دومین شماره ویژهنامه «نقش مشهد در انقلاب اسلامی» هم زمان با سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمن ماه 1390منتشر و در اختیار علاقمندان به مباحث انقلاب قرار گرفت. این ویژهنامه با تلاش انجمن علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، سازمان فرهنگی و تفریحی فرهنگ سرای بهشت، حوزه هنری خراسان رضوی، و خانه تاریخ مشهد منتشر شده است.
غلامحسین نوعی سردبیر ویژهنامه «نقش مشهد در انقلاب اسلامی» در دیباچهای که نوشته است هدف از انتشار این ویژهنامه را چنین بیان کرده است:
«پژوهشگران بسیاری در زمینه انقلاب اسلامی مطالعه نموده و نظرات گوناگونی را دربارۀ زمینهها وعلل و عوامل وقوع انقلاب 1357 ایران بیان نمودهاند که در این میان نظریات ناصحیح بسیاری مطرح گردیده است. اما یک محقق منصف از میان همه این عوامل «اسلام» را به عنوان مهمترین و برترین عامل در میان سایر عوامل انتخاب خواهد کرد. چراکه جرقههای اولیه این انقلاب تا زمان پیروزی نهایی این «اسلام» است که در همه جا نقش اول بازی میکند.
در هر حال پیامدها و آثار انقلاب عظیم و شکوهمند اسلامی به عنوان یک حرکت بینظیر در تاریخ معاصر نیازمند پژوهشهای دقیق است. هرچند تاکنون در این باره تلاشهای فراوانی صورت گرفته و نتایج آنها در قالب کتابها و مقالات در دسترس قرار دارد لیکن وسعت این پدیده همچنان بررسی و مطالعه بیشتر را طلب میکند. در این مجموعه سعی شده در حد توان به بررسی این رخداد بزرگ به صورت تخصصی در شهر مشهد پرداخته شود.»
ویژهنامه نقش مشهد در انقلاب اسلامی حاصل تلاش جمعی از محققان تاریخ معاصر مشهد است که بیشتر مقالات آن توسط پژوهشگران بخش تاریخ شفاهی سازمان کتابخانهها موزهها و مدیریت اسناد آستان قدس رضوی نگاشته شده است.
چکیده مقالات این ویژهنامه به شرح زیر است:
نقش حوزه علمیه مشهد در انقلاب اسلامی: غلامرضا جلالی (معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی و عضو هیات علمی دانشگاه)
در زمان حاکمیت محمدرضا پهلوی سنگری که مردم درتنگناهای حیات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خود از آن بهره میبردند، حوزه کهن مشهد بود و رژیم با وجود درهم شکستن مقاومت مردم و بسیاری از علما هنوز از این کانون معنوی و فرهنگی دغدغه خاطر داشت. رابطۀ دین و سیاست پس از نهضت خرداد دچار تعارض های آشکاری شده بود و رژیم به صورت محسوس میکوشید زمام امور دینی شهر را به عهده گیرد و این راه از چند راه صورت میگرفت که در این نوشتار ضمن بررسی هر یک از این موارد به نقش حوزه مشهد در انقلاب اسلامی پرداخته میشود.
ضرورتهای محلینگاری در پژوهشهای انقلاب اسلامی در مشهد: دكتر ابوالفضل حسن آبادي (مدیر مرکزاسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی)
یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی در ایران عمومی بودن و شرکت همه اقشار و گروهها در سراسر کشور در پیروزی آن بوده است. سوال این جاست که با توجه به سهم همگان، تحقیقات صورت گرفته تا چه حدی این عمومیت را پوشش میدهد؟ آیا جایگاه همه مناطق به یک نسبت در آن دیده شده است؟ در این مقاله ابتدا با نگاهی به تحقیقات انجام شده در زمینه تاریخ انقلاب اسلامی در مشهد به دستهبندی و تحلیل کلی محتوایی اطلاعات آنها خواهیم پرداخت و سپس با استفاده از نتایج بدست آمده پیشنهاداتی در راستای اهمیت محلینگاری و لزوم تقویت پژوهشهای منطقهای در راستای برجسته سازی کارکرد مناطق در پیروزی انقلاب ارائه خواهیم داد.
مدرسه علمیه نواب مشهد کانون مبارزه درانقلاب اسلامی: علی سکندری (مدیرگروه الهیات دانشگاه پیام نور مشهد و پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی)
حوزه علمیه مشهد سالیان متمادی به عنوان یکی از فعالترین مراکز علمی، فرهنگی و سیاسی نقش ارزندهای را در راستای تحقق آرمانهای دینی و مذهبی ایفا نموده است. حضور علما و بزرگان در حوزه علمیه مشهد، شاهدی بر این پویایی است که در ادوار مختلف این حوزه به خوبی نمایان است.
مردم مشهد همگام با مردم سراسر ایران با پشتیبانی حوزه و علمای آن، همواره حضور باشکوهی در عرصههای سیاسی و اجتماعی و مبارزه علیه حکومتهای جور، بویژه در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی داشتهاند.
انقلاب اسلامی و نقش گروههای اسلامی در دانشگاه مشهد: سکینه یوسفی (کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی)
دانشگاه به عنوان نهادی متمدن دربردارنده قشر تحصیلکرده و روشنفکر یا همان طبقه متوسط جدید شهری جامعه است که خود مولد حوادث و وقایع خاص است. دانشگاه مشهد در اواخر دهه 20 شمسی پا گرفت و آغاز فعالیت دانشجویی آن از اواسط دهه 30 بود. نسل جدید جوانان از طبقات مختلف با تمایلات اجتماعی-سیاسی دنیای جدید وارد عرصه اجتماع آن روزگار مشهد شدند. با شرایط خاص جامعه دچار تنش¬هایی با نظام و نظم حاکم شدند.
این مقاله در پی شناسایی برخی گروه¬های اسلامی در دانشگاه مشهد در فاصله سال¬های منتهی به انقلاب اسلامی است.
كانون نشر حقايق اسلامي و ارتباط آن با روحانيت : رقیه فروهر(کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی)
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 مرهون تلاشها و خدمات همه جانبه احزاب و جمعیتها و اقشار مختلف مردمی بود. در بسياري از مواقع فعاليت بسياري از اين گروهها در راستاي مبارزه هماهنگ و همه جانبه عليه رژيم با يكديگر گره ميخورد. پژوهش حاضر قصد دارد به ارتباط دو نماينده از قشر روشنفكران و ديگري روحانيت يعني كانون نشر حقايق اسلامي و آيت الله سيد محمد هادي ميلاني بپردازد.
مهدي عراقي و فداييان اسلام: امین عزیزی (کارشناس ارشد تاریخ ایران بعد از اسلام)
برنامههاي نوسازي اقتدارگرايانۀ رضاشاه به ويژه سياستهاي وي در سكولاريزه كردن جامعه تبعات سياسي و اجتماعي مهمي را به دنبال داشت. نوسازيهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي رضاشاه موجب به حاشيه راندن مذهب و حاملان آن شد. در پي فروپاشي قدرت رضاشاه، گروههاي متعددي آشکار شدند. برخي از آنها به ايدئولوژيهاي احياگرانانه متوسل شدند و خواهان آرماني بودند كه دايرۀ مدار اصالت فرهنگي و اخلاقي باشد. جمعيت فداييان اسلام كه سيدمجتبي نواب صفوي (ميرلوحي) آن را بنيان گذاشت داراي چنين ويژگي بود. كه از درون هيأتهاي مذهبي ايران سربرآوردند. مهدی عراقی از جمله افرادي بود که بعد از شکلگیری فداییان اسلام وارد این جمعیت شد .
آتش نشانی مشهد و حوادث سال 1357 (گزارشی از وقایع دیماه و نقش شهرداری): غلامرضا آذری خاکستر (کارشناس مصاحبه بخش تاریخ شفاهی سازمان کتابخانهها، موزهها و مدیریت اسناد آستان قدس رضوی)
بررسی اسناد و مدارک انقلاب اسلامی اعم از منابع شفاهی و کتبی میتواند در تحلیل انقلاب اسلامی مفید و کارساز باشد. هرچند در برخی از موارد خاطرات و تاریخ شفاهی به تنهایی نمی تواند زوایایی از یک واقعه را بیان کند بلکه این اسناد، گزارشها وحتی تصاویر میباشند که به جزئیات یک موضوع میپردازند. آنچه مهم است، توجه و تأمل در گفتار و نوشتار دربارۀ حوادث انقلاب سبب میشود تا محقق با بررسی دیدگاههای مختلف به بطن وقایع نظر داشته باشد. اگر پژوهشگر انقلاب اسلامی بدون ارزیابی محتوای اسناد یا روایتهای ثبت شده از تاریخ شفاهی بخواهد تحلیلی از هر آنچه به وقوع پیوسته است داشته باشد کار خاصی انجام نشده، بلکه یک موضوع پژوهشی ناقص شکل گرفته است. با توجه به وجود تحلیلها و نظریات مختلف دربارۀ وقایع سال 1357 در شهر مشهد چنین نتیجه گرفته میشود ارزیابی هریک از حوادث این سال بدون در نظر گرفتن نقش اشخاص و سازمانهای مختلف در این جریان متنها و مأخذ تولید شده نمی تواند ارزش واقعی و اهداف انقلابیون را بیان کنند.
اسناد و مدارک بایگانیها بخشی ارزنده هر پژوهش هستند. در این نوشتار به سندی پرداخته میشود که در آن به گوشهای ازفعالیتهای شهرداری مشهد در سال 1357 پرداخته شده است.
تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی در مشهد : محمد نظرزاده (کارشناس مسئول بخش تاریخ شفاهی سازمان کتابخانهها، موزهها و مدیریت اسناد آستان قدس رضوی)
انقلاب اسلامي ايران يكي از بزرگ ترين وقايع اواخر قرن بيستم است كه در آن اكثر گروهها، مناطق و شهرهاي كشور مشاركت گستردهاي داشتند. يكي از مراكز مهم و فعال در انقلاب، شهر مشهد بود.
وجود حرم مطهر حضرت رضا(ع) به عنوان یکی از مهمترین کانونهای تجمعات مذهبی و سیاسی، گروههاي سياسي و مذهبي مانند كانون نشر حقايق اسلامي و انجمن پيروان قرآن، حوزههاي علميه، اساتيد و علماي برجستهای كه از رهبران فعال و تاثیرگذار انقلاب بودند، وضعيت شهر مشهد را نسبت به شهرهاي ديگر كه در انقلاب حضور داشتند متمايز ميكند.
روش تاریخ شفاهی برای بررسی تاریخ معاصر، به خصوص وقایع گسترده اجتماعی و انقلابها بسيار مؤثر است. از آن جایی که در این روش با انجام مصاحبه با تمامی لایههای اجتماعی دخیل در حوادث، از جهات مختلف وقایع را مورد توجه قرار میدهد از اهمیت خاصی برخوردار است. مصاحبه تاریخ شفاهی در زمره مصاحبههای عمیق و کیفی است. در این روش به گفتگوی شفاهی به عنوان سندی برای روایت و تحلیل تاریخ در کنار سایر اسناد مکتوب اصالت داده میشود.
چگونگی شکلگیری شعر متعهد پس از انقلاب در مشهد: اسماعیل بختیاری (دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ انقلاب اسلامی)
همه آثار مکتوب دربارۀ شعر انقلاب، حتی آثار مستقل و تکنگاری شده، تحقیقی نا تمامند؛ یا همتشان به سمت ردیف کردن نظریههای ناهمگن رفته که عموماً نزاعهای لفظی و قلمی تراشیده است و یا به دنبال توصیف و ارزیابی صرفاً ادبی آثار شعری خلق شده بودهاند و یا به تعریف کوتاه لغتنامهای عبارت مستحدث در این موضوع قناعت کردهاند .
نوشتۀ پیشرو با مجال اندکش، به دنبال ترمیم همه گفتهها و نوشتههای ناقص حول شعر انقلاب نیست. به دنبال مستعمل کردن و مجروح کردن کلمات در دایرۀ واژگانی این موضوع هم نیست. بیشتر از روزنه جامعه شناسی تاریخی– ادبی به شعر متعهد پس از انقلاب نظر دوخته است. گفتنی است از آن جا که موضوع پیش رو در محله و اقلیمی خاص نمیگنجد، مباحث در شکل عمومی طرح شده است. میتوان این نوشته را بر رخدادهای شعری پس از انقلاب جغرافیای خراسان نیز حمل کرد و نکتهها برگرفت.
انقلاب اسلامی در مشهد بنابر گزارشهای روزنامه خراسان: نرگس فرهود (کارشناس ارشد تاریخ)
شکلگیری هر انقلابی مستلزم عوامل و مقدماتی است که در اشکال و زوایای گوناگون بروز میکند و بسیاری از اقشار و طبقات جامعه را در شگفت قرار میدهد.
در تفسیر انقلاب ایران، عدهای بروز انقلاب را به دلیل پیاده نمودن اصول اسلامی عنوان کردهاند و برخی عامل اقتصادی را خاطر نشان ساخته و بر این نظرند که در آستانۀ انقلاب اوضاع داخلی ایران در بعد اقتصادی نامناسب بوده است و این در حالی بوده که درآمد نفت افزایش یافته و توقع مردم را بالا برده بود. اقشار ردهپایین جامعه طبقۀ کارگر، مزدبگیران، دستفروشان و کارگران کارگاههای کوچک و کارگران فصلی از برنامههای رفاه اجتماعی بینصیب مانده بودند و افزایش درآمد نفت نتوانسته بود به فقر این تودۀ عظیم جامعه خاتمه دهد. بحران و تورم اقتصادی بر جامعه حاکم بود. از طرفی فعالیت احزاب مختلف سیاسی سبب بسیاری از ناملایمات شده بود. در بین عوامل بروز انقلاب در ایران مسئلۀ براندازی حکومت دیکتاتوری پهلوی نیز عاملی است که مورد توجه واقع گردید.
دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مبدأ خیزشهای انقلابی (انقلاب اسلامی از نگاه رضا عسلفروش): غلامرضا آذری خاکستر (کارشناس مصاحبه بخش تاریخ شفاهی سازمان کتابخانهها، موزهها و مدیریت اسناد آستان قدس رضوی)
دانشکده ادبیات مشهد جایی است که خیلی از انقلابیهای مشهد از این کانون مبارزات خود را شروع کردهاند. در واقع حضور دکتر علی شریعتی در این دانشکده موجب میشود تا تفکرات وی سرآغاز باشد برای دانشجویانی که مبارزه علیه حکومت پهلوی آغاز کردند. فارغ التحصیلان دانشکده ادبیات مشهد که با اندیشههای انقلابی دکتر علی شریعتی آشنا شده بودند با حضور در جامعه و مشاغلی که اختیار کردند، به شکلهای مختلف علیه حکومت پهلوی مبارزاتشان را ادامه دادند.
استاد رضا عسلفروش از جمله فارغ التحصیلان رشته جغرافیا دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد در دهه چهل است. تا جایی که خودش هم اعتراف دارد آشنایی وی با شخصیت و آثار دکتر علی شریعتی موجب شده بود تا روحیه اعتراضی نسبت به ناملایمت دوره پهلوی داشته باشد.
یادگاری در خاک (گزیدهای ازمتن مصاحبه با مبارز سیاسی زکیه لسانی): شکوه السادات سمیعی (کارشناس مصاحبه بخش تاریخ شفاهی سازمان کتابخانهها موزهها و مدیریت اسناد آستان قدس رضوی)
«گرچه اعتراف شایسته و مصلحتآمیزی برای یک مصاحبهکننده نیست؛ اما باید اقرار کنم شخصیت واقعی زکیه لسانی را تا قبل از آغاز چهارمین جلسۀ مصاحبه با او، که برای اولین بار در منزل شخصیاش برگزار میشد، به درستی نشناختم.
نمیدانم آن روز کدام یک از عوامل زیر، مرا به شناخت و قضاوت تازهای دربارۀ او واداشت؟ سادگی دلچسب فضا و چیدمان خانه که تقیّد و اعتقاد کاملش را به آن چه که ادعا میکرد، برایم مسجّل میساخت، یا صمیمیت و راحتی در رفتار و پوشش میزبان که طبیعتاً رسمیّت و محدودیّت خارج از منزل را نداشت. شاید هم وجود تغییر و تحولاتی که گذر زمان به شکل طبیعی در دیدگاه و نوع نگاه همۀ ما ایجاد میکند؟ هرچه که بود احساس عطش و اشتیاقی که آن روز برای دانستن در حضورش تجربه میکردم، در کمتر مصاحبهای شاهدش بودم. و این یعنی یک شروع دوباره برای ایجاد رابطه و گفتمان موفق که گرچه دیر هنگام محقق شد، اما همان موقعیّتی بود که از نظر مصاحبهکننده تعامل و تفاهم را در فضای مصاحبه به اوج خود میرساند.»
زکیه لسانی متولد سال 1322در شهر نیشابور است. او مبلّغ و سخنوری باسابقه است که در سالهای پیش از انقلاب به علت فعالیّتها و سخنرانیهای گستردۀ مبارزاتیاش بارها توقیف شده، و حضور در زندانهای بسیاری ازشهرستانهای خراسان را در پروندۀ سیاسی خود به همراه دارد. همچنین مدتها در متن مبارزه بودن، او را به نیرویی قابلاعتماد و با تجربه مبدل ساخته بود تا در سالهای اولیۀ پیروزی انقلاب برای احراز سمتهای مهم و حساس اجرایی و امنیتّی، انتخاب شایستهای باشد، و همین امر خاطرات وی را از نظر تاریخی ارزشمند و خواندنی ساخته است.
آفتاب شرق و سپیده دم انقلاب اسلامی، گذری بر اخبار روزنامه آفتاب شرق مشهد در سال 1357: پیمان ابوالبشری (کارشناس ارشد تاریخ ایران بعد از اسلام)
شوربختانه یکی از منابع فوقالعاده مهمی که غالباً از چشم مورخان ایرانی دور میماند، روزنامهها هستند. تقریباً یک دهه پیش بود که ماشاء ا.. آجودانی با خوانش مجدد روزنامه قانون، تصویر متفاوتی از میرزاملکم خان ارائه داد که یکسر دیدگاههای فریدون آدمیت را در این باب زیروزبرکرد و ضعف برخی از مورخان معاصر را که مرتباً دیدگاههای ایشان را تکرار میکردند به همگان نشان داد. آشنایی دانشجویان با منابع اصلی و به ویژه روزنامهها برای مطالعه و پژوهش در حوزه تاریخ معاصر قطعاً ضروری به نظر میرسد. تکلیف به این عمل، ظاهراً به عهده اساتید فرهیخته تاریخ در دانشگاهها ست که دانشجو را به لحاظ علمی کم بضاعت و تکبعدی تربیت نکنند. در این نوشته کوتاه تلاش بر این است که حتیالامکان پیگیری تیترهای روزنامه به صورتی مسلسلوار و خام به خواننده عرضه شود تا ارزش خودِ مطالب نمود بیشتری داشته باشد و خیزش یک حرکت اعتراضی که در نهایت تبدیل به یک انقلاب بزرگ که تمامی طبقات در آن شرکت داشتند به خوبی نشان داده شود.
غلامرضا آذری خاکستر