گوهر عمر: گفت و گوی پیروز سیار با استاد احمد آرام
نویسنده: پیروز سیار
نشر: نی
تاریخ انتشار: چاپ دوم 1388
قیمت پشت جلد: 5800 تومان
شمارگان : ۱۱۰۰
احمد آرام صد سال پیش در یکی از محلههای تهران قدیم دیده به دنیا گشود. از عمر او یکی دو سال بیش نگذشته بود که نهضت مشروطیت در ایران پای گرفت، نهضتی که سرزمین ما را در آستانه دورهای جدید قرار داد و فصلی نو در تاریخ آن گشود و نسلی را پرورد که آرمانهای بزرگ ترقیخواهی و پیشرفت را در حیطههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در سر داشتند. اگر در ذهن خود به مرور نام بزرگانی بپردازیم که از آن نسل برخاستند و در زمینههای مختلف، از شعر و ادبیات و تاریخ و سیاست گرفته تا رشتههای گوناگون علوم جدید، سهمی از تحقق آن آرمانها را برعهده گرفتند، به روشنی در مییابیم که کارایی و تاثیرگذاری اینان بسی بیش از مقدورات محدود و ناچیز آن زمان بوده است که از حد چند مدرسه ابتدایی و متوسطه در سراسر کشور فراتر نمیرفت. خیزش فرهنگی که در ایران آن زمان آغاز شد در واقع مقدمات جدید تجدید حیات فکری و علمی را در سرزمین ما فراهم آورد.
دوران خردسالی و نوجوانی او در حال و هوای پر کشمکش سالهای پایانی سلطنت قاجارها گذشت. در همین سالها بود که دوره دبیرستان را به پایان رساند و سپس در مدرسه حقوق و طب که به تازگی تاسیس شده بودند، به ادامه تحصیل پرداخت. دو سال در مدرسه حقوق تحصیل کرد و دوره مدرسه طب را تا سال آخر خواند، اما این هر دو را به سودای معلمی کنار نهاد و در سالهای نخست کار، به دبیری در مدارس اصفهان و شیراز پرداخت. خیلی زود به کتابنویسی روی آورد و نخستین کتاب خود را با عنوان «هدیه سال نو» در بیست و یک سالگی نگاشت. سپس با همکاری دو تن از همدرسان خود، نخستین کتابهای درسی فیزیک و شیمی دبیرستانها را تالیف کردند و از آن پس، در طول زمانی نزدیک به هفتاد سال، بیش از یکصد کتاب ارزنده را که غالبا در زمینههای گوناگون علوم جدید تالیف شده بودند، از سه زبان انگلیسی و فرانسه و عربی به فارسی ترجمه کرد.(1)
مرحوم آرام در زندگی اجتماعی خود پایبند رعایت اصول بود. جلال آل احمد نویسنده کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» در فصلی با عنوان «نمونههای اخیر روشنفکری به شرح ماجرای کناره گرفتن جنجالی جمعی از اعضای حزب توده از آن تشکیلات در سال 1326 میپردازد که پس از وقایع آذربایجان صورت پذیرفت. در آن زمان احمد آرام مانند جمع کثیری از روشنفکران و ترقیخواهان تحت تاثیر شعارهای حزب توده قرار گرفته و از یکی دو سال قبل به عضویت آن درآمده بود. اما وقتی قضیه انشعاب به رهبری خلیل ملکی پیش آمد با شناختی که از آن تشکیلات پیدا کرده بود بلافاصله به آن پیوست. وقتی انشعاب انجام پذیرفت، مطبوعات حزبی و رادیو مسکو به محکوم کردن این حرکت پرداختند. آل احمد مینویسد که در جلسهای که تصمیم انصراف از انشعاب مطرح شد، تنها کسی که به مخالفت برخاست احمد آرام بود: «من معتقدم که به همان اندازه که انشعاب بجا بود، انصراف دو ماه پس از آن نیز نابجا بود و غلط. خود من از مجلسی که طرح انصراف در آن به تصویب میرسید، گریختم به گریستن در خلوت؛ اما شنیدم که فقط احمد آرام در آن مجلس با انصراف مخالفت کرده بود».(2)
خود احمد آرام خاطره این موضوع را چنین نقل میکند: «در آن جلسه به خلیل ملکی و سایر انشعابکنندگان گفتم که ما برای تائید شوروی در این کار وارد نشدیم که حالا به خاطر تکذیب آن اعلام انصراف کنیم. اما فشار تبلیغات حزب و رادیو مسکو به حدی بود که هیچ کدام سخن مرا نپذیرفتند و جملگی اعلام انصراف دادند. معروف است که در همان دوران یکی از رهبران آن حزب گفته بود که اگر به قدرت برسیم، اولین کاری که میکنیم این است که چوبههای دار این انشعابیون را در شهر برپا میکنیم».
آرام پس از پایان تحصیلات متوسطه از دارالفنون، در سال ۱۳۰۴ به تدریس فیزیک و شیمی پرداخت. او متوجه شد که درسهای تجربی بصورت نظری و بدون فعالیت آزمایشگاهی تدریس میشود. استاد در اين مورد چنين مي گويد: «... من معلم مدرسه بودم براي اينكه اصلاً كار نبود، ما كه از دارالفنون بيرون آمديم 9 نفر ديپلمه شديم. از اين 9 نفر به من كه يكي از آنها بودم در هفته 2 ساعت كار معلمي در يك مدرسه ابتدايي دادند كه بروم همدان درس بدهم و ماهي 24 ريال هم حقوقم بود.» او در اين مدت در مدارس علميه، فلاحت، شرف و دارالفنون به تدريس شيمي، فيزيك، رسم فني و هيات پرداخت.(3)
ایشان به ابتکار جدیدی دست زد و کتابی با عنوان هدیه سال نو «مجموعه تجربیات فیزیکی و شیمیایی» منتشر کرد. «هدیه سال نو» نخستین کتاب آموزشی در کارهای آزمایشگاهی شامل آزمایشهای فیزیک و شیمی است که استاد احمد آرام آن را در بهمن سال ۱۳۰۴ تألیف کرده است. احمد آرام سپس به رشته حقوق روی آورد ولی پس از چندی آن را رها کرد و به پزشکی تمایل یافت، ولی این یک نیز چندان پایبندش نکرد و در آخرین سال آن را نیز رها کرد و به فعالیتهای فرهنگی و ترجمه روی آورد. اولين كتاب مستقلي كه به ترجمه او منتشر شد در سال 1313 و به نام «چگونه روحهاي محكم و زنده بسازيم» بود. اين كتاب كه از زبان فرانسه ترجمه شده بود، در چاپهاي بعدي به نام «پرورش ذهن» در دسترس خوانندگان فارسي زبان قرار گرفت.
وی به همراه دکتر نصیری از بنیانگذاران تألیف کتابهای درسی در ایران است و مدتی به عنوان معاون وزیر آموزش و پرورش در دهه ۲۰ خورشیدی فعالیت داشته است. احمد آرام یکی از نخستین مؤلفان کتابهای درسی و آموزشی بود که هم به تنهایی و هم با کمک دیگران کتابهای فیزیک و شیمی دبیرستان را تألیف کرد. علاقهای که به امیرکبیر داشت نام مجموعهای از کتابهای خود را به نام «مجموعه امیر» نامگذاری کرد. احمد آرام تا حدود سال ۱۳۳۰ نزدیک به چهل جلد کتاب درسی و آموزشی نوشت.
نویسنده کتاب از تابستان 1362 گفتگوهای متعددی بویژه موضوعات مشترک بخصوص بر سر مشکلات ترجمه و واژهگزینی با احمد آرام داشته است. وی در طول سالهایی که از مصاحبت احمد آرام بهره برده است درباره موضوعات گوناگون گفتگو کرده و ترجیح داده است این سخنها که برای همه فرهیختگان و اهل فرهنگ خواندنی و سودمند است ثبت نشود و در طول زمانها از یادها برود.(4) آنچه همواره مایه حیرت نویسنده بوده است وسعت خارقالعاده آرام درباره اصطلاحات رشتههای مختلف علمی و حافظه بسیار قوی ایشان در به یادآوردن معادلهای فارسی، نیز عربی و انگلیسی و فرانسه آنها بود. این ذخیره بزرگ و غنی واژهها و اصطلاحات که در حافظه فعال مرحوم آرام بود، سبب گشته بود که شم زبانی استثنایی پیدا کند و درباره کلماتی هم که برای نخستین بار به آنها بر میخورد تصویری نزدیک به حقیقت بیابد. وی در قله پیری نیز از ذخیره بسیار غنی واژگانی که در ذهن داشت با سهولتی شگفتآور استفاده میکرد و در سن و سالی که همگان در اثر سالخوردگی ابتداییترین معلومات خویش را از یاد میبرند، دشوارترین لغات و اصطلاحات را به آسانی و درستی به یاد میآورد.
احمد آرام در طول سالیان دراز ترجمه و تالیف کتاب علمی، به اصولی رسیده بود که حاضر به عدول از آنها نبود و این باعث میشد که با افراد کم اطلاع و به خصوص با ویراستاران کممایه نتواند کنار بیاید و کار کند. کار ویرایش که در پنج دهه پیش به دست کسانی راه اندازی شد که امروزه اکثراً از چهرههای برجسته فرهنگی کشور هستند در سالیان اخیر متاسفانه در دست کسانی است که غالباً از حداقل شرایط علمی این کار بیبهرهاند و سعی در تحمیل نظرات بیمعنی و جاهلانه خود نیز دارند. ناشران نیز چون اغلب به صرفهجویی هرچه بیشتر در هزینههای تولید میاندیشند، ترجیح میدهند با این قبیل ویراستاران کمخرج کار کنند و به عواقب این کار نمیاندیشند.
آرام كه در كار ترجمه به زباني شيوا و نثري استوار دست يافته بود، تبحر و مهارت فراواني در معادليابي سنجيده و درست براي اصطلاحات بيگانه داشت و از اين جهت ترجمههاي او دقيق و راهگشا بود. تصحيح و انتشار نخستين چاپ سربي «كيمياي سعادت» نوشته امام محمد غزالي توسط آرام، بر توانايي او در نگارش زبان فارسي افزود. اين متن داراي نثري زيبا و نمونهوار است. دكتر غلامحسين يوسفي درباره تصحيح «كيمياي سعادت» توسط احمد آرام مينويسد: «تصحيح كيمياي سعادت در زندگي روحي و اخلاقي احمد آرام تاثير كرد. عوالم جواني را به پختگي و كششهاي گاه و بيگاه زندگاني را به وارستگي و كوشش صادقانه در راه علم و معرفت تبديل كرد. ازسويي ديگر، سوابق تحصيلات علمي مصحح و تامل در برخي از سخنان غزالي، موجب آمد احمدآرام نيز مانند همه دانشوران حقيقي و حقيقتپژوه، همه عناوين و عوالم ظاهر را فراموش كند، فكر و چشم و قلم خود را در راه انتقال دانشها به زبان فارسي بهكارگيرد و در اين راه از كوشندگان نامبردار شود.»
استاد احمد آرام كار عرضه انديشه و ابلاغ فكر را با تاليف آغاز كرد، اما به زودي از آن روي برتافت و به ترجمه روي آورد و آن را «به عنوان يك واجب شرعي» برگزيد و ادامه داد. ترجمههاي استاد در پيراستگي نثر و استواري بيان مشهور است. او معتقد بود كه «ما بيش از توليد علم به مواد اوليه آن نيازمنديم و به همين دليل، پيش از تاليف، سالها بايد ترجمه كنيم تا با بينش علمي، روش علمي و مباني علم آشنا شويم.» با اين حال، كار مهمش تنها همين ترجمه نبود، بلكه به درستي دريافته بود كه «ترجمه نيازمند ابزار است، يعني واژه نيازمند دارد و براي واژههاي علمي بسياري معادل فارسي ساخت و به غناي زبان علمي كمك كرد.» او به ويژه به ترويج علم، يعني ترجمه و معرفي اثرهاي علمي به زبان ساده بسيار اهميت ميداد. از اين قبيل است كتاب «حساب ديفرانسيل و انتگرال براي همه» از سيلوانوس تامسن (1326)، «پيدايش و مرگ خورشيد» از جرج گامف (1335)، «نسبيت براي همه» از جميز كولمن (1343). گستره آثار استاد را تفسير، حديث، كلام، فلسفه، علوم اجتماعي و دائره المعارفهاي گوناگون طب و ... فراگرفته است.(5)
آرام در سال 1334 بازنشسته شد و از همان زمان شروع به همکاری با انتشارات فرانکلین نمود. وی خاطره خود را در این خصوص چنین شرح میدهد: «موسسه فرانکلین محلش چهارراه یوسف آباد در خیابان شاه (جمهوری کنونی) بود. بعد از این که ما آنجا رفتیم بنا شد «دایره المعارف فارسی» را تهیه کنیم. من و مرحوم دکتر مصاحب و خواهرزاده من حسن آرام و دو سه نفر دیگر بودیم. فرانکلین یکی از موسسات غیرانتفاعی آمریکایی است. کتابفروشهای آمریکایی گفتند با هم پول میگذاریم و موسسهای به نام فرانکلین در جاهای مختلف دنیا شعبههایی درست کردند. این موسسه غیرانتفاعی بود و کارش هم این بود که کتابهایی علمی تازهای را از آمریکا میآورد و به اشخاص میداد که ترجمه کنند و بعد از آنها را به کتابفروشها واگذار میکردند. من در اینجا هیچ عیبی از آمریکاییها، یعنی از مردم آمریکا، ندیدم که از آنها صدمهای به مملکت ما وارد شده باشد و همهاش حسن بوده، یعنی اینها چهارصد پانصد یا نمیدانم هزار کتاب یا بیشتر منتشر کردند که هیچ کدامشان برای تخریب اخلاق، برای از بین بردن عفت، برای نامسلمان کردن مردم نبوده و همهاش مردم را در خط علم انداخته است.(6)
استاد احمد آرام از اعضاي قديمي فرهنگستان زبان و ادب فارسي بوده و به دين، اخلاق، قرائت و تدبر در قرآن و دوري از گناه و حرام اهتمام ميورزيد. ايشان در امر ترجمه آثار از زبانهاي ديگر به فارسي چيره دست بود. ترجمه كتب الحياة در 3 جلد، علم و تمدن در اسلام، سه حكيم مسلمان، روح ملتها و نيز تأليف نقشه آسمان، هديه سال نو و 120 مسأله حساب از جمله آثار استاد آرام ميباشند.
در سال 1390 نیز کتاب «آرام نامه» مجموعه مقالات علمی و ادبی از سوی اندیشمندان و محققان تقدیم شده به استاد احمد آرام، نویسنده و مترجم نامدار از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شد. این مجموعه به کوشش و اهتمام دکتر مهدی محقق نگاشته شده است. سرانجام اين محقق گرانمايه در 94 سالگي در نيمه فروردين 1377 و در حالي كه براي ديدار فرزندش به آمريكا رفته بود، دار فاني را وداع گفت و در قطعه فرهيختگان بهشت زهرا (قطعه 88 ، ردیف148، شماره9) آرميد.
پانوشتها :
1- از احمد آرام 104 کتاب در موضوعات مختلف علمی و فرهنگی برجای مانده است.
2- در خدمت و خیانت روشنفکران، جلال آل احمد، انتشارات رواق، ص 449 الی 500 .
3- آينه پژوهش، سال نهم، شماره اول، فروردين و اردبيهشت، سال 1377 ، ص 106.
4 - این گفتگوها در سال 1369 و طی چند ماه در 18 ساعت نوار ضبط گردید و در ابتدای سال 1370 به پایان رسید.
5-آينه پژوهش، سال اول، شماره ششم، فروردين و اردبيهشت 1370 ، ص 643.
6- گوهر عمر، ص 181 ،184و 185.
محمود فاضلی