به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ آیین رونمایی از کتاب «سهم من از چشمان او» خاطرات سردار حمید حسام از دوران دفاع مقدس، به قلم مصطفی رحیمی تدوین و انتشارات سوره مهر آن را به چاپ رسانده، با حضور محسن مومني، رييس حوزههنري، اميرسرتيپ سيد محمد بالار، جانشين بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس، سرداران مهدي كياني، سردار فتحالله جعفری و جمعی از خاطرهنویسان حوزه ادبیات پایداری عصر روز سه شنبه (ششم تیرماه 90) در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد.
حسین زنجانی، مسوول دفتر مطالعات و ادبیات پایداری حوزه هنری در ابتدای برگزاری مراسم رونمایی از کتاب «سهم من از چشمان او» اظهار داشت: «این اثر جزو معدود آثاری است که به موضوع دیده بانی در دوران دفاع مقدس پرداخته است.»
وی ادامه داد: «سردار حسام از اهالی قلم هستند و آثار متعددی از ایشان درباره دوران دفاع مقدس نوشته و منتشرشده، اما در این کتاب خاطراتشان توسط مصطفی رحیمی جمعآوری و تدوین شده است. به هر ترتیب همراهی حمید حسام و مصطفی رحیمی در این اثر از ویژگیهای خوب آن است.»
راوی با گفتن خاطرات دردهای درون خود را التیام داده است
محسن کاظمی منتقد و پژوهشگر نیز در ادامه آیین رونمایی ازکتاب «سهم من از چشمان او» با اشاره به این جمله که «چاه کن این بار خود در چاه افتاد»، اظهار داشت: «حمید حسام عمری در مسیر خاطره گرفتن و خاطره نوشتن گام برداشته بود و حالا مصطفی رحیمی از راه میرسد و خاطرات او را از دوران دفاع مقدس جمعآوری میکند. در یک سال اخیر کتابی با این دقت و علاقه نخوانده بودم. کتابی با کشش برای خواننده، بسیاری از کتابهایی که اخیرا منتشر شده دارای جاذبه نبود و به نوعی نویسنده با دستکاری و اضافه کردن روایتهای ذهنی خود به آن آسیب رسانده است. این کتاب روایت ذهن راوی است.»
وی در ادامه با تاکید بر اینکه روند خاطرهنویسی با هدفی صورت میگیرد، افزود: «در خاطرهنویسی به دنبال این هستیم که در کنار خاطرات سخن از تاریخی مهم را به میان آوریم. تاریخ دفاع مقدس از اتفاقات تاریخی مهم کشورمان است که با وجود منابع واطلاعات دقیق از آن دوران لازم است خاطرات شاهدان عینی آن وقایع جمعآوری شود تا نقاط تاریک را روشن و مسیر رسیدن به اصل موضوع را هموار کند. هرچند که در این میان ممکن است برداشتهای افراد متفاوت باشد. خاطرات فردی اهل همدان را در این کتاب خواندم، همدانیها سخت وارد کاری میشوند و زمانی که کاری را شروع میکنند به راحتی آن رها نمیکنند. حمید حسام شاگرد فراری از کتاب و درس و مدرسه بود، با درس ریاضی هم خیلی مشکل داشت، زمانی که به مقطع دبیرستان وارد شد، فرصتی یافت تا به جبهه برود، اما آنجا هم سر و کارش با محاسبات ریاضی بود. یکی از محاسن کتابهایی که در قالب خاطرات نوشته میشوند، این است که مخاطب را به فضایهای درون کتاب نزدیک میکند.»
کاظمی با اشاره به اینکه یکی از کارکردهای خاطره علاوه بر آزادسازی، انباشت و عبرتآموزی از اطلاعات است، خاطرنشان کرد: «راوی با گفتن خاطرات به نوعی دردها و غصههای درونیاش التیام پیدا میکند. در حقیقت مخاطب را با خود به آن فضای گذشتهاش میکشاند. حسام در جبهه دیدهبان بود که نه تنها گرا و مختصات موقعیتهای مختلف را در میآورد بلکه گرای روحی برخی از آدمهای آن دوران را در این کتاب به معرض نمایش گذاشته است.»
این نویسنده و منتقداظهار داشت: «این گونه آثار باید به نحو احسن تبیلغ و توزیع شوند، گسترش دامنه مخاطبان باعث میشود در این وادی سهمی داشته باشند. یکی از ویژگیهای خوب این کتاب این است که راوی با وجود اینکه خود صاحب اثر و قلم بوده، ترجیح داده تا خاطراتش را با مصاحبه انتقال دهد. در کنار هم قرار گرفتن این دو نویسنده باعث شده کتاب از اقبال خوبی برخودار شود.»
وی ادامه داد: «در فضای مصاحبه یک زاویه دید دیگر به کمک میآید، درحقیقت راوی فقط از نگاه خودش به موضوعات نپرداخته بلکه واکاویهای نویسنده بامصاحبه کیفیت اثر را بالا برده است.»
کاظمی با اشاره به اینکه در روند کتاب سوالات مصاحبه مشهود نیست اما حس میشود، گفت: «راوی و نویسنده تنها به گفتهها و نوشتههای خود اکتفا نکردهاند و اثر را به گردونه کارشناسی سپردهاند. متاسفانه از آسیبهای خاطره این است که فقط یک شخص تصمیم میگیرد این اثر منتشر شود یا نه!»
داستان نویسان با سوژهایی مانند دیده بانی همزاد پنداری کنند
محمدرضا بایرامی، داستانویس یکی دیگراز سخنرانان این مراسم بود اظهار داشت: «چند روز پیش کتاب «دکل ابوذر» فتحالله جعفری میخواندم، حال و هوای دکل دیدهبانی برایم جالب و جذاب آمد، داستانویسان باید با این مقولهها همزادپنداری کرده و با موقعیتهای این چنینی ارتباط برقرار کنند. برایم جالب بود که کتاب دیگری در قالب خاطرات با رعایت جزئیات نوشته و منتشر شده است. اما متاسفانه نتوانستم آن را مطالعه کنم.»
وی ادامه داد: «زمانی که در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مشغول بودم، با سردار حسام ارتباط داشتم و زمانی که به حوزه هنری آمد، بدون اینکه شناختی از او داشته باشم، گمان میکردم فردی نظامی بود. تا اینکه کتاب «راز نگین سرخ» از ایشان چاپ شد. وی ارتباطی مطلوب با نویسندگان داشتند.»
بایرامی افزود: «یکی ازاتفاقات جالب آثار سردار حسام این است که رابطه تنگاتنگی میان داستان و خاطره حس میشود واین از امتیازات آثاراو به شمار میآید.»
راوی شاخصههای اصلی دوران دفاع مقدس حفظ کرده است
سردار خلیل کیانی، فرمانده سابق دوران دفاع مقدس اظهار داشت: «ازمباحث مربوط به دوران دفاع مقدس آنچه که گفته میشود و برداشتهایی که صورت میگیرد تناسب و بازدهی یکسانی ندارد. این موضوع به ویژگیها و شاخصههای دوران جنگ باز میگردد. این شاخصههای جنگ را از دورههای دیگر متمایز کرده، شاخصههایی از فطرت انسانی برخواسته است.»
وی ادامه داد: «کسی که در آن دوران حضور داشته سعی کرده تا این شاخصهها را حفظ کند. راوی کتاب هر آنچه که در دوران دفاع مقدس ممدوح و ستوده بوده را ماندگار کرده است. از سویی دیگر جهاد امری سخت است. برخی از افرادی که در جنگ حضور داشتند در عرصههای سخت به ندرت دیده میشدند. در حقیقت جهادگر باید از بسیاری از چیزها میگذشت. یعنی هر چه داشته را در طبق اخلاص میگذاشت.»
سردار کیانی اظهار داشت: «ذخیره و خوان نعمت دوران دفاع مقدس به اندازهای گسترده است و هر جا که تمرکز مجدانه شود، معدنی از ناگفتهها را میتوان از زبان کسانی که پا به عرصه جهاد گذاشتند جمعآوری کرد. افرادی مانند راوی کتاب «سهم من از چشمان او» با انگیزه انسانی و فطری انرژی گذاشته و با حفظ شاخصهای آن دوران آنچه را که دیده و شنیده منتقل کرده است. افرادی که جنگ را لمس کردند و سعی دارند با شاخصهای واقعی آن دوران خاطرات شان را بیان کنند باید در زمان خودشان بیابیم.»
سردار فتحالله جعفری، بنیانگذار مهندسی جنگ و مدیر موسسه فرهنگی شهید حسن باقری با تاکید بر اینکه رزمندگان دوران دفاع مقدس حرفهای ناگفته بسیاری دارند که باید ثبت شود، اظهار داشت: «تاریخ ارزشمند دوران دفاع مقدس حرفهای ناگفته بسیاری دارد، اگر نیروی مردمی و بسیجیها نبودند خرمشهر در دست دشمن میماند. افرادی که در آن دوران حضور داشتند را باید خیلی زود کشف کرد چون زمان ذهن شاهدان عینی را فرسوده میکند. تاریخ در آینه این ناگفتهها را از ما مطلبد.»
راوی وسواس ویژه برای مستند بودن مطالب داشت
مصطفی رحیمی، نویسنده کتاب «سهم من از چشمان او» در پایان مراسم گفت: «ای کاش کسانی که کتاب را به دقت خوانده بودند در اینجا حرف میزدند تا از انتقادات و پیشنهادات آنها بهره میبردیم.»
وی با اشاره به اینکه دیدهبانها در دوران دفاع مقدس مظلوم بودند، گفت: «هیچ کس از چشمی که در منطقه دیدهبانی دکل بود خبر نداشت، آنها چند ماه منطقه را دیدهبانی میکردند و مختصات آن را میکشیدند. راوی نیز دیدهبان روی دکل بود. وی یکی از ممانعتهایش برای گفتن خاطراتش این بود که اگر خاطراتم را بگویم بحث منیت پیش میآید.
رحیمی تصریح کرد: «راوی در بیان بسیاری از موارد تردید داشت و برخی از مطالب را به خاطر عدم اطمینان از صحت و سقم آن حذفش میکرد. این اثر در گونه خاطره به مقوله دیدهبانی در جنگ اشاره کرده است که جایش در میان آثار مربوط به دفاع مقدس خالی است.»
وی در پایان یادآور شد: «راوی برای ارتقای کیفیت کتاب و تأکید بر اطلاعات صحیح و مستند، کتاب را به دست کارشناسان سپرد و در زمینه ابعاد نظامی، دیده بانی، خانوادگی و استنادی به کارشناس مربوطه خود نشان داد.»
گزارش از: فاطمه نوروند