هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 120    |    5 تير 1392

   


 

زندگی‌نامه‌ی خودنوشت؛ نلسون ماندلا


وداع با پدر عکاسی خراسان


زمینه‌های کاربردی شدن تاریخ شفاهی در مطالعات میان‌رشته‌ای درایران


«خاطرات آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای»، کتابی پرنکته درباره‌ی خاندان خامنه‌ای


فراخوان مقاله: سمينار دانشگاه نيو ساوث ويلز (UNSW)- جمعه 4 اکتبر سال 2013


تاریخ نوادا در دانشگاه نوادا


رونمایی از تاریخ شفاهی توصیفی هوی متال


روایت «جنبش دانشجویی» و اتحادیه ملی به‌ قلم حمید شوکت


«ناگفته‌های دمشق» با شیوه تدوین موازی جذاب شد


نگاهی به کتاب مرگ، خاطره و فرهنگ مادی


 



وداع با پدر عکاسی خراسان

صفحه نخست شماره 120

ابراهیم ذهبی مشهدی معروف به «سیاح» فرزند اسماعیل از پیشکسوتان عکاسی خراسان بود. وی در سال 1301ش. درشهر بخارا متولد شد. پدر بزرگش حاج میرزاهاشم جواهری از ثروتمندان بخارا و در دستگاه امیر بخارا جواهر شناس بود و پدرش در شهر بخارا طلافروشی داشت.

ابراهیم سیاح در مصاحبه‏ای با بخش تاریخ شفاهی مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی جریان مهاجرت به ایران را چنین بیان کرده است. «بعد از انقلاب بلشویکی 1917م. حدود چهار یا پنج سال داشتم که کمونیست‏ها به خانه ما حمله کردند. در این موقع پدربزرگم پرچم ایران را بالا کشید و گفت: ما تبعه ایران هستیم و حق ندارید اموال ما را ببرید. خانواده ما از طریق مرز باجگیران وارد ایران شدند و سپس بخاطر علاقه به علی ابن موسی الرضا(ع) به شهر مشهد عزیمت کردیم. و در کوچه چهنو ساکن شدیم.(1)

این پیش کسوت عکاسی تحصیلات ابتدایی را تا سال 1316 در مدرسه ملی محمدیه سعادت واقع در بازار سرشور گذرانده است. او در همین ایام است که پدر و مادرش را از دست می دهد. او بخش دیگری از تحصیلاتش را در مهدیه حاجی عابدزاده فراگرفته است.
 
 سیاح عکاسی را از سن 15سالگی زیر نظر دایی خود، محمد حسین عالم زاده، که او نیز ازمهاجران شوروی و یک عکاس معمولی و آماتور بود، شروع می کند.
او در این زمینه گفته است: «من یک دائی داشتم در خارج (شوروی) که عکاس بود. وقتی او به ایران آمد، یک روز که زیر نور آفتاب خوابیده بود، من عکسی از وی گرفتم و او به من نگاه کرد- خدا بیامرزدش، دائی ام مرده- از آن روز من دیگر عکاسی را شروع کردم و به این صورت بود که اولین عکسم را در 15 سالگی از او گرفتم و به تدریج در کنارش عکاسی را آموختم.»(2)

ایشان عکاسی را به عنوان یک شغل و حرفه با تهیه عکس از متقاضیان شناسنامه در اداره آمار و ثبت احوال ادامه داد. حدود سال1328ش مغازه عکاسی خود را به نام «عکاسی سیاح» در فلکه جنوبی دایر نمود. پس از تخریب اطراف حرم در دهه 1350ش مغازه خود را به فلکه آب منتقل کرد.
 
آقای ذهبی از ابداع کنندگان سبک عکاسی حرم و بارگاه است. وی در مرور خاطراتش درباره این موضوع گفته است.

«در زمان رضاشاه که دور فلکه حضرت را خراب کردند و مانع عکاسی در مجموعه حرم شدند، پرده‏ها را ساختم. یک نقاشی بود به نام آقای دیدین‏فر که مغازه‏اش در خیابان امام خمینی(ره)، روبروی اداره کل آموزش و پرورش خراسان بود. نقاشی‏های پرده‏ها را از روی عکس‏هایی که من از مجموعه حرم گرفته بودم در اندازه‏های 2*2متر به صورت چهارگوش نقاشی می‏کرد. نقاشی‏ها بیشتر مربوط به گنبد و گلدسته، صحن نو، صحن کهنه و ضامن آهو بود. زائران که اغلب از شهرستان‏ها و روستاها بودند پس از انتخاب پرده مورد نظر و نوع پوشش جلوی تصاویر نقاشی شده می‏ایستادند و عکس می گرفتیم.»

ایشان با روزنامه خراسان نیز همکاری داشته‏است. عکس وی به عنوان سقای پیر در سال1336ش. برنده مقام اول عکاسی شد. این عکس تصویریک پیرمرد سقا در منطقه کلات خراسان است که توانست تندیس یکی از مهم‌ترین مسابقات عکاسی آمریکا را از آن خود کند.
 
وی با امضای قراردادی در دهه بیست با آستان قدس رضوی با استفاده از دوربین های فانوسی و شیشه‏های حساس شده به نور، مبادرت به تهیه عکس‏های از اماکن حرم مطهر امام رضا(ع) کند.
کیارنگ علائی از مدرسان عکاسی در ارتباط با آثار سیاح معتقد است که فعاليت‌هاي عكاسي استاد ذهبي را می توان به سه دسته كلي تقسيم‌بندي كرد:
يكي از اين سه، ژانر «عكاسي زيارتي» است كه مورد توجه ويژه ابراهيم ذهبي بود و به نوعي مي‌توان گفت كه اين هنرمند از بنیان‌گذاران عكاسي زيارتي در ايران بوده است.

يكي ديگر از گونه‌هايي كه ذهبي در آن فعاليت مي كرد،‌ عكاسي از مناظر شهري است. وي به دليل علاقه و ارادتي كه به فضاهاي شهري و به ویژه معماري سنتي مشهد داشت، عكس‌هاي بسياري از ساختمان‏هاي قديمي و مناظر شهري مشهد به ثبت رسانده و معتقد بود كه اين ساختمان‏ها و مناظر شهري به زودي تغییر پیدا می‏کنند يا از بين مي‌روند، به همين دليل اهتمام ويژه‌اي در عكاسي از مناظر شهري مشهد داشت. همچنین‌ عكاسي از طبيعت از دیگر ویژگی آثار مرحوم ذهبی بود و با اينكه درمقایسه با دو گونه ديگر، عكس‌هاي كمتري در ژانر عكاسي از طبيعت گرفته است، اما يكي از دل‌مشغولي هاي سياح در حوزه عكاسي بوده و عكس‌هايي كه او از منطقه طرقبه و كلات گرفته، مثال‌زدني است.(3)

ذهبی در سال 1325ش در سن 22سالگی ازدواج می‏کند که حاصل آن 4 پسر و 5 دختر است. از فرزندان او تنها موسی‏الرضا ذهبی شغل پدرش را ادامه می دهد.
استاد ابراهیم ذهبی(سیاح) در سن 91 سالگی در حالي كه 15 سال بود که دست از عكاسي كشيده بود در صبح روزسه شنبه 28 خرداد1392در مشهد در گذشت و در آرامگاه خواجه ربیع به خاک سپرده شد.


1- نظرزاده، محمد. تاریخچه عکاسی در آستان قدس(مصاحبه با آقای ابراهیم سیاح). دفتر اسناد جلد چهارم. ص325-344
2- بخشی از گفتگوی ابراهیم ذهبی با فصلنامه عکس آبرنگ
3- روزنامه شهرآرا 29خرداد1392

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.