مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری
تهران: خانة کتاب
ج 5: 1390، 518 ص.
سعی و تلاش برای اخذ غرامت از دولتهایی که در خلال جنگ دوم جهانی ایران را اشغال کردند ـ یکی از آخرین دلمشغولیهای دولت کنونی ـ هر نتیجهای که نداشته باشد، لااقل باعث شد که در این بین مجموعه اسناد درخور توجهی در این زمینه منتشر شود. اینک با انتشار جلد پنجم اسنادی از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم که به مسائلی چون بازداشت و تبعید اتباع خارجی و داخلی در آن سالها و به ویژه مظنونان به همکاری با ستون پنجم آلمان مربوط میشود، از انتشار مجموعة درخور توجهی از اسناد و مدارک جدید میتوان سخن گفت که با توجه به کمبود نسبی مدارک داخلی (در مقایسه با وفور منابع خارجی) خود میتواند به غنیتر شدن مطالعات این حوزه بینجامد.
در جلد اول این مجموعه که در سال 1389 و در 446 صفحه منتشر شد در مورد پیمان سه جانبهای که در بهمن 1320 بین ایران و دو قدرت اشغالگر به امضا رسید اسنادی منعکس شد و نیز مسائلی چون توقیف اغموال دول محور و خریداری ملزومات نظامی از متفقین. اسناد مجلد دوم این مجموعه که در همان سال و در 422 صفحه منتشر شد نیز به سانسور رسانهها و مسائلی مالی و گمرکی مربوط میشود. در جلد سوم که آن هم در همان سال و در 438 صفحه منتشر شد به مضامین مواصلاتی (راهآهن و غیره)، نان و غلّه و همچنین مسائل مربوط به پناهندگان لهستانی پرداخته شده است. در جلد چهارم که آن نیز همانند مجلد پنجم در سال 1390 و در 400 صفحه منتشر شده است، مواردی چون قتل و تعدی و تجاوز و مسائلی که نقض حاکمیت تعریف شده است موضوع گزارش بوده است.
در پی تشکیل سازمان اسناد ملّی ایران در سال 1349 و نقل و انتقال تدریجی اسناد بایگانیهای راکد پارهای از وزارتخانهها بدین مرکز، قاعدتاً و مطابق با وظایفی که قانون تأسیس این نهاد بر عهدة سازمان اسناد ملًی محول کرده است، این نهاد لااقل از لحاظ دربر داشتن اسناد دولتی میبایست در مقام مهمترین و اصلیترین نهاد آرشیوی کشور عمل کند ولی به تدریج خلاف این امر روشن شد.
در مراحل نخست، مراجعه به مجموعة کم و بیش تُنُکی که تحت عنوان اسناد نخستوزیری و وزارت کشور... در سازمان اسناد ملّی گرد آمده بود، این بیم را پیش میآورد که مبادا از مجموعه اسنادی که قاعدتاً این همه رخدادهای مهم مملکتی را از بدو مشروطه تا سالهای بعد از جنگ دوم میبایست تحت پوشش قرار دهند، فقط این مقدار نسبتاً ناچیز باقی مانده باشد. حتی فقدان حداقلی از اسناد رضایتبخش در مورد ـ مثلاً ـ واقعة شهریور 1320 برای یکی از پژوهشگرانی که در این زمینه کار میکرد این گمان را پیش آورد که مسئولان وقت سازمان از ارائة اسناد ذیربط خودداری کردهاند.(1) ولی به تدریج روشن شد که آنچه لااقل تحت عنوان اسناد نخستوزیری به سازمان اسناد ملّی سپرده شده است، گوشهای از این اسناد بیش نیست.
پدیدار شدن مجموعة پروپیمانی از اسناد نخستوزیری مربوط به تحولات ایران در خلال سالهای پایانی جنگ اول تا تغییر سلطنت که در یک مرحله از جنگ ایران و عراق از بیم انهدام در خلال بمبارانهای زمانة جنگ به مؤسسة مطالعات و پژوهشهای فرهنگی (تاریخ معاصر بعدی) سپرده شده بود یکی از این نشانهها بود و فعال شدن تدریجی آرشیو ریاست جمهوری (نخستوزیری پیشین) در دورة اصلاحات و فراهم آمدن موجبات انتشار پارهای از اسناد محفوظ در آن نیز از دیگر نشانههای امر.(2) و اینک با انتشار مجموعههایی چون اسنادی از اشغال ایران در جنگ دوم جهانی میتوان امیدوار بود که گنجینهای از اسناد دولتی، سوای اسناد محفوظ در سازمان اسناد ملّی ایران نیز بر جای و محفوظ است. حال این که چرا این اسناد (و اسناد مشابه در پارهای از دیگر وزارتخانهها) مطابق با قانون تأسیس سازمان اسناد ملّی (مصوب 22 فروردین 1349) بدان مرکز تحویل نشده و در اختیار عموم قرار ندارد، خود موضوع دیگری است و عجالتاً به انتشار گاه به گاه و تصادفی مجموعهای از این اسناد باید دلخوش بود.
پینوشتها:
1. بنگرید به: محمد ترکمان (به کوشش)، اسناد نقض بیطرفی ایران در شهریور 1320، سیاست خارجی در آستانة اشغال، (تهران: کویر، 1370)، ص هشت.
2. در فاصلة سالهای پایانی دهة 1370 تا اوایل دهة بعد، حدود 25 مجلد از این اسناد از سوی «مرکز اسناد ریاست جمهوری» منتشر شدند.
کاوه بیات
منبع: جهان کتاب. سال شانزدهم. شماره 6 ـ 7، شهریور و مهر 1390، ص ۸۸