق ازدواج و حضانت فرزند برخوردار هستند. در مقابل، کليساهاي فرانسه نيز اين لايحه را محکوم کرده و چنین ازدواجی را «شرمآور» خوانده و مدعی شدند این اقدام «يکي از پايههاي جامعه را خواهد لرزاند». ونر در آخرین نامه خود آورده بود: «اقدامات خارقالعادهاي لازم است تا ملت بيدار شوند. بر اين باورم که قرباني شدن من براي از بين بردن خمودگي که قريب به اتفاق ما را فراگرفته است، ضرورت دارد. خود را قرباني ميکنم تا وجدانهاي به خواب رفته، بيدار شوند.»
دومینیک ونر از نویسندگان طرفدار حزب راستگرای افراطی جبهه ملی بود که پیش از خودکشی در وبلاگ خود از همه دعوت کرده بود علیه قانون ازدواج همجنس بازان اقدامات موثری انجام دهند. وی در وبلاگش از «دگرگونی فرانسه و اروپای خالص و ناب» اظهار نگرانی کرده و نوشته بود که برای هشدار به این موضوع باید اقدامی نمادین انجام داد تا مردم از خواب غفلت بیدار شوند. مطمئناً میبایستی برای بیدار کردن افرادی که خواب هستند و همچنین احیای دوباره خاطرات پیشینیان، اقداماتی نو، تماشایی و نمادین انجام داد. وی در وبلاگ خود از تظاهرات مردم فرانسه علیه قانونی شدن ازدواج همجنسبازان در این کشور حمایت کرده بود.
این نویسنده در وبلاگ شخصی خود همچنین نوشته بود: «جوهر یک انسان در وجودش است و نه در جهان دیگر. شما در این دنیا و همین حالا باید سرنوشت خود را تا آخرین لحظه رقم بزنید.» وی همچنین مدعی بود: «در نتیجه مهاجرتهای گسترده غیر اروپاییها به این قاره، فرانسه و سایر کشورهای قاره سبز، با خطر واقعی فروپاشی بزرگ ساكنان رو به رو خواهند بود و در نتیجه باید اقداماتی قابل توجه و نمادین جدیدی انجام داد تا غافلان را آگاه، وجدانهای خفته را بیدار و ریشه فرانسویها را یادآوری کرد.» وی از فعالان فرانسوی خواسته بود برای محافظت از «هویت فرانسوی و اروپایی» اقداماتی را انجام دهند. این فرد همچنین به شدت با مهاجرت اتباع آفریقایی و عرب به فرانسه مخالفت میکرد. ونر 78 ساله و عضو سابق گروه مخالف استقلال الجزایر موسوم به OAS بود و درخلال جنگ فرانسه در الجزایر چترباز بود.
دومینیک ونر کیست؟
دومینیک ونر متولد 1935 است. وی یک مورخ، روزنامه نگار و مقالهنویس بود و قبل از ورود به عرصه تاریخ به یک ناسیونالیست اروپایی تبدیل شد و سپس به عنوان یک مورخ حرفهای در عرصه تاریخ تبدیل شد و تا زمان مرگش در 21 ماه می، سردبیر دوماهنامه مجله تاریخی «تاریخ» بود. او فرزند یک معمار فرانسوی و عضو حزب PPF فرانسه بود. وی تا سال 1956 بشکل داوطلبانه در جنگ علیه مردم الجزایر خدمت کرد و عضو سازمان ارتش مخفی که به دنبال ادامه استعمار فرانسه در الجزایر بود، فعالیت داشت. وی پس از بازگشت به فرانسه به جنبش راست «ملت جوان» پیوست و در 7 نوامبر 1956 در غارت دفتر حزب کمونیست فرانسه شرکت فعال داشت. وی از دهه 50 در بسیاری از سازمانهای راستگرای افراطی فرانسه مشارکت فعال داشت و کتابهای زیادی در زمینه تاريخ، سياست، ارتش، سلاحهای گرم و شکاری نیز تالیف کرد. ونر در دهه ۱۹۶۰ میلادی عضو سازمان ارتش سری بود. این سازمان با استقلال الجزایر مخالفت میکرد و اقدام به ترور شارل دو گل رئیس جمهوری فرانسه کرده بود.
وی در ایجاد یک حزب ملی فرانسه کمک کرد، اما به دنبال پارهای از فعالیتهای افراطیاش دستگیر شد. بدنبال اقدامات خشونت آمیز به مدت 18 ماه در زندان La Sante Prison به عنوان یک عنصر نامطلوب سیاسی بسر برد اما در سال 1962 آزاد شد. پس از آزادی از زندان در پاییز سال 1962 ونر نقدی را بر اندیشهها و دیدگاه های ولادیمیر لنین نوشت. در ژانویه 1963 به اتفاق همفکرانش نشریهای با نام «اروپای فعال» را منتشر نمود. در سال 1971 تمام فعالیتهای سیاسی خود را بعنوان یک مورخ بکار گرفت و با دوستان ضد کمونیست خود فعالیتهای سیاسی وسیعی در عرصه داخلی داشت.
دومينيک ونر به عنوان نیروی چترباز در جنگ الجزایر و عضو سازمان ارتش مخفی که به دنبال ادامه استعمار فرانسه در الجزایر بود، فعالیت کرده، از دهه 50 تا زمان مرگش در بسیاری از سازمانهای راستگرای افراطی فرانسه مشارکت داشت. وی همچنین یک متخصص در مورد تسلیحات بود و چندین کتاب در این خصوص نوشت. آثار تاریخی همچون «قلب شورشی، تاریخ ارتش سرخ، تاریخچه تروریسم، سفید و قرمز و تاریخ همکاری» مهمترین کتابهای وی نام دارد. وی توانسته است جایزه آکادمی فرانسه که همه ساله جوایز خود را به شخصيتهاي فرهنگي و ادبي اهدا میکند در سال 1981 بخود اختصاص دهد. در سال 1995 و به توصیه یکی از دوستان خود، کتاب تاریخچه انتقادی از مقاومت را نوشت که با انتقادهایی روبرو بود. سپس تاریخ سنت اروپاییها را نوشت.
پس از مدتی به عنوان سردبیر مجله مطالعات تاریخی انتخاب شد و تا زمان تعطیلی آن در سال 1990 در آن مشغول بکار بود. در سال 2002 مجداد مجله دیگری را در حوزه تاریخ منتشر نمود. در این مجله بسیاری از شخصیتهای شناخته شده فرانسه مقالاتی را منتشر میکردند. ونر سپس مسئولیت یک برنامه رادیویی را برعهده گرفت. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، پرتغالی و ایتالیایی ترجمه شده است. وی در يکي از کتابهايش ميگويد: «من هيچ چيز را منکر نميشوم، از هيچ چيز نيز تاسف نميخورم.»
پس از مرگ ونر، تعدادی از شخصیتهای راست افراطی فرانسه در مرگ وی ابراز همدردی نموده و از وی بعنوان یک روشنفکر آگاه که به فساد در جامعه معترض بود، نام بردند! گروهی از دوستانش نیز خودکشی وی را یک عمل شخصی مستقل اما «بسیار خشونتآمیز» نام بردند. مارين لوپن رهبر حزب جبهه راست ملي فرانسه، اين خودکشي را يک ژست سياسي توصيف کرد و از اقدام سیاسی او تجلیل و اعلام کرد: «اين نويسنده منتقد دولت، با گذشتن از جان خود به دنبال بيدار کردن مردم بود! اميدوارم با مرگ دومینيک ونر مردم فرانسه از خواب غفلت بيدار شده و نظام سياسي اين کشور را از نو بسازند! او با اين کار مخالفت خود را با راست جديد در هيبت «شهيد تمدن سفيد اروپايي» به منصه ظهور رساند.»
پانوشتها:
1- به گفته مونسیگنور پاتریک ژاکوئین، مدیر کلیسای نوتردام، «ونر نخستین کسی است که در داخل این کلیسا خودکشی کرده است، تاکنون چند نفر از فراز برج های دوگانه کلیسا پایین پریده اند ولی به نظر نمیرسد که کسی در کنار محراب آن خودکشی کرده باشد». در هنگام این حادثه 1500 نفر در کلیسا حضور داشتند.
محمود فاضلی