اشاره: چندی پیش هفتهنامۀ تاریخشفاهی ضمن تماس با مرتضی رسولیپور، کارشناس نام آشنا و رئیس بخش تاریخ شفاهی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصرایران، از ایشان خواست تا نظر خود را در مورد سایت و هفتهنامۀ تاریخ شفاهی بهگونهای شفاف بیان کند. تدوین «خاطرات و زندگینامه دکتر سید ابراهیم چهرازی» و «نگاهی از درون (خاطرات سیاسی دکتر جواد صدر)» و مقالات متعدد از او در نشریات تخصصی تاریخی همچون کتاب ماه تاریخ و جغرافیا و فصلنامه تاریخ معاصر ایران تنها بخشی از فعالیت های رسولی پور در حوزه تاریخ شفاهی به طور خاص و تاریخ معاصر ایران در نگاه عامتر هستند. چکیدۀ مطالبی که ایشان برای ما بیان کردند به شرح زیر به علاقهمندان تقدیم میشود.
بهطور مسلم ارائه مطالب مرتبط با تاریخ شفاهی به صورت مجازی اثرات خوبی دارد و از مدتها قبل ضرورت ایجاد چنین سایتی احساس میشد. با شناختی که کمابیش از متصدیان هفتهنامه دارم، تصور میکنم هدف آنان نوعی اطلاعرسانی و ارائه مقالات و کارهایی است که در این حوزه انجام میگیرد. چون به ارتجال سخن میگویم و نسبت به کلیۀ مندرجات هفتهنامه حضور ذهن ندارم، مجبورم نظر خود را به صورت کلی و موجز در چند محور مطرح کنم.
اولاً اقدام دستاندرکاران هفتهنامه در طراحی بسیار خوب و زیبای آن را باید ستود، اما مهم این است که گردانندگان سایت با چه رویکردی به فعالیتهای تاریخ شفاهی نگاه میکنند. آیا هدف این است که هفتهنامه صرفاً یک خبرنامه باشد یا اینکه علاوه بر خبررسانی، قرار است سایت در موضوعات مرتبط با تاریخ شفاهی نیز بر مخاطبان تأثیرگزار باشد.
چنانچه در این نکته با من همسخن باشید که اصل اولیه و نکتۀ کلیدی در تاریخ شفاهی، گفتوگو است و بپذیریم که درک درست از هر موضوع، با تبادل فکر و اندیشه و در نتیجۀ گفتوگو و برقراری مباحثه، هماندیشی و همسخنی امکانپذیر میشود، در اینصورت این سؤال مطرح میشود که توجه به گفتوگو به عنوان اصلیترین موضوع تاریخ شفاهی تا چه اندازه در این هفتهنامه منعکس شده است؟ به عبارت دیگر سایت در برقرارکردن ارتباط نزدیک و گفتوگو با مجموعۀ نهادها و سازمانهای ذیربط در داخل و خارج کشور و یا کسانیکه بهطور مستقل به فعالیت در تاریخ شفاهی اشتغال دارند، چه اندازه موفق بوده؟ طبیعی است که هر یک از سازمانها، فعالیتهای خود را بر مبانی و اصولی استوار کرده و اهداف ویژهای را دنبال میکنند. شناسایی این نهادها و اشخاص صاحبنظر، به همراه نمایاندن مبانی و اصولی که هرکدام برای مصاحبههای خود در نظر میگیرند و نیز نوع فعالیت نیروها و نیز اهدافیکه این مراکز پیشرو دارند، مستلزم تلاشی همهجانبه و صرف وقت و هزینه است. سؤال اصلی ایناست که سایت در برقراری ارتباط با این مراکز و معرفی آنان چه اندازه کوشیده؟ تاکنون شناخت ما بیشتر به اطلاعاتی شکسته بسته از چند مرکز داخلی و حداکثر چند کار منتشرشده از دانشگاههای هاروارد و کلمبیا معطوف بوده، در حالیکه ما تاکنون از آنچه در جهاناسلام و عرب، خاورمیانه، هندوستان و حتی کشورهای همسایه میگذرد بیخبریم. آیا به راستی میتوان گفت که در کشورهای اسلامی و عربی فعالیتی در مورد تاریخ شفاهی صورت نگرفته و نمیگیرد؟!
اصلیترین نکته در مورد هفتهنامه، تدوین یک استراتژی مشخص به منظور ساماندهی فعالیتهای تاریخ شفاهی و نیز رسوخ در چارچوبهای ذهنی افرادی است که تاکنون با صرف زمان و اتکا به بودجۀ دستگاههای دولتی و حکومتی، کارهای پراکندهای بهطور شکسته بسته انجام دادهاند؛ کارهاییکه شمار زیادی از آنها فاقد ارزش علمی است. متأسفانه چارچوب ذهنی بعضی از فعالان تاریخ شفاهی در طی سالیان متمادی، چنان قالببندی شده که قبول هر تغییر و تحول سازندهای برای آنان امری غیرممکن بهنظر میآید. فقدان استراتژی موجب شده تا هفتهنامه از پراکندگی و آشفتگی مطالب که از نوعی آشفتگی فکر و اندیشه ناشی میشود رنج ببرد. این وضع موجب شده تا هرکس، هرچه مایل است بگوید و بنویسد. البته معنی این سخن، آن نیست که زبان و قلم نباید آزاد باشد، اما از سردبیر محترم سایت انتظار میرود مراقب باشد تا مطالب بهگونهای منسجم و مرتبط در هفتهنامه آورده شود.
در صورتی که نقطۀ عزیمت در فعالیتهای تاریخ شفاهی و افق و اهداف، بهدرستی در هفتهنامه مشخص شود، در آن صورت، درج دیدگاههای مناقشه برانگیز و طرح نظرات مخالف و موافق در مقابل هم، ما را به نتایج بهتری خواهد رساند. هفتهنامه از بدو تأسیس تاکنون بهدلیل دوری از چنین رویکردی، فضای گفتوگو را کمرنگ کرده و گردانندگان محترم نیز بدون توجه کافی به این نکته، ناخواسته موجب شدهاند نوعی یکنواختی بر آن حاکم شود. برای بیرون رفتن از این یکنواختی و تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطبان، یکی از راههای مفید، طرح سؤالات مهم و اساسی و به اقتراح گذاشتن آنها و نیز نظرخواهی از صاحبنظران در قالب ارائۀ مقاله و تهیه گزارشهای متعدد است. از آنجا که ممکن است برخی دوستان مرا به عیبجویی متهم نمایند، برای آنکه تنها به ذکر جنبههای سلبی اکتفا نکرده باشم و این اظهارات مشفقانه تلقی شود، دو سؤال اساسی را در اینجا به عنوان مثال ذکر میکنم:
1. جایگاه تاریخ شفاهی در پژوهشهای تاریخی چیست؟ و با کدام رویکرد (فلسفی یا تاریخی) میتوان به این سؤال پاسخ داد؟
2. به نظر شما فعالیتهای تاریخ شفاهی باید صرفاً به حفظ و نگهداری معطوف باشد؟ یا اینکه علاوه بر آرشیو، انتشار مصاحبهها نیز باید جزو فعالیتهای اصلی تاریخ شفاهی باشد؟ و سؤالات دیگر...
نکتۀ دیگر معرفی و بررسی آثاریاست که در حوزۀ نظر، اندیشه و مبانی تاریخ شفاهی نگاشته شده و شایسته است مسئولان هفتهنامه نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند زیرا اغلب فعالان تاریخ شفاهی داخل کشور، اطلاع کافی از این مباحث ندارند. چنانچه هفتهنامه، وجه آموزش را بیشتر مدنظر داشته باشد در اینصورت میتواند آموزش تاریخ شفاهی را با رعایت استانداردهای جهانی در یکی از ستونهای نشریه بهگونهای مسلسل دنبال کند. این روش، علاقهمندان را به مطالعۀ بیشتر تشویق میکند چرا که اغلب آنان فاقد بینش کافی از مبانی تاریخشفاهی بوده و لازم است از تجربیات و دیدگاههای صاحبنظران برونمرزی استفاده کنند.کتابها و آثار ارزشمندی درمورد تاریخ شفاهی از آغاز دهۀ 1990م به بعد در آمریکا و اروپا نوشته شدهاند که متأسفانه تاکنون هیچکدام به زبان فارسی ترجمه نشدهاند. شاید بیتوجهی مراکز علمی و دانشگاهی به هر نوع فعالیت در زمینۀ تاریخ شفاهی و اظهار نظر منتقدانۀ برخی از مدرسان در مورد اعتبار شواهد شفاهی، یکی از جهاتی باشد که مترجمان از ترجمۀ این نوع آثار خودداری کردهاند. این نکته هر قدر تأسفبار باشد، در مقابل، برای مسئولان سایت فرصتی فراهم مینماید تا با شناسایی و معرفی این نوع آثار، زمینهای برای ترغیب دیگران به ترجمه ایجاد کند. ممکن است بعضی از دوستان با این نظر موافق نباشندکه ما هنوز باید دربارۀ مفهوم تاریخ شفاهی و نوع فعالیتهای آن بیشتر متمرکز شویم و تعاریف روشنتر و منسجمتری به مخاطبان ارائه دهیم.
نکتۀ بعدی خالیبودن فضای نقد و بررسی نشستهای تاریخ شفاهی در مندرجات هفتهنامه است و ضروری است در این مورد نیز اقدامی صورت گیرد. تا کنون 7 نشست تخصصی در دانشگاه اصفهان، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی، حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، آستانقدس رضوی و کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی و چندین نشست پراکندۀ دیگر در مراکز آموزشی، پژوهشی تهران و شهرهای دیگر در موضوعات مختلف تاریخ شفاهی برگزار شده اما انعکاس آنها در سایت، کمرنگ و بیشتر در حد خبررسانی و ارائه گزارش بودهاست. مروری بر بحثها و مطالب مطرح شده در این جلسات و نقد و بررسی هرکدام، خوراک مناسبی برای هفتهنامه خواهد بود. به عنوان نمونه در آخرین نشست که به موضوع تدوین متون شفاهی اختصاص یافت و به همت کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی در بهمنماه سالگذشته در تهران برگزار گردید، متأسفانه به غیر از یکی دو سخنران، بقیه در موضوع «تدوین» حرف یا سخن تازهای نگفتند و مطاوی بیشتر مقالات به روشنی آشکار میکرد که رویکرد آنان و مراکز تاریخ شفاهی تاکنون چه اندازه با «تدوین» فاصله داشته است. نقد صحیح و بیان مشفقانۀ کاستیها و محاسن یکمقاله یا سخنرانی و حتی یک نشست، موجب میشود تا از یک سو ایرادات و اشکالات، برطرف شده و دیگر تکرار نشوند و از طرف دیگر نوشتهها و حرفهای ارزشمند رواج یابند.
نکتۀ دیگری که به نظر میرسد مسئولان هفتهنامه باید به آن توجه داشته باشند این است که فعالیتهای تاریخ شفاهی، موضوعی فراتر از انقلاب و جنگ است. البته ما باید همواره از شهیدان، رزمندگان و مجاهدان، اسرا و جانبازان کشور... با تمجید یاد کنیم و یاد و خاطرات و نوشتههای آنان را همیشه در صدر بنشانیم. اما ضمناً به این نکته نیز توجه داشته باشیم که رویکرد هفتهنامه نباید صرفاً از این جهت که متولی آن حوزۀ هنری است، به موضوع جنگ و انقلاب محدود باشد. حداقل تا زمانیکه کلیۀ اخبار و فعالیتهای مربوط به تاریخ شفاهی ایران منحصراً در این سایت درج میشود و نشریه یا سایت دیگری در این زمینه بهوجود نیامده، شایسته است اینسایت در سطحی فراگیر و ملی، بهگونهایکه برای همۀ خوانندگان فارسیزبان باورپذیر باشد، از هرنوع محدودیت پرهیز کند.
نکتۀ پایانی اینکه هفتهنامه بهمنظور احترام به طیف گستردۀ مخاطبان خود، باید حتیالمقدور از داوریهای متصلبانۀ تاریخی به ویژه نسبت به متون شفاهی بپرهیزد. حتی در موضوعاتیکه ممکن است دید صاحبنظرانه داشته باشد، باید مطالب بهگونهای در سایت درج شوند که مخاطب احساس کند هفتهنامه در ارائۀ گزارشات و مقالات و... کاملاً بیطرف است. توفیق روزافزون دستاندرکاران هفتهنامه را از درگاه حضرت حق خواستارم.
گفتوگو: ملیحه کمال الدین