|
گزارشهای تصویری ـ تاریخی از جنگ در دو آلبوم
|
عکسها، لحظهها را ثبت میکنند و معمولاً بدون هر شرحی گویای آنچه هستند که نشان میدهند. گویاسازی آنها با معرفی اشخاص و مکانها و زمان عکس، ذهن بیننده را در محیط تعریفشده و دقیقتری از یک اتفاق قرار میدهد. عکسها و متنهای مرتبط با آنها، پیش از این تقریباً پا به پای هم حاضر میشدند، اولی در تاریکخانه و دومی روی کاغذ. اما این روزها و با دیجیتالی شدن لوازم تصویری، عکسهای اتفاقها زودتر از متن اخبار آنها حاضر میشوند و معمولاً نخستین خروجی است که در دسترس قرار میگیرد. بسیاری از عکسها در ابتدا خبری یا تکمیلکننده خبرها هستند. اما از روز بعد از هراتفاقی به سوی تاریخی و سندی و یادگاری شدن میروند. این روند را همه میشناسند و حاصل آن را تجربه میکنند؛ در ورق زدن یک آلبوم خانوادگی یا مرور عکسهایی که یک روز در صفحههای روزنامهها به عنوان تک عکس خبری دیدهاند تا روزی که جمع آنها را در یک کتاب به عنوان عکسهایی از 30 سال قبل میبینند. دو آلبوم «خط پشتیبان» و «چشمنوشتهها» که از سوی انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس منتشر شدهاند، به دوره تاریخی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بازگشتهاند. در «خط پشتیبان» لحظههای فعالیتهای پشتیبانی از رزمندگان دفاع مقدس در جبههها و پشت جبههها دیده میشوند. 152 تصویر در 180 صفحه تاریخ مصوری از جنگ ساختهاند و با يادآوری مکان و زمان و عکاس و نوع فعالیت گویا شدهاند. بعد از این، عکسها آنقدر گویا هستند که به توضیح دیگری نیاز ندارند و برای ببینده، براساس نوع نیاز و رویآوری به آنها، اطلاعات و احساساتی را منتقل میکنند. آلبوم «خط پشتیبان» برگرفته از آثار جمعی از عکاسان جنگ است، اما آلبوم «چشمنوشتهها» مجموعه عکسهای احسان رجبی از دفاع مقدس است؛ ۱۴۰ عکس (۴۷ عکس سیاه سفید و ۹۳ عکس رنگی) که لحظهها و تصاویر مشهوری از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در آنها دیده میشود و یکی از آنها روی جلد کتاب قرار گرفته است. تمام این عکسها از مناطق نبردند و موقعیت آنها در شرح عکسها گویا شده است. ویژگی نخست این دو آلبوم، انتخاب و گردآوری لحظههای خاصی از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با توجه به هنرمندی عکاسان برای ثبت آن لحظههاست. ویژگی دیگر، تداوم سیر تاریخی و سند شدن این عکسهاست که از این پس نیز ادامه دارد. این آلبومها در سال 1391 منتشر شدهاند و بسیاری از آلبومهای دیگرعکسهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سالهای پیش از این منتشر شدهاند (که بسیاری از آنها به دلیل در چرخه تجدید چاپ قرار نگرفتن، نایاباند)، اما هنوز در بسیاری از صفحههای روزنامهها و سایتهای خبری و اینترنتی، فقط از تعداد خاصی از عکسهای جنگ (که تکراری هم شدهاند) در مناسبتهای مرتبط استفاده میشود. این وضعیت نشان میدهد که رسانهها در چنین موضوعهایی به دنبال تازهسازی منظر مخاطبان خود نیستند. دسترسی به آلبومهای عکسهای جنگ ـ با توجه به شمارگان کم این آثار و بهای بالای آنها نسبت به کتابهای دیگرـ معمولاً برای مخاطبان عام محدود است، اما رسانهها و نویسندگان میتوانند با ارجاع به این آثار و استفاده شناسنامهدار از محتوای آنها، فضای بصری و تاریخی موجود از دفاع مقدس را تازه و مخاطبان را به تاملی تازهتر در گزارشهای تصویری ـ تاریخی از جنگ دعوت کنند.
احد گودرزیانی
|