نگارش شرح حال
این مقاله بنا دارد نوشتن شرح حال «تان سری فاطمه حاج هاشم» را كه با عنوان فاطمه: «سری كندی سامبر این اسپایر اسی» منتشر شده، یعنی اولین زن عضو كابینه در مالزی؛ رئیس كل سابق wanitaumno (سازمان ملی مالزی متحد، شاخه زنان) و رئیس كل سابق انجمن ملی زنان (wcwo) را با توجه به چشماندازی كه ذیل عبارات:
* پژوهش ـ نگارش منابع و مصاحبه شفاهی
* آشكارساختن خصوصیات برجسته وی
* به صورت مفهوم درآوردن و سازماندهی نتیجه نهایی؛ موردمطالعه قرار دهد.
این چشماندازها میتواند تلفیق بشود و از یك شیوه رابطه متقابل، گفتوگو كند. نگارش شرح حال خانم «تان سری فاطمه» بنا به درخواست NCWO و با هدف ارجنهادن به ایشان در جایگاه یك چهره شاخص زن، كه به مدت 16 و 26 سال به ترتیب در دو تشكل مربوط به زنان مالزی یعنی NCWO و Wanitaumno صاحب منصب بوده و پس از سالیان متمادی خدمت اكنون آن را ترك میكند، در دستور كار قرار گرفت.
این طرح از مرحله پژوهش تا نگارش و انتشار تقریباً سه ماه و نیم وقت را بخود اختصاص داده است. دورهای كوتاه و غیرمتعارف برای تحقیق، نوشتن و چاپ یك شرح حال كامل. وقتی برای نخستین بار در ذهن خود این كتاب و مجموعه عكسهای شاخص آن به همراه شرح و بسط مربوط به خانم «تان سری فاطمه» را مرور میكردم چیزی (كتابچهای) در حد قد و قواره روی میز عسلی مجسم میشد.
با این حال نویسنده خیلی زود دریافت كه شرط انصاف در مورد موضوع چنین گفتوگویی ترتیب متصور اولیه نیست.
حتی اگر مفهوم كلی یك آلبوم عكس را درنظر بگیریم برای جامعیت خود نیازمند پرداختن به داستان زندگی و شروح و بسط احوال اوست. بهر روی، تاریخ انتشار كتاب تان سری فاطمه، برابر تعهد چنان نبود كه نویسنده بتواند با آن مخالفتی داشته باشد، جز آن كه گفته شود كار در چارچوب همین الزام و محدودیت زمان انجام شد.
در این پروژه نویسنده غیر از مسایل حرفهای نوشتن شرح حال، روی سه مسئله سخت ایستاده است. نخست نیاز به حفظ تعادل و نبود یك سونگری در آن چه مدنظر NCWO بود و آن این كه كتاب در نهایت امر باید به قدرشناسی از یك رهبر زن كه شاید شاخصترین كسی باشد كه مالزی به خود دیده، به علاوه به ذكر خدمات او كه الهامبخش سایر زنان بوده منجر شود و از طرف دیگر نگرانی نسبت به پایبندی به ضرورت های حرفهای و حتیالمقدور رعایت بیغرضی. مطلب دوم توجه به این نكته كه تان سری فاطمه هنوز (در زمان مصاحبه) فعال اجتماعی قلمداد میشد و خانوادهاش در جامعه صاحب وجهه بودند و پرسش از موضوعات مربوط به زندگی خصوصی او میتوانست، نگرانیهایی را از این كه مورد هجمه واقع شوند برانگیزد. و موضوع سوم دستیابی و توجه دقیق به حقایق امور بود. و بصیرتی كه مطالبه میشود و بخش وسیعی از كتاب تاریخ شفاهی با آن درگیر است.
یك شرح حال نگار، گزینه و مسئولیت منحصر به فردی در اختیار دارد. او میتواند یك شخصیت را بسازد یا ویران كند. در سنت انگلیسی نگارش شرح حال، پیداكردن نمونههای تكبُعدی در طرح و توضیح هویت یك شخص یا در مورد همه قهرمان ها اصلاً كار مشكلی نیست. در واقع در انگلیس دوره قبل از ویكتوریا، نوشتن شرح حال بیطرفانه، یعنی به تصویركشیدن زندگی یك شخص در جایگاه یك اسوه و انسان كامل چندان معمول بود كه آنان بتوانند در نقش یك مدل و منبع الهام ظاهر شوند.
البته امروز دیگر نوشتن شرح حال هیچ نظم و ترتیبی را برنمیتابد و در معرض برخی دگرگونیها قرار گرفته و از مرحله امر و نهی كردن و گفتوگوی اخلاقی به معنای واقعی كلمه و مطلقگرایی گذر كرده و میتواند از چندین جنبه موضوعات زندگی را شرح و بسط دهد. بدیهی است اكنون هر گفتوگویی تحت تأثیر مقصود شرح حال و نیاز و طبیعت نوع مخاطبین است.
اما به طور ایدهآل طبعاً امكان ایجاد زندگی تمام عیار، مطلوب و دلپسند است؛ هر چند بنا به قول Nadely ira Bruce تاكنون هیچ زندگی كاملی علیرغم تلاشهای توانفرسا و گسترده شرححال نگار به معنای بیچون و چرا و نهایی نوشته نشده و موردشناسایی قرار نگرفته است.
بنابراین پرسش از چند و چون و چشمانداز شرححال به نحو قابل توجهای به موضوع ارجاع داده میشود.
انگیزه
انگیزه نوشتن راجع به شرححال فاطمه: Srikandi Sumber inspirasi
بیهیچ ابهامی توسط سازمان سفارشدهنده كتاب، یعنی انجمن ملی سازمان زنان، شرح و بیان گذشته او بود.
بنابود این كتاب با قدرشناسی از تان سری فاطمه، مساعدتهای او را در توسعه سیاسی و پیشرفت اجتماعی بخصوص ارتقاء وضع زنان در كشور را موردشناسایی قرار دهد.
با یك چنین مقصودی من از آغاز نسبت به خطرپذیری این كار هوشیار بودم كه با وخیمتر شدن اوضاع، نتیجه نهایی به سمت ستایش از یك قهرمان افسانهای پیش برود از طرف دیگر مملكت بود شرح و بیان هدفی بیروح موجب صدمهزدن و نقصان یافتن تصویر الهامبخش و پرطراوت رهبری او بشود كه امروز هنوز بسیار فعال و سرزنده است.
پس همچنان دست یافتن به یك موازنه دقیق بین دو رویكرد، بیشترین نگرانی مقدماتی من بود.مقصود از هوشیاری در حفظ این موازنه، طبعاً بر سر حرف خود ایستادن بود. آن هم در تمام مراحل؛ گردآوری اطلاعات و مفهوم ساختن آن و بالاخره نوشتن كتاب.در تمامی مراحل جمعكردن مواد خام من گوش بزنگ هر سرنخی بودم كه ممكن بود جنبههای احیاناً غیرمثبت زندگی او را بازتاب دهد.
البته این بدان معنا نبود كه مواردی بتوانند به هیچ تناسبی با كل شخصیت ایشان مطرح بشوند، بنابراین حتی اگر مصادیقی از این حیث كشف میشدند باید فعلیت آن موجه جلوه میكرد و در بازنگری زندگی او مندرجموع به تحقیق میرسید.
منابع اطلاعات
بیشك به موازات شخصیت او در مقام وزیر كابینه و وجهه عمومی كه در دوره خودش داشته، اخبار و اطلاعاتی، به شكل مقاله و مكاتبه كه عمدتاً چاپ اما فهرست نشده در روزنامهها و مجلات زنان و نظایر آن گردآوری و دستهبندی شد اما این اقلام تصویر كاملی از او و چهرهای كه پشت سر این ژست در ملأ عام ظاهر شده بدست نمیدهد.
خود NCWO احساس كرد ضمن قدرشناسی از تان سری فاطمه، شرح حال او برای الهامبخشبودن جوانان پیشگام باید بر موقعیتهای اجتماعی متداول كه به شخص او این فرصت را داده تا قله ترقی صعود كند، تأكید و طراحی شود. و اطلاعاتی كه بدان اشاره شد برای چنین مقصودی قطعاً ناكافی بود. گرچه برای شروع مصاحبه شفاهی بویژه از جنبه سیاسی ـ اقتصادی، همین منابع مفید واقع شدند.
در طراحی و گزینش خبررسان برای مصاحبه و بازتاب دادن رفتار او و بخاطر سمتهای متعدّدی كه داشته است یعنی پوششدادن به حوزههای سیاسی، حكومت، جــنبشهای زنان و فعالیتهای مذهبی، در مجموع 21 نفر انتخاب شدند. ناگفته نماند كه به جز تانكا عبدل رحمن، سایر مصاحبهشوندگان شخصاً برای من شناخته شده بودند؛ و این امر كمك كرد تا علاوه بر شكستن یخ مصاحبه دستیابی به راویان و موضوعات بیشتر آسان شود.
نوشته: عزیزه مخزنی/ترجمه: مهدی فهیمی
منبع: روزنامه اطلاعات: سه شنبه 18خرداد 1389- شماره 24769