به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، در ادامه سلسله نشستها و کارگاههای تخصصی انجمن تاریخ شفاهی ایران، گروه تاريخ و جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان، هشتمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی را با عنوان: «آموزش در تاریخ شفاهی» در سوم اردیبهشت 1392 در دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه برگزار کردند.
انجمن تاریخ شفاهی ایران؛ حوزه هنری؛ سازمان اسناد و كتابخانة ملي جمهوري اسلامي ايران؛ سازمان كتابخانهها، موزهها و مركز اسناد آستان قدس رضوي و مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ همکاران و همراهان این نشست بودند.
هدف از برگزاري این نشست؛ بررسی جایگاه آموزش تاریخ شفاهی در ایران، و ارائه راهکارهایی برای بهبود و ارتقای آموزش عمومی و تخصصی این گونه تاریخنگاری و دانش افزائي در حوزهی تاريخ شفاهي اعلام شده بود.
در دو هفته گذشته، بخش اول و دوم گزارش تفصیلی این نشست پیش روی شما قرار گرفت. اینک بخش سوم این گزارش را می خوانید.
دومین جلسه صبح هشتمین نشست تاریخ شفاهی ایران با ریاست محسن کاظمی، پژوهشگر تاریخ و ادبیات دفاع مقدس و حضور دکتر علی ططری، مدیر مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و دکتر مرتضی دهقان نژاد، استاد دانشگاه اصفهان، به عنوان کارشناس و ارایه دو مقاله توسط دکتر مرتضی نورایی از دانشگاه اصفهان با عنوان «تاریخ شفاهی، افق ها و انتظارات» و حسین روحانی صدر، از سازمان اسناد انقلاب اسلامی با عنوان «آموزش بررسی یافته های تاریخ شفاهی» برگزار شد.
نخست محسن کاظمی با اشاره به برگزاری چهار نشست تاریخ شفاهی در دانشگاه اصفهان، این دانشگاه را امید شفاهی کاران در حوزه نظری برشمرد و اظهار امیدواری کرد دیگر دانشگاه ها نیز از این دانشگاه تأسی کنند. او در ادامه گفت یک دلیل اصلی کم شمار بودن مقالات رسیده به این نشست را کمبود فرصت دانست.
کاظمی با اشاره به مقاله دکتر ابوالحسنی گفت اگر بنا باشد برای رسیدن به تخصص تاریخ شفاهی سال ها مطالعه و تحصیل کرد مهارت های مبتلابه آن را در حوزه های نظری و عملی به دست آورد، آن گاه این سئوال پیش می آید جایگاه کارگاه های یک یا دو روزه ای که در استان ها برگزار می شود کجاست و آیا از دل این کارگاه ها شفاهی کار حرفه بیرون خواهد آمد؟ او سپس با ذکر نمونه هایی اظهار داشت که از این کارگاه ها نمی توان انتظار داشت شفاهی کار حرفه ای بیرون آید و نباید به امر آموزش سطحی نگریست.
او گفت کارهایی که از دل این کارگاه تولید شده، دچار مشکلات اساسی چون تکراری بودن، کپی کارهای دیگر بودن، نبود اعتبار سنجی، نداشتن مستندات و انجام مصاحبه در فضای غیر خلاقانه و یک سویه هستند.
او افزود لازم است تجاربی که شفاهی کاران در عرصه عملی به دست آورده اند، به دست ذهن های نقاد و خلاق تئوریزه شده و در اختیار جامعه قرار گیرند و با این کار الگوسازی و نمادسازی انجام گیرد.
سپس دکتر مرتضی نورایی مقاله خود با عنوان «تاریخ شفاهی، افق ها و انتظارات» را ارایه کرد. او گفت نخست باید دریافت که بر اساس چه پشتوانه ای می توان دوره دانشگاهی برای تاریخ شفاهی تعریف کرد؛ به عبارت بهتر پیشنیاز های دانشجو برای تحصیل دوره کارشناسی ارشد تاریخ شفاهی چیست؟ او گفت به زعم وی گام نخست داشتن گذراندن دوره کارشناسی، صرف نظر از رشته تحصیلی است. به این معنا که دانشجو با ادبیات پژوهش در دانشگاه آشنا باشد. او افزود البته در سطح عمومی، موضوع متفاوت است و پسندیده است که تاریخ شفاهی در یکی از کتاب های دروس مدارس ولو در حد چند صفحه گنجانده شود، چرا که تاریخ شفاهی می تواند وسیله ای برای تاریخ درمانی ایرانیان باشد. او در ادامه گفت اما مسئله این است که محتوی این چند صفحه چه باشد؟، زیرا نمی توان همه مطالب را در آن گنجاند و اگر چنین شود، خوانندگان از آن خواهند رست. او سپس با ارایه نمونه ای از تاریخ جنگ جهانی در مدارس انگلستان، ابراز داشت الزاما آنچه مورخین در کتب درسی می نویسند برای دانش آموزان جذاب نیست و این برخاسته از تفاوت نسل هاست. هر نسلی سئوال ها و مسائل خود را درباره تاریخ دارد.
او پس از این مقدمه، بحث خود را در دو بخش دسته بندی کرد: 1) پشتوانه نظری ارایه دوره دانشگاهی چیست؟، 2) آیا مورخ شفاهی باید جامع الاطراف باشد یا جزءنگر؟ و در ادامه چهار مولفه را مبنای تدریس تاریخ شفاهی در دانشگاه برشمرد: 1) نهفته بودن بسیاری از سلسله علت ها و معلول هایی که پاسخ یابی آنها ضرورت و نیاز جامعه امروز از تاریخ نزدیک است، 2) وقایعی وجود دارند که به نوعی متعلق به اقشار مختلف و افراد متفاوتی بوده و در صحنه های رسمی و نیمه رسمی از آنها نامی برده نمی شود، 3) برای رمزگشایی و ابهام زدایی از اتفاقات تاریخی، فهم حواشی آن اهمیت دارد که در اسناد نیست، 4) تاریخ شفاهی به طور منحصر به فرد، همزمان مستعد کارهای چند بعدی است و مصاحبه های مختلف علیرغم یکسانی روش، تجربه های متفاوت و منحصر به فرد هستند.
او افزود در تدریس تاریخ شفاهی دو نگاه باید نظر قرار گیرد: یک نگاه عمومی (مدارس) و یک نگاه حرفه ای (دانشگاه). او برای نگاه تخصصی چهار مسئله را اساسی برشمرد: 1) ویراستاری از آغاز تا انجام 2) مصاحبه گری 3) تدوین و 4) آرشیو. او گفت اینکه یک فرد همه این امور را خودش انجام دهد کار بسیار سختی است و از این رو می توان هر بخش را به یک فرد واگذار کرد و یکی از کارکرد های مثبت تاریخ شفاهی همین کار گروهی است.
دکتر نورایی نبود آرشیوهای مدون و خدمت دهنده و در دسترس در ایران را یکی از مشکلات جدی برشمرد و گفت از این رو تدریس آرشیوسازی امری مهم است و باید در تاریخ شفاهی به جای نگرش تدوین محور، نگرش آرشیو محور داشته باشیم.
او در پایان سخنان خود آسیب دیگر در تاریخ شفاهی ایران را نخبه گرایی دانست که در تدوین دوره دانشگاهی باید به این امر توجه کرد و شیوه آموزش را به گونه ای طراحی کرد که آموزش گیرنده قابلیت کار روی همه اقشار افراد جامعه را داشته باشد.
گفتنی است این مقاله به عنوان سرسخن کتاب ماه تاریخ جغرافیا در بهار امسال منتشر خواهد شد.
محسن کاظمی پس از سخنان دکتر نورایی این پرسش را مطرح کرد که چرا در آموزش و پرورش به تاریخ شفاهی بی توجهی می شود و طرحی که آقای رحیم روحبخش در آنجا آغاز کردند به سرانجام مشخصی نرسید و آقای کمری در پاسخ گفت که تعطیلی تاریخ شفاهی در آموزش و پرورش و نخبه گرایی در این حوزه ناشی از دولتی بود متولیان این امر است که به خاطر تغییر دولت ها متناسب با سلیقه آنها نگرش به این طرح ها نیز تغییر می کند و گاه تعطیل می شود. کاظمی نیز افزود دولتی بودن متولیان تا حدی ناگزیر است زیرا بخش خصوصی از پس هزینه ها برنمی آید. او افزود این مشکل در دنیا با ورود دانشگاه ها به تاریخ شفاهی حل شده است و اگر از بخش خصوصی طرحی را انجام دهند یک دانشگاه پشتوانه آن است. او بخش دیگری از مشکل را متوجه مصاحبه شوندگان دانست که گاه راضی نیستند گفته هایشان در اختیار یک نهاد یا موسسه خاص قرار گیرد. او افزود این امرخود بخشی از معضلات حقوقی مبتلابه تاریخ شفاهی است که مصاحبه شونده، مصاحبه کننده، ناشر و ... را در بر می گیرد.
برای مشاهده عکس های نشست، اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده عکس های نشست در ایسنا، اینجا کلیک کنید.
ادامه دارد...
محمد کریمی