اثری قابل تأمل در حوزه جامعهشناسی تاریخی
«تاریخ انقلاب اسلامی در اردبیل» از مجموعه کتابهای تولید شده در دفتر مطالعات و ادبیات پایداری مراکز استانی حوزه هنری و تحقیق و نگارش علی درازی است. این کتاب در 988 صفحه و قطع وزیری به تازهگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
این کتاب در هفت بخش تدوین شده است. بعد از مقدمه و پیشگفتار، بخش اول با عنوان «اردبیل از عهد باستان تا ظهور سطلنت پهلوی» در چهار فصل به موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی اردبیل، دریاچههای استان، ساخت اجتماعی استان اردبیل و وجه تسمیه اردبیل، اردبیل در مدارک تاریخی کهن، اردبیل در کتب تاریخنویسان و در کلام شاعران بزرگ و اردبیل و دین زرتشت، اشاره میکند.
اردبیل در دورههای بنیساج، آلبویه، صفویه، افشاریه، قاجاریه، اردبیل در دوره مشروطیت و نقش ملا اماموردی، مجاهدین مشروطه، حیدریها و نعمتیها، ستارخان، روسها در اردبیل و واقعه سرکوب غائله رحیم خان و شاهسونها و ... میپردازد.
بخش دوم در سه فصل تنظیم شده است. در این بخش علی درازی، نقش اردبیل را از ظهور تا سقوط سطلنت رضاخان و تحولات این دوران روایت کرده است. در فصل اول روایتهایی دربارهی اقدامات و اصلاحات رضا شاه، مبارزات آیتالله آقامیرزا علیاکبر مجتهد اردبیلی، اقدامات ضد مذهبی رضاشاه و تغییر لباس مردم اردبیل براساس طبقه اجتماعیشان آمده است. در صفحهی 147 میخوانیم: «... اعیان یا طبقات بالای شهر که شامل مالکان، تجار و بازرگانان ثروتمند بودند و در آن تاریخ پیراهن سادهای از چلوار اعلا میپوشیدند. سه تیره و شلواری به تن میکردند. کلاه استوانهای شکل از مقوا، که رویه آن از ماهوت یا فاستونی و یا بیشتر پوست بره مشکی و آسترش حریر بود بر سر میگذاشتند و آن را کلاه امیری میخواندند. کفش پوتین یا قوندار و جوراب به پا میکردند. پالتو خیلی معمول نبود و به جای آن «گیمه» میپوشیدند و گیمه، بر وزن خیمه، لباس بالنسبه بلندی بود که یقه آن به جای آنکه برگردان باشد، راست دوخته میشد و قسمتی از گردن را نیز دور میپوشانید. معمولاً هرکس عبایی هم داشت و آن را تا کرده، روی بازوی خود نگه میداشت و در موارد لازم بر دوش میانداخت. طبقات پایین که اکثریت مردم شهر را شامل میشد به جای سه تیره «آرخالیق» میپوشیدند و آن تقریباً «کت» بلندی بود که تا سر زانو میرسید. کلاه آنها «طاساکی» بود و کفش آنها را «یاستی دابان» یا «دیک دابان» تشکیل میداد. جورابها معمولاً در محل و از پشم با دست بافته میشد و هنری در رنگآمیزی و نقش و نگار آنها به کار میرفت، تحسینبرانگیز بود...».
«روحانیت اردبیل و تغییر لباس» عنوان فصل دوم است. در این بخش به مباحث و جایگاه روحانیت شیعه، تاریخچه پیدایش حوزه علمیه، تاریخچهی مدارس علمیه ملا ابراهیم، صالحیه، میرزا علیاکبر، خلع لباس روحانیون اردبیل، ممنوعیت برگزاری عزاداری مذهبی، کشف حجاب در اردبیل و بازگشت مهاجرین اشاره شده است.
فصل سوم «اردبیل در جنگ جهانی دوم» عنوان گرفته است. در این فصل با توجه به همسایگی اردبیل با شوروی سابق، نقش این استان در جنگ جهانی دوم دارای اهمیت بسزایی است. در چگونگی آغاز جنگ میخوانیم: «... سپیده دم روز دوشنبه سوم شهریور ماه با غرش هواپیماهای روسی در آسمان اردبیل، مردم شهر که در آن روزگار آنچنان با هواپیما و صدای آن آشنا نبودند، سراسیمه از خواب بیدار شدند و بیرون آمدند و به تماشای آن پرداختند. تعداد هواپیماهای روسی بین ده تا دوازده فروند میشد و در همان لحظات اول حضور در آسمان اردبیل، روی پادگان رفته و سربازان جوانی را که بدون فرمانده لشکر و پادگان، همچنان در محوطه بودند، به تیربار مسلسلهایشان گرفتند و عده زیادی از آن جوانان بیدفاع را کشتند. این هواپیماها همچنین با پرواز در ارتفاع کم، اوراقی را هم در شهر ریختند که در آنها به زبان فارسی و ترکی ضمن اعلام دوستی به مردم اطمینان داده شده و از رهایی مردم ایران از یوغ تسلط نازیها، سخن رفته بود. هنوز ظهر نشده بود که تانکهای روسی هم وارد شهر شدند و از نقاط مختلف، به طرف سربازخانه و نیز عمارت سالاریه، که محل استقرار ستاد لشکر بود، روی آوردند...». (صفحهی 181). در ادامهی همین فصل خلع رضا شاه و جلوس محمدرضا شاه بر سلطنت، پیامدهای اشغال شهر توسط روسها، گسترش فعالیت حزب توده در آذربایجان و طرح تحصیل جوانان اردبیل در بادکوبه تشریح میشود.
بخش سوم با عنوان «اردبیل از پیدایش تا سقوط فرقه دموکرات آذربایجان» و در سه فصل تنظیم شده است. در این بخش به زمینههای پیدایش فرقه دموکرات آذربایجان، تأسیس انجمن فرهنگی ایران و شوروی، مهاجران شوروی، تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان در اردبیل، انتخابات مجلس مؤسسان و مجلس ملی آذربایجان، سقوط آذربایجان، روحانیت اردبیل و فرقه دموکرات، عشایر شاهسون اردبیل و فرقه دموکرات، پناهندگان فرقه دموکرات آذربایجان در شوروی و ... پرداخته شده است.
«اردبیل از نهضت ملی شدن نفت تا سال 1341» عنوان بخش چهارم است. در فصل اول این بخش با واقعه نهضت ملی نفت، نماینده آیتالله کاشانی در اردبیل، انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی، قیام سی تیر، رفرنداوم و کودتای 28 مرداد 1332 و... آشنا میشویم.
فصل دوم این بخش «اردبیل از کودتای 28 مرداد 1332 تا 1341» نام دارد که به حوادث بازگشت دیکتاتوری و اختناق، رحلت آیتالله العظمی آقا سیدیونس اردبیلی، شمهای از زندگینامه آیتالله موسوی اردبیلی، رحلت آیتالله العظمی بروجردی، تاسیس باشگاه «لاینز» در اردبیل، اصلاحات ارضی در اردبیل و ... اشاره میکند.
«نهضت اسلامی در اردبیل» عنوان بخش پنجم در سه فصل است. این بخش به وقایع شروع نهضت اسلامی و زمینههای اصلاحات شاه، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، کاپیتولاسیون، مبارزه با بهائیت در اردبیل، جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی، اعتراض به اخراج ایرانیان از عراق، تبعید حجتالاسلام حسن صانعی به مشکین شهر و آیتالله منتظری به خلخال، رحلت آیتالله سیدیونس یونسی و ... میپردازد.
مطالب بخش ششم با عنوان «اردبیل در سالهای 1356ـ1357» در 5 فصل تدوین شده و مربوط به تظاهرات و اعتراضات مردمی و خاطرات روزهای پیروزی انقلاب اسلامی است. این بخش، به گسترش نهضت اسلامی در اردبیل و نقش مساجد این شهر اشاره میکند. مطالب دیگر این بخش دربارهی کتابفروشی اسلامی، اولین شعار زندهباد خمینی، انجمن ضد بهائیت، تبعید آیتالله نوری همدانی به خلخال، قیام 19 دی مردم قم و مراسمات بزگداشت چهلمهای قیام تبریز، یزد، جهرم، اهواز، نخستین شهید اردبیل، اولین بانگ مرگ بر شاه در اردبیل، ماه مبارک رمضان و اوجگیری اعترضات مردمی، مکتبالزهرا کانون زنان انقلابی اردبیل، مسجد چاقوسازان، هجرت امام خمینی به فرانسه، دستهعزاداری انقلابی، منزوی اردبیلی و دیگر شاعران انقلابی، تظاهرات تاریخی روزهای تاسوعا و عاشورا، اعلامیه خلع شاه از سلطنت، کشتار روستای نیارق، آتشسوزی در بازار اردبیل، فرار شاه و ... است.
بخش هفتم این کتاب به تاریخ «اردبیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا برقراری امینت» اختصاص پیدا کرده است. مطالب این بخش در دو فصل «تشکیل نهادها و ارگانهای انقلابی» و «مشارکت مردم در طرحها و اقدامات ملی» تفکیک شده است. برخی موضوعات این دوفصل عبارتند از: اردبیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دادگاه انقلاب و مجازات عمال رژیم پهلوی، تشکیل گروه ضربت و سپاه پاسداران، انتخاب آیتالله مروج به سمت امام جمعه اردبیل، رفراندوم جمهوری اسلامی. غائله حزب خلق مسلمان در آذربایجان، اسامی شهدای اردبیلی و ساکن تهران در نهضت اسلامی و گاهشمار تحولات تاریخی اردبیل.
در تشریح فعالیت دادگاه انقلاب و مجازات عمال رژیم پهلوی میخوانیم: «... در طول دوران اولیه فعالیت دادگاه انقلاب در اردبیل، برخیها نیز از این نهاد، خود عامل بیثباتی و بینظمی شدند که از جمله این افراد میتوان به حسین میرصادقی، دادستان سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد که دوران حضور او در مقام دادستان این دادگاه، عامل به وجود آمدن بسیاری از مشکلات در اردبیل گردید. علاوه بر حسین میرصادقی، عملکرد هادی غفاری نیز در محاکمات خودسرانه و بیضابطهای که در ماههای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی در اردبیل داشت، به هیچوجه قابل دفاع نبوده و او اشتباهات فاحشی را در اردبیل مرتکب گردیده است. میرصادق و هادی غفاری در مدیریت و محاکمههای خود متاسفانه هیچگونه توجهی به نظر روحانیت و معتمدین منطقه به خصوص رهبران انقلاب نداشتهاند و تمام عملکرد آنها براساس نظر شخصی صورت میگرفته که در خیلی مواقع باعث رنجش مردم و روحانیون مبارز شهر نیز شده است...». (صفحهی 726).
بخش پایانی کتاب (از صحفهی 761 تا 939) شامل فهرست موضوعی اسناد، کتابنامه، روزنامهها و مجلات، اسامی مصاحبهشوندگان و مراکز اسنادی و آرشیوی و نمایه است.
نویسنده کتاب «تاریخ انقلاب اسلامی در اردبیل»، در تدوین این کتاب از 126 منبع و مأخذ استفاده کرده است. با توجه به پینوشتهای ذکر شده در متن اطلاعات کامل و جامعی در اختیار مخاطب قرار میدهد. از طرفی هم روایتها و اسناد آورده شده در لابهلای صفحات کتاب به خوبی واقعهذکر شده را برای خواننده روشن میسازد.
با توجه به مطالب و استنادات کتاب، میتوان گفت این کتاب از لحاظ جامعهشناختی و شناخت طبقهی اجتماعی، سیاسی دوره قبل از انقلاب در جامعه اردبیل برای پژوهشگران و علاقمندان این حوزهی مطالعاتی منبعی موثق و مورد اعتماد است.
عسکر عباس نژاد