گزارشی از چالشهای خاطرهنویسی زنان در دوران دفاع مقدس
زنان، بخشی از جمعیتِ این سرزمین را تشکیل میدهند، که جنگ را تجربه کردهاند. آنها در طول هشت سال دفاع مقدس، خانه و كاشانة خود را از دست دادهاند. بسیاری از آنها به كارهايي مثل پرستاري و امدادگري، خبرنگاري، و جمعآوری كمكهاي پشت جبهه پرداخته و حتی در برخی مواقع سلاح به دست گرفتهاند. بیشک نادیده گرفتن زنان به معنی چشمپوشی از بخشی از تاریخ جنگ است. اگرچه در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهایی در نشان دادن شخصیت واقعی زنان در جنگ بودهایم؛ موانعی هنوز وجود دارند که بر سر راهِ نشر خاطرات زنان قرار گرفتهاند، که این حوزه را دچار آسیبهایی کرده است. در این گزارش، ضمن توضیح اهمیت زنان در دفاع مقدس، به برخی از این آسیبها و راه حلهای موجود اشاره میکنیم. امیدواریم که به خاطرات زنان همپای خاطرات سایر افراد حاضر در جنگ توجه نشان داده شود.
در میان کتابهای خاطراتی که در حال حاضر موجودند، خاطرات زنان اسیر، رزمنده، و امدادگر از اهمیت و جذابیت بسیاری برخوردارند. مهمترین نکتهای که در این کتابها به چشم میآید، تلاش زنان برای اثبات خود و حضور در جبهه است. بر اساس پژوهشی که دربارة نقش زنان در دفاع مقدس انجام شده است:
«از نکات برجسته و شاخص خاطرات زنان رزمنده و امدادگر سرزندگی و نشاط موجود در زندگی آنها است. آنها دارای انرژی فوقالعادهای بودند که با پدیدهای به نام جنگ آزاد شد.» جنگ از زنی که همواره به ضعف و ناتوانی جسمی و عقلی متهم بود، انسانی پرتوان ساخت، که همپای مردان در دفاع از سرزمینمان شرکت داشت.
زنان به دلیل شرکت در جنگ، چه به صورت مستقیم و چه به شکل غیرمستقیم، فرصت پیدا میکنند خودشان را نشان دهند. طبق پژوهشی در خصوص تجربة زنانه از جنگ، «زناني كه به اشكال مختلف اين فرصت را پيدا ميكنند كه در عرصة جنگ حاضر شوند و نقش فعالي داشته باشند، تجربياتي به دست میآورند كه آنان را از ساير زنان متمايز ميكند. آنان در مواردي بهاجبار، و گاهي با ميل شخصي خود پذيراي بازانديشيهايي در خويشتن خود ميشوند. در اثر چنين بازانديشيهايي است كه تغييراتي به وجود میآید كه در اغلب موارد آنها را قويتر و مستقلتر میسازد.» البته استقلال تنها موهبت جنگ برای زنان نبوده است. برخی زنان به لحاظ نقشی که در جنگ بر عهده داشتند، تحسین مردان را نیز برمیانگیختند. از باب مثال، در همین پژوهش، به نقل از کتاب «یکشنبة آخر» خاطرات معصومه رامهرمزی آمده است:
وقتي اسحاق رامهرمزي وارد آبادان ميشود، در اولين ايست بازرسي از او سؤال میكنند: «شما با خواهران رامهرمزي نسبتي داريد؟» اسحاق ميگويد: «بله. برادر آنها هستم، چطور مگه؟» و آن رزمنده مي گويد: «خواهرهايت شير هستند و از ده مرد هم مردترند، به آنها افتخار كن.»
مواردی از این دست، سبب میشد که زنان هویتی مستقل پیدا کنند، و با جلب احترام همة اعضای خانواده، خودشان برای زندگی خود تصمیمگیرنده باشند؛ مسئلهای که تا پیش از جنگ تحمیلی کاملاً مردود بود.
جذابیت و اعجابانگیز بودنِ فعالیت زنان در جنگ، به رغم محدودیتهای موجود و حمایتهای آنها از رزمندگان در پشت جبهههای جنگ در نقش مادر و همسر، زندگی آنها را برای خوانندة جوان امروزی خواندنی میکند. این جذابیت و تقاضای موجود برای روایت خاطرات زنان، نویسندگان بسیاری را به سمت نوشتن در این حوزه سوق داده است؛ طوری که در حال حاضر، بیش از 140 عنوان کتاب از خاطرات زنان منتشر شده است. با این حال، نوشتن در این زمینه مشقّاتی دارد که بهتر دیدیم به آنها بپردازیم. سرچشمة مهمترین مشکل خاطرات زنان، راویانِ زن هستند.
خودسانسوری زنان
از مشکلاتی که زنان خاطره گو دارند، خودسانسوری است. بسیاری از زنانی که در جنگ شرکت داشتهاند، به دلیل برخی معذوریتهای اجتماعی از گفتن بخشی از خاطرات خود، خودداری میکنند. گلستان جعفریان، خاطرهنگار خاطرات زنان، معتقد است همیشه بستری برای زنان تعریف شده است که همیشه به دلیل شرایط اجتماعی، جنسیتی، و خانوادگی به آن محدود میشوند. او در این باره میگوید: «زنان ما نسبت به مردان تمایل بیشتری به پنهان کردن درونیات خود دارند. درون زن را کاویدن برای خاطرهنگار کار پیچیدهتری است. چون زن تمایل بیشتری در بروز ندادن افکارش دارد. ولی مردان بیمحاباتر حرف میزنند.» سید قاسم یاحسینی، نویسنده، نیز که خاطرات زهرا تعجب، همسر شهید مسعود خلعتی، را روی کاغذ آورده، معتقد است این سانسور خاطرات زنان فقط به راوی محدود نیست. او در این باره چنین میگوید: «ملاحظات اخلاقی و اجتماعی، محافظهکاریهای مذهبی، سنتگرایی، ترس از مردم، و جلوگیری از آبروریزی سبب شده است بخش مهمی از خاطرات زنان روایت نشود، یا در مرحلة تدوین، توسط ناشر سانسور شود.» این خاطرهنگار معتقد است سانسور اصالت خاطره را به خطر میاندازد، و موجب میشود کتابهای خاطرات زنان به صورت دستکاریشده منتشر شوند.
خودکمبینی زنان
خودسانسوری تنها دلیلی نیست که زنان را از مطرح شدن در عرصة دفاع مقدس بازمیدارد. دلیل مهم دیگر که زنان را در این حوزه مهجور میکند، نگاه مردسالارانة تاریخ است. در پژوهشی با عنوان «تجربة زنانه از جنگ» به قلم دکتر غلامرضا جمشیدیها، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، و نفیسه حمیدی دانشجوی دکترای جامعهشناسی آمده است: «مسئلة مردانگي تاريخ مسئلهاي است كه دربارة تاريخ كشور ما نيز مصداق دارد. در واقع بايد به اين مسئله اذعان كنيم كه تاريخ بيشتر دربارة مردان نوشته شده و تجارب زنانه را چون اموري غير قابل اعتنا به دست فراموشي سپرده است. تاريخ ما به شهادت خودش در طول قرنها، تاريخي مذكر بوده است.» سید قاسم یاحسینی نیز با توجه به تأثیر نگاه مردسالارانه در مطرح نشدن زنان در امر خاطرهنگاری میگوید: «نگاه مردسالارانه در جامعة فرهنگی ایران و حتی تسلط مردانه بر تفکر شخص زنان موجب شده زنان نه تنها در امر خاطرهنگاری، بلکه در عرصههای فکری و اجتماعی، جنس دوم تلقی شده و با نگاه جنس دومی به آنها نگریسته شود. در جامعة ما حق با مرد است و اگر چیزی باقی ماند، سهم زنان است!»
این نگاه مردسالارانة حاکم بر فضای جامعه را میتوان دلیلی بر خودکمبینی زنان دانست. بسیاری از زنان شرکتکننده در جنگ از عظمت خدمتی که در این هشت سال به وطن و هموطنان خود کردهاند، بیخبرند. مهناز فتاحی، نویسندة خاطرات فرنگیس حیدرپور، در این باره میگوید: «زنان فکر میکنند کار مهمی انجام ندادهاند. وقتی به مردان بزرگ شرکتکننده در جنگ نگاه میکنند و خودشان را با آنها مقایسه میکنند، احساس میکنند کاری انجام ندادهاند. در حالی که آنها در نوع خودش خدمت بزرگی به جنگ کردهاند.»
خاطرات دستخوردة زنان
همة این مشکلات دلیلی میشود بر روایت نشدن خاطرات زنان؛ طوری که بسیاری از افراد معتقدند خاطرات زنان اگر هم نوشته میشود، ناقص است. از دلایل نقص خاطرات زنان، که فقط مختص آنان نیست، این است که بیشتر آنها بوی امروز را میدهند. سید قاسم یاحسینی در توضیح این عبارت میگوید: «بسیاری از خاطراتی که این روزها خانمها مینویسند، خاطرات گذشته اما فیلترشده از نگاه امروز است. زنان خاطرهنویس برای روایت عواطف، احساسات، و دریافت خود از محیط اطراف ملاحظات سیاسی دارند، و این اصالت کار را کاهش میدهد.»
گلستان جعفریان هم با تشریح وضعیتی که زنان خاطرهگو در آن قرار گرفتهاند، خاطرات موجود از زنان حاضر در جنگ تحمیلی را ناقص میداند. به اعتقاد او، زنان هیچگاه ذات وقایع را «عریان» نمیکنند، و کندوکاو در ذهن او وظیفة مصاحبهکننده است. او در این باره میگوید: «راوی زن ما بسیار شکننده است. او کسی است که در تضادی میان زندگی سی سال پیش و زندگی امروزه قرار دارد. محققان ما بایست با آرام کردنِ راوی زن، او را به سمت کنار گذاشتن محدودیتها هدایت کنند. راوی باید قالب خود را بشکند. بسیاری از محققان اجازه میدهند راوی آنها را هدایت کند. اگر مصاحبهکننده زیرک نباشد، راوی در محدودة خود باقی میماند و به طور غیر عمد در روایت رویدادها گزینشی عمل میکند.»
جای خالی تفکر زنانه در خاطرات زنان
رسوخ نکردن مصاحبهکننده به درون راویِ زن سبب میشود خاطرات زنان و مردان تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند. تفاوتهای زنان و مردان در نحوة واکنشی است که به رویدادها نشان میدهند. این مهمترین نکتهای است که میبایست در کتب خاطرات نمایش داده شود. نگاه، عاطفه، و تفکر زنان با مردان متفاوت است. این تفاوت امری است که برخی فعالان عرصة خاطرهنویسی را به این باور رسانده است که خاطرات زنان را زنان باید بنویسند. سید قاسم یاحسینی با اشاره به تفاوت نگاه زنان به پدیدة جنگ میگوید: «زنان ریزبین، جزئینگر، و شفافبین هستند و بار عاطفی و نگاه مادرانة آنها غلبیت اصلی را دارد؛ در حالی که روانشناسی مردها کاملاً متفاوت است. زنان به واسطة تفاوتشان چیزهایی را در دوران دفاع مقدس دیدهاند، که مردها ندیدهاند.» بدیهی است که این ریزبینیها را نویسندة زن بهتر درک میکند. زنان نویسنده میتوانند به جزئیترین بخشهای زندگی یک زن سرک بکشند، و با زبانی که سرشار از لطافت زنانه است، به روایت آن بپردازند. البته این جمله فقط در همین حد است؛ به طوری که برخی از نویسندگان مثل جعفریان معتقدند خاطراتی که از زنان نقل میشود، کلیگویی و کنار هم گذاشتن رویدادهای بیرونی است. آنها میگویند که در بسیاری از آثار موجود، درونیات و ذهنیات خاطرهگویِ زن دربارة وقایع بیرونی در هالهای از ابهام باقی مانده است.
از زنان حمایت کنید
بیمیلی زنان به بازگو کردن خاطراتشان را در کمرنگ بودنِ نام زنان در مجموعهآثار دفاع مقدس نیز میتوان دید. برخی نویسندگان معتقدند که اگر زنان سرزمین ما بدانند خاطراتشان قابلیتِ تبدیل شدن به کتاب را دارد، دست از خودسانسوری برداشته و به بازگو کردنِ تاریخ دفاع مقدس در قالب خاطره راغب میشوند. آنچه برای آگاهی زنان لازم است، انعکاس خاطرات زنان در میان جامعة زنان است. مهناز فتاحی ضمن اشاره به ضرورت مطرح شدن زنان در حوزة دفاع مقدس میگوید: «باید کتب خاطراتی که نوشته میشوند، در میان زنان انعکاس خوبی داشته باشند. برگزاری نشستهایی در این باره برای زنان، نقد و بررسی کتب خاطرات، و تشویق نویسندگان و راویان میتواند در این زمینه مفید باشد. وقتی زنانِ شهر من با کتب خاطرات آشنا شوند، ترغیب میشوند خاطرات خودشان را هم منتشر کنند.»
مسلّم است که در طول تاریخ ایران نقابی صورت زن ایرانی را پنهان کرده است. برای برداشتن این نقاب، لازم است نقش زنان در عرصههای مختلف بهخصوص در عرصة اجتماعی بازبینی شود. بیشک تاریخنویسان تنها کسانی نیستند که این کار را بر عهده میگیرند. خاطرهنگاری مدت زیادی است که به کمک تاریخ شتافته است. از این لحاظ خاطرهنگاری زنان میتواند گامی در جهت شناسایی و شناساندن نقش زنان باشد.
الاهه اسلامی
منبع: نشریه تخصصی کتاب انتشارات سوره مهر، ش 170، ص6