◄ برگزاری کارگاه آموزش تاریخ شفاهی در 10 جلسه ◄ درسنامه تاریخ شفاهی در دست تالیف است ◄ فراخوان طرح مطالعاتي تدوین تاریخ شفاهی فرش دستباف ایران ◄ تدوین نهایی روايت تاريخ شفاهي فردوس
نظریه تاریخ شفاهی-۴۷ نویسنده: لین آبرامز Lynn Abrams مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
مری اِلِن در اینجا خاطرات شخصی، خانوادگی، تحقیقات منطقهای و تاریخ مستندسازیشده را که در قالب گفتمان «زن سختکوش کاردان» ریخته است ترکیب نموده و در چارچوب مصاحبهای که برای آگاهی از تاریخ زنان شتلند صورت میگیرد، بیان میکند. روابط بیناذهنیِ مری اِلِن و من با تکیه بر تأئیدِ اهمیتِ تاریخ زنان توسط هر دوی ما به طور قطع و یقین بر مطالب او، عناصری که در گفتارش میگنجاند، و ارجاعاتی که به منابع تاریخی میداد مؤثر بوده است. موارد یادشده همگی در چارچوب روایت خانواده و جزیره به هم گره خورده بودند. یک نمونة متفاوتِ دیگر اما زیبا از کاربرد فرایند تحلیلی که برای شما انتخاب کردهایم، تحقیقات ارزشمند و طاقتفرسای گراهام داوسون(1) دربارة واقعهای در سال 1972 معروف به «یکشنبة خونین»(2) است. رویداد مذکور زمانی اتفاق افتاد که شهروندان ایرلند شمالی برای کسب حقوق مدنی خود دست به تظاهرات زدند، ولی با تیراندازی سربازان انگلیسی عدهای از آنان کشته شدند. از این واقعه به عنوان یکی از مقاطع اصلی «آشوبها»ی(3) ایرلند شمالی یاد میشود. داوسون در حین تقلای مردم برای یادآوری آن حوادث خونین و دردناک دست به تجزیه و تحلیل عمیق و چندلایهای از ساخت ذهنیتها میزند. وی از لایههای متعدد تفسیر، بزرگداشت و بازنمایی رویدادها در بیان مقامات رسمی و مردم طی گذشت بیش از سی سال از آن ماجرا غفلت نمیورزد. آنان واقعه را با عبور از همین لایهها تعریف میکنند. وی مینویسد: «هر فردی تنها در صورتی میتواند گزارش خود را از این رابطة ذهنیِ چندلایه با گذشته بیان کند که با دیگران رابطه برقرار کرده باشد، آن دیگرانی که گوش میدهند، خاطرات خودشان را بیان میکنند، و معانی حاصل از این گفتهها و شنیدهها را تفسیر و بازتفسیر میکنند: پس میبینیم که چنین رابطهای ضرورتاً بیناذهنی و جمعی است».(4) ملاحظاتِ مربوط به حاکمیتِ بیناذهنیت در همه سطوح و لایهها نحوة یادآوری مردم، و چگونگی فراخوان تجربههای دردناک روحی و روانی از طریق گفتگو، رپرتاژ رسانهای و تاریخنویسی را تحت تأثیر قرار میدهد. مقصود از حاکمیت بیناذهنیت در همه سطوح در واقع دیالوگ بین پاسخگو یا شاهد رویدادها و داستانها و افسانههای منتشره دربارة آن رویدادها، و دیالوگ بین پاسخگویان و داوسون است. گزارش نهایی او نیز به همین ملاحظات اختصاص دارد. |