نامه مازندران: سفرنامههای عصر ناصرالدینشاه
نویسنده: مصطفی نوری
مقدمه
شاخهی اصلی ایل قاجار قبل از حاکمیت یکپارچه، در مازندران حکومت داشتهاند؛ این امر بر اهمیت ناحیهی مذکور میافزاید. بعد از شکلگیری مناسبات جدید در عرصهی بینالملل و قدرتیابی روسها در شمال و شکستهای ایران طی جنگهای با روس و انعقاد عهدنامهی ترکمانچای، روسیه توانست قدرت خود را به ایران بقبولاند و در قسمتهای شمال ایران - بندر انزلی، آشوراده و حتی نواحیای از مازندران و گیلان - نفوذ خود را بیشتر کند. در دورهی ناصری این روابط به واسطهی نهادینهشدن مناسبات خارجی تأملبرانگیزتر شد. روسها در شمال همواره تهدیدی علیه تمامیت ارضی قاجارها بودند. دغدغهی شمال توأم با نگرانی از جنوب، کارداران دولت ایران را با مشکل مواجه میکرد. در این بین سفرنامههای دورهی ناصری که ماحصل این دوران هستند اهمیت ویژهای دارند.
سفرنامهها همواره به مسائلی پرداختهاند که در کتب آن عصر کمتر به آنها توجه میشود. این دست از منابع به جای تمرکز بر حاکمیت سیاسی، زندگی روزمرهی مردم و وضعیت شهرها و مکانشناسی جاها را در کانون توجه خود قرار میدهند. سفرنامههای مزبور میتوانند علاوه بر تبیین اوضاع و احوال سیاسی، مبین اوضاع اجتماعی و حتی اقتصادی این ناحیه باشند.
کتاب سفرنامههای عصر ناصرالدین شاه که مصطفی نوری آن را گردآوری کرده و در مجموعهی اول به نامهی مازندران پرداخته، از نظر بررسی تاریخ محلی این ناحیه نیز حائز اهمیت است. این اثر در یک جلد حجیم با 774 صفحه، حاوی 9 سفرنامه و 5 پیوست است و توسط انتشارات البرز در سال 1390 چاپ شده است.
نوری در کتاب فوق سفرنامههایی از دورهی ناصری که راجع به مازندران و شهرهای آن اطلاعاتی در بر دارند، گرد آورده است. هر چند سفرنامههای بیشتری میتوانست در این کتاب گنجانده شود؛ زیرا مازندران با توجه به اهمیتی که در دورهی قاجار و به خصوص دورهی ناصری دارد، همواره محل گذار و آمد و شد مأمورین خارجی بوده است و کنسولگریهای روسیه و انگلیس در این ناحیه برقرار بودهاند. اما به هر حال سفرنامههای منتخب هر چند دلیل انتخابشان توسط گردآورنده مسکوت مانده است، ارزش زیادی دارند و جزو منابع دست اول برای مطالعهی تاریخ مازندران در دورهی قاجار به حساب میآیند.
ماهیت و محتوای سفرنامههای این اثر نه بر اساس مسیر طبیعی کتاب بلکه منطبق بر نظر نویسندهی مقالهی حاضر بر دو قسماند:
1- مأموریتی
2- سیاحتی- تفریحی.
سفرنامههای بهلر، برونیار و محمدمیرزا مهندس از جمله آنهایی هستند که بار گزارشی دارند. این سفرنامهها از دقت بالایی برخوردار هستند و چون نگارندگان آنها موظف بودند به شاه گزارش دهند، نکاتی ارزنده را به خواننده و پژوهشگر ارائه میکنند.
دستهی دوم از سفرنامهها، همچنان که گفته شد، بیشتر محتوای سیاحتی- تفریحی دارند. سفرنامههای ناصرالدین شاه، و همراهان او در این سفرها - افضلالملک و عزیزسلطان (ملیجک) - در این زمرهاند. در این بین، سفرهایی نیز برای معالجات درمانی به این ناحیه انجام گرفته که سفرنامهی اعتضادالسلطنه نمونهی آنهاست و چون حاوی مأموریت خاصی نیست ما در این جستار کوتاه آن را جزو سفرنامههای سیاحتی- تفریحی آوردیم. مشخصهی اصلی سفرنامههای نوع دوم توجه به دیدنیهای طبیعت، آثار تاریخی و اماکن زیارتی- تفریحی است. به لحاظ نوع نگارش ادبی در هر دو نوع سفرنامهها باید گفت که متن به متن، نگارش و انشای متفاوتی دارند هر چند در بعضی شباهتهایی به چشم میآید اما در برخی از انشای ضعیف و در برخی دیگر با انشای ادیبانه و قوی مواجه هستیم. عکسهایی که بعد از سفرنامههای این کتاب آمده با عنایت به تلاش گردآورنده در جمعآوری آنها متن سفرنامهها را عینیتر و قابل لمستر کرده است. در ادامه ابتدا به سفرنامههای مأموریتی و سپس سیاحتی- تفریحی خواهیم پرداخت.
الف) سفرنامههای مأموریتی
1- سفرنامهی بهلر
این سفرنامه چنانکه از متن و اظهارات نویسندهی آن برمیآید، بیشتر با هدف تفتیشات نظامی و طبق دستور ناصرالدین شاه صورت گرفته است. بهلر فرانسوی، خود معلم دارالفنون بود و در امر نقشهکشی و تدریس ریاضیات فعالیت میکرد. سفرنامهی وی از تهران شروع میشود و بعد از عبور از کرج به طرف قزوین و پس از آن به منجیل، رشت، انزلی، لاهیجان، لنگرود، مازندران، مشهدسر، بارفروش، استرآباد و در نهایت با بازگشت به تهران خاتمه مییابد. بهلر علاوه بر بحث در خصوص منازل بین راه و خصوصیات طبیعی و اقلیمی هر کدام، بیشترین توجه خود را به امر موقعیتشناسی راهها و نقاط استراتژیک اختصاص میدهد. او به واسطهی موقعیت رشت و وجود دو کنسولگری روس و انگلیس در آن شهر، پیشنهاداتی در مورد استحکامات مورد نیاز آن ولایت و سرحداتش ارائه میدهد. این پیشنهادات شامل هفده بند و در راستای محقق شدن تقویت وضعیت نظامی رشت است. او در طول مسیر از انزلی تا استرآباد بر اساس شمّ نظامیای که دارد استحکامات نظامی مورد نیاز این حدود را در 29 مورد همراه با هزینهای که باید خرج بنای این استحکامات شود، پیشنهاد میکند.
نکتهی دیگری که در سفرنامهی بهلر به آن پرداخته شده و حائز اهمیت است، پرداختن به حملات و مزاحمتهای ترکمانان است. وی با بیان اینکه استرآباد خواستگاه قاجارها است مهمترین مشکل این نواحی را حملهی ترکمانان قلمداد میکند و در راستای دفع ترکمانان دو پیشنهاد، یکی بنای استحکامات در ترکمنصحرا و دیگری تهیهی قشون لازم برای مهار قبایل مذکور را مطرح میکند.
مکان استراتژیک و سوقالجیشی دیگری که بهلر به آن میپردازد آشوراده است؛ که روسها بر آن سیطره دارند. بهلر در اینجا برخلاف پیش فقط به توصیف قدرت و چیرگی روسها و امکانات و تجهیزات نظامی آنها میپردازد و بحثی از راهکار و ارائهی راه حل به میان نمیآورد.
2- سفرنامهی برونیار
مسیو برونیار فرانسوی از جمله خارجیانی است که در دورهی ناصری به خدمت حکومت ایران درآمد. او در سفری که به مازندران داشت، مأمور بررسی راههایی شد که تهران را به مثابه پایتخت به مازندران وصل کند. برونیار منافع تجاری را نیز از نظر دور نداشته است. هدف برونیار، یافتن راهحلی برای تسطیح جادهی تهران- قزوین- شمال است بهطوریکه کالسکه و عرابه در آن رفت وآمد کند. او نتیجهی این کار را تنزل قیمت اجناس و در کل جلوگیری از افزایش و تورم و گرانی میداند. برونیار ملزومات ساخت چنین راهی را ساختن چند کاروانسرا و مهیاکردن لوازم آنها و ساختن چند پل و بهرهگیری از مهندسین عامه و مهندسین نظام میداند. او همچنین تأکید و یا به نوعی تشویق میکند که چنین راهی ساخته شود زیرا منافع دولت از محصولات مازندران بیشتر از آن چیزی است که خرج ساخت راه میگردد.
برونیار برای ساخت جاده در این ناحیه، پاشیدن سنگریزه و ریگ و استفاده از چوب و الوار را بهخاطر مرطوب بودن هوای مازندران مناسبتر میداند. او در سفرنامهاش برای راه تهران- سوادکوه- هراز و برای کوتاهترکردن این راه و راحتی بیشتر جهت مسافرات در آن دست به طراحی پیشنهاداتی میزند و مشکلات ساخت چنین راهی را نیز بیان میکند. وی فواید ساختن راه فیروزکوه به ساری و بارفروش را برمیشمرد و سختیهای ساخت چنین راهی را نیز در نظر میگیرد. منطقهی جنگلی سوادکوه را به دلیل وجود درختان زیاد، مستعد ایجاد صنعت میداند و حتی در جایی برای ساخت کشتی آن را مناسب مییابد. برونیار در طول سفرش جاذبههای اقلیمی و طبیعی را هم با توجه به تنوع درختان و پرندگان ناحیهی مازندران از نظر دور نداشته است.
او شیوهی بازگشت هزینه و مخارج ساخت راه را به خزانه نیز برای شاه روشن میکند. او میگوید جهت برگرداندن هزینهها و جبران مخارج ساخت راه میتوان در دروازهی تهران و ولایات دیگر مکانهایی را برای اخذ باج راه قرار داد و تأکید میکند که اخذ باج راه نباید به گونهای باشد که بر رعیت فشار و زحمتی وارد آید. او سفرش را با برشمردن مزایای ساخت راه در مازندران به پایان میرساند.
از جمله مزایایی که وی برمیشمرد عبارتند از:
1- استفاده و بهرهبرداری دولت از جنگل و زمینهای زراعی مازندران؛
2- با تسطیح راه و پر شدن مردابها و باتلاق علاوه بر بهرهوری زراعی بروز بعضی امراض مثل تب نیز رفع میگردد؛
3- ورود بعضی محصولات زراعی که در نواحی دیگر به علت کمآبی عمل نمیآیند؛
4- رفع شدن کمبود هیزم و زغال؛
5- استفادهی راحت از آبگرم دماوند؛
6- استفاده از گوگرد دماوند برای ساخت باروت و جوهر گوگرد.
3- سفرنامهی محمد میرزا مهندس
محمد میرزا در 1299ق. به منظور نقشهبرداری از راهها و منازل بین راه به مازندران سفر کرد و گزارش این سفر را در قالب رسالهای درآورد. این سفرنامه با سیری در تاریخ قدیم و جغرافیای تاریخی مازندران آغاز میشود و پس از شرح چگونگی ساخت شهرها و معرفی برخی از علما، حکما و بزرگان به شرح سلسلهی مرعشیان میپردازد. این رساله همچنانکه گردآورندهی مجموعه، مصطفی نوری، نیز اشاره کرده است شباهتی به سفرنامه ندارد.
رسالهی فوق حاوی 283 بند است که بند یک تا 163 آن به تاریخ مازندران اختصاص دارد. او در قسمت تاریخ مازندران به وجه تسمیهی شهر، مردمان و ریشهی تاریخی آنها، جغرافیا، زبان و مساحت این ناحیه میپردازد. همچنین تاریخ طبرستان و سلسلههای آن و تاریخ ساری و بنای شهر آمل را شرح میدهد.
سفرنامهی میرزا مهندس از بند 163 شروع میشود. او از تهران و از مسیر فیروزکوه به میانکاله سفر کرد. میرزا مهندس در مسیر ساری به سمت بارفروش به ثبت دیدهها و تجارب راه، منازل بین راه، امامزادهها، مساجد، رودها، دهات اطراف بارفروش و راههای بارفروش میپردازد. او در سفر خود از تهران به سرخهحصار، استلک، گیلارد، بومهن، امینآباد، فیروزکوه، سرخهرباط و سوادکوه میرود. در این مسیر پیشنهاداتی عمرانی مثل جاریساختن آب از جایی به جای دیگر، نقشهی راهها و ساختمان جادهها مطرح میکند. میرزا مهندس علاوه بر نقشهی راهها، منازل بین راه را نیز مشاهده کرده و در حد امکان قدمت تاریخی و وجه تسمیهی هر کدام را ذکر کرده است. او همچنین فاصلهی زمانی از منزلی به منزل دیگر را به دقت ثبت میکند.
میرزا مهندس در کنار مأموریتی که انجام میدهد، به ابنیهی تاریخی، بقاع متبرکه و قلعههای میانکاله توجه داشته است.
ب) سفرنامهی سیاحتی- تفریحی
1- سفرنامههای ناصرالدین شاه
سه سفرنامه از ناصرالدین شاه قاجار در این مجموعه به چاپ رسیده است. سفر اول در سال 83-1282ق. انجام گرفت. شاه سفرش را از تهران به سمت دوشانتپه آغاز میکند و تا سرخحصار، رودهن، بومهن، گیلارد، دماوند، فیروزکوه، سوادکوه، علیآباد، ساری، اشرف، عباسآباد و فرخآباد ادامه میدهد. او در این سفرنامه با جزئیات کامل، زمان، وسایل و همراهان سفرش را شرح میدهد. وی حتی اوضاع آب و هوا و مناظر اطراف را از نظر دور نداشته است.
سفرنامهی ناصرالدین شاه اطلاعات منحصر به فردی راجع به ادارهی امور مملکتی در سفر و رجال این دوره در بر دارد. نحوهی ارتباط شاه با مرکز دارالخلافه و ارسال نامهها و دستورات لازم از طریق چاپار به پایتخت در این سفرنامه مشهود است. بخش اعظم سفرنامهی ناصرالدین شاه پرداختن به طبیعت و لذایذ شکار است. او رودها، کوهها و منازل اطراف از دهات قصبات و شرایط هر یک را بازگو میکند. وضعیت آب و هوا، شکار، اشاره به دستورالعملهایی راجع به امور مورد نیاز مازندران و نظم آنجا، اماکن تاریخی، مذهبی، اشاره به افسانههای محلی و دیدار با روحانیون و مراسم استقبال از دیگر بخشهای این سفرنامه است. در این سفرنامه چندین دیدار سیاسی نیز با کارکنان روس در آشوراده انجام میدهد.
ناصرالدین شاه در سفر دوم به مازندران در سال 1292ق.، همانند سفرنامهی پیشین، به توصیف آب و هوا، دهات و منازل بین راه، شکار و بقایا و آثار تاریخی و اماکن مقدس پرداخت. در سفرنامه، املاک مهم مالکین بین راه و مازندران را توصیف میکند. ملاکین این نواحی از جمله شاهزادگان، بستگان اعتمادالدوله نخستوزیر، روحانیون و... میباشند. ناصرالدین شاه در سفرنامهاش به تشریح و توصیف اماکن تاریخی و اماکن مقدس پرداخته است. امامزاده ابراهیم، عمارت شاه عباس و به طور عموم بقایای دورهی صفوی، از این دست اماکن هستند که اطلاعات زیادی را در سفرنامهی ناصرالدین شاه به خود اختصاص دادهاند.
سفر سوم ناصرالدین شاه در سال 1299ق. به نمارستاق بود. او سفر خود را از عمارت صاحبقرانیهی شمیران آغاز و از دهکند، ده هنزگ، افجه، درهلار، یورت سیاهپلاس، یورت چهلچشمه، ورارود، آفتابگردان و نمارستاق دیدن میکند و سپس به تماشای دهات و قصبات اطراف نمارستاق از جمله یالرود، بلده و یوش میرود. ناصرالدین شاه به جزئیات راههای هرکدام از دهات و خاصیت و ویژگی آنها و ملاکین هر ده و محصولات زراعی و باغی آنجا میپردازد.
آخرین ناحیهای که شاه در این سفرنامه به آن اشاره میکند روستای ناحیه است.
2- سفرنامهی افضلالملک
غلامحسین افضلالملک از نویسندگان توانای عصر ناصری است. او همراه با اردوی شاهی از تهران به ییلاق کلاردشت سفر کرد و دیدههای خود را به رشتهی تحریر درآورد. افضلالملک ظاهراً به دعوت میرزا احمد خان، آجودان خلوت به این سفر رفت. سفرنامه از حرکت اردوی شاهی در سلطنتآباد نیاوران آغاز میشود و به سمت اوشان و شهرستانک از طریق گردنه تلهرز به گچهسر، سیاهبیشه، سیدآباد و کلاردشت ادامه مییابد. افضلالملک منازل سفر از تهران تا کلاردشت را توصیف و دربارهی رودها و سرچشمهی آنها و همچنین وضعیت راهها مباحثی دارد. او همچنین شعرها و قصایدی را که همراهان ناصرالدین شاه در این سفر برای شاه سرودهاند ثبت کرده است. به دلیل توانایی افضلالملک در سرودن شعر، اشعار زیادی به مناسبتهای فراوان در سفرنامهاش به چشم میخورد. او در لابهلای سفرنامهاش اخباری را که از کشورهای دیگر به اردوی شاهی میرسید نقل میکند و حتی گاهی به توضیح آن اخبار میپردازد. در قسمتهایی از سفرنامه، نویسنده به شرح حال رجال آن دوره از جمله میرزا حسنخان منشی اسرار، حکیمالممالک (میرزا علی تقیخان)، میرزا ابوالفضل ادیب، میرزا تقیخان مجدالملک و میرزا ابراهیم پرداخته است.
استفاده از آیات و اشعار عربی، این سفرنامه را از دیگر سفرنامههای این مجموعه متمایز میکند. سفرنامهی مذکور در این کتاب فقط شامل گزارش سفر تا کلاردشت است و ادامهی آن که تا طالقان و جریان بازگشت به تهران را شامل میشود، نیاورده است.
3- سفرنامهی ملیجک
نگارنده، غلامعلیخان، معروف به ملیجک و ملقب به عزیزالسلطان است. سفرنامهی او گزارشی از سفر ناصرالدین شاه در آخرین سال سلطنتش (1313ق) به مازندران است. این سفرنامه حاوی گزارش منازل بین راه، آبادیها و وضعیت داخلی اردوی شاهی است. سبک نوشتاری آن با سبک سفرنامههای ناصری بیشباهت نیست. سفرنامهی او علاوه بر اوصافی که از طبیعت و منازل بین راه دارد، بیشتر به گفتوگوهای او با دیگران و اوضاع و احوال رجال و موکب اردوی شاهی و اشعاری که در مدح شاه سروده شده، پرداخته است.
4- سفرنامهی اعتضادالسلطنه
علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه، نخستین وزیر علوم ایران و صاحب کتاب اکسیرالتواریخ است. او به منظور استفاده از آبهای معدنی لاریجان جهت مداوای بیماری گرفتگی صدا به آنجا میرود. او در سفرنامهاش مینویسد: «چون مزاج را به سبب بحوحهالصوت که به فرانسه افونی گویند انحرافی پیدا شده و علاوه بر سوءمزاج، مرض روحانی که سالی بیشتر است پیدا شده به تجویز اطباء و تدبیر احباء عزم سفر لاریجان و اغتسال میاه آن سامان را جزم کرده.» (سفرنامههای دوره ناصرالدین شاه، ص319) از تهران حرکت و از دههای حکیمیه، سرخهحصار، کمرد، استلک، بومهن و رودهن دیدن میکند و در این سفر به شرح چشمههای آبعلی و شرح امامزادههای مسیر همچون امامزاده مطهر - محمدتقی بن موسی الکاظم - و آثار و ابنیهی تاریخی میپردازد. توصیف چگونگی پیدایش و ترکیبات چشمههای آب معدنی اسک از دیگر بخشهای این سفرنامه است.
بحث دیگری که مطرح شده غارها هستند. اعتضادالسلطنه غارهای این ناحیه را برساختهی ناامنی مملکت در ایام گذشته میداند. او همچنین آب و هوای مناطق لاریجان و شمال ایران و مختصات و ویژگیهای جغرافیایی این منطقه را از آثارالباقیه ابوریحان بیرونی استخراج میکند و با دیدههای خود تطبیق میدهد. اعتضادالسلطنه زمان برگزاری جشنها و مراسمات مردم این ناحیه را نیز از تقویم فرس و جلالی استخراج میکند و با مقایسهی این دو، اشتباهاتشان را برمیشمرد.
ج) پیوستهای کتاب
این بخش از کتاب شامل پنج پیوست در تکمیل سفرنامههای مذکور است. توضیحات و جزئیات بیشتر، نقشهها و عکس نسخ خطی، مواردی هستند که در این بخش گنجانده شدهاند.
پیوست اول؛ گزارشی مربوط به سال 1283ه.ق در خصوص دیدار ناصرالدین شاه از کشتیهای روسیه است. صاحبمنصبان روس جهت دیدار با شاه به استقبال وی آمدند. پیوست مذکور شرح این دیدار است.
پیوست دوم؛ گزارش سفر شاه در 83-1282ه.ق به نظم است؛ در این پیوست منازل بین راه، حوادث روی داده و وصف طبیعت را در قالب شعری بیان کرده است.
پیوست سوم؛ روزنامهی سفر حاجی محمد میرزا مهندس از ساری به میانکاله است. اثر مذکور جزو سفرهای مأموریتی بود. قسمتی از این سفرنامه در متن کتاب ذکر گردید و گردآورنده جداگانه هم آن را آورده است.
پیوست چهارم؛ گردآورنده، رسالهی جغرافیایی محال مازندران اثر علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه مربوط به سال 1285ه.ق را به صورت عکسی چاپ کرده است. این نسخه، ترجمهی کتاب معجمالبلدان یاقوت حموی در بخشهای راجع به چالوس، کچه، رویان و قومس است که به دستور ناصرالدین شاه (همان، ص336 ) از عربی به فارسی ترجمه شد.
پیوست پنجم؛ حاوی نقشهای است که توسط علیقلی میرزا مهندس تهیه شده و شامل نقشهی استرآباد، اشرف و حومه، ساری و فرخآباد، بارفروش و مشهدسر، علیآباد و سوادکوه، آمل و محمودآباد، کلارستان، کجور، تنکابن، لنگرود و لاهیجان میشود.
د) ارزیابی کتاب
کتاب فوق، چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، بازنویسی چندین سفرنامه از روی نسخهی خطی آنهاست. با وجود اینکه کار ارزشمندی است، نقدهایی نیز بر آن وارد است:
1- از آنجا که همهی سفرنامههای این اثر به توصیف راه سفر تهران به مازندران و شهرهای آن پرداختهاند، گردآورنده اگر به جای طرح جلدی که انتخاب کرده، نقشهی راه را از متن سفرنامهها استخراج مینمود و به عنوان جلد کتاب استفاده میکرد، همخوانی بیشتری بین متن و جلد آن به وجود میآمد.
2- مقدمهای که گردآورنده برای اثر برگزیده، تناسبی با حجم کتاب ندارد. مقدمه ضعیف است. او در یک صفحه اهمیت مازندران را شرح داده و در صفحات بعدی به تلخیص سفرنامهها پرداخته است. به نظر میرسد جای یک مقدمهی قوی که روشنگر مختصری از تاریخ دورهی ناصری و سپس وضعیت مازندران به همراه موقعیت سیاسی و اوضاع اجتماعی آن منطقه باشد، خالی است.
3- گردآورنده دخل و تصرفی آنچنانی در نوشتهها نکرده به این معنی که حس کنجکاوی و جستجوگر گردآورنده در مورد پیداکردن صحت و سقم دادههای ارائه شده توسط نویسندگان سفرنامهها از منابع و مراجع اصلی شامل روزنامههای آن دوره، سفرنامههای دیگر و کتابهای جغرافیایی دورهی مورد مطالعه، قابل مشاهده نیست.
4- گردآورنده عناوینی برای متن سفرنامهها انتخاب کرده که در جاهایی این عنوانها نامناسب بهنظر میآید، به طور مثال در سفرنامهی اعتضادالسلطنه برای متن ورود او به آبگرم لاریجان نوشته است: وزیر علوم در آبگرم لاریجان. وزیر علوم که همان اعتضادالسلطنه، خود نگارندهی سفرنامه است و آوردن لفظ وزیر علوم تناسب محتوا و متن را از بین میبرد. این اشتباه در سفرنامههای ناصرالدین شاه نیز به چشم میخورد.
5- ارجاعاتی که گردآورنده در انتهای متن آورده، بر اساس رسم و اصول رایج ارجاع دادن نیست و این از ارزش کار میکاهد.
6- در بازنویسی نسخ و اسناد خطی رسم بر آن است که در زیرنویس متن (پاورقی) توضیحات مفصلی در خصوص مکانها، شخصیتها و شهرها که برای خواننده ایجاد سؤال میکنند، داده شود. در این کتاب متأسفانه زیرنویسها در یک جمله توضیح داده شدهاند و در جاهایی اصلاً توضیحی مشاهده نمیشود.
7- ترتیب چینش سفرنامهها تا سفرنامههای ناصرالدین شاه مرتب است. از اینجا به بعد، گردآورنده سفرنامههای ناصری را که در فواصل زمانی گوناگون صورت گرفته، پشت سر هم میآورد؛ درحالی که سفر اعتضادالسلطنه به لاریجان در 1297ق. پیشتر از سفر ناصرالدین شاه در سال 1299 به نمارستاق صورت گرفته اما در متن کتاب، سفرنامهی اعتضادالسلطنه بعد از سفرنامهی نمارستاق آمده است.
صباح خسرویزاده
کارشناسی ارشد تاریخ ایران دورهی اسلامی
منبع: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا