هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 68    |    13 ارديبهشت 1391

   


 

خاطرات جذاب و خواندنی در کتاب «وِری وقت جنگه»


چاپ هشتم جهنم تکریت و چاپ دوم مهمان صخره ها


«چه کسی قشقره‌ها را می‌کشد؟»


رونمایی از آثار جديد مركز اسناد مجلس شورای اسلامی


«بچه‌هاي كُفيشه» و «پرواز روی خاك» در نمایشگاه کتاب


پروژه تاريخ شفاهی براي آزادگان اجرا می شود


سبز و سپید و سرخ بر فراز ابوموسی


مجموعه مقالات «تاریخ شفاهی دفاع مقدس»


نیروی دلتا از پلی می تا طبس (Delta Force)


صنایع نظامی تهران در خاطرات محمد عرب


داستان «سگان»


کلیسای حضرت مریم در منطقه ریزرو به منبع الهام تاریخ شفاهی بدل می‏شود


به دنبال آرامش در دل شهری شلوغ


تاريخ شفاهی جنوب شرق‌آسيا ـ47


 



تاريخ شفاهی جنوب شرق‌آسيا ـ47

صفحه نخست شماره 68

نگارش شرح حال

در همان جلسات مقدماتي مصاحبه، من تمامي آثار مكتوب مربوطه را كه عبارت از مستندات رسمي و غيررسمي، مكاتبات و گزارش‌هاي رسانه‌اي از وقايع مهم كه زندگي او را تحت تأثير قرار داده بود، بخصوص دوره‌اي در UMNO و NCWO مسئوليت و موقعيت داشت را، مطالعه كردم.

او همچنين داراي يك مجموعه عكس غني از خودش بود كه مي‌توانست منحني زندگي او را به تماشا بگذارد. اين منابع براي ترسيم تصويري از نقش و سهم او كه شامل شقوق برشمرده شده باشند مقياس خوبي بود:

ـ رهبري بي‌چون و چراي umno بمدت 16 سال

ـ يگانه ‌نخست وزير زن در دولت

ـ رهبري هوشمندانه ncwo ظرف 26 سال

ـ رئيس موردعلاقه يك خانواده شش نفره كه همه آنها تحصيلات عاليه دارند و امروز در حرفه خود فردي موفق‌اند.

ـ يك آدم پرتلاش خستگي‌ناپذير در امور اجتماعي و مذهبي كه بايد به آن اضافه كرد وضع همسرش را كه بطور همزمان در سياست و حكومت عهده‌دار مسئولت مهم بود.

نوشته‌ها و تصاوير مذكور بي‌شك نمي‌توانند بقدر كافي جوهر شخصيت او و عمق حضور او را در عرصه‌هاي گوناگون به تصوير بكشند.

آن هم در مالزي 1950 و اوضاع و احوال جامعه شناختي آن، در روزگاري كه بويژه فرهنگ زنان در حد گسترده‌اي غيرآموزشي بود و آنها در بيرون از خانه و از حيث اجتماعي نقش‌آفرين نبودند.

شرايطي كه يكسره تسليم و رضا بود. از اين رو بايد ديد چطور تان سري فاطمه ممكن است با سروسامان دادن امور، به سوي اين همه موفقيت و شهرت پرتاب شده باشد؟ مادامي كه قلمرو كاميابي يكسره در سيطره مردان است او چگونه مي‌تواند با شيوه مديريتش بين موفقيت در امور خانوادگي و حضور در خط مقدم مسئوليت حرفه‌اي توازن ايجاد كند؟

آيا او براستي توانسته است با تدبير خود از مشقاتي كه در خانواده متوجه زنان است چيزي بكاهد؟ آيا او در مورد توسعه اين مفهوم كلي و مساله كه يك زن مي‌تواند سرآمد بودن در يك حرفه را بدون قرباني كردن وظايف خانوادگي‌اش تا سر حد امكان تعقيب كند در بين مالايي‌ها يا مردم مالزي احساس مسئوليت مي‌كرد؟

چه چيز باعث حركت او مي‌شد و چه چيز او را در زمان خودش متمايز از ساير زنان مي‌كرد؟ و در پس پرده چه چيز باعث موفقيت و اهميت حياتي حضور او در دو سازمان ملي NCWO و UMNO بود؟ اين‌ها نمونه پرسش‌هايي بودند كه اسناد و تصاوير موجود نمي‌توانست كاملاً پاسخگوي آن باشد.

در نتيجه مصاحبه‌ها طوري ترتيب داده شد كه اطلاعات حاصل از آن بتواند سايه روشني از توضيح برخي چنين پرسش‌ها باشد. تكميل كردن پيشينه او و برجسته نمودن چنان گرايش‌هاي انساني و به اين ترتيب فراهم آوردن تركيبي از ابعاد پيشرفت و موفقيت چهره يك زن. غير از 21خبررسان كه مصاحبه شدند، ده نفر ديگر در حوزه سياسي، شامل خودتان سري فاطمه و شوهرش، تان سري قدير، 8 نفر از NCWO و وزير بهداشت و مابقي سه نفر از اعضاء خانواده او بودند.

در اجرا، مصاحبه‌ها منوط به دسترسي به هر مصاحبه شونده بود و ضرورتي نداشت كه ترتيب آن موافق فهارس سه‌گانه‌اي باشد كه مذكور افتاد. علاوه بر پرسش‌هايي كه پيش از شروع مصاحبه مطرح بود در حين مصاحبه نيز مسائلي مورد پرسش و استنطاق قرار گرفت كه از آن جمله‌اند:

موقعيت‌هاي اجتماعي؛ ماهيت و توسعه همكاري در تشكيلات؛ رهيافت تان سري فاطمه نسبت به شغل و حرفه؛ كيفيت رهبري‌تان سري فاطمه و روابط كاري بين شخصي او؛ خصيصه‌هاي ويژه توانايي‌ها و نقطه ضعف‌هاي‌تان سري فاطمه؛ مشكلات و كشمكش‌ها از هر نوع و... ساير مسايل.

برگزاري چند جلسه و نشست براي هر موضوع ضروري و كمال مطلوب بود اما محدود بودن زمان در اغلب موارد امكان بيش از يك مصاحبه با خبررسان را نمي‌داد. هر چند در اين صورت هم براي هر جنبه از مسئوليت او چند خبررسان ـ به عنوان مثال ده نفر به تنهايي در حوزه سياست و به همان نسبت توجه به كاركرد هر مصاحبه و بيرون كشيدن اطلاعات مربوط به آن و سپس مقايسه و ارزيابي آن مي‌توانست وقت گير باشد.

گردآوري اطلاعات با وجود مصاحبه شفاهي برخي مشكلات را به سه دليل پيش مي‌آورد. نخستين آن وقت پروژه بود.

فوريه تا مي 1990؛ حدود 3 ماه‌ونيم كه زمان بسيار كوتاهي بود. دوم طول مدت تصدي‌تان سري فاطمه بود،‌ يعني تعداد زياد و تنوع وسيع اشخاصي كه از سراسر كشور، با ظرفيت‌هاي مختلف مستقيماً با او درگير كار بودند. در مديريت كردن نمونه‌هاي گزيده و اهداف مصاحبه به خودي خود با دشواري زيادي روبرو بود. به نحوي كه مانع پاسخگويي به بعضي از موضوعات مي‌شد و در نهايت انجام مصاحبه طبق برنامه زمان‌بندي شده مشكل ايجاد مي‌كرد.

اما تصميم نهايي اجراي چند نمونه بود كه به هر حال بايد به آن عمل مي‌كرديم و اين كار بايد بر مبناي ميل و معرفت شخصي راويان و به منظور حفظ برنامه صورت مي‌گرفت.

سوم تعداد زيادي مصاحبه شوندگان در سال‌هاي اخير و همكاري‌شان با تان‌سري فاطمه بود كه در زمان خود (1950 تا 1970) و نسبت به امروز يعني 20 تا 40 سال بعد پر مايه و جدي بود.

همواره ايده‌آل بوده كه تحقيق مستند به پشتيباني خاطره فراخوانده شده بيايد و به اثبات بيان كمك كند. اما متأسفانه اخبار مستند در نوع و حد جزئياتي كه از مصاحبه امكان دارد به دست آيد، در همان لحظه قابل ارزيابي نيستند.

به عنوان مثال،‌ براي مصاحبه شونده مادامي كه بيشتر مسايل مربوطه و جالب را ديگر نمي‌تواند بخاطر بياورد، در آن لحظه كه پرسش از خانواده او خوب مطرح نشوند، ديگر چه چيز را بايد احساس كند كه اهميت دارد و قابل قبول است؟ چندين جلسه فرصت لازم است تا بشود خاطره‌اي را به ذهن كسي خطور داد، چه بسا كه در اين صورت هم نتيجه‌اي به همراه نداشته باشد.

افرادي از سياستمداران كه در كابينه پيشين مالزي با تان سري فاطمه بودند، خاطرات صرفاً ضعيف و مبهمي از جزئيات وقايع شخصي مربوط به آن زمان داشتند. در حالي كه عضوي از خانواده وي كه آن موقع نوجواني بيش نبود، خاطرات تلخ و غم‌انگيزي از وقايع قطعي‌الوقوع دارد.

مثل قضيه جابجايي تان سري فاطمه از رهبري UMNO و ميـــل به فراموش كـردن اين بخش دردناك: «من وقتي مشاهده كردم مادرم زجر مي‌كشد، تصميم گرفتم درباره سياست، حتي‌الامكان به صورت يك حرفه براي خودم، فكر نكنم». اين اظهار نظر، عصبانيت او را از اين وضع بخوبي نشان مي‌دهد.

همين‌طور مثال‌هاي ديگر از جمله مصاحبه با تان كوعبدل رحمان، اولين نخست‌وزير مالزي كه موقع مصاحبه حدود 90 سال سن داشت و به نظر مي‌رسيد عليرغم داشتن خاطرات واضح از برخي وقايع سياسي ديگر، راجع به تان سري فاطمه، اطلاعاتش محدود است و از طرفي پس از انتخاب خبررسان‌ها كه مستقيماً درگير ماجرا بودند، چه در مورد سياست‌هاي UMNO، وزارت بهداشت و NCWO وقايع،‌ شرايط و اوضاع اجتماعي معمول آن زمان را در اختيار قرار دهند.

با اين همه وقتي پرسش‌ها به وجوه روشن واقعيت درگيرها و مشخصاً مشكلات آن زمان مربوط مي‌شد، با وجود اين حقيقت كه آنها براي مدت مديدي همكاري نزديك با يكديگر داشتند، خيلي از روي ميل و رغبت مايل به دادن آگاهي نبودند. البته تكرار جلسات با همان خبررسان‌ها مي‌توانست به مادر كسب‌ اطلاعات بيشتر كمك كند اما به مقدار ناچيزي. اما همچنان تمايل قاطبه خبررسان‌‌ها به ناديده گرفتن و دفن خاطرات ناخشنودكننده و كم حرف زدن راجع به آن بود.

گاهي اوقات يك كلمه يا عبارت و جمله‌اي دوپهلو يگانه سرنخ با ارزش بود و بقيه تصوير را بايد به‌وسيله مقايسه بازسازي مي‌كرديم.

يك نمونه قابل توجه پرسشي بود راجع به چگونگي واگذاري رهبري UMNO از تان سري فاطمه به عايشه غني در ژوئن 1972 بعد از رياست شانزده ساله او كه در زمان انتخابات حزب در سطح بالايي مسئله بحث‌انگيز بود و مي‌توانست در جاي خود منجر به موشكافي راجع به UMNO شود كه هيچ يك از خبررسان‌ها نمي‌توانستند يا نمي‌خواستند جزئيات زيادي را در مورد اين بخش به ما بدهند و من دوباره بايد براي برخي از توضيحات به تحقيقات نوشتاري‌ام مراجعه مي‌كردم.

پرسش خاص ديگر در مصاحبه به سبك مديريت‌ تان سري فاطمه در خانه مربوط مي‌شد. با فشارهاي فوق‌العاده سنگيني كه منبعث از مسئوليت‌هاي چندگانه وي بود طبعاً او با سخت‌گيري و بي‌رحمي يا كنترل دقيق اوضاع و موقع‌شناسي در برخورد با اعضاي خانواده يا كارمندان، مي‌توانست بر مناصب خود باقي بماند.

اما يك لبخند نامحسوس و سكوت همه آن چيزي بود كه از تعقيب اين مسير و استفسار عايد ما مي‌شد.

از طرف ديگر وقتي راجع به رهيافت و شيوه كار تان سري فاطمه پرسش مي‌شد با فقدان اطلاعات روبرو مي‌شدي، در حالي كه تلاش همه جانبه و انرژي او براي كار بويژه در ميان مقامات وزارت بهداشت و رهبري مؤثر او كه بسيار زياد ارج نهاده مي‌شد، امري بديهي و مسلم بود.

آنها اطمينان داشتند و احساس مي‌كردند كه او براي وزارت بهدشت به دور از هرگونه ركود و رخوت، قدرت و شهرت آورده است.

نوشته: عزيزه مخزني ـ ترجمه: مهدي فهيمي

منبع: روزنامه اطلاعات: یکشنبه 23خرداد 1389- شماره 24773


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.