پیشگفتار
اواسط دهه 1980 بود که دستاندرکاران مرکز تاریخ نظامی نیروی زمینی آمریکا به فکر تهیه و انتشار کتابی مشتمل بر راهنماییهایی در زمینه گردآوری اطلاعات و نحوه اجرای کار تاریخ شفاهی برای تاریخنگارانی افتادند که مأموریت انجام مصاحبه را برعهده داشتند و روز به روز نیز بر تعدادشان افزوده میشد. از آن زمان تا امروز تاریخنگاران نیروی زمینی، اعم از نظامی و غیر نظامی، هزاران فقره مصاحبه تاریخ شفاهی انجام دادهاند. مرکز تاریخ نظامی با توجه به اهمیت روزافزون تاریخ شفاهی در حوزه مستندسازی تاریخ نیروی زمینی آمریکا، بدین نتیجه رسید که اکنون وقت تجدیدنظر در محتوای راهنمای اجرای تاریخ شفاهی و اشاعه درسهای حاصل از این تجارب غنی و گسترده فرارسیده است. نمونه برجسته مستندسازی تاریخ شفاهی را میتوان در تلاشهای تاریخنگاران برای ثبت واکنشهای نیروی زمینی آمریکا به حملات تروریستی یازدهم سپتامبر 2001 و عملیاتهای کنونی بر ضد تروریسم در جهان به عینه دید.
جِفری جِی کلارک
JEFFREY J. CLARKE
رئیس مرکز تاریخ نظامی-واشنگتن- پانزدهم سپتامبر 2006
مقدمه
استفاده از تاریخ شفاهی برای حفظ اطلاعات تاریخی و غنا بخشیدن به تاریخهای رسمی مکتوب به کمک مطالب و اطلاعاتی که در اسناد مستند قابل دستیابی نیستند، سنت دیرینهای در نیروی زمینی آمریکا بوده است. به جرأت میتوان گفت برنامه تاریخ شفاهی نیروی زمینی درواقع حتی پیش از شکلگیری این نیرو آغاز شده بود یعنی زمانی که در آوریل سال 1775 کنگره ایالتی ماساچوست سفارش سلسله مصاحبههایی(موسوم به «استشهادیه»)(۴) را با شرکتکنندگان در نبرد منطقه لگزینگتون داده بود.(۵) کنگره ایالتی در این وادی بر شیوهها و رویهها مفیدی به قدمت هرودوت تکیه داشت. تاریخ شفاهی از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون یکی از ابزارهای جداییناپذیر حرفه تاریخنگاران نیروی زمینی آمریکا بوده است. امروزه تاریخنگاران این نیرو هم از گسترش اعتبار و مقبولیت نهادینه تاریخ شفاهی در نیروی زمینی و خارج از این نیرو سود میبرند و هم از فناوریهای پیشرفتهای که ثبت و ضبط کلام شفاهی و صیانت از آن را آسانتر از گذشته کرده است.
تاریخ شفاهی در صحنه نبرد. سرگرد جک مکنا Jack McKenna (سمت چپ)، جمعیِ یگان 126 تاریخ نظامی(2) در حال مصاحبه با سروان دیوید استون David Stone (وسط) جمعیِ گردان سوم از هنگ هفتم سوارهنظام لشکر سوم پیاده، و یک مهندس رزمی ناشناس درباره مواد منفجره اصلاحشده(3) در امتداد جاده معروف فرودگاه بین المللی بغداد است. تاریخ مصاحبه: دسامبر سال 2005. (عکاس: استواردوم پاتریک آر جِنینگز Patrick R. Jennings، جمعیِ یگان 126 تاریخ نظامی)
ضمن آنکه نیاز به تاریخ شفاهی هیچگاه مانند امروز جدی و گسترده نبوده است. امروزه تاریخ شفاهی علاوه بر آنکه اطلاعات مهمی را در اختیار تاریخنگاران رسمی میگذارد تا اسناد و مضبوطات رسمی را تکمیل نمایند، کاربردهای متنوعی نیز پیدا کرده است مانند مطلع ساختن سربازان و رهبران از تجارب «اسلافشان»، «روح و جان بخشیدن» به آثار به نمایشگذاشتهشده در موزهها به کمک گفتار (و صدای) تاریخسازان گذشته و مواردی از این قبیل. بدین ترتیب امکان آشنایی کاملتری با وقایع و تجاربی که تاریخ و میراث نیروی زمینی آمریکا بر آنها استوار شده، فراهم آمده است.
در کتابچه حاضر، تجربه بلندمدت نیروی زمینی آمریکا در عرصه تاریخ شفاهی، به ویژه کار تحسینبرانگیز تاریخنگاران این نیرو، معرفی شده است. تاریخنگاران مذکور کوشیدهاند تاریخ نیروی زمینی را از سال 1989 به بعد و به کمک گفتار و کلام شفاهی بازیگران تاریخ به عرصه اسناد و مدارک مستند بیاورند. تهیه سندی جامع و دربرگیرندة اندیشهها و عواطف عمیق و تأثیرگذاری که تاریخ شفاهی در میان تاریخنگاران برمیانگیزد، چالش پیچیدهای است. استیفن اِوِرِت(۶) وارد این عرصه شد و نخستین راهنمای تاریخ شفاهی مرکز تاریخ نظامی را تهیه نمود که در سال 1992 تحت عنوان «فنون و آئین تاریخ شفاهی» انتشار یافت و همچون یک مرجع مشترک در اختیار تاریخنگاران نیروی زمینی قرار گرفت. در کتابچه حاضر علاوه بر یادآوری تلاشهای اولیه در این عرصه، اطلاعات روزآمدی نیز گنجانده شده و درسها و بینشهای حاصل از تجارب تاریخنگاران نیروی زمینی انعکاس یافته است. در این راهنما کوشش شده است تا کتابچهای موجز و کاربردی که با ارائه دستورالعملها و معرفی شیوههای عمومی مؤثر و سودمند بتواند تاریخنگار کارکشته و تاریخنگار تازهکار را به یک اندازه از خود بهرهمند سازد، در اختیار مخاطب قرار گیرد. در سراسر این راهنما میتوان نکتهها و پیشنهادات کاربردی را پیدا کرد که به تاریخنگار تازهکار امکان میدهد کارش را با اعتماد به نفس شروع کند و به تاریخنگار کارکشته نیز امکان میدهد تا رویهها و شیوههای خود را بهبود بخشد.
«راهنمای تاریخ شفاهی نیروی زمینی آمریکا» در مطابقت کامل با آئیننامه 5-870 نیروی زمینی «بخش تاریخ نظامی: مسئولیتها، سیاستها و رویهها»(مصوب 29 ژانویه 1999) و دستور رزمی(۷) 20-1 «بخش عملیات تاریخ نظامی»(مصوب فوریه سال 2003) میباشد، اما هدف اصلی این کتاب، معرفی رویههایی بوده که مفیدیت و سودمندی آنها به اثبات رسیده است. پرواضح است که نمیتوان تنها یک شیوه یا رویکرد را برای همه برنامههای تاریخ شفاهی یا مصاحبهگران تجویز کرد، و خوانندگان میبایست سبکها و فنونی را که به بهترین نحو ممکن با برنامهها، نیازها و مهارتهایشان انطباق دارد برگزینند. هر گونه سؤال یا ابهام درباره محتوای کتاب و یا پیشنهاد برای بهبود آن را به نشانی ذکرشده در پاورقی شماره 7 ارسال نمایید.(۸)
مؤلف راهنمای حاضر تشکر خود را از اعضای جامعة تاریخ آمریکا به خاطر یاری در تهیه و تدارک این راهنما ابراز میدارد.
استیفن جِی. لافگرین
Stephen J. Lofgren
واشنگتن، 15 سپتامبر 2006
فصل اول
تاریخ شفاهی در نیروی زمینی
وقتی که مرکز تاریخ نظامی نیروی زمینی آمریکا در سال 1992 نخستین راهنمای تاریخ شفاهی را منتشر نمود، چنین عنوانی برای فصل اول انتخاب کرده بودند: «تاریخ شفاهی چیست؟»(۹) اما امروز کمتر کسی را در ارتش و علیالخصوص در میان تاریخنگاران نیروی زمینی میتوان یافت که پرسیدن چنین سوالی را ضروری بداند. تاریخ شفاهی از زمان جنگ جهانی دوم بدین سو جزء لاینفک برنامه تاریخ نیروی زمینی بوده و حتی در دوران پس از جنگ سرد، نقشی به مراتب مهمتر در عرصه مستندسازی تاریخ ارتش برعهده گرفته است. در حقیقت، مصاحبههای تاریخ شفاهی از زمان پایان جنگ سرد تا به امروز محور گزارشهای عملیاتهای متعدد، متنوع و چالشبرانگیز و ابتکارات سازمانی ارتش بوده است. تاریخنگاران نیروی زمینی، از عملیات ارتش آمریکا در پاناما گرفته تا عملیات آزادی عراق و خروج ارتش از وضعیت تهاجمی در بعد از جنگ سرد گرفته تا روی آوردن این نیرو به تحول و تغییرات بخشبخش، همواره در تلاش بودهاند تا اسناد و مدارک مستند اما کممایه و بیرمق را با گفتار و دریافتهای عمیق بازیگران اهل فن و ژرفاندیش در این وقایع و رویدادهای تاریخی غنا ببخشند.(۱۰)
به کمک مصاحبة تاریخ شفاهی میتوان دیدگاه فردی نسبت به یک واقعه را ثبت و صیانت نمود. بنابراین، تاریخ شفاهی از ابزار مصاحبه با افراد استفاده میکند تا دیدگاهها، خاطرات و قضاوتهای آنان را که در کلام شفاهیشان تبلور مییابد، جاودانه سازد. همانطور که در آئیننامه 5-870 نیروی زمینی «بخش تاریخ نظامی: مسئولیتها، سیاستها و رویهها» قید شده است، فعالیتهای تاریخ شفاهی «بدین منظور اجرا میشوند تا آن دسته از اطلاعات تاریخی که از طرق دیگر قابل ثبت و نگهداری نمیباشند، بدین وسیله گردآوری و ثبت شوند.» سند مکتوب که غالباً نقش افراد در تصمیمگیریها و رویدادهای مهم را کماهمیت نشان میدهد و عموماً اطلاعات مشروحی را که مخاطبان تاریخ برای فهمیدن چیستی و چرایی واقعه نیاز دارند حذف میکند، به کمک مصاحبه تکمیل و تقویت میشود. گزارشهای ستادی، کنفرانسهای مطبوعاتی و خاطرات افسران ارشد هر چند در ارائه دیدگاه مقامات عالیرتبه مفید است، اما نمیتواند جریان و آشفتگیهای نبرد را به قدر کفایت از منظر سربازان شرکتکننده در آن، به تصویر بکشد. حتی جلسات توجیهی با استفاده از نرمافزار پاورپوینت(PowerPoint)، اسناد و اوراق اطلاعرسان، و اطلاعیههای رسمی نیز این ظرفیت را ندارند تا پیچیدگیها و ظرافتهای ذاتی تصمیمگیریهای فرماندهان به ویژه در این دوران تغییرات زیربنایی و فراگیر در ارتش را بر سینه تاریخ حک کنند. با مصاحبه این امکان فراهم میشود تا پیشزمینة رویدادهای مهم و علت و بستر تصمیمات روشن شوند. مثلاً مصاحبههایی که نحوه حل و فصل مشکلات توسط کارکنان سابق ارتش و مدیران وزارتی را تشریح میکنند این ظرفیت را دارند که بینش و دریافتهای سازندهای را به فرماندهان کنونی و آینده نیروی زمینی منتقل سازند. به عبارتی در زمانی که کارکنان کنونی و آینده با مشکلات و چالشهای مشابهی روبهرو شوند.
به این نکته باید توجه کرد که «تاریخ شفاهی» و «مصاحبه» مترادف هم نیستند. ضبط کلام شفاهی مصاحبهشونده در پاسخ به سؤالات تاریخنگار را مصاحبه میگویند. مصاحبه به هر شکلی که ضبط شود یک سند رسمی محسوب میشود و باید همچون اسناد رسمی با آن رفتار کرد. حرکت مشترکی که تلاشهای دوطرفه مصاحبهگر و مصاحبهشونده در خلق یک منبع تاریخی منحصربهفرد از طریق بازبینی و ویرایش متن پیادهشدة مصاحبه را بازتاب دهد به «تاریخ شفاهی» مشهور است. از منظر مدیریت اسناد نیروی زمینی، متن ناویراسته یک مصاحبه را نمیتوان تاریخ شفاهی فرض نمود و آن را به عنوان جایگزین ضبط اولیه پذیرفت.
تاریخ شفاهی نیز مانند همه منابع تاریخی دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود میباشد. بزرگترین نقطه قوت تاریخ شفاهی در این است که از ظرفیت ثبت و حفظ اطلاعاتی که به طرق دیگری امکان ذخیره کردن آنها وجود ندارد برخوردار است به ویژه ماندگار کردن دیدگاهها و حکایات شخصی که در اسناد رسمی یافت نمیشوند. درباره نقاط ضعف تاریخ شفاهی غالباً اغراق شده است و معمولاً ناشی از ضعف یا خطای انسانی میباشند یعنی ناشی از نارساییها و نقایص اهل فن در این حوزه یا کاربران آن. در تمام منابع تاریخی، از گزارشهای ستادی گرفته تا بازبینیهای پس از عملیات(۱۱) و اسناد یگانها، میتوان نقیصهها و حتی نظرات و دیدگاههای متعصبانهای را مشاهده کرد. تاریخنگار وظیفه دارد تا منابع چندگانه را مسئولانه و پیش از هر گونه قضاوتی، با یکدیگر مقایسه و وزن و عیار هر یک را مشخص نماید. پس تاریخنگار باید با همان استانداردهای تحلیلگرانهای که برای ارزیابی هر منبعی مورد استفاده قرار میگیرد، یک منبع کامل و نهایی تاریخ شفاهی را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. پیشداوریها و غرضورزیهای شخصی افراد در مصاحبه انعکاس مییابند: این احتمال وجود دارد که مصاحبهشوندگان از بیان مستقیم موضوعات جنجالی یا اشاره به خطاها و اشتباهاتشان خودداری کنند، از طرفی گذشتِ زمان نیز حافظه مصاحبهشونده را نسبت به وقایع و حقایق به خطا میاندازد. (البته باید به این نکته توجه کرد که شاید همین پیشداوری شخصی یا حساسیت مصاحبهشونده نسبت به یک موضوع خاص بعدها خیلی به درد بخورند.) در مورد اسناد مکتوب نیز مشکلات مشابهی وجود دارد و تاریخنگار ناچار است حقیقت را با همان سبک و سیاق قدیمی از دل اسناد بیرون بکشد: یعنی همه منابع موجود را با هم مقایسه نموده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد تا احتمالات و محالات را تشخیص داده و از هم جدا کند.
وظیفه تاریخنگاری که مصاحبه تاریخ شفاهی را برعهده دارد توجه دقیق به سلیقهها و نیازهای تاریخنگاری است که از این تاریخ شفاهی استفاده خواهد کرد. مصاحبهگر صرفنظر از محور یا موضوع یک مصاحبه خاص باید حواسش جمع باشد تا افکار و آراء مصاحبهشونده را به کاملترین و جامعترین وجه ممکن از ذهن او بیرون بکشد. به دنبال عباراتی مانند «میدونستم که فلان اتفاق میافته» که باور یا عقیده مصاحبهشونده را برملا میکنند، باید سوالاتی درباره علت و چرایی باور مصاحبهشونده در زمان وقوع آن اتفاق پرسیده شود. تعمیمهایی مانند «ما همیشه با فلانی مشکل داشتیم» را باید با درخواست ارائه مثالی مشخص یا توضیح بیشتر تکمیل نمود زیرا احتمال مفید واقع شدن چنین جزئیاتی برای تاریخنگاران آینده افزایش خواهد یافت. مسئله دیگری که غالباً در بیان و اشارات خردهگیران تاریخ شفاهی درشتنمایی میشود، ضعف حافظه مصاحبهشوندگان سالها پس از وقوع واقعه مورد سؤال تاریخنگار میباشد. حافظه انسان و خاطراتش عناصر انعطافپذیری هستند و به مرور زمان تحت تأثیر شرایط قرار گرفته و دستخوش تغییر میشوند. تاریخنگار در چنین شرایطی باید زحمت خود را دو برابر کند تا صحت نسبی روایت مصاحبهشونده را مثلاً با پرسیدن سؤالاتی که با منابع دیگری نیز بتوان آن را تأیید نمود، تعیین کند، و مصاحبه را به موضوعاتی اختصاص دهد با گذشت زمان به سادگی از حافظه پاک نمیشوند. شاید مصاحبهشونده نتواند تاریخ و زمان وقوع رویدادی را دقیقاً به یاد بیاورد، اما برخی از جزئیات آن رویداد تا ابد در حافظه او حک میشوند.
به هر حال هر مصاحبهای منجر به تولید اطلاعات تاریخی مفیدی میشود و وظیفه تاریخنگار شفاهی است تا اطلاعات مذکور را کشف و ضبط نماید. تعیین میزان اهمیت اطلاعات ضبطشده برعهدة تاریخنگاری است که بعدها به سراغ آن اطلاعات میرود.
پیشزمینه
نیروی زمینی طی سالها انبوهی ارزشمند از مصاحبههای تاریخ شفاهی را آماده و نگهداری کرده است که در صیانت از سوابق فعالیتهایش در جنگ و صلح بینهایت مفید بودهاند. بازسازی و بازآفرینی بسیاری از این وقایع در تاریخ نیروی زمینی بدون این اطلاعات و مطالب ممکن نیست. مورخان نیروی زمینی کارشان را از جنگ جهانی دوم آغاز کردند و به منظور پر کردن خلأ اسناد یگانها و کشف اطلاعاتی که در چنین اسنادی موجود نیستند با کِهترین تا مِهترین درجات سربازان مصاحبه کردهاند. مورخان نیروی زمینی که با چالش مستندسازی و درک اقدامات یک سازمان میلیونی و پراکنده در سراسر کره زمین روبهرو بودند، خیلی زود به ارزش تاریخ شفاهی برای ثبت و ضبط دیدگاههای شخصی افراد و تکمیل کردن اسناد و سوابق یگانها پی بردند. شاید مهمترین ابتکاری که این مورخان به خرج دادند مصاحبه با سربازان بلافاصله بعد از عملیاتهای رزمی بود. اهمیت حیاتی چنین مصاحبههایی در جایی ثابت شد که مورخان نیروی زمینی را قادر میساخت تا بعد از جنگ با دستانی پر از اطلاعات و البته دقیقتر و صحیحتر درباره عملیاتهای رزمی و نبردها بنگارند. یکی از تاریخنویسان رسمی جنگ جهانی دوم در این باره میگوید: «این پیکرة شکلگرفته از مصاحبههای رزمی یکی از ارزشمندترین منابع اطلاعاتی موجود برای مورخ است زیرا قالب و پوسته ظاهری وقایعی را که در دفاتر روزنامه یگانها نوشته شدهاند میتراشد و با نفوذ به عمق ماجرا مدارک و شواهدی را برای حل و فصل واقعیات مورد مناقشه در اختیار مخاطب و مورخ میگذارد.»(۱۲) محصول نهایی که با عنوان مجموعه «کتابهای سبز» به روایت تاریخ نیروی زمینی آمریکا در جنگ جهانی دوم پرداخته است، ارزش کار چنین مورخانی را به اثبات میرساند.
در جنگها و منازعات بعدی به ویژه در ویتنام و کره نیز که تکنولوژی به شکل ضبطصوتهای قابل حمل به یاری مورخ آمد و کار او را آسان نمود، سنت گردآوری روایات دست اول ادامه یافت. پدیدهای که به همین میزان اهمیت داشت افزایش مقبولیت تاریخ شفاهی در کل تشکیلات نیروی زمینی آمریکا و ضروری دیدن آن برای ثبت تجارب جنگ و تاریخ تشکیلات ارتش بود.
ژنرال ویلیام سی وستمورلند، رئیس ستاد نیروی زمینی آمریکا، در سال 1970 مدیریت دانشکده جنگ نیروی زمینی و مؤسسة تاریخ نظامی این نیرو را برای پشتیبانی و اجرای مشترک برنامه مصاحبه دوران صلح برعهده داشت. طراحی برنامه مذکور که به «برنامه تاریخ شفاهی افسران ارشد»(۱۳) موسوم شده بود بهطور واضح برای گردآوری، ثبت و جاودانه سازی خاطرات افراد برگزیده و در راستای منافع نیروی زمینی صورت گرفته بود. دانشجویان دانشکده جنگ نیروی زمینی درباره سابقه و دوران حرفهای امیران مهم بازنشسته ارتش تحقیقاتی انجام میدادند و سپس با آنها درباره تجارب و حرفهشان مصاحبه میکردند. دانشجویان که اکثراً درجه سرهنگدومی داشتند و ارتقاء به مناصب عالی فرماندهی را در آینده برای خود متصور بودند، فنون تاریخ شفاهی را از کارکنان مؤسسه میآموختند. هر چند برنامههای تاریخی دیگری مانند برنامه اداره بهداری نیروی زمینی ارتش آمریکا از اوایل دهه 1950 به گردآوری مصاحبه اختصاص و اشتغال داشت، اما «برنامه تاریخ شفاهی افسران ارشد» در سالهای دهه 1970 علنیترین و مشخصترین برنامه مصاحبهای نیروی زمینی بود.
دامنه فعالیتهای تاریخ شفاهی نیروی زمینی آمریکا تا اواخر دهه 1970 گسترش یافته بود. یگان مهندسی نیروی زمینی(۱۴) در سال 1977 یک برنامه فعال مصاحبه موضوعی و زندگینامهای ترتیب داد. تثبیت مورخان تماموقت در اوایل دهه 1980 در اکثر مراکز و دانشکدههای «تعلیم و طراحی دکترین»، فرصتهای بهتر و بیشتری برای ضبط و ثبت تحولات جدید نظامی به کمک تاریخ شفاهی فراهم ساخت. امروزه مورخانِ مستقر در قرارگاههای ارتش، قرارگاههای نیروهای شرکتکننده در عملیات،(۱۵) و یگانهای گزارش مستقیم،(۱۶) از مصاحبه برای گردآوری اطلاعات و تهیه مقدمات تکنگاریها یا آموزش آموختههایشان به سربازان تازهوارد استفاده مینمایند.(۱۷)
وزارت نیروی زمینی آمریکا در سال 1986 به زیرمجموعههایش دستور داد تا با فرماندهان آموزشگاهها، لشکرها، سپاهها و فرماندهان قرارگاههای اصلی(۱۸) که دوران خدمتشان به پایان رسیده و در حال ترک منصبشان میباشند مصاحبههای خروجی(۱۹) انجام دهند. هدف از طراحی این اقدام که امروزه به «برنامه مصاحبه پایان خدمت»(۲۰) مشهور شده است، دسترسی داشتن فرماندهان جدیدالورود به مصاحبههای اسلافشان بوده است تا آنان بتوانند به درک بهتری از مشکلات و مسائلی که در برابر فرماندهان قبلی وجود داشت، برسند. برنامه گسترده و جامع «پایان خدمت»، به پشتوانه ارشادات و حمایتهای رؤسای پیاپیِ ستاد نیروی زمینی، به ما اطمینان خاطر میدهد که اعضای برگزیدة ستاد ارتش نیز مورد مصاحبه قرار میگیرند.
مرکز تاریخ نظامی با درک نقش روزافزون تاریخ شفاهی و به منظور هماهنگی مسائل مبتلابه برنامههای تاریخ شفاهی نیروی زمینی اقدام به راهاندازی «بخش تاریخ شفاهی»(۲۱) در سال 1986 نمود. مورخان مرکز فوق، راهنماها و دستورالعملهای مصاحبه و سیاستگزاری تاریخ شفاهی را برای مورخان نیروی زمینی تهیه و تدارک دیدند، مصاحبههای پایان خدمت با اعضای صف و ستاد و وزارت نیروی زمینی را بنیان گذاشتند، و به نیروی زمینی درباره فواید و کاربردهای تاریخ شفاهی مشاوره میدادند. امروزه مورخان شفاهی مرکز، علاوه بر وظایف جاریشان، بر تاریخ معاصر ستادهای وزارت نیروی زمینی نظارت مینمایند و پروژههای ویژه تاریخ شفاهی از قبیل مصاحبه با شاهدان و بازیگران حملات تروریستی یازدهم سپتامبر 2001 به ساختمان پنتاگون را نیز اجرا میکنند. همچنین نمایههایی برای تواریخ شفاهی که در کل نیروی زمینی انجام شده تهیه میکنند، طرز استفاده صحیح فنون تاریخ شفاهی را به مورخان میآموزند، و به محققانی که در جستجوی منابع تاریخ شفاهی هستند یاری میرسانند.(۲۲)
پانوشتها:
1. Center of Military History-United States Army-Washington, D.C., 2006
2. Military History Detachment(MHD)
3. improvised explosive devices
4. deposition
5. Robert K. Wright, Jr., “Clio in Combat: The Evolution of the Military History Detachment,” Army Historian 6 (Winter 1985): 3-6. The depositions are listed in Arthur B. Tourtellot, William Diamond’s Drum (Garden City, New York: Doubleday & Co., 1959), 287-289. See also Peter Force, ed., American Archives: A Collection of Authentic Records, State Papers, Debates, and Letters and Other Notices of Public Affairs (Washington, D.C.: M. St. Clair Clarke & Peter Force, 1839-1853), 4th ser., 2:487-501. The U.S. Army, of course, was not formed officially until 14 June 1775-after the battles at Lexington and Concord Bridge.
6. Stephen Everett
7. Field manual
8. U.S. Army Center of Military History, ATTN: DAMH-HDS, 103 Third Avenue, Fort Lesley J. McNair, D.C. 20319-5058
9. Stephen E. Everett, Oral History Techniques and Procedures (Washington, D.C.: U.S. Army Center of Military History, 1992).
10. Examples include Frank N. Schubert and Theresa Kraus, general editors, The Whirlwind War: The United States Army in Operations DESERT SHIELD and DESERT STORM (Washington, D.C.: U.S. Army Center of Military History , 1995); Gregory Fontenot, E.J. Degen, and David Tohn, On Point: The United States Army in Operation Iraqi Freedom (Annapolis: Naval Institute Press, 2005); David McCormick, The Downsized Warrior: America’s Army in Transition (New York: New York University Press, 1998); Walter E. Kretchik, Robert F. Baumann, and John T. Fishel, Invasion, Intervention, “Intervasion”: A Concise History of the U.S. Army in Operation Uphold Democracy (Fort Leavenworth, Kans.: U.S. Army Command and General Staff College, 1997); R. Cody Phillips, Bosnia-Herzegovina: The U.S. Army’s Role in Peace Enforcement Operations, 1995-2004 (Washington, D.C.: U.S. Army Center of Military History, 2005), and Operation Just Cause: The Incursion into Panama (Washington, D.C.: U.S. Army Center of Military History, 2004); Robert H. Scales, Certain Victory: The U.S. Army in the Gulf War (Fort Leavenworth, Kansas.: U.S. Command and General Staff College Press, Press, 1994); Richard W. Stewart, The United States Army in Afghanistan, Operation Enduring Freedom, October 2001-March 2002 (Washington, D.C.: U.S. Army Center of Military History, 2003); James I. Yarrison, The Modern Louisiana Maneuvers (Washington, D.C.: U.S. Army Center of Military History, 1999).
11. After-action reviews
12. Hugh M. Cole, The Lorraine Campaign, U.S. Army in World War II (Washington, D.C.: Historical Division, Department of the Army, 1950), p. 617. هیو کول از مورخان رزمی بود که در صحنه نبرد اروپا مصاحبههای بعد از عملیات رزمی را انجام میداد و متعاقباً نیز پیش از نهاییکردن تواریخ رزمی خود از مصاحبههای متعددی استفاده نموده و ارزیابی خود را از آنان بیان میکرد. For a brief biography of Cole, see “In Memorandum, Hugh M. Cole (1910-2005),” Army History 62 (Winter 2006): 59.
13. Senior Officer Oral History Program
14. Army Corps of Engineers
15. Army service component commands
16. direct reporting unit
17. نیروی زمینی در سال 2006 اقدام به تجدید سازمان قرارگاهها و تعیین ستادهایی کرد تا سه مقولة قرارگاه نیروی زمینی، قرارگاه نیروهای شرکتکننده در عملیات، و یگان گزارش مستقیم را تشکیل دهد. بعد از این اقدام، اصطلاح «قرارگاه اصلی» به عنوان یک مقوله رسمی کنار گذاشته شد.
18. MACOM(major command commanders)
19. exit interview
20. End-of-Tour Interview Program (EOT)
21. Oral History Activity
22. In 2005 the Oral History Activity became part of the Historical Support Branch of CMH’s Histories Division. For an overview of oral history in the U.S. Army and current practices, see Stephen J. Lofgren, “The Status of Oral History in the Army: Expanding a Tradition,” Oral History Review 30 (Summer/Fall 2003): 81-89.
پایان فصل یک
ادامه دارد...
تهیهکننده: استیفن جِی لافگرین
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی