یكی از سیاستمدارانی که در جریان هشت ساله دوره جنگ تحمیلی و قطعنامه 598 نامش بسیار شنیده شد خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل است. وی که برای دو دوره پنج ساله از 1 ژانویه 1982 تا 31 دسامبر 1991 از سوی شورای امنیت به این سمت انتخاب شد(1) در 1971 نماینده دائم پرو در سازمان ملل و در شورای امنیت (ریاست ادواری شورای امنیت) بود و پس از آن ماموریتهای مختلف بینالمللی از جمله نمایندگی ویژه دبیرکل در امور قبرس و افغانستان را برعهده گرفته بود.
تلاشهای سازمان ملل برای یافتن راهی برای توقف جنگ بین ایران و عراق به سال 1980 یعنی آغاز جنگ باز میگردد. در این سال با آغاز جنگ مسلحانه دو کشور کورت والدهایم(2) دبیرکل سابق تلاشهای میانجیگرانه خود را برای حل مسالمتآمیز اختلافات و توقف جنگ به کار برد. دبیرکل به استناد ماده 99 منشور سازمان ملل در 23 سپتامبر، نظر شورای امنیت را به این جنگ به عنوان عاملی که صلح و امنیت جهانی را در معرض خطر قرار داده جلب کرد. شورای امنیت طی قطعنامه 479 از دو کشور خواست که هرچه سریعتر استفاده از زور را برای حل اختلافات خود کنارگذاشته و آن را از طریق مسالمتآمیز حل کنند. در زمان تصویب این قطعنامه عراق بخشهای نسبتاً وسیعی از مناطق مرزی کشور ایران را در تصرف داشت. یکی از اقدامات مثبت ایران در سال 1984 ارایه مؤثر اخبار و اطلاعات مربوط به استفاده عراق از بمبهای شیمیایی در جبهههای جنگ بود که منجر به محکومیت عراق در این مورد گردید.
شورای امنیت برای توقف جنگ تحمیلی هشت قطعنامه تصویب کرد. 598 نه ماه و نیم پس از آخرین قطعنامه 588 به تصویب رسید. در مورد قطعنامه 598 نکته حائز اهمیت این بود که پیشنویس آن از سوی پنج عضو دائمیشورای امنیت تهیه شده بود و آنها مشترکاًٌ این پیشنویس را به شورای امنیت تسلیم کرده بودند. این قطعنامه از نظر حجم و تعداد کلمات به کار برده شده، مفصلترین قطعنامه درخصوص جنگ تحمیلی است. در بخشی از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ بیان شد، آمده است: «در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتشبس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگینتر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملاً مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتیهای بیطرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بینالمللی درباره بشردوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه، و به ویژه به کار بردن سلاحهای شیمیایی که بر خلاف تعهدات مذکور در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو است، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بینالمللی خود را از راههای مسالمتآمیز و به گونهای که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند.»
این قطعنامه به اتفاق آرا از تصویب شورای امنیت گذشته بود. در قطعنامه 598 از طرفین درگیر خواسته شده بود که فوراً در جنگ آتشبس اعلام کرده، آن را رعایت نمایند، نیروهای مسلح خود را تا پشت مرزهای شناخته شده بینالمللی عقب کشیده و اسرای جنگی را آزاد کنند. دولت ایران معتقد بود شورای امنیت در قطعنامه 598 برای نخستین بار با مسئله جنگ برخوردی جدی و بنیادی نموده است، ولی به دلیل نواقص اساسی و عدم هماهنگی مخصوصاً در بند شش قسمت اجرایی قطعنامه «تحقیق در مورد مسئولیت منازعه» از آن انتقاد مینمود و در این مورد دلایل منطقی زیادی ارائه کرد.
سرانجام ایران در 26 تیر 1367 رسماً به دکوئیار اطلاع داد به منظور جلوگیری از کشت و کشتار، استقرار عدالت و برقراری صلح در منطقه و جهان، قطعنامه 598 را میپذیرد. دکوئیار 9 روز پس از اعلام رسمی ایران مبنی بر پذیرش قطعنامه در فاصله بین 4 مرداد 1367 الی 26 مرداد همان سال 9 بار با وزیر امور خارجه ایران و شش بار با نماینده عراق برای تعیین نحوه اجرای قطعنامه ملاقات کرد. دبیركل همچنین یك بار به تهران و بغداد سفر كرد، چهار بار با اعضاى دائم شوراى امنیت و یك بار با اعضاى غیردائم شوراى امنیت دیدار نمود. در مورد قطعنامه 598 نكته حائز اهمیت این بود كه پیشنویس آن از سوی 5 عضو دائمی شورای امنیت مشتركاً تهیه و به شورای امنیت تسلیم شده بود. شورای امنیت در این فاصله به مشورتهای فشرده خود برای تنظیم پیشنویسی كه حاوی فصل مشترك نظریات دو كشور بود، ادامه میداد و این قطعنامه به اتفاق آراء از تصویب شورای امنیت گذشته بود. در قطعنامه 598 از طرفین درگیر درخواست شده بود كه: «فوراً در جنگ آتشبس اعلام كرده و آن را رعایت نمایند، نیروهای مسلح خود را تا پشت مرزهای شناخته شده بین المللی عقب بكشند و اسرای جنگی را آزاد كنند.» شورا در این قطعنامه نگرانی عمیق خود را از استمرار جنگ بین ایران و عراق اعلام كرده بود و اعلام داشت: «چون احتمال افزایش و گسترش جنگ میرود قصد دارد كلیه اقدامات جنگی را متوقف كند و یك صلح جامع، عادلانه، شرافتمندانه و بادوام بین ایران و عراق برقرار سازد.» شورا در پایان قطعنامه اظهار داشته بود كه به دلیل استمرار جنگ بین ایران و عراق صلح جهانی به خطر افتاده است و در نتیجه تهدید كرده بود كه برابر مواد 39 و 40 منشور سازمان ملل عمل خواهد كرد.
وی در 17 مرداد اعلام کرد هر دو دولت با ملاقات بین وزرای امور خارجه خود زیر نظر وی موافقت کردهاند. این ملاقات بلافاصله پس از استقرار آتشبس به منظور دستیابی به تفاهماتی برای اجرای سایر مفاد قطعنامه و زمانبندی طرح اجرایی انجام خواهد گرفت. سرانجام دولتهای ایران و عراق اطلاع دادند که با پیشنهاد برقراری آتشبس در 29 مرداد از ساعت سه بامداد موافقت مینمایند. دبیرکل به محض دریافت رسمیقطعنامه از سوی ایران به تلاش وسیعی دست زد و با مشورت با اعضای شورای امنیت، رسماً از وزرای خارجه ایران و عراق دعوت کرد به منظور چگونگی اجرای قطعنامه، بلافاصله به نیویورک سفر کنند تا از هفته سوم مرداد 1367 ملاقاتها و مذاکرات لازم صورت گیرد.
دکوئیار پس از اعلام تاریخ آتشبس طی مصاحبهای در مقر سازمان ملل اعلام داشت: «اگر جایزه صلح نوبل امسال به خاطر دست یافتن به آتشبس در جنگ به این سازمان جهانی تعلق گیرد، مایه خشنودی فراوان خواهد بود. وی نقش خود را در دستیابی به صلح اندک جلوه داد و تاکید کرد: «این یک پیروزی بزرگ برای دو کشور و سازمان ملل بود نه موفقیت شخصی برای من.» از وی سئوال شد که آیا وی هرگز موفقیت دیپلماتیک بزرگتر از این داشته است؟ وی پاسخ داد: «شاید نه؛ ولی این مهم نیست. این یک موفقیت شخصی نبود. این موفقیتی برای طرفهای درگیر، برای شورای امنیت و برای سازمان ملل بود.» از وی مجددا سئوال شد: «آیا در جریان مذاکرات اخیر وی هرگز دچار یاس و ناامیدی شده یا نه؟» وی تاکید کرد: «نه یک بار، بلکه چندین بار، ولی من ناامیدیهایی را که گهگاه داشتم میبایستی از شما پنهان میکردم.»
دکوئیار در روز 17 مرداد 67 هنگامیکه برای انجام گفتگوهای سرنوشتساز در مورد خاتمه جنگ ایران و عراق عازم دیدار با وزیر امور خارجه ایران بود در آسانسور آسمانخراش ساختمان سازمان ملل گیرکرد. آسانسورکه در حال بالارفتن به سوی طبقه سی و هشتم محل دفتر دبیرکل بود ناگهان به طبقه زیر سقوط کرد و در یک و نیم متری زیر زمین متوقف شد. با تلاش زیاد مقامات امنیتی، دبیرکل از آسانسور سالم بیرون آمد. وی هنگام رهایی از شر آسانسور به خبرنگاران گفت: «بن بست مذاکرات صلح جنگ بین ایران و عراق برطرف شده در حالی که خود من در حال به بن بست رسیدن بودم.»
سفیر هند در سازمان ملل چند روز پس از برقراری آتشبس در جنگ ایران و عراق اعلام کرد که دکوئیار دبیرکل سازمان ملل به عنوان برنده جایزه «تفاهم بینالمللی»(3) در سال 1987 برگزیده شده است. جایزه تفاهم بینالمللی به انگیزه نقش پیگیر و تلاشهای صمیمانه وی در ایجاد آتشبس در جنگ ایران و عراق به وی اعطا شد.
در این دوره عمدهترین فعالیتهای دبیرکل را میتوان تلاش در جلب نظر شورای امنیت به مسأله جنگ عراق با ایران، مشورت و دیدارهای مختلف با مقامات ایرانی و عراقی و اعضای شورای امنیت، اعزام هیأتهای متعدد به ایران و عراق و ارسال گزارشهای آن به شورای امنیت، ابتکار 12 ژوئن 1984 (20 خرداد 1363) در خصوص خودداری طرفین از حمله به مناطق مسکونی، ابتکار طرح هشت مادهای در ماه مارس 1985 (فروردین 1364) و ارایه طرح اجرایی برای قطعنامه 598 را نام برد. مجموعه اقدامات دبیرکل شامل زمینههایی چون وادار کردن ایران و عراق به پرهیز از حمله به مناطق مسکونی، به کارگیری سلاحهای شیمیایی و بدرفتاری با اسرای جنگی (یا رعایت مقررات بینالمللی) و نیز کاهش آلام و مصایب جنگ و نهایتا پایان دادن به جنگ بود.
دکوئیار همواره دارای درک و تفاهم خوبی با مقامات ایران بوده است. وی احساس خود را در این مورد در پاسخ به یک خبرنگار در مصاحبهای در سوئد چنین بیان میکند: «دبیرکل همیشه دارای رابطهای بسیار پایدار و مداوم با مقامات ایرانی بوده است و بنابراین من دلیلی برای گله از جمهوری اسلامیایران ندارم. بالعکس باید بگویم من از اعتمادی که همیشه مقامات ایرانی به دبیرکل داشتهاند، ممنون و سپاسگزارم.» گزارش دکوئیار در روزهای آخر کار خود به عنوان دبیرکل سازمان ملل به شورای امنیت در مورد متجاوز شناختن عراق در جنگ یکی از سندهای معتبر و قابل استناد به نفع کشور ما است. همچنان که از جملات این سند سازمان ملل استنباط میشود وی از آغاز با اطلاعات دقیقی که داشته و گزارشها و تجزیه و تحلیلهایی که دریافت میکرد عراق را آغازکننده این جنگ میدانسته است. وی طی مصاحبهای در سازمان ملل در پاسخ به سئوال «نتیجه دلخواه سازمان ملل و شما در جنگ عراق و ایران چیست؟» پاسخ داد: «نتیجه دلخواه اجرای کامل قطعنامه 598 است.»
پانوشتها:
1- خاویر پرز دکوئیار (Javier Pérez de Cuéllar) متولد 1920 در لیما پایتخت کشور پرو است. وی فارغ التحصیل دانشگاه کاتولیک لیما در رشته حقوق و علوم سیاسی است. وی پس از پایان جنگ جهانی دوم وارد خدمت سیاسی وزارت خارجه کشورش شد و علاوه بر پستهای داخلی، ماموریتهایی در فرانسه، انگلیس، بولیوی، برزیل، سوئد و شوروی داشت و در سالهای 47-1946 عضو هیات نمایندگی پرو در سازمان ملل شد. وی از یکم ژانویه ۱۹۸۲ تا ۳۱ دسامبر ۱۹۹۱ دبیرکل سازمان ملل بود.
2-کورت یوزف والدهایم (Kurt Josef Waldheim) سیاستمدار و دیپلمات اتریشی و چهارمین دبیرکل ملل متحد بود.در ۲۱ دسامبر ۱۹۷۱ شورای امنیت ملل متحد به اتفاق آراء به مجمع عمومیتوصیه نمود تا کورت والدهایم ۵۳ ساله به عنوان چهارمین دبیرکل پذیرفته شود. وی به مدت ۱۰ سال (از ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۱) دبیرکل سازمان ملل بود. وی در ۱۴ ژوئن ۲۰۰۷ درگذشت.
3- جایزه «تفاهم بینالمللی» به نام نهرو اولین نخست وزیر هند پس از دوره استعمار انگلیس نامگذاری شده است. این جایزه از سال 1965 به شخصیتهایی که به تفاهم و دوستی بینالمللی کمکهای شایانی بکنند، اعطا میشود.
منابع:
- زندگینامه دبیرکلهای سازمان ملل متحد، علی میر سعید قاضی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، چاپ دوم 1378 .
- تاریخ سیاسی جنگ، علی اکبر ولایتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376 .
محمود فاضلی