سردار شهید حسین خرازی،در عملیاتهایی همچون فرمانده کل قوا، ثامن الائمه(ع)، فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر8 و کربلای 4 و 5، فرماندهی لشكر 14 امام حسین (ع) از استان اصفهان را برعهده داشت. او یكی از فرماندهان جوان سپاه پاسداران بود كه در در جریان عملیات بزرگ کربلای 5 در 8 اسفند 1365 به شهادت رسید.
انتشار كتابهای زندگینامه و خاطراتی درباره حسین خرازی از سال 1370 آغاز شد و «شور عاشقی»، «با یك بال هم میتوان به آسمان رسید»، «پروانه در چراغانی»، «عقیق»، «گفتارهای آسمانی»، «مرگی هنرمندانه و حیاتی جاودانه»، «نامههای ناشناس»، «هزار قله عشق»، «به خرمشهر رسیدم»، «ماموریت تمام»، «تبسم سنگر»، «دستنوشتههایم حرف میزنند»، «یادگاران (جلد 8)»، «جز لبخند چیزی نگفت»، «روی خط» و «جانباز خستگیناپذیر» از جمله آنها هستند.
از این میان، كتاب «پروانه در چراغانی» نوشته مرجان فولادوند توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت و نشر شاهد از سال 1379 تاكنون به چاپ یازدهم و بیشترین تجدید چاپ در میان كتابهای منتشر شده از این شهید رسیده است.
مرجان فولادوند درباره این اثر میگوید: «كتاب را سالها پیش نوشته ام، اما اگر امروز دوباره تصمیم به نگارش آن داشتم، جور دیگری مینوشتمش. مهمترین تغییری كه در متن میدادم حذف فرم روایی داستان گونه و نگارش كتاب به صورت كاملا مستند بود.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «این كتاب را بر پایه تحقیقهایی كه بسیار ناقص و نارسا بودند، نوشتم. تمام تلاشم این بود كه از واقعیت دور نشوم و فقط ساخت روایی داستانی را در فرم به كار گیرم نه در مضمون. البته مجبور به رعایت این سبك بودم زیرا این كتاب در مجموعهای داستانی قرار داشت اما اگر میخواستم این كار را دوباره بنویسم، بر اساس تحقیق و مصاحبههای مفصل، مستند و جهت دار این كار را میكردم.»
این نویسنده، استقبال مردم از كتاب «پروانه در چراغانی» را وابسته به دلایل متعددی میداند و میافزاید: «مسایل زیادی در این امر دخیلاند كه مهم ترینش كنجكاوی درباره زندگی واقعی آدمهایی است كه اسمشان را زیاد میشنویم. میشنویم كه آدم های خاصی بوده اند و حالا میخواهیم بدانیم چرا؛ اما این كه در میان كتاب هایی كه درباره شهید خرازی نوشته شده چرا این كتاب مورد استقبال بیشتر بوده؟ شاید به توزیع بهتر آن برگردد كه باعث شده آدم های بیشتر به این كتاب دسترسی داشته باشند تا كتاب های مشابه دیگر وگرنه خود من در سال های اخیر كتاب هایی درباره شهید خرازی خوانده ام كه از كار من بسیار بهتر بوده اند.»
فولادوند نگارش كتاب از زندگی شهدا را زمانی جذاب و پر مخاطب میداند كه مولفان در نگارش یك كتاب، واقعیت ماجرا را بگویند و ادامه میدهد: «مردم فرق بین حرف راست و دروغ را میفهمند. نویسندگان در نوشتن كتاب یا خاطره از زندگی شهدا، آنان را مقدس نكنند. به انسان بودنشان و همه اقتضائاتش احترام بگذارند. به خطاها و اشتباهها، به شادیها و غصهها و ترسهایشان احترام بگذارند و چیزی را از وجود آنان كم نكنند.»
«پروانه در چراغانی» بر اساس زندگی شهید حسین خرازی، پنجمین كتاب از مجموعه قصه فرماندهان است که در 83 صفحه نوشته شده و 10 روایت با عنوانهای «به جای زندگینامه»، «تا رهایی»، «فرودگاه»، «اعزام»، «مرد»، «دژبان»، «پروانه در چراغانی»، «مثل یك خواب»، «اطلسیها در آفتاب» و «بغض ابری» دارد.
اكرم دشتبان
منبع: کتاب هفته، ش 323، شنبه 6 اسفند 1390، ص 5