|
میلیونها بدن خاطره از جنگ
|
آیا خاطرات آدمی از گذشته فقط از طریق جاری شدن واژگان بر زبان قابل انتقال است؟ آیا بیان خاطرات تنها با سخن گفتن و شنیده شدن آنها از سوی دیگران، امكانپذیر است؟ آیا دیگر حواس و اعضای بدن، میتوانند خاطرهدار و خاطرهگو باشند؟ پاسخ دقیق و عمیق به این سؤالات میتواند ما را به دریای بیكران گنجینه خاطرات و یادماندههای انسان ایرانی از گذشته نزدیك و دور، خاصه دوران هشتساله جنگ تحمیلی رهنمون سازد. در سادهترین شكل میتوان پاسخ داد آری، این تنها ذهن و حافظه (مغز) است كه ذخیرهگاه خاطرات است و فقط زبان و دهان است كه ذهن و حافظه را به بازگویی خاطره وا میدارد. اما با تأمل بیشتر میتوان به پاسخهای بهتر و دقیقتر نیز رسید. خاطرات تنها گفتنی نیستند بلكه نوشتنی هم هستند یعنی علاوه بر زبان، انگشتان دستها نیز با در اختیار گرفتن لوازمالتحریرهای سنتی و جدید همچون مداد و خودكار تا صفحه كلید رایانه و دستگاه تایپ میتواند ناقل خاطرات باشد. از اینرو غیر از قوه ناطقه، بخشی از حس لامسه بخصوص سر انگشتان دستها نیز بیانگر یادماندههای ذهنی آدمی هستند. پس از آن با توجه به دیگر اعضاء و جوارح میتوان گفت كه در روند دریافت و ذخیرهسازی خاطرات از یكسو و انتقال آنها به دیگران از سوی دیگر، حسها و اندامهای دیگری نیز مؤثر و نقشآفریناند. چشمها و حس بینایی را باید مهمترین عضو دریافت خاطرهها دانست كه بیشترین حجم این گونه اطلاعات را دریافت و به مغز میسپارد. سپس باید از دو گوش و حس شنوایی سخن راند كه گونه دیگری از خاطرهها همچون صداها، آواها، نواها، فریادها، سخنها، گفتگوها و... را دریافته و برای ذخیرهسازی به مغز میفرستد. آنگاه باید از دهان و زبان و حس چشایی در دریافت بخش دیگری از گونههای مختلف خاطرهها، یاد كنیم كه افزون بر دریافت مزه و طعمهای متفاوت خوراكیها و غیر خوراكیها، تعدادی از واكنشهای درونی و بیرونی بدن را در مواقع خاص روحی، جسمی و روانی دریافت و بروز میدهد و در مغز ذخیره میسازد تا در مواقع لزوم دوباره مزه و طعم و حالت آنها را به ذهن یادآوری كند. براین اساس از بینی و حس بویایی نیز نباید غافل ماند كه وظیفه دریافت و سپس فعالیت در سیر ذخیرهسازی اطلاعات لازم در زمینه گونههای مختلف رایحههای خوب و بد، خوشایند و ناخوشایند را بر عهده دارد و البته باید به حس لامسه نیز اشاره مجدد كرد برای گرفتن و انتقال دردها و رنجهای جسمانی، آسیبها و جراحات بدنی، سوزشها و گزشها و خارشهای پوستی و دهها مسئله دیگر، بسیار فعال عمل میكند و میتواند محمل خاطرات بسیاری برای آدمی باشد. حال با توجه به وجوه مختلف بدن انسان كه هریك از حواس و اندامها میتوانند حامل خاطرات بسیار باشند، میتوان درك نمود كه یك رزمنده سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، صاحب چه حجم از اطلاعات و خاطرات و یادماندههای جنگی ارزشمند و مهم و ماندگار و ملموس است. میتوان گفت كه هر رزمنده در بر دارنده چه مقدار خاطرات و اطلاعات تاریخی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی، جسمی، روحی و روانی، هیجانی، اخلاقی، انسانی و ... است. پس ضروری است كه در دریافت خاطرات از رزمندگان، وقت و توجه بسیار كنیم تا گونههای مختلف خاطرات وی را دریافت و برای ثبت در حافظه ملیمان آنها را ذخیرهسازی نماییم. خاطراتی برخاسته از ذهن و حافظه، جسم و جان، روح و روان و عموم حواس و جوارح آنها. خاطراتی از بوی باروت، سوزش نیش عقرب و پشه، خارش بدن، صدای به هم خوردن دندانها در سرما، بوی تعفن اجساد به جا مانده، زبری بافت كیسههای شن در سنگرها، خواب روی خردهسنگها و ریگهای خاكریز، گریهها و خندههای همسنگران، بوی تلخ یا شیرین بمبهای شیمیایی و هزاران حس دیگر.
جعفر گلشن روغنی دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی
|