اشاره: برای صدمین شماره هفته نامه تاریخ شفاهی ایران با دکتر ابوالفضل حسنآبادی، مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی و کارشناس تاریخ شفاهی گفتگویی انجام دادیم و دیدگاهش را درباره کار این رسانه جویا شدیم. او دکتری تاریخ محلی از دانشگاه اصفهان است و از همان آغاز کار با ما همراه بوده است. نگارش کتاب «تاریخ شفاهی در ایران» و تدوین «مجموعه مقالات پنجمین همایش تاریخ شفاهی ایران» بخشی از مجموعه فعالیت های او در عرصه تاریخ شفاهی کشور است.
دکتر حسن آبادی درباره عملکرد سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی، گفت: «اگر از این دیدگاه نگاه کنیم که در مجموع، این هفته نامه، اولین نشریه الکترونیکی در زمینه تاریخ با رویکرد تاریخ شفاهی است که در گستره وسیعی برای علاقمندان ارسال می گردد، با توجه به این که جمعآوری مطلب در حوزه تخصصی کار سختی است، آن هم در پروسه زمانی یک هفته ای، باید برای این پشتکار به دست اندرکاران تبریک گفت، و این که در این دو سال بدون وقفه و انحطاط کار کرده اید، مهم است و فیالنفسه خوب است، یک برند است.»
او گفت: «من هدفتان را در صفحه اول نشریه ندیدم و شاید به دلیل وابستگی سایت و هفتهنامه به همان سایت اکتفا کردهاید. اما معتقدم که باید هدف را در هفتهنامه هم برجسته کنید. چراکه به گمانم 90 درصد ما مورخان تنبل و بی توجه هستیم و ممکن است تا کنون بخش «درباره ما» را در سایت شما نخوانده باشیم.»
دکتر حسن آبادی درباره میزان ارتباط سایت با سایر شفاهی کاران و موسسات و مراکز گفت: «هدف گزاری شما در برقرار ی ارتباط با مراکز و تاریخ شفاهی کاران مستقل باید مشخص باشد. باید سعی گردد در زمینه محتوایی این هدفگزاری مشخص گردد تا میزان گذاشتن مطالب در هفتهنامه به تناسب این سیاستها باشد. شما در برقراری ارتباط با جامعه مورخان شفاهی کار در خارج از تهران نبودهاید و نتوانستید با جامعه عموم ارتباط برقرار کنید.»
وی افزود: «یکی از ایرادها که از دوستان میشنوم، این است که میگویند، شما بلندگوی حوزه هنری شدهاید و بیشتر اتفاقهای آن مرکز را پوشش میدهید؛ در حالی که من خودم میدانم با توجه به برخی پشتیبانیها و هزینهها، ناچارید و این یک امر طبیعی است؛ هرچند مورد پسند نیست. دیگر این که همیشه بیش از70 درصد مطالب شما مربوط به جنگ وانقلاب است؛ حداقل باید تبیین کنید که چرا این طور است؛ باز هم یادآوری میکنم؛ من از آنجا که خودم هم درگیر هستم، میدانم که با توجه محل قرارگیری در مرکز مطالعات پایداری این امری طبیعی است. هم چنین مسئله دیگری که نباید از یاد برد این است که تاریخ شفاهی در ایران بر دو عامل انقلاب و جنگ، استوار است و ناخود آگاه، فعالیتهای دیگر را تحتالشعاع خود قرار میدهد. البته این دلائل نباید محملی برای نادیده انگاشتن حوزههای دیگر و ضعف کارکرد در این زمینه باشد؛ این پاسخ را میتوانید به بقیه بدهید.»
او در پاسخ به این که کدام بخش را بیشتر میپسندد، گفت: «در حیطه اخبار راضی هستم؛ آموزش را هم میپسندم؛ همچنین ترجمه برخی مقالههای خارجی درباره پیادهسازی، مباحث نظری در تاریخ شفاهی، تاریخ شفاهی ارتش آمریکا و ... به کارم آمد. اگر از ویژهنامه بیشتر بهره ببرید، بهتر است. بخش خاطره به عنوان پاورقی، خوب است این قدر پررنگ نباشد؛ به نظر من دیگر تکراری و نخنما شده است.»
حسن آبادی پیشنهاد کرد: «برای دهه آینده، آسیبشناسی کنید؛ اینکه اصلاً در جای دیگر کار تاریخ شفاهی انجام نمیشود، یا عملاً در محیط جنگ و انقلاب باقی مانده است و... دلایل همین حقیقت را تحقیق و به جامعه مخاطبان خود ارائه دهید. یکی ازکارهایی که این مجله بهتر می تواند انجام دهد طرح موضوعات نو و گشودن حوزههای جدید کاری برای تاریخشفاهیکارانی است که تازه وارد این کار شدهاند تا در چنبره گفتمانی نسل اول تاریخ شفاهیکاران گرفتار نشوند.»
پیشنهاد دیگر او، برجسته کردن و جداسازی آیتم ها در صفحه اول هفتهنامه است. چرا که در هفتهنامه علمی باید دستهبندی اطلاعات باشد حتی به این قیمت که در شمارهای یکی از آیتمها خالی باشد؛ اما در عوض چهره مجله علمیتر میشود.
مدیریت بخش امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی، درباره طراحی هفتهنامه پیشنهاد کرد: «طراحی، زندهتر شود، زیرا تاریخ شفاهی، زیاد هم کهن نیست و تاریخ دیروز و زنده است؛ بعضیها معتقدند این رنگ بیشتر تاریخی است نه تاریخ شفاهی. با این نگاهی که طراحی شده علمی نیست و انگار فقط یک وب سایت است.»
او در پایان یاد آور شد: «همین که چنین نشریهای برای بیان افکار و نگاهها وجود دارد، غنیمت است. با این همه بیخبری که گروههای مرتبط با تاریخ از حال هم دارند، ارتباط تاریخشفاهیکاران از اهمیت بیشتری برخوردار است. خصوصاً که استفاده از تجربیات یکدیگر در پیشرفت کار تاریخ شفاهی تاثیر دارد. البته جامعه مخاطبان آن محدود است، وضعیت تاریخ شفاهی ما همین است و نمیشود توقع بیشتری داشت.»
گفت وگو و تنظیم از: ملیحه کمال الدین