این مقاله در دو بخش تقدیم مخاطبان می شود. بخش نخست:
مقدمه
مصاحبه با عوامل فعال و مؤثر یا شاهد و حاضر در قضایای تاریخی مهمترین روشی است که برای ثبت و ضبط و ماندگارسازی تاریخ از آن در تاریخ شفاهی بهره گرفته میشود. امروزه همچون دهههای گذشته، وسایل ضبط صدای مصاحبهشونده، عمومیترین و میسرترین وسایلی هستند که در مصاحبهها از آنها استفاده میشود. به عبارت دیگر ضبط صوتهای خبرنگاری و امروزه ضبط صوتهای دیجیتالی که از آنها بیشتر با عنوان رکوردر (Recorder) یاد میشود، وظیفه کاغذ و قلم را برای جاودان ساختن گفتهها بر عهده دارند. بدینطریق در مصاحبههای تاریخ شفاهی، جملة سخنان و گفتههای مصاحبهگر و مصاحبهشونده توسط دستگاههای یادشده، حفظ و ذخیره میشوند. از این رو هر آنچه که در جلسات مصاحبه گفته میشود در حافظة اصلی یا جانبی و یدکی این دستگاهها ثبت و ضبط و نگهداری میشوند. بنابراین میتوان با شنیدن آن صداهای ضبط شده، در کم و کیف سخنان و گفتههای مصاحبهشونده قرار گرفت. فراز و فرود گفتههایش را درک کرد، صداهای بالا و پائین آن را شنید، گریه و خندة آن را فهمید و در مجموع احوال، هیجانات و احساسات ابراز شده در طی مصاحبه را لمس و حس نمود. به عبارت دیگر با شنیدن صدای مصاحبه بیشترین حالات، روحیات، هیجانات، احساسات، عواطف، نگرانیها، اضطرابها، دردها و رنجها و شور و شوقها و شادیها و ناراحتیها، عصبانیتها و آرامشهای مصاحبه شونده را میتوان دریافت نمود و دانست که او در طول مصاحبه در چه وضعیت روحی و روانی و ذهنی و حتی جسمی به سر میبرده است و بازگو نمودن یادماندهها چه اثراتی بر جسم و روان وی مینهد نیز معلوم میشود که در طی سالیان دراز، در چه احوال و اوضاع به سر برده و با چه شرایطی دست و پنجه نرم کرده است.
واژة بیشترین را به کار بردم، زیرا معتقدم که برخی از مسائل گفته شده فقط در تصویر همراه با صوت میتواند بروز یافته و انتقال یابد، از اینرو در صوت تنها و بدون تصویر، برخی از آنها را نمیتوان شناخت و درک کرد. حرکات عضلات صورت به هنگام بروز احساسات، تعریق، برافروخته شدن و ابراز خشم یا خونسرد بودن و آرامش داشتن یا تحرکاتی که دستها و پاهای مصاحبه شونده در بیان قضایا از خود بروز میدهند، فقط و صرفاً از طریق تصویر قابل رویت و درک است و به واسطة صوت و صدای تنها، قابل انتقال و دانستن نیست.
طرح مسأله
اگر بپذیریم که بارزترین شکل و صورت مصاحبهها در تاریخ شفاهی، در نهایت و سرانجام، متن مکتوب و پیاده شده سخنان مصاحبهشونده و در بعضی موارد همراه با گفتهها و پرسشهای مصاحبهگر است، بنابراین باید بیندیشیم که آیا تمام آنچه که شنیده میشود، تبدیل به متن خواهد شد. به سخن دقیقتر آیا کلیة اصوات و صداهای خارج شده از دهان مصاحبه شونده در بروز روحیات و ذهنیات و خلقیات او، کاملاً به متن مکتوب، مبدل میشوند تا خواننده با خواندن آنها بتواند، فضای کامل حاکم بر مصاحبه، مصاحبهگر و مصاحبهشونده را در طی مصاحبه، درک کند؟ یا اساساً انتقال این مسائل گفته شده از صدا به متن یعنی از گفتگو در مصاحبه تا متن در کتاب امکانپذیر است؟ نویسندة این سطور تلاش میکند تا در ادامة مقاله به ابعاد مختلف پاسخ این سئوالات، جوابهایی منطقی ارائه نماید.
اهمیت توجه به مسأله و شناخت ابعاد آن برای پاسخگویی به سئوالات یادشده لازم است در ابتدا گونههای مختلف اصوات و حرکات مختلف غیرمکتوب مصاحبهشوندگان را بشناسیم، آنگاه به دنبال یافتن جواب بدان پرسشها برآئیم. به طور کلی میتوان گفت که دو گونه رفتار معین و مشخص و بارز یکی صداها و دیگری حرکتها را میشود نام برد که به گفتار در نمیآیند و بنابراین به متن تبدیل نمیشوند. به عبارت دقیقتر سلسلهای از تحرکات و اصوات وجود دارند که عموم مصاحبهشوندگان از خود بروز میدهند تا علاوه بر گفتهها بیانگر بخشی دیگر از هیجانات و ذهنیات و روحیات یا وضعیت جسمانی و روحیشان در موقع بیان یادماندهها باشد. اجزای صورت و دستها و پاها، اعضا و اندامهایی هستند که این دوگونه رفتار (صدا و حرکت) را ایجاد میکنند و هر کدام مفاهیمی خاص را ادا و بیان مینمایند. مصاحبه شوندگان با ایجاد کردن و ابراز آنها، مفاهیم مورد نظر خویش را برای شنونده یا مصاحبهگر، مفهومتر و مشخصتر میسازند یعنی مصاحبهشونده، در بیان گفتههایش و این که هر چه بهتر و دقیقتر بتواند منظور و مفهوم عبارات کلامیاش را به شنونده یا مصاحبهگر و سرانجام خوانندگان کتابش، انتقال دهد، از حرکتهای اندامهای بدن خویش و ایجاد برخی صداها بهره میگیرد، تا بدینوسیله، کاملاً مقصود خویش را بیان و اظهار کرده باشد. حال به نظر میرسد اکنون که مصاحبهشونده یا تمامی مصاحبهشوندگان با چنین همت و تلاشی قصد دارند تا منظور و مقصود خویش را به درستی و تمام و کمال ابراز نمایند تا هم مصاحبهگر و شنونده و خواننده آن را کامل و دقیق دریابند و هم دچار سوءبرداشت نشوند و هم اینکه کاملاً در فضای ذهنی و روحی و روانی و جسمی مصاحبهشونده قرار بگیرند، آیا لازم نیست و ضرورت ندارد که ما هم تلاشی جدی نمائیم تا این حرکات و اصوات را کاملاً بشناسیم و در انتقال آنها به انواع مخاطبان، همت و سعی ویژه نمائیم. بنابراین ضرورت، لازم است تا انواع مختلف رفتارهای گفته شده را بشناسیم و سپس راهی برای انتقال آنها بیابیم. در یک شناسایی دقیق به نظر میرسد که مصاحبه شوندگان از اصوات و حرکات زیر برای بیان حالات و مقاصد خویش بهره میگیرند:
1. به حرکت در آوردن دستها و پاها و اعضای موجود در سر و صورت به صورت عمومی و مداوم برای بیان هر چه بهتر مفاهیم و منظورها که از آن به «زبان بدن Body Language» تعبیر میشود. میزان استفاده از زبان بدن و اهمیت آن در بیان مفاهیم آن قدر زیاد است که از این شیوه هنری استفاده از زبان بدن هم میتوانیم به صورت عمومی به کاربردهای گوناگون و فراوان آن در میان عموم افراد توجه نمائیم و آنگاه دریابیم که بیشتر مردم از آن بهره میبرند و استفاده میکنند تا بتوانند بهتر، رساتر و دقیقتر مقاصد و مفاهیم خویش را ابراز نمایند. با توجه به این امر، ضروری است تا به زبان بدن مصاحبه شوندگان نیز توجه کافی نمائیم و تلاش نمائیم تا به اشکال مختلف آن را به صورت متن یا صدا منتقل نمائیم.
2. باز و بر هم زدن چشمها که بیانگر حالات درونی مصاحبهگر باشد، همچون در مواقع تعجب بسیار یا ناراحتی بیش از اندازه و عصبانیت فراوان یا خیره شدن به نقطه ای در نزدیکی یا دوردستها که میتواند گواهی بر غلیان احساسات درونی به خصوص احساس حسرت یا تلاش برای ایجاد تمرکز قوای عصبی و ذهن باشد؛ یا چشم چرخاندن که از اضطراب و ناامنی فضا برای مصاحبه شونده حکایت میکند.
3. بهرهگیری از عضلات و ماهیچههای صورت، بالا و پائین بردن لبها و گونهها یا باد کردن لپها و سپس تخلیة آن در مواقع ابراز عصبانیت و شادی و ناراحتی.
4. بالا و پائین بردن و جمع کردن ابروها و عضلات پیشانی که میتواند علامت اخم کردن و ابراز ناراحتی و تعجب باشد.
5. خاراندن بعضی از اعضای بدن همچون سر و صورت و دیگر اندامها.
6. فشردن دستها یا پاها به هم در مواقع بروز هیجانات رعبآور و هولناک یا احساسات شادیبخش و ناراحتکننده.
7. گاز گرفتن لبها که ظاهراً بیشتر در مواقع ابراز اندوه و افسوس و تعجب از آن استفاده میشود.
8. دندان غروچه کردن که غالباً برای بیان عصبانیت از آن بهره گرفته میشود.
9. دست بردن به میان موها، ابروها، ریش و سبیل و بازی کردن با آنها که بیشتر در موقع نیاز به تمرکز برای بیان مطالب مختلف انجام میگیرد.
10. دست زدن به گردن و گوشها و فشردن و لمس کردن آنها.
11. درست و مرتب کردن لباسهای تن همچون یقه پیراهن و آستین و دگمهها و پاچههای شلوار در آقایان و در مواقع خاص روسری و مقنعه و چادر در خانمها (البته انجام حرکتهایی برای حفظ حجاب و پوشش در مقابل مصاحبهگر، موضوعی متفاوت با این مسأله است). این حرکتها بیشتر برای ایجاد تمرکز و جمع کردن حواس برای بیان مطلب مورد نظر استفاده میشود.
12. سرفه کردن و بیرون دادن صدا به کرات از گلو و حنجره برای بهتر کردن صدای گفتار که البته در بسیاری افراد وسیلهای برای پیگیری بهتر مطلب مورد نظر برای بیان منظور است.
13. سکوت طولانی یا لحظهای و متناوب، گریه کردن یا اشک ریختن و بغض کردن، میتواند همراه با صدا یا بیصدا باشد که بیانگر مسائل مختلفی همچون، حسرت، دلدادگی، افسوس، عشق، پشیمانی، شادی و موارد دیگر است که برای شناخت هر چه بیشتر مصاحبهشونده میتواند مفید باشد.
14. خندیدن یا تبسم و قهقهه که انواع آن را 24 گونه برشمردهاند و هر کدام را مختص به افراد خاصی دانستهاند و بروز آنها را در مواقعی خاص ذکر کردهاند. یعنی از روی خندة افراد میتوان به علت خنده، عامل روانی خنده و روحیة شخص خنده کننده پی برد. بنابراین توجه به خندة مصاحبهشونده میتواند یافتههای بسیاری برای مصاحبهگر و چه بسا شنونده و خواننده در پی داشته باشد.
15. بروز تیکهای عصبی و هیجانی با حرکت دادن برخی از اعضای بدن، همچون دستها و پاها یا اجزاء و عضلات صورت یا ترکیبی از هر دو. بر هم زدن پلکها بصورت مکرر و متناوب، بالا انداختن شانهها که گاه برای ابراز تعجب از آن استفاده میشوند، دست بردن در موها و ریش و سبیل و ابروها، لمس بینی و موارد متعدد دیگر از جملة آنهاست.
با توجه به موارد یاد شده به خوبی میتوان دریافت که علاوه بر گفتهها و سخنان مصاحبهشونده، چه حجمی از مسائل و مطالب و مفاهیم ناگفته از طریق بهرهگیری از حرکات و اصوات، بیان میشود و درک و شناخت و انتقال آنها از فضای مصاحبه به بیرون به صورتهای صوت و تصویر و متن چه قدر میتواند برای استفاده کنندگان از آن مصاحبه حائز اهمیت باشد.
جعفر گلشن روغنی
دانشجوی دکتری تاریخ ایران اسلامی
بخش دوم را در شماره آینده خواهید خواند. مقاله به طور کامل در سایت تاریخ شفاهی ثبت شده است