|
صراحتنامه
|
معرفی کتاب: صراحتنامه زیر عنوان: گفتگو با علی اکبر هاشمی رفسنجانی پدید آورندگان: امیرعباس تقی پور، امیر لعلی، آرش محبی انتشارات: سیمای شرق چاپ اول : زمستان 1391 قیمت پشت جلد: 4200 تومان
کتاب «صراحتنامه» به گفتگوی مفصل با آیتالله هاشمی رفسنجانی در تیر ماه سال 89 اختصاص دارد. در این مصاحبه هاشمی به پرسشهای متنوعی در حوزه مدیریت ارتباطات سیاسی و فرهنگی و همین طور زندگی شخصی خود پاسخ داده است. وی در این کتاب دیدگاههای خود را در مورد مناظرات سال 88 کاندیداهای ریاست جمهوری تشریح نموده است. این کتاب از سوی انتشارات سیمای شرق انتشار یافته است.(1) امیرعباس تقیپور، مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات در پی انتشار گفتگویی با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با این ماهنامه که در هجدهمین جشنواره مطبوعات و خبرگزاریها رتبه سوم بخش مصاحبه را به دست آورد، معتقد است: «تداوم انتشار ماهنامه در ماههاي بعد ثابت کرد مصاحبههايي که در اين ماهنامه منتشر شده و ميشود، فارغ از جهتگيري سياسي خاص و همسو با مرام نشريات مستقل، با هدف ابهامزدايي و افزايش آگاهي مخاطبان صورت ميگيرد. همچنین وفاداری گروه مصاحبه کننده به آیتالله هاشمی رفسنجانی و به آنچه در حوزه رسانه خوانده یا تجربه کرده بودند، باعث شد این مصاحبه یک مصاحبه جذاب و ماندنی از آب درآید. البته از همراهی ایشان در ارائه پاسخ های غیرکلیشهای به سؤالاتی که برای اولین بار از ایشان پرسیده و منجر به انتخاب تیتری تأثیرگذار شد، نباید چشم پوشید.»(2)
مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات(3) در مقدمه کتاب مینویسد: «شرایط خاص بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران در خردادماه سال 88 موجب شد مصاحبه ماهنامه مدیریت ارتباطات در تیرماه 89 با آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن سال، بازتاب فراوانی در رسانههای داخلی و خارجی پیدا کند، چرا که او در این مصاحبه، جملاتی را به زبان آورد که تا قبل از آن به هیچ رسانهای نگفته بود. توافق اولیه مصاحبه کنندگان ماهنامه این بود که گفتگویی فنی و حرفهای با یکی از شخصیتهای اصلی نظام در طول دوران مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی انجام دهیم. در گام بعدی توافق کردیم سئوالاتی که مطرح میکنیم در چارچوب موضوعات تخصصی ماهنامه بوده و جهتگیری فردی یا احیاناً گروهی نداشته و زمینه سوءاستفاده شخصی یا گروهی را فراهم نکنیم. یعنی حتی اگر سئوالات به حوزه سیاست کشیده شد، که شد، قرارمان این بود که حتماً به عناصر ارتباطاتی و نقش آن در مدیریتی ارتباطات سیاسی توجه شود.»
کتاب با زندگینامه کوتاهی از ایشان آغاز میشود. اولین سئوال به تعریف ایشان از مدیریت ارتباطات اختصاص یافته است که هاشمی معتقد است: «اساسیترین عنصر، آگاهی است. نقطه امتیاز انسان، آگاهی است. آگاهی را هم خداوند در وجود ما محدود نکرده است. خیلی از ابزارهای جسمی ما محدود است، سطح و ظرفیتی دارد و تمام میشود ولی دستگاههای گیرنده ما هر چه بیشتر میگیرند نیرومندتر، وسیعتر و بازتر میشوند. شاید الان چیزی را میفهمیم ولی مجهولاتی که بعدها متوجه میشویم نداریم، خیلی زیاد میشود چیزی که نمی دانیم، سئوالی هم در موردش نداریم. این نقطهای است که انسان را به خدا نزدیک میکند. شاید آن نقطهای که بعضی وقتها تعبیراتی در عرفان داریم که انسان بیش از همه موجودات به خداوند نزدیک است، همین نقطه آگاهیگیری انسان است. اسلام و قرآن کرامت انسان را در آگاهی و دانش میدانند و انبیاء را مامور آگاهی بخشی به انسان میدانستند.»
ایشان در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه چه خاطرهای از مدیریت صحیح ارتباطات که توانسته است مشکلی را برای نظام حل کند و نتیجه مثبتی داشته است، دارید، چنین پاسخ میدهد: «خاطرهای در این زمینه نمیتوانم بگویم ولی به چند کار بزرگ اشاره میکنم. وقتی میخواستم کارم را در حوزههای اجتماعی در کنار درس خواندن شروع کنم، احساسم این بود که طلبههای آن زمان حوزه خیلی با واقعیتهای جامعه فاصله دارند، چون سیاسی نبودند، روزنامه و مجله نمیخواندند و در حوزه، رادیو نبود. اوایل که میگفتند حرام است و داشتن رادیو لااقل برای یک روحانی عیب بود. وقتی وارد مبارزه شدیم و دیدم نیازهای سیاسی داریم. امام به من دستور دادند یک رادیو بخرم و نصف پولش را هم دادند. سال 1342 بود. یک دفعه خبری را از جایی گرفتم و مطلع شدم که بناست در مقابل تصویب کاپیتولاسیون 200 میلیون دلار وام به ایران بدهند. این خبر را به امام دادم و گفتم چنین خبری است و در مجلس نیز درحال تصویب است. امام گفت: «ما این چیزها را نمیدانیم.» همان جا 200 تومان به من دادند و گفتند: «برو یک رادیو بخر» مغازهای در خیابان حرم قم به نام «الکترولوکس» بود. من رفتم یک رادیو «ارسر» به قیمت 400 تومان خریدم. 200 تومان را دادم و بقیهاش را هم قسطی پرداخت کردم که اقساطش را خودم میدادم. همان موقع امام مرا مامور کردند که به تهران بیایم تا خبر این مساله را به طور مستند ببرم. من هم به تهران آمدم و اسناد پیمان وین را که مبنای آن کار بود، گرفتم و خدمت امام بردم که امام سخنرانی نیرومندی علیه کاپیتولاسیون کردند و بعد هم تبعید شدند.»
هاشمی در خصوص تحریم رادیو از سوی امام شرح میدهد: «قبلش را نمیدانم که امام چه فتوایی داشتند. اینکه من میگویم مربوط به دورهای است که خیلی زمان از ورود رادیو گذشته بود و در دوران مبارزه به این حرفها رسیدم. روزنامهها را در کیوسکها میگذاشتند و ما میرفتیم آنجا و گاهی تیترها را میخواندیم. در روزنامهنگاری هم حوزه عقب بود، اما کم کم پیشرفت کردند. بلندگو هم همین طور بود. فرض کنید در مسجدی چند هزار آدم جمع میشدند و پیرمردی میخواست سخنرانی کند، چگونه صدایش را همه میشنیدند؟»
آقای هاشمی در این مصاحبه تائید میکند که شخصاً از اینترنت استفاده نموده و بیشتر سایتهای خبری را میبیند، دیدگاه خود را از شبکه خبری بیبیسی که گاهی آنرا میبیند، چنین میگوید: «بی بی سی در واقع برای نیل به اهدافی که دارد حرفهای عمل میکند. هم در عربی و هم فارسی، اینها حرفهای عملی میکنند. خبرنگاران و گویندههای ورزیدهای دارند و از لحاظ جامعه شناسی و روابط عمومی مطلعند. در خیلی از جاها خبرنگار دارند و با سیاستی که خودشان دارند، خبرها را انتخاب میکنند و به خورد مردم میدهند. یعنی از لحن و شیوههایی که تجربه شده استفاده میکنند. حرفها را فشرده میزنند و سعی میکنند موذیانه اهداف خود را القا کنند در زمان انقلاب، آن موقع که آنها طرفدار شاه بودند، خیلی وقتها این اخبار به درد ما میخورد. در همه دنیا هم همین کار را میکند. این سیاستی است که مستمع جذب میکند و دولتها گوش میدهند، برای اینکه ببینند چه دارد میگوید و چقدر به نفعشان میگوید و چطور میتوانند جلویش را بگیرند.»
وی به عنوان شخصیتی که هم تجربهاش را و هم مدیریتش را داشته است و هم اکنون نیز در رأس بالاترین نهاد مشورتی کشور قرار دارد دیدگاه خود را در مورد فضای رسانهای چنین توضیح میدهد: «باید اولاً واقعیت محیط و مخاطب را بشناسیم. ثانیاً حرفهایی که مخاطب را فراری بدهد، نگوییم و حرفهایی بزنیم که وجدان طرف را قانع کند. البته اگر کسی خودش عقیدهای دارد، حرفهای خودش را هم در آن قالب میتواند در بیاورد. ما توقع نداریم بیبیسی بیاید سیاست کشور خودش را فراموش کند. سیاست آن کشور را در هر برنامهای میبینید، حتی سیاست استعماریاش را. با شیوهای حرفهای خود را در مغز مردم جا میکند. ما باید با دانش روانشناسی، جامعهشناسی و پیشبینی آینده آشنا باشیم. الان خیلی چیزها در اطلاعرسانی شرط است. من از سبکی که دارد عمل میشود، راضی نیستم. باید خیلی حرفهای تر از این، واقعیتر و مخاطب شناستر و حقیقتگو تر باشد. ما نیاز به رسانهای داریم که واقعاً مورد اعتماد مردم باشد و مردم حرفش را بفهمند و قبول کنند. این دور از دسترس نیست و قابل تأمین است.»
ایشان در مقابل این پرسش که اگر قرار باشد برای آزادسازی ماهواره رایگیری شود شما با آزادسازی ماهواره موافق هستید؟ پاسخ میدهد: «موارد مبتذلی وجود دارد که جوانهای مردم را به انحراف میکشاند و فکر نمیکنم برای جامعه درست باشد. اما باید به کانالهایی که مطلب میگویند، گوش داد. بالاخره اینها هستند و دیگران گوش میدهند. اگر بخواهیم جلوگیری کنیم هم نمیتوانیم. شما که میدانید الان دشمنان ما آمریکاییها و دیگران هزینه زیادی انجام میدهند تا فیلترشکنهایی درست کنند که اصلاً نشود سانسور کنیم و به آنجا میرسند که جلوی سانسور را بگیرند. اشکال بعدی که از نظر روانی پیدا میشود، این است که وقتی چیزی ممنوع شود، آدمهای کنجکاو بیشتر دنبال آنها میروند تا ببینند آن چه بود؟ از همان اول میگویند این کار سیاسی است. آخر هم میبینند ما حق داشتیم.»
وی در این گفتگو انگیزه خود را از نوشتن خاطرهنویسی و انتشار این خاطرهها چنین میگوید: «در جوانی خاطرات بعضی از شخصیتهای قدیم مثلاً سلاطین یا وزرا را میخواندم و میدیدم. این خاطرات واقعیات آن زمان را (نمیتوان گفته همهاش راست است) خیلی خوب نشان میدهد. بعد از انقلاب خودم به این فکر افتادم که مرتب خاطراتم را بنویسم. به این منظور که بر من در یک روز چه میگذرد؟ همین الان که خاطرات گذشته را میخوانم، خودم هم استفاده میکنم. خیلی چیزها یادم میآید. فکر میکنم کار کم هزینهای است. شب که میخواهم بخوابم، یکی از کارهایم این است که نیم ساعت قبل از خواب، خاطرات آن روز را بلا استثناء بنویسم. من از سال 60 خاطرات را نوشتم. قبل از انقلاب از ترس اینکه زندگی ما دست ساواک بیافتد، چیزی یادداشت نمیکردیم. اول انقلاب هم مباحث شورای انقلاب را که مسائل مهمی داشت، ثبت نکردم. همین طور حرفهایی زدیم. البته آقای شیبانی چیزهای مختصری نوشته که گاهی منتشر میشود.»
هاشمی در پاسخ به این سئوال که در خاطرات قبل از انقلاب که بعد از انقلاب منتشر شد ایشان یک راوی هستند و وقایع نگاری میکنند اما در خاطرات 60 به بعد که نوشتهاند تنها یک روای نیستید و در مقام دفاع از حقانیت دیدگاهها و عملکرد خود خاطره نویسی میکند پاسخ میدهد: «خاطرات قبل از انقلاب مصاحبه است. دو مصاحبه با من شد؛ یکی مصاحبه آقای زیارتی است که آن موقع تاریخ مینوشت و آمد مصاحبه کرد و یکی هم آقای معادیخواه برای بنیاد تاریخ انجام داد. هرچه سئوال کردند، جواب دادم. جواب تحلیلی هم میخواستند و من هم آن گونه گفتم. اگر بنا باشد کسی مصاحبه کند، همینجور میشود. از آن به بعد مصاحبه نیست.»
وی در پاسخ به این پرسش آیا کتاب شما ممیزی میشود؟ پاسخ میدهد: «به سه جا میدهیم؛ یکی به وزارت ارشاد میدهیم. البته آنها باید بگویند موافقیم یا مخالف که میگویند موافقیم و چیز دیگری نمیگویند و دخالت نمیکنند. یکی هم به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) میدهیم تا اشاراتی یا بیاناتی که از امام آمده با مستندات تطبیق داده شود. یک نسخه را هم قبل از چاپ به رهبری میدهم. هدفم این است که به دلیل آنکه ایشان در همه کارها با من شریک بودند تا اگر در موردی اشتباه کردم یا توضیحات اضافی لازم است به من بگویند.» هاشمی یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بعمل آمده در این خصوص تاکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم.»
پانوشت ها: 1- کتاب، گفتگوی انتخاب شده جشنواره سراسری مطبوعات و خبرگزاری ها رتبه سوم هجدهمین جشنواره را در بخش مصاحبه بخود اختصا داده است. 2-انتشار کتاب گفت وگو با اکبر هاشمی رفسنجانی، خبر آنلاین 14/12/1391. khabaronline.ir/detail/280270/weblog. 3- ماهنامه مدیریت ارتباطات که از آبان ماه سال ۱۳۸۸ به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی امیرعباس تقی پور، آغاز به فعالیت کرده است مأموریت حرفهای خود را «نشریه تخصصی، در ارتقای کیفی دانش مدیریت ارتباطات از طریق انتشار نشریهای روزآمد، علمی و کاربردی و تلاش براي فراگيري، جلب توجه و ارتقای سطح عمومي دانش مديريت ارتباطات » اعلام داشته است.
محمود فاضلی
|