نخستین غواصان ماجرای کرانه کوردل Cordell را تعریف میکنند
اعضای یک تیم غواصی که در دهههای 1970 و 1980 پناهگاه دریایی کرانه کوردل Cordell Bank را کشف کردند نخستین کسانی بودند که آن را با چشمان خود دیدند، و حالا آماده تعریف کردن ماجرای تجربه هایشان از طریق پروژه تاریخ شفاهی کوردل Cordell Expeditions هستند.
این پناهگاه به افتخار ادوارد کوردل نقشه بردار؛ کسی که در سال 1869 بعد از مشاهده علاقه پرندهها و پستانداران دریایی به این منطقه به سمت آن کشیده شد، نامگذاری شده است. این منطقه قبلا توسط جورج دیویدسون George Davidson از تیم نقشه برداری ساحلی آمریکا در سال 1853 شناسایی شده بود، اما این کوردل بود که برای اولین بار با پایین فرستادن یک جسم سربی از قایقش تا پایان حفره، عمق آن را اندازه گرفت.
با وجود اینکه این منطقه برای قابلیتهای خوب ماهیگیری اش شناخته شده بود، اما تا صد سال بعد که هیات کوردل، که یک انجمن مشترک تحقیقاتی است، در یک کشف زیرآبی آن را پیدا کرد، به عنوان یک راز باقی مانده بود. در طی ده سال بعدی، غواصان سازوارهها و موجوداتی که درون و بیرون این محوطه زندگی میکردند را بررسی کردند. اولین عکسهای موجودات مختلفی که در این محوطه زندگی میکردند برای نخستین بار برای عموم به نمایش درآمدند، و وسیله ساز تشکیل پناهگاه دریایی ملی کرانه کوردل در سال 1989 شدند.
حالا دویی لیوینگستون Dewey Livingston تاریخ نگار محلی، ماجراهایی را که این مردان از کشف خاصشان و چالشهای آن تعریف کرده اند را ضبط کرده است. قطعاتی از این مصاحبه ها، با رونوشت هایشان، در سایت Cordellbank.noaa.gov قابل مشاهده است، و مصاحبههای کامل هم از قسمت «پایگاه دادههای صدای ماهیگیران» قابل شنیدن و دانلود هستند.
مدیر هیات کوردل یعنی رابرت اشمیدر Robert Schmieder در مصاحبه اش گفت که ابتدا وقتی به سمت وبسایت جذب شد که گزارشگری به نام فرد گرستون Fred “Skip” Garretson تعدادی مقاله افشاگرانه درباره خالی شدن زبالههای رادیواکتیو در جزایر فارالون Farallone Islands چاپ کرد.
آقای اشمیدر در مصاحبه اش با آقای لیوینگستون گفت: «بوی ماجرا خیلی سریع درآمد و بعد از آن یک جواب مردمی داده شد و بالاخره هم جواب دولت این بود که زیردریایی هایش را برای پیداکردن این زبالهها فرستاد. گزارشهای توجه برانگیزی هم به گوش رسیدند حاکی از این که روی بستههای محتوی مواد رادیواکتیو اسفنجهای بزرگی شروع به رشد کرده اند. میدانستم که تمام اینها بی معنی بودند چون من نه تنها در برکلی Berkeley که بیشتر این مواد از آن جا آمده بودند کار کرده بودم، بلکه در لیورمور Livermore هم به عنوان یک فیزیکدان روی رادیواکتیویته و رادیوشیمی مشغول کار بودم، پس میدانستم که این مواد خیلی خطرناک نیستند».
آقای اشمیدر گفت که به عنوان یک فیزیک دان و یک غواص، این موقعیت را موقعیت فوق العاده ای دانست تا خودش به آنجا برود و به جمع آوری دادهها و اندازه گیری آنها بپردازد.
آقای اشمیدر گفت: «می توانستیم بفهمیم که آیا این مشکلی بوده یا خیر، و این برای من کار مفیدی بود. پروژه خوبی بود». او در حالی که متوجه مناطق دریایی ای بود که زبالههای رادیواکتیو میتوانستند در آن نقاط پیدا شوند، متوجه نقطه ای شد با نام کرانه کوردل، که بیست قولاج، یا 120 فوت عمق داشت.
اشمیدر گفت: «می شود گفت گرتسون و مساله زبالههای رادیواکتیو را رها کردم و فقط به یک سوال کلی علاقه مند شدم، کرانه کوردل کجاست؟ . او با خنده گفت که معمولا جواب این سوال این طور داده میشد خب، نمیدانم. خودم معمولا از ولز فارگو Wells Fargo استفاده میکنم.»
وقتی که او متوجه شد تقریبا هیچ چیزی درباره کرانه مشخص نیست، تصمیم گرفت تا خودش کسی باشد که آن را کشف میکند. او تیمی از شش غواص دیگر تشکیل داد که شامل دیو کسوتا Dave Cassotta ، جری سیول Jerry Seawell ، دیو والز Dave Walls ، جان والتون John Walton و استیو ویلیامسون Steve Williamson میشد.
اشمیدر گفت: «اینطور پیش بینی میشد که این غواصی کار خسته کننده ای خواهد بود، چون منطقه خیلی عمیق و خیلی تاریک بود. به عبارت دیگر، من کسانی را که زنگ میزدند ناامید میکردم، چون میدانستم بیشترشان غواصان ورزشی و دنبال هیجان هستند و این چیزی نبود که من دنبالش بودم. من نیاز به غواصی کاملا آماده و صبور داشتم که جهت گیریهای علمی هم داشته باشد.»
وقتی که تیم کامل شد و همه روی آب بودند، پیدا کردن قسمتی کم عمق برای غواصی کار سختی بود. هوا بد بود و موج هایی که از طرف خلیج بودگا Bodega Bay به سمتشان میآمد سنگین بودد، اما وقتی که به کرانه نزدیک تر شدند آب صاف و آرام شد. بالاخره، آقای اشمیدر به یاد آورد که چگونه ادوارد کرانه کوردل را پیدا کرده بود، با استفاده از پرندگان.
او گفت: «بعد از ساعتها جستجوی سخت و بی نتیجه، جایی که پرندهها بودند همانجایی بود که آب کم عمق ما هم بود. آخ جون! حالا عمق 20 قولاچ است. این عمق 20 قولاچی را این طوری پیدا کردیم». از آنجا به بعد، اعضای تیم اولین غواصی کرانه کوردل را شروع کردند.
جان والتون، یکی از اعضای تیم، بی قراریهای قبل از نخستین شیرجه را به یاد میآورد. او میگوید: «اوه پسر، من خیلی خوب عصبی بودن از نشستن کنار قایق را به یاد میآورم. چون 20 مایل وسط دریا هستی و معمولا هم مه عمیقی همه جا را گرفته. نمیتوانی ساحل را ببینی، بنابراین نگاه کردن به پایین میتواند خیلی ترسناک باشد».
جری سیول هم کمی در مورد اولین شیرجه شان عصبی بود. او گفت: «یادم میآید چطوری پریدیم، در حقیقت از قایق به سمت پایین پرتمان کردند. یک جریان قوی در حال گذر بود، و من باید خودم را حداقل 30 یا 40 فوت پایین میکشیدم. در حالی که به لبههای کرانه نزدیک تر شدم متوجه شدم که جریان هم آرام تر شد. فوق العاده بود، و بعدش هم آن همه ماهی! اولین چیزی که دیدم، این بود که همه چیز مثل آموبا amoebae حرکت میکرد. نمیدانستم چی بود، و بعد واضح تر و واضح تر شد، تمام آن ماهیها را دیدم، و عملا مجبور بودم آنها را با دستم کنار بزنم. و بعد هایدروکورالها hydrocoral را دیدم، و فقط، خارق العاده بودند. باید یک دقیقه همانجا مینشستم... شاید جالب ترین غواصی عمرم بود».
آقای والتون گفت: «آقای اشمیدر از ما میخواست که تا میتوانیم از همه چیز نمونه جمع کنیم، مثلا جانوران نیام دار tunicates و هایدروکورالها و اسفنج هایی که به اندازه یک مشت بودند، هرچیزی که میدیدیم، و اینکه سعی کنیم خط عرضی را حفظ کنیم».
آقای والتون گفت که از موجودات دریایی ای که در آنجا پیدا کردند حیرت زده شده بود، تمام جانوران خمره ای شکل، شانه داران، ستارههای دریایی، و موجوداتی که از کنارشان میگذشتند. او گفت: «واقعا فوق العاده بودند، زیبا، مانند موجوداتی از سیاره ای دیگر».
افراد تیم جستجوهایشان را در طول دهه 1980 انجام دادند، و از آن منطقه مهم بیولوژیکی توده ای قابل از توجه از عکسها و جانوران را جمع آوری کردند.
جنیفر استاک Jennifer Stock ، هماهنگ کننده خارجی پناهگاه میگوید: «باب اشمیدر درباره تقسیم کردن این اطلاعات و محافظت از آنها هیجان زده بود. او کسی بود که این کار را برای وضعیت پناهگاه دریایی پیشنهاد کرد و در رسمی کردن آن در سال 1989 به موفقیت دست یافت.»
خانم استاک، اولین بار در سال 1999 برای کار با پناهگاه، که افسرانش در ایستگاه پوینت ریز هستند، اقدام کرد و به محصولات هیات جستجوی کوردل علاقه مند شد.
او گفت: «من در این سال با باب ملاقات کردم و متوجه شدم که اینها داستانهای ارزشمندی هستند. اینها تنها افرادی هستند که تا به حال کرانه کوردل را دیده اند و نقش بزرگی در اسم امروزی اش بازی کردند».
پس با کمک یک پروژه اهدایی کوچک، خانم استاک پروژه تاریخ شفاهی را با کمک آقای لیوینگستون راه اندازی کرد. آنها به تازگی آخرین مصاحبه را که در حال حاضر در حال بررسی است، به پایان رساندند. به علاوه وبسایت، به این مصاحبهها میتوان در کتابخانه مارین کاونتی نیز دست یافت. تمامی موجوداتی که از کرانه جمع آوری شده اند، همراه عکس ها، در آکادمی علمی کالیفورنیا بایگانی شده اند.
به گفته خانم استاک، از ماه جون 2013، موزه اوکلند از کالیفورنیا یک گالری مخصوص کرانه کوردل به راه خواهد انداخت، که مصاحبههای تاریخ شفاهی نیز بخشی از آن خواهند بود.
حتی از روی سطح آب نیز، مشاهده کرانه کوردل سخت است. انستیتوی میدانی انجمن ملی ساحل دریای پوینت ریز هر سال تورهای قایقی را برای بازدید از کرانه به راه میاندازد، و سمیناری کوتاه نیز ترتیب میدهد تا بازدیدکنندگان بدانند دارند از چه چیزی بازدید میکنند. خانم استاک گفت: « برای این که واقعا بتوانند خاص بودن دیدن یک مرغ دریایی بزرگ سیاه را درک کنند».
او در ادامه گفت: «20 مایل از ساحل فاصله دارد، شرایط بسیاری سختی است، تعداد بسیار کمی از قایقها میتوانند به آنجا بروند، اما خیلی خوب است که راهی برای نشان دادن این منطقه دور از ساحل به مردم پیدا کردیم».
و در حالیکه افراد بسیار کمی خودشان به زیر موجها میروند تا کوردل را ببینند، حداقل میتوانند از طریق این موجودیهای دست اول آن را تصور کنند.
آقای والتون در مصاحبه اش با شگفتی گفت: «وقتی به کف رسیدم، درحال خزیدن بود، و واقعا... منظورم این است که، آن پایین زنده بود... در آن عمق، اینکه بتوانید آن ستارههای طرد را ببینید، یک جورایی خیلی سخت است که بتوانید باور کنید دارید چه چیزی را میبینید. هزاران شاخک کوچک از سوراخها بیرون زده بودند. واقعا چیز خارق العاده ای بود. هیچ وقت این تجربه را فراموش نمیکنم».
نوشته سامر برنان Summer Brennan
ترجمه: عباس حاجی هاشمی
منبع: ptreyeslight