هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 76    |    7 تير 1391

   


 

هفتم تیر 1360؛ روزی که یک ملت شهید شد


کتاب «سهم من از چشمان او»؛ اثری از نویسنده ای که راوی کتابش شد


کتاب «شیخ المعاونین ما کجاست؟» تاریخ‏پژوهی است نه تاریخ شفاهی


کتاب «شیخ المعاونین ما کجاست؟» اثری کامل درباره تاریخ شفاهی محلی شمیرانات است


مجلد دیگری از «روزشمار 15 خرداد» به چاپ می‌رسد


مراحل خاطره نگاری شفاهی جنگ تحمیلی


جنبش دانشجویی در دو دهه‏ 1330 و 1320


جانز هاپکینز تاریخ شفاهی مطالعات سرطان را گردآوری می‏کند


طرح تاریخ شفاهی در هانوور اجرا می‏شود


طرح تاریخ شفاهی «مردم بزرگ، حکایت‏های بزرگ» جایزه گرفت


حفظ «سرگذشت‏های گوناگون» سربازان بازگشته از عراق و افغانستان


ثبت تاریخ امروز برای آینده


 



جنبش دانشجویی در دو دهه‏ 1330 و 1320

صفحه نخست شماره 76

به دنبال انتشار کتاب «بازرگان، اسوه صداقت و تقوا» در فضای مجازی، کتاب «شصت سال صبوری و شکوری» (اولین جلد از کتاب خاطرات دکتر ابراهیم یزدی) نیز به همین نحو انتشار یافت. نویسنده به دلیل پاسخگویی به علاقمندان در خصوص ارجاعات بخش‏هایی از این کتاب به کتاب «جنبش دانشجویی در دو دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰» که در خصوص فعالیت‏های دوران دانشجویی است، این کتاب را نیز در فضای مجازی منتشر ساخت تا در تکمیل جلد اول خاطرات استفاده شود. نگارنده که خود در یکی از حساس‏ترین و پرشور‌ترین دوران تاریخ جنبش دانشجویی، یعنی در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق، در سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲ به عنوان نماینده منتخب دانشجویان در شورای مرکزی سازمان (ملی) دانشجویان دانشگاه تهران فعال بوده در مقدمه کتاب انگیزه اولیه در تدوین این مجموعه را ذکر می‌کند.
ابراهیم یزدی در مقدمه کتاب می‌نویسد: «جنبش دانشجویی در ایران در طی دو دهه مورد بحث از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ به طور مستقیم تحت تاثیر تحولات و تغییرات سیاسی، اجتماعی و فکری جامعه قرار داشته است. هم جنبش‌های سیاسی و اجتماعی در جامعه بزرگ‌تر بر دانشگاه تهران اثر گذار بوده‌اند و هم جنبش دانشجویی بر روند تحولات جامعه موثر بوده است. بنابراین جنبش دانشجویی در دو دوره، دوره اول از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲ و دوره دوم از مرداد ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲ همراه با تحولات سیاسی در سطح کلان جامعه تاثیرات یا بازتاب آن در دانشگاه‌ها و در جنبش دانشجویی مورد بررسی قرار گرفته است.»
جنبش دانشجویی، نقش مؤثری در تاریخ معاصرایران داشته است. «دانشجویان به علت جوان بودن و عدم وابستگی به تعلق‌های اقتصادی و اجتماعی و نزدیك بودن به طبیعت آزاد انسانی، آرمان‌گرا هستند و بیش از هر گروه اجتماعی دیگری فعال و تحرك‌پذیرند.» این ویژگی‌ها موجب شده است كه جنبش‌های دانشجویی نقش مهمی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشته باشند. تاریخ‌نگاری حركت‌های دانشجویی در ایران، قدمت چندانی ندارد تعداد اندك كتاب‌های موجود در این حوزه گواه این مدعاست. در این نوشتار به اختصار به بررسی كتاب «جنبش دانشجویی در دو دهه: از 1320 تا 1340» پرداخته شده است. این كتاب از سوی انتشارات قلم در سال 1383 به چاپ رسیده است. «دانشگاه‌های جدید ایران، به خصوص دانشگاه تهران، از آغاز تأسیس خود، طبقاتی نبودند و به علت رایگان بودن یا هزینه نسبتاً پایین تحصیلات دانشگاهی و حداقل تا قبل از انقلاب، دانش‌آموزان دبیرستان‌های سراسر ایران، از هر طبقه و گروه اقتصادی و اجتماعی، با قبولی در امتحانات ورودی می‌توانستند به دانشگاه راه یابند. به این ترتیب دانشجویان دانشگاه تهران و بعدها سایر دانشگاه‌ها، عموم طبقات اجتماعی و اقتصادی را نمایندگی می‌كرده‌اند.»
در این دوره دوازده ساله یعنی از سال 1320 الی 1332 سه جریان فکری به تدریج و به ترتیب در صحنه حوادث ایران ظاهر شدند و نقش اساسی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا نمودند. در ابتدای تأسیس دانشگاه تهران، گرایش به ماركسیسم و حزب توده، گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. ولی رفته رفته سه جریان عمده قابل شناسایی بود. این سه نحله فكری عبارت بودند از: 1)جنبش ماركسیستی 2)جنبش ملی 3)جنبش اسلامی
الف- جنبش مارکسیستی :
 بعد از فرار رضا شاه زندانیان سیاسی از جمله گروه معروف به 53 نفر، از یاران تقی ارانی آزاد شدند. اکثریت قریب به اتفافق این افراد، به اضافه تعدادی از اعضای قدیمی و باقی مانده از حزب اجتماعیون – ملیون در مهر 1320 تاسیس حزب توده ایران را اعلام نمودند. حزب توده ایران سرگذشت و سرنوشت و فرازونشیب‌های فراوان خاص خود را دارد و انشعابات متعددی از درون آن صورت گرفته است. اما بدون تردید، تأثیر انكارناپذیری در روندهای سیاسی، موضع گیری‌های اقتصادی و ادبیات سیاسی ایران به طور عام و بر جنبش دانشجویی به طور خاص برجای گذاشته است. بررسی تاریخ معاصر ایران بدون بررسی تاریخ حزب توده و خدمات و خیانت‌های آن امكانپذیر نیست. اندیشه‌های چپ، در قرن بیستم در بسیاری از دانشگاه‌های جهان نفوذ و تأثیر داشت.»
ب- نهضت ملی ایران:
جنبش ملی به معنای حرکتی متکی به ملت و مستقل از وابستگی به قدرت‏های بیگانه پدیده‏ای نبود که بعد از شهریور 1320 در صحنه سیاسی ایران ظهور پیدا کرده باشد حرکت‏های سیاسی مستقل از وابستگی به قدرت‏های بیگانه و متکی به ملت و برای ملت از همان آغاز فصل جدید تاریخ بیداری ایرانیان حتی قبل از آن زمان امیرکبیر و فراهانی و سپس شورش تنباکو، انقلاب مشروطه بروز و ظهوری قدرتمند داشته است. اما دوران استبداد بیست ساله رضاشاه یک بریدگی و گسست تاریخی در این جنبش وجود آورد. خصوصا که در دوره بیست ساله علیرغم وابستگی شدید حکومت رضاشاه به انگلیسی‏ها، نوعی از ملی‏گرایی افراطی با تکیه اصلی بر دوران ایران باستان و نادیده گرفتن رکن دیانت و اسلامیت در فرهنگ ملی که سابقه ای 1400 ساله دارد ، تبلیغ شده بود. حضور نمایندگان ملی از جمله دكتر مصدق در مجلس چهاردهم به رشد حركت ملی و هویت بخشیدن به آن نقش مؤثری داشت. با تشكیل جبهه ملی به رهبری دكتر مصدق گام بزرگی به جلو برداشته شد و جنبش ملی توانست با بسیج مردم و جلب حمایت تمام اقشار و طبقات مردم صنعت نفت را ملی و از شركت نفت انگلیس خلع ید نماید و به سلطه طولانی استعمار انگلیس بر ایران پایان دهد.»
ج- حرکت نوین اسلامی:
از دیگر حركت‌های معاصر، می‌توان به جنبش اسلامی اشاره نمود. «در بررسی حركت اسلامی به جهت تأثیرگذاری بر جنبش دانشجویی باید دو جریان اسلامی را از هم تمیز داد و از یكدیگر تفكیك نمود. جریان اول به طور كامل متعلق به سنت‌گرایان است. پدیده‌ای كه با نام فدائیان اسلام و با قتل احمد كسروی خود را ظاهر ساخت و به طور عمده به قشر خاصی از جامعه متكی بود.» در جریان اسلامی سنت گرا در این دوره نواب صفوی از موثرترین چهره‏ها  محسوب می شود. افرادی از روحانیون نیز در میان آنها بوده اند و از آنها حمایت می کردند، اگر چه مراجع و علمای برجسته قم با ترورهای این گروه مخالف بودند. این جریان مخاطبین خاص خود را داشت. که عمدتاً از میان طبقات متوسط و یا پایین‏شهری و پیشه‏وران شهری جزء بودند که احساس دینی داشتند و با انگیزه دینی وارد مسائل سیاسی-اجتماعی شده بودند.
جریان دیگر اسلامی، پدیده روشنفكری دینی است. این نوع تعامل با مقوله‌های دینی و فعالیت‌های سیاسی از دانشگاه تهران و از میان روشنفكران، استادان و دانشجویان سرچشمه گرفته است. در این جریان دو سازمان یا دو تشكل با اختلاف اما تقریباً همزمان به وجود می‌آیند كه هر دو ویژگی دانشجویی داشته و اعضای آن عموماً دانشجو بودند. این دو گروه عبارتند از: انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و نهضت خداپرستان سوسیالیست. مهندس بازرگان، آیت‌الله طالقانی و دكتر سحابی نقش مؤثری در شكل‌گیری و ادامه حیات روشنفكری دینی داشتند. «در تأسیس نهضت خداپرستان سوسیالیست، دكتر محمد بخشی، مهندس جلال الدین آشتیانی، مهندس حساسیان، مهندس شكیب‌نیا، محمد جواد رضوی و دكتر كاظم یزدی، از عناصر اصلی آن بودند.» فعالیت‌های دانشجویی در سال‌های 1320 تا 1332 در دو محور، صنفی و سیاسی قرار داشت. «در یك محور دانشجویان برای خواسته‌های صنفی، رفاهی و اجتماعی خود مبارزه می‌كردند كه طیف وسیعی را در بر می‌گرفت. مطالباتی نظیر چاپ كتاب‌های درسی به جای تدریس شفاهی و جزوه‏‌نویسی. مسكن برای دانشجویان شهرستانی كه نیمی از دانشجویان را تشكیل می‌دادند. اعتراض به ازدیاد شهریه‌ها، اصلاح مشكلات كارورزان پزشكی، ایجاد سرویس برای دانشجویان كوی دانشگاه در امیرآباد. اما در محور دوم، موضوع اساسی، همگامی با مبارزات ملت ایران علیه استبداد و استیلای بیگانه بوده است.»
حزب توده از نظر تشكیلاتی و ساختار سازمانی بسیار پیشرفته و مدرن بود. ترجمه كتاب‌های مختلف با گرایش‌های چپگرایانه، موجب غنای فرهنگی این حزب می‌شد. وجود شاخه‌هایی مانند شاخه جوانان و شاخه نظامی نیز از نقاط قوت حزب توده بود. بسیاری از افسران ارتش، عضو شاخه نظامی حزب بودند. از سوی دیگر، حمایت همه‏جانبه شوروی نیز در پیشرفت برنامه‌های حزب توده مؤثر بود. برای جلب نظر كرملین، رهبران حزب حتی حاضر به قربانی كردن منافع ملی نیز بودند. «هنگامی كه روس‌ها درخواست امتیاز نفت شمال ایران را به طور جدی مطرح و پیگیری كردند. حزب توده ایران از این درخواست علیرغم مخالفت مردم و تعارض آن با منافع و مصالح ملی حمایت علنی كرد.» به همین خاطر، دیگر رقبای حزب توده نیز برای مقابله با نفوذ حزب در دانشگاه‌ها اقدام به سازمان‌دهی و جذب نیرو كردند. روشنفكران مذهبی، در این میان اقدام به تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان نمودند. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، اولین تشكل دانشجویی مستقل با برنامه، اهداف و تفكرات كم و بیش روشن و شفاف است كه بعد از شهریور 1320 اعلام موجودیت كرد. انجمن، مجله‌های فروغ علم، گنج شایگان و پیكار اندیشه را در راستای ترویج و گسترش مبانی فكری خود انتشار داد.
از دیگر فعالیت‌های انجمن اسلامی دانشجویان، می‌توان به جلسات بحث و انتقاد و سخنرانی‌های عمومی و گردش‌های دسته جمعی و... اشاره كرد كه در كنار برنامه‌های فرهنگی، دیدگاه‌های سیاسی انجمن نیز مطرح می‌گردید. یكی از برنامه‌های بسیار مؤثر و فرهنگ‌ساز برای دانشجویان و جوانان جلسات تفسیر قرآن آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت در شب‌های جمعه بود. برنامه این جلسات و شخصیت جاذب، مرحوم طالقانی طوری بود كه جوانان را جذب می‌كرد. طالقانی، با مكاتب فكری جدید آشنایی داشت و در نگاه به دین دیدگاهی تازه داشت. طالقانی نه تنها سیاسی بود، بلكه به شدت عدالتخواه بود و آیات قرآن را در مورد ظلم و ستم اقتصادی و بی‌عدالتی آن چنان می‌خواند و توضیح می‌داد كه شنونده را برجای خود میخكوب می‌كرد. از طرف دیگر، بسیار مردم‌گرا، متواضع و افتاده بود. به راحتی با همه طبقات و با هر گروه سنی از هر نوع فكر و اندیشه‌ای رابطه و همكنشی ذهنی-فكری برقرار می‌كرد. او در وجود همه آدمیان صرف‌نظر از عقایدشان میل به خوبی و استعداد كار خیر و مفید را می‌دید و قدرت جذب آنها را داشت.»
از دیگر تشكل‌های اسلامی می‌توان از نهضت خداپرستان سوسیالیست نام برد. كه در طی دهه 1320 به طور خودجوش توسط دانشجویان مسلمان دانشگاه‌های تهران به وجود آمد. دكترعلی شریعتی كه دست پرورده استاد محمد تقی شریعتی بود. از زمان دانش‌آموزی از طریق فعالیت‌های این جمعیت در مشهد با تفكر سوسیالیسم برپایه خداپرستی آشنا و جذب این اندیشه شد. غیر از دانشگاه تهران، دانشگاه تبریز نیز به عنوان دومین دانشگاه كشور نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی داشت. جنبش دانشجویی تبریز تحت تأثیر جریان‌های عام فكری و سیاسی كشور قرار داشت. بخشی از دانشجویان وابسته به جنبش چپ بودند. در دورانی به حزب توده تمایل داشته و بعدها به چریك‌های فدایی خلق. دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز به حركت اسلامی، عمدتاً روشنفكری دینی گرایش داشتند. دانشجویان آذری در دانشگاه تهران و یا تبریز، اوایل دهه 1340 به نهضت آزادی ایران پیوستند و تعداد قابل توجهی از آنان، نظیر محمد حنیف‌نژاد، از مؤسسین سازمان مجاهدین خلق اولیه بودند.
بعد از تأسیس دانشگاه تهران، دانشجویان خواستار ایجاد تشكل‌های دانشجویی در محیط دانشگاه شدند. دانشگاه تهران در سال 1323، حق دانشجویان برای تشكیل اتحادیه دانشجویی را به رسمیت شناخت. باشگاه دانشگاه برای فعالیت‌های دانشجویی اختصاص یافت. بلافاصله بعد از این تصویب‌نامه، اتحادیه دانشجویان دانشكده پزشكی رسماً اعلام موجودیت كرد. به تدریج سایر دانشكده‌ها نیز اتحادیه‌های دانشجویی خود را تشكیل دادند. سازمان دانشجویان كوی دانشگاه نیز در سال 1328 به طور رسمی و با رأی مستقیم و مخفی دانشجویان ساكن كوی امیرآباد تشكیل گردید و نقش مؤثری در پیگیری مطالبات صنفی دانشجویان و تأمین نیازمندی‌های آنان داشت.
      سازمان دانشجویان دانشگاه تهران در سال 1329 شكل گرفت. ولی با مرور زمان نفوذ حزب توده و دیدگاه‌های چپ در این سازمان گسترش یافت. در این راستا، مسأله ایجاد یك جبهه واحد از دانشجویان ملی در آغاز سال تحصیلی 1329 یا (1330) در میان اعضای فعال احزاب و دانشجویان مستقل ملی مطرح گردید. این سازمان جدید، برای اینكه از سازمان دانشجویان دانشگاه تهران متمایز گردد، سازمان (ملی) دانشجویان دانشگاه تهران نام گرفت. این سازمان در جهت حمایت از حركت ملی دكتر مصدق توانست قاطبه دانشجویان را به حمایت از خرید قرضه ملی، اعلام شده توسط دولت ملی بسیج نماید. دانشجویان دانشگاه تهران در قیام 30 تیر نقش فعالی داشتند.
      جنبش دانشجویی دانشگاه تهران، در 28 مرداد 1332 و سقوط دولت مصدق توسط كودتاگران در كنار سایر اقشار مردم واكنش نشان داد. ولی به علت تعطیلی دانشگاه و در دسترس نبودن اعضای تشكل‌های مختلف دانشجویی-این فعالیت‌ها بیشتر جنبه مستقل داشت تا سازمانی. در این روز تنها نهاد اجتماعی كه می‌توانست واكنش نشان بدهد بازار بود. احزاب سیاسی در همان روز پنجشنبه 28 مرداد به شدت سركوب شدند. بعد از كودتای 28 مرداد به همت تنی چند از یاران دكتر مصدق و فعالان سیاسی، نهضت مقاومت ملی ایران تأسیس شد. اولین اعلامیه تشكیل رسمی نهضت مقاومت ملی ایران، در نیمه شهریور 1332، یعنی دو هفته بعد از كودتای نظامی منتشر شد. نهضت مقاومت ملی توانست در فرصت زمانی مناسب، علیرغم دستگیری‌های گسترده، نیروهای مردمی را در تهران و شهرستان‌ها در كمیته‌های صنفی، ادارات، محلات و شهرستان، سازمان‌دهی نماید. از جمله كمیته‌هایی كه تشكیل شد، كمیته نهضت مقاومت ملی دانشگاه تهران بود. وقوع كودتای نظامی 28 مرداد، همراه با خفقان سیاسی شدید بود. احزاب و گروه‌های سیاسی سركوب شدند. روزنامه‌های مستقل توقیف گردیدند. فعالان سیاسی، دستگیر و روانه زندان شدند. دكتر مصدق بازداشت و در یك دادگاه نظامی محاكمه و سپس تبعید شد. در جریان دادگاه نظامی مصدق، در 21 آبان ماه در سرتاسر تهران و شهرستان‌ها تظاهرات گسترده‌ای صورت گرفت.
روز 16 آذر 1332، نقطه عطفی در مبارزات دانشجویان در برابر استبداد در تاریخ معاصر كشورمان است. در این روز كه بعدها روز دانشجو نام گرفت نظامیان در دانشكده فنی برای دستگیری دانشجویان هجوم بردند و درگیری‌هایی به وجود آمد كه منجر به تیراندازی به طرف دانشجویان و كشته شدن سه دانشجو به نام‏های قندچی، شریعت‏رضوی و بزرگ‌نیا و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از دانشجویان گردید. با انتشار این خبر، تمام كلاس‌های درس در همه دانشكده‌ها تعطیل و موج اعتصاب همه جا را فرا گرفت. كمیته دانشگاه بلافاصله عزا و تعطیل عمومی اعلام نمود و در عصر آن روز دانشجویان به حالت اجتماع ساكت و آرام كلاس‌ها را ترك نمودند. ساعت 5 بعد از ظهر تنها صدای حركت سربازان سكوت مطلق و ماتم‌زده دانشگاه را می‌شكست. مخبرین خارجی كه بلافاصله خبر را به آنها رسانیده بودند، خبر را مخابره كردند و خشم و غضب و رسوایی و ننگ فراوانی در جهان برای دولت به وجود آورد. اكثر دانشگاه‌های معروف دنیا به عنوان همدردی با دانشگاه تهران یك روز تعطیل نمودند.
فعالان جنبش دانشجویی، اعم از چپ و توده‌ای، ملی و یا اسلامی در طی دهه‌های 20 و 30، به تدریج كه از دانشگاه فارغ‌التحصیل و به متن جامعه و فعالیت‌های متنوع آن وارد شدند، هر كدام بر اساس گرایشات فكری، دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی خود بر فرایند تغییر و تحول فكری- سیاسی، هنری و اقتصادی جامعه اثرگذار بودند. فعالان توده‌ای و ملی، علیرغم فشارهای سیاسی، توانستند انجمن، سازمان‌ها، نشریات، شركت‌های انتشاراتی در راستای میانی فكری خود ایجاد كنند، نظیر كانون نویسندگان ایران. فعالان انجمن اسلامی دانشجویان از یك طرف انجمن‌های اسلامی تخصصی-نظیر انجمن اسلامی پزشكان و مهندسین و معلمین را پایه‌گذاری كردند و از طرف دیگر به طیف رو به رشد روشنفكران دینی پیوستند.
جنبش دانشجویی در خارج از ایران نیز فعال بود، كنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از كشور، نقش تعیین‏كننده‌ای در مبارزات سیاسی علیه رژیم داشت. غیر از كنفدراسیون، انجمن اسلامی دانشجویان در آمریكا و اروپا نیز سهم عمده‌ای در سازمان‌دهی مبارزه‌های دانشجویی برعهده داشت. بعد از سركوب شدن حركت‌های آزادیخواهانه از طرف رژیم، رفته رفته، مبارزات مخفی حالت علنی به خود گرفت و بعد از مدت كوتاهی وارد فاز مبارزه مسلحانه شد. این تغییر در اتمسفر سیاسی جامعه، بر پیكره جنبش دانشجویی نیز تأثیر گذاشت. روند مبارزه مسلحانه، تا سقوط رژیم در انقلاب سال 1357 ادامه یافت.
کتاب شامل دو بخش است. فصل اول «جنبش دانشجویی از 1320 الی 1332» نام دارد که در آن انجمن اسلامی دانشجویان، نهضت خداپرستان سوسیالیست و شکل‏گیری اتحادیه‏ها و سازمان‏های دانشجویی مورد اشاره قرار گرفته است. فصل دوم نیز با عنوان «جنبش دانشجویی در دوره دوم از سال 1332 الی 1340» به بررسی نهضت مقاومت ملی، فعالیت‏های پراکنده دانشجویی و آغاز دوره جدید جنبش دانشجویی پرداخته است. در پایان کتاب پیوست‏های مختلفی ارائه گردیده است.

محمود فاضلی

برگرفته از: جنبش دانشجویی در دو دهه: از 1320-1340، ابراهیم یزدی ، چاپ اول 1383، شركت انتشارات قلم، تهران.



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.