هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 112    |    4 ارديبهشت 1392

   


 



صداها و تصاویری از مرکز تاریخ شفاهی داکوتای جنوبی

صفحه نخست شماره 112

اشاره: برای نگهداری از میراث شفاهی یک قوم یا ملت ابزاری کارآمدتر از تاریخ شفاهی نمی‏توان یافت. این امر درباره اقوامی چون بومیان آمریکا اهمیتی دو چندان دارد. در یادداشتی که در ادامه به قلم یک سرخپوست اهل داکوتا می‏خوانید با تجربه‏ای که در ایالت داکوتای جنوبی در این باره رخ داده آشنا می‏شوید. در این یادداشت نکاتی درباره چگونگی اجرای طرح و اهداف آن دیده می‏شود که جالب توجه است.

***

زمانی را به خاطر‏ می‏آورم که یک پسر بچه بودم و با پدر بزرگ و مادربزرگم_ برنارد فلاد اس آر (Bernard Flood Sr) و آوا لیتل مانی فلاد (Ava Little Money Flood) _ در داکوتای جنوبی زندگی‏ می‏کردیم. پدر بزرگ و مادربزرگ من تا سال 1977 برق و آب جاری و لوله کشی نداشتند. آن‏ها به جای نشستن در برابر تلویزیون یا موزیک گوش کردن با آی پد، هدیۀ با ارزشی به من اهدا کردند. آن‏ها تاریخ مردم،‏ ابهت رهبران و قدیسان افسانه‏‏های خودمان را که در طول زمان آمده و رفته بودند با من در میان گذاردند. دوست داشتم بنشینم و به تمام آنچه که حکایت‏ می‏کردند گوش کنم و سعی‏ می‏کردم تجسم کنم مردی که از اوسخن به میان‏ می‏آمد چه شکلی بود، از چه قماشی بود و صدایش چطور بود. من اینجا یک دانشجوی غیربومی در دانشگاه داکوتای جنوبی هستم و فرصت کارهای تحقیقاتی در مرکز تاریخ شفاهی داکوتای جنوبی به من داده شده است. با این فرصت مطاالعاتی، من به پاسخ هر آنچه که وقتی پسر بچه بودم و برایم مجهول بود، دست یافتم؛ با موهبت گوش کردن به صداها، افکار و هر آنچه که در نوارهای ضبط شده بود و دیدن تصاویر قدیسان و رهبران سلحشورمان؛ همه این ها در مصاحبه‏‏های پیاده شده و عکس‏‏های ‏مجموعه مرکز تاریخ شفاهی موجود بود.

ما در تاریخ قبیله‏ای خود بسیاری از سنت‏هایمان، طریقت‏‏ها و زبان‏‏های بومی خودمان را از دست داده ایم که نتیجه تجربیات مدرسۀ بوردینگ (Boarding) و ذهنیت «سرخپوست‏‏ها را بکشید، بشر را نجات دهید» بوده است. من در سال 1962 متولد شدم و از میان رفتن هویت قبیله ای و زبانی خود در اثر تاثیرات عمدۀ محیط دورو برم که برخاسته از شستشوی مغزی حاکم در این مدارس دولتی بود، دیدم و احساس کردم. امروز مردم ما طرز تفکر متفاوتی دارند و روش زندگی، زبان و افکارشان را به شکلی نوین آمیخته با غرور و قدرت از نو ساخته اند. صداها و تصاویر موجود در مرکز تاریخ شفاهی اینجا در دانشگاه داکوتای جنوبی برای همیشه شخصیت‏‏های مهم مارا جاودانه نگه خواهد داشت و جهان و نسل جدید به واسطۀ کار فوق العاده ارزشمند مرکز تاریخ شفاهی و پرسنل فوق العاده ای که از آن‏ها صحبت خواهم کرد با ذکاوت و بینش اجداد سلحشورمان آشنا خواهند شد. سرخپوستان آمریکا خود را مدیون مرکز تاریخ شفاهی داکوتای جنوبی و کارکنانش دانسته و بسیار قدردان آن‏ها هستند.

مرکز تاریخ شفاهی مستقر دانشگاه داکوتای جنوبی در ورمیلیون Vermillion داکوتای جنوبی، در اواخر سال 1960 با کمک هزینۀ بنیاد دوریس دوک Doris Duke تأسیس گردید، ‏این بنیاد که به شش دانشگاه آمریکا پول داد تا فرهنگ و تجربیات بومیان آمریکا را ضبط کنند. این پروژه در مرکز تاریخ شفاهی به نام پروژۀ تحقیقاتی سرخپوستان آمریکا شناخته شده و بیش از 2000 مصاحبه ضبط شده از مردم بومی سرزمین‏‏های شمالی را در بر‏ می‏گیرد. در دهۀ 1970 مجلس ایالتی داکوتای جنوبی هزینه بالغ بر 3000 مصاحبه ضبط شده پروژۀ تاریخ شفاهی داکوتا را تأمین کرد که فرهنگ‏‏های مختلف داکوتای جنوبی را به تفصیل بیان‏ می‏کنند. همچنین این مرکز تاریخ شفاهی ‏مجموعه‏‏های جیمز امریJames Emery ، استانیسلاوسStanislaus Maudlin ، و جان پینتر John Painter را نیز در بر‏ می‏گیرد که پروژه‏‏های تحقیقاتی محققان مستقل بر روی موضوعات متفاوت‏ هستند‏. فراتر از این اندوخته‏ها، مرکز، ‏یک مجموعه عکس در اختیار دارد که در حال فهرست نویسی است، به علاوه کتابخانۀ یادبود جوزف کش Joseph Cash که بیش از یک هزار جلد کتاب در مورد سرزمین‏‏های شمالی در بر دارد. کتابخانۀ کش هم در حال فهرست نویسی است تا راحتتر در دسترس محققان قرار بگیرد. مرکز تاریخ شفاهی دو دستیار فارغ‏التحصیل و چندین فرصت کار تحقیقاتی را برای کامل کردن پروژه هایشان و اطمینان از این که ‏مجموعه‏‏های آن‏ها در دسترس تر خواهند بود به کار گرفته است. همچنین این مرکز، یک برنامۀ کارآموزی دارد که تلاش‏ می‏کند با معرفی دانشجویان به مرکز تاریخ شفاهی و مشاهدۀ عملکرد یک بایگانی به تجربیات دانشگاهی آن‏ها بیافزاید.

جنیفر مک انتایر Jennifer McIntyre – سرپرست دیجیتال‏سازی طرح قرن تاریخ شفاهی داکوتای جنوبی، اهل منطقۀ سیوکس فالس Sioux Falls‏ بوده و مدرک دوره کارشناسی تاریخ و مطالعات بین‏الملل خود را از دانشگاه داکوتای جنوبی دریافت کرده است. او بعد از دریافت مدرک کارشناسی به دانشگاه آرکادیا Arcadia‏ در پنسیلوانیا رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتۀ صلح و حل اختلاف بین‏المللی دریافت کرد. جنیفر در پایان نامۀ کارشناسی ارشد خود با عنوان «مردم بومی و خودمختاری» در زمینۀ حرکت گروه‏‏های بومی مردمی برای دفاع از استقلال خود در سطح ملی و بین‏المللی تحقیق‏ ‏کرده است. کار در مرکز تاریخ شفاهی بسیاری از علایق وی در زمینۀ تاریخ، حفاظت از آن و همچنین تجربیات مردم بومی را در هم‏ می‏آمیزد. جنیفر حس‏ می‏کند که مرکز تاریخ شفاهی یک موسسۀ فوق العاده ارزشمند است چرا که تاریخ روزمرۀ یک انسان عادی را به زبان خود وی در اختیار همگان قرار‏ می‏دهد و شبیه هیچ شکلی از تاریخ که یک محقق‏ می‏تواند از آن بهره بگیرد، نیست. به عقیدۀ او «مرکز تاریخ شفاهی صداها، درس‏‏ها و سرگذشت‏‏های اجداد ما را حفظ‏ می‏کند و احساس مسئولیت این مرکز در قبال این صداها اطمینان‏ می‏دهد که نسل‏‏های آینده قادر خواهند بود به این روایات کاملاً شخصی از گذشته ما دست پیدا کنند.»

جسیکا نیلJessica Neal‏ سرپرست فهرست‏نویسی است. او در سال 2007 با مدرک کارشناسی تاریخ و انسانشناسی با گرایش باستانشناسی از دانشگاه داکوتای جنوبی فارغ التحصیل شد. در دوران دانشجویی‏ با کار در بایگانی‏‏ها و ‏مجموعه‏‏های خاص کتابخانۀ دانشگاه توانست در زمینۀ حفظ‏ بایگانی‏‏ها تجربه به دست آورد. به محض فارغ‏التحصیل شدن حرفۀ باستانشناسی را ابتدا با کار در تحقیقات باستانشناسی کارنت در راک اسپرینگ Rock Springs، در ایالت وایومینگ Wyoming و سپس برای آزمایشگاه باستانشناسی کالج آگوستانا Augustana واقع در سیوکس فالس داکوتای جنوبی آغاز کرد. از زمان ورود به مرکز تاریخ شفاهی داکوتای جنوبی در سال 2010 او دانش خود را در زمینۀ بایگانی گسترش داده و مهارتهای فهرست بندی را آموخته است. علایق حرفه‏ای وی تاریخ قرون وسطی و تاریخ سرزمین‏های شمالی است. او اظهار‏ می‏کند که : «مرکز تاریخ شفاهی سرگذشت‏های افراد را در مورد این که سرزمین‏های شمالی چگونه به شکل امروزی درآمدند، در خود جای‏ داده است. شما‏ نمی‏توانید این سرگذشت‏ها را در هیچ جای دیگری بیابید. آن‏ها روایت زندگی‏های روزمره‏ای هستند که در اسناد مکتوب جایی نخواهند داشت. اگر صداها در این حلقه‏‏ها ضبط نشود، وقتی راویان آن‏ها می میرند، داستان زندگیشان نیز به مرور زمان کاملاً محو شود. شاید کلیشه‏ای باشد، اما در حقیقت بدون اطلاع از اینکه شما از کجا آمده اید‏ نمی‏توانید واقعاً بفهمید که کی هستید. مرکز تاریخ شفاهی خیابانی است که ما را به سمت شناخت گذشته مان و شناخت خودمان هدایت‏ می‏کند.»

زبانم در توصیف احساسم نسبت به اهمیت جایگاه این بانوان خارق‏العاده و کار آن‏ها قاصر است و‏ نمی‏دانم چگونه سپاس‏گذاری خود را به عنوان یک بومی آمریکا به خاطر آگاهی از این صداها، ذکاوت و تصاویر رهبران گذشته و قدیسانمان نشان دهم که برای جاودانه شدن و گوش کردن نسل های آینده در این نوارها ضبط شده‏اند. اگر علاقمند به تاریخ بومی آمریکا باشید این آرشیو یک گنجینۀ دانش برای شما محسوب‏ می‏شود که در هیچ جای دیگر آن را نخواهید یافت. برای من مهمترین چیز، حقیقت موجود در این نوارهاست. صداقت و هوشیاری مردان و زنانی که وقتی روش زندگی کهنۀ ما داشت به اتمام‏ می‏رسید و ادامۀ حیات برای ما به عنوان یک قبیله بسیار نا معلوم بود، ما را رهبری کردند. در دوران دانشجویی در کلاس‏های مختلف تاریخ حضور داشته و به درس های حاوی تصویر عاری از حقیقتی که از روش زندگی قدیمی مان کشیده‏ می‏شد، گوش کرده ام؛ تصویری که هیچ تشابهی با مردم مهربان و آن قدرت جنگاوری که به آن شهره بودیم، نداشت. بزرگترین هدیه‏ای که ما به عنوان مردم بومی‏ می‏توانستیم به خودمان بدهیم گردهم آوری نویسندگان، بررسی این منبع خارق العاده اطلاعات فراهم آمده با دیدگاه بومیان آمریکا و نوشتن کتاب تاریخی از زبان خود ما و تصویب کردن آن در فرمت تحصیلی و به اشتراک گذاشتن تجربیات بومیان آمریکا با دنیا به زبان خودمان‏ است. اثبات روش زندگی و طرز تفکر ما، در این آرشیو است.‏ می‏خواهم به جنیفر مک اینتایر و جسیکا نیل بگویم به خاطر تضمین درستی نسخه پیاده شده این مصاحبه‏‏ها و کار طاقت‏فرسا و به خاطر عشق و مهری که نسبت به تاریخ و مردم ما روا داشته اند، مردم نازنینی که روزی با غرور سلحشورانه خود در این دشت‏ها پرسه می زدند، بگویم ووپیلا تانکا* Wopila Tanka.



* Wopila Tankaدر گویش لاکوتا، از زبان های بومیان آمریکا، به معنای «سپاس فراوان» است.

 

پیلامایا Pilamaya،
کوری فلاد (Corey Flood)
ترجمه: الهام صباحی

منبع: nativetimes


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.